در این قسمت از سریال باب اسفنجی ما شاهد مسابقات المپیک فست فودی هستیم که در طی آن بهترین فست فود سازهای دنیا به رقابت می‌پردازند. باب هم که یکی از بهترین آشپزهای همبرگر به شمار می‌رود وارد این المپیک خاص شده و لحظاتی به یاد ماندنی از خود ثبت می‌کند.

قسمت ۱۹ از فصل دوم سریال SpongeBob SquarePants از دو بخش با نام‌های Jellyfish Hunter و The Fry Cook Games تشکیل شده که در هر دو آن‌ها شاهد نوابع باب اسفنجی در شغلش هستیم. باب با کارهایی که در این قسمت انجام می‌دهد نه تنها ثابت می‌کند که جزو بهترین آشپزهای دنیاست، بلکه استعداد تبلیغاتی و جذب مشتری بیش‌تر خود را هم به تصویر می‌کشد. منتها در هر دو زمینه به خاطر طمع‌کاری آقای خرچنگ و شرایط محیط به نتایج خوبی نمی‌رسد.

در بخش اول این قسمت که «شکارچی عروس دریایی» یا «Jellyfish Hunter» نام دارد باب اسفنجی به یک ایده ناب و جذاب می‌رسد. او با استفاده از مایعی که از عروس‌های دریایی خارج می‌شود همبرگرهای خرچنگی خوشمزه‌ای درست می‌کند که خیلی سریع هم طرفداران زیادی به دست می‌آورد. آقای خرچنگ هم که بوی پول بیش‌تر را حس کرده به باب دستور می‌دهد به خانه عروس‌های دریایی برود و تا جای ممکن آن‌ها را به دام اندازد و بیاورد. باب هم که فکر می‌کند انجام این کار به عروس‌های دریایی آسیب نمی‌رساند به حرف آقای خرچنگ گوش می‌دهد و تمام عروس‌های دریایی به غیر از یکی را به دام می‌اندازد. این یک موجود باقی مانده که Ol’ Buzzy نام دارد عروس دریایی محبوب باب به شمار می‌رود.

هرچند که ایده شکار عروس‌های دریایی در ابتدا خوب به نظر می‌رسد، اما بعدها نیمه تاریکی از آن مشخص می‌شود

اما Ol’ Buzzy خیلی سریع نارضایتی خود را به باب اسفنجی نشان می‌دهد و حسابی از دستش ناراحت می‌شود. او در ادامه باب را به رستوران خرچنگی می‌برد تا به او نشان دهد که آقای خرچنگ در چه شرایط بدی از عروس‌های دریایی نگهداری می‌کند. در این نقطه خون باب به جوش می‌آید و تصمیم می‌گیرد به کمک دوست خود تمامی عروس‌های دریایی را از بند آقای خرچنگ آزاد کند تا کارش را جبران کرده باشد.

در بخش دوم این قسمت هم که The Fry Cook Games نام دارد روایتگر المپیک فست فودی است؛ جایی که بهترین آشپزهای دنیا گرد هم جمع می‌شوند تا برای مقام قهرمانی بجنگند. باب که دوست دارد در این رقابت برنده شود شروع به تمرین می‌کند تا در نهایت آمادگی باشد. در این میان پاتریک تمرین‌های باب را می‌بیند و از انجام دادن آن‌ها خوشش می‌آید. بدین ترتیب او تصمیم می‌گیرد که به همراه دوستش به مسابقات المپیک برود و در آن شرکت کند. با این حال باب اسفنجی به دوست ستاره دریایی خود می‌گوید که برای شرکت در این مسابقات باید در یک آشپزخانه یا فست‌ فودی مشغول به کار باشد.

پاتریک هم که از تصمیم خود حسابی مطمئن است به رستوران چام باکت می‌رود و به آشپز پلانکتون تبدیل می‌شود. در نهایت هر دو شخصیت با یکدیگر به المپیک می‌روند، ولی طمع آقای خرچنگ و پلانکتون دوستی این دو را به هم می‌زند تا آن‌ها برای پیروزی هیچگونه رحم و مروتی به خرج ندهند. باب و پاتریک تا جای ممکن با هم رقابت می‌کنند و در همه زمینه‌ها هم مساوی می‌شوند.

با این حال این دو در نهایت به این نتیجه می‌رسند که هیچ مسابقه یا رقابتی نمی‌تواند رفاقت قدیمی آن‌ها را به هم بزند و به همین دلیل تصمیم می‌گیرند المپیک فست فودی را ترک کنند. آقای خرچنگ و پلانکتون هم که سنگ روی یخ شده‌اند چاره‌ای نمی‌بینند و تصمیم می‌گیرند برای کسب مقام قهرمانی با یکدیگر به کشتی گرفتن بپردازند.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم کافه‌بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Screen Rant

بهترین بازی‌های تک‌نفره که باید با دوستاتون بازی کنید