بهترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: دلقک خرچنگی در پارک خرچنگی
هر زمانی که فکر کردید آقای خرچنگ اخلاقهای زشت خود را کنار گذاشته و کمی به خود آمده است باید بدانید که یک جای کار میلنگد؛ چرا که او به هیچ وجه درست نخواهد شد. او در این قسمت از سریال باب اسفنجی به سراغ سو استفاده از کودکان میرود تا منزجر کننده بودن را به استانداردهای جدیدی برساند.
هفدهمین قسمت از فصل سوم سریال باب اسفنجی شلوار مکعبی یکبار دیگر از سوژه جذاب و همیشگی استفاده میکند: خساست و پولی دوستی بیش از اندازه آقای خرچنگ. بخش اول این قسمت که با نام «سرزمین خرچنگی» یا «Krabby Land» شناخته میشود وجهه تنفرآمیز جدیدی از آقای خرچنگ را نشان میدهد که این دفعه در مقایسه با کارهای تنفرآمیز خودش هم رکورد دار محسوب میشود. اما چرا؟ او این دفعه به بچهها هم رحم نمیکند و تلاش خود را به کار میگیرد تا از طریق آنها هم پول درآورد.
در این بخش آقای خرچنگ دست به ساخت یک پارک تفریحی مخصوص کودکان میزند و با کنار هم گذاشتن یک سری زباله پارک خرچنگی مخصوص خودش را درست میکند. او در ادامه از بچهها دعوت به عمل میآورد و خطاب به ایشان میگوید که اگر به اندازه کافی پول خرج کنند و همبرگر خرچنگی بخورند شاید بتوانند دلقک خرچنگی یا Krabby the Klown را از نزدیک ببینند.
در ادامه آقای خرچنگ باب اسفنجی را مسئول این پارک میکند و خودش خارج میشود تا به شمردن پولهایش بپردازد. اما خب باب تا یکجایی موفق به کنترل پارک میشود و از یک جایی به بعد بچهها از کنترل باب بیرون میآیند. در همین حین یکی خبر میدهد که دلقک خرچنگی به پارک رسیده و بچهها میتوانند او را ببینند. اما هنگامی که بچهها به سمت اتاق این دلقک هجوم میبرند متوجه میشوند که خبری از این دلقک نیست و خود آقای خرچنگ قرار است به شکل مضحکی به این شخصیت تغییر شکل دهد. بچهها هم که تحملشان به پایان رسیده حسابی از خجالت آقای خرچنگ در میآیند و او را حسابی تنبیه میکنند.
در بخش دوم این قسمت که The Camping Episode نام دارد باب اسفنجی و پاتریک تصمیم میگیرند در مقابل خانهشان کمپ کنند و به خوشگذرانی بپردازند؛ این در حالی است که قاعدتا برای کمپ کردن باید به دل طبیعت زد. خلاصه این دو نفر کار خود را انجام میدهند و در این میان با صداهای خود اختاپوس را به خشم میآورند. اختاپوس میرود که به آنها هشدار دهد و به توضیح بیهوده بودن کارشان بپرازد.
اما به هرحال خود او هم به جمع باب و پاتریک میپیوندد تا آنها در کنار یکدیگر شروع به خوشگذرانی کنند. آنها در این میان آهنگ Campfire Song را هم میخوانند که یکی از موسیقیهای نمادین سریال به شمار میرود. در این میان اختاپوس تصمیم میگیرد ساز خود را بیرون آورد و با استفاده از آن شروع به ساز زدن کند. ولی باب به او هشدار میدهد که بهتر است این کار را انجام ندهد؛ چرا که سر و صدای به وجود آمده ممکن است خرسهای دریایی را به سمت خود جذب کند.
اختاپوس هم که از کذب بودن حرف باب مطمئن است به ساز زدن خود ادامه میدهد. او پیش خود فکر میکند که چرا خرسهای دریایی باید در نزدیک خانه آنها حضور داشته باشند و با توجه به همین استدلال خود را قانع میکند. اما از قضا ظاهرا تمام این مدت حق با باب اسفنجی بوده است. سرانجام این صداها توجه خرسهای دریایی را به سمت خود میکشند و هنگامی که اختاپوس متوجه این موضوع میشود دیگر کار از کار گذشته.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Screen Rant
بهترین بازیهای تکنفره که باید با دوستاتون بازی کنید
نظرات