بهترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: ماموریت پیتزای خرچنگی
آن غذایی که همه ساکنین بیکینی باتم عاشقش هستند و از آن سیر نمیشوند همبرگر خرچنگی است. اما در قسمتی که میخواهیم در موردش صحبت کنیم باب اسفنجی باید پیتزایی را به مشتری تحویل دهد که از همبرگر خرچنگی درست شده.
پنجمین قسمت از فصل ابتدایی سریال SpongeBob SquarePants نه تنها روایتگر داستانهای جذابی است، بلکه به عنوان یکی از اولین قسمتهای مجموعه کار مهمی در معرفی شخصیتها انجام میدهد. هرچند که همه ما در حال حاضر با شخصیتهای باب اسفنجی و خلق و خوی ایشان آشنایی داریم، اما در زمانی که این مجموعه کار خود را به تازگی شروع کرده بود نیاز به شخصیتپردازی و معرفی کاراکترها داشت. خوشبختانه این قسمت که از دو بخش با نامهای Pizza Delivery و Home Sweet Pineapple تشکیل شده به خوبی از پس این کار بر میآید.
بخش اول این قسمت Pizza Delivery نام دارد. همانطور که از نام این قسمت مشخص میشود ماجرا در مورد تحویل پیتزا به مشتری است؛ اما از آنجایی که در مورد سریال باب اسفنجی صحبت میکنیم هیچ چیزی معمولی و طبق برنامه پیش نمیرود. نکته اولی که توجه مخاطب را به خود جمع میکند این است که پیتزا مذکور به رستوران خرچنگی مربوط میشود و دستور پخت نسبتا مشابهی با همبرگر خرچنگی دارد. نکته دوم این است که باب و اختاپوس مامور تحویل این پیتزا میشوند که در حین انجام آن به دردسرهای بزرگی میافتند.
هنگامی که باب و اختاپوس ماموریت پیدا میکنند که اولین پیتزای خرچنگی را تحویل مشتری دهند بدشانسی بزرگی میآورند. آنها در این بین گم میشوند و سر از یک بیابان بیانتها در میآورند. آنها چند وقتی در این بیابان گیر میکنند و به صورت بدیهی گرسنهشان میشود و اختاپوس تصمیم میگیرد پیتزا مورد بحث را بخورد. ولی خب باب اسفنجی که رگ مسئولیت پذیریاش حسابی باد کرده تمام تلاشش را به کار میگیرد تا جلوی اختاپوس ایستادگی کند و پیتزا را برای مشتری نگه دارد. بدین ترتیب از همان قسمتهای ابتدایی متوجه میشویم که باب اصلا با منطق آشنایی ندارد و احساسات وی قابلیت غلبه بر هر جنبه دیگری را دارند.
در بخش دوم این قسمت که Home Sweet Pineapple نام دارد باز هم شاهد روایت جالبی هستیم. همانطور که میدانید خانه باب اسفنجی در واقع یک آناناس عجیب و بزرگ است. حال در یکی از روزها یک موجود عجیب و غریب خانه باب را میخورد تا اسفنج دوست داشتنی داستان بیخانمان شود. اما او که نمیتواند شبها در کف خیابان بخوابد به همسایههای خود یعنی پاتریک و اختاپوس روی میآورد. ولیکن همانطور که میتوان حدس زد همخانه بودن با شخصیتهای نامتعادلی نظیر پاتریک و اختاپوس به هیچ وجه کار آسانی نیست.
هنگامی که باب سعی میکند در خانه دوستان خود بماند تحت تاثیر رفتارهای عجیب آنها قرار میگیرد و تحمل خود را از دست میدهد. او در این نقطه دلش حسابی برای خانه آناناسی خود تنگ شده و به شدت ناراحت میشود. باب در ادامه یک دانه روی زمین و به جای خانه قبلی میکارد تا به نوعی به آن ادای احترام کرده باشد. ولی پس از کلی بدشانسی، بخت و اقبال بالاخره به روی شخصیت اصلی داستان باز میشود و یک اتفاق غیرمنتظره رخ میدهد.
آنطور که ما متوجه میشویم دانه مذکور در واقع دانه یک آناناس بوده (واقعا آناناس دانه دارد؟) و پس از اینکه باب آن را در زمین میکارد شروع به رشد کردن میکند. بدین ترتیب خانه باب اسفنجی به تدریج رشد میکند و پس از مدتی به حالت عادی خود بر میگردد تا بتواند به زندگی شاد قبلی خود ادامه دهد. نظرتان در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Screen Rant
برترین بازیهای ۲۰۲۴ با امید لنون و شایان
به نظر من بهترین قسمت های باب اسفنجی از فصل ۴ به قبل بودن یعنی پنج سال اول تولیدش که طبق سایت IMDb هم همین طور بوده من این دوتا قسمتو خیلی دوست دارم.
درمورد قسمتی که پاتریک گواهینامه گرفته بود هم مطلبی بنویسید
من به شخصه این قسمت پیتزای خرچنگی دوست دارم
[…] بهترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: ماموریت پیتزا… […]