بهترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: فرانکشتاین اسفنجی
در این قسمت باب و پاتریک یک مداد جادویی پیدا میکنند که هرچه با آن بکشند به واقعیت تبدیل میشود. اما در میان چیزهایی که این دو به دنیای واقعی میآورند یک هیولای ترسناک وجود دارد: بدل خود باب اسفنجی که بیکینی باتم را به یک کابوس تبدیل میکند.
چهاردهمین قسمت از فصل دوم سریال SpongeBob SquarePants بازهم به خاطر خلاقیتهای نویسندگان میدرخشد و میتواند حسابی تماشاچیان را بخنداند؛ به خصوص زمانی که رفتارهای بچهگانه و غیرقابل تحمل باب را ببینند. این قسمت از دو بخش با نامهای Welcome to the Chum Bucket و Farnekndoodle تشکیل شده که در هر دو آنها لحظات خندهدار و ماندگاری به چشم میخورد.
در بخش اول که «به چام باکت خوش آمدید» یا «Welcome to the Chum Bucket» نام دارد، آقای خرچنگ و پلانکتون سر باب اسفنجی شرطبندی میکنند و هرکسی که شرط را برنده شود میتواند این آشپز ماهر را برای خود نگه دارد. از بد روزگار پلانکتون آقای خرچنگ را شکست میدهد و موفق میشود باب را به رستوران خود که چام باکت نام دارد ببرد؛ با این آرزو که باب بتواند برای او همبرگر خرچنگی بپزد و او را به ثروت برساند.
اما خب خود باب از اتفاقی که افتاده راضی نیست و دلش برای رستوران خرچنگی و شغل سابق خود تنگ شده است. پلانکتون هم که این وضعیت را میبیند تصمیم میگیرد با تشویق کردن باب و دادن هدیههای مختلف به او آشپز جدیدش را خوشحال نگه دارد. این اتفاق رخ میدهد و باب از استقبالی که از او صورت میگیرد حسابی کیف میکند؛ ولی رفتار او کمی تغییر پیدا کرده و به یک نوجوان سر به هوا و نه چندان درست کار تبدیل میشود. پلانکتون هم که از رفتارهای عجیب باب اسفنجی به ستوه میآید تصمیم میگیرد یک پولی هم به آقای خرچنگ بدهد تا باب به رستوران خرچنگی برگردد و او را ول کند.
در بخش دوم این قسمت هم که Frankendoodle نام دارد شاهد یک داستان خلاقانه دیگر هستیم. در این بخش باب و پاتریک یک مداد جادوی پیدا میکنند که هرآنچه که توسط آن کشیده شود به واقعیت میآید. این دو نفر در ادامه تصمیم میگیرند با درست کردن یک سری چیزهای کوچک همسایههای خود را اذیت کنند و از پیامدهای پیش آمده بخندند و حسابی لذت ببرند.
شرایط به همین شکل معمولی پیش میرود تا اینکه باب اسفنجی تصمیم میگیرد یک نسخه از خودش را طراحی کرده و به دنیای واقعی بیاورد. در ادامه داستانی نظیر فرانکشتاین به وجود میآید و موجود جدید خلق شده به انجام کارهای شرورانهای میپردازد. این نسخه از باب که دودل اسفنجی (SpongeDoodle) نام دارد شروع به خرابکاری در سطح شهر میکند و همه این دردسرها را از چشم خود باب اسفنجی میبینند؛ در حالی که باب در تلاش است دودل اسفنجی را از بین ببرد و آرامش را به زندگیاش بازگرداند.
در ادامه کلی تلاش و کوشش از سمت باب و پاتریک آنها موفق میشوند با استفاده از یک پاککن دودل اسفنجی را از صحنه روزگار محو کنند. اما موضوع اینجا است که آنها تمام بدن این موجود عجیب را پاک نکرده و یادشان میرود دستهای وی را هم از بین ببرند. دودل اسفنجی هم که هنوز در این دنیا وجود دارد، با استفاده از باقی ماندهاش خود را دوباره کامل میکند تا یکبار دیگر به بلای جان اهالی بیکینی باتم تبدیل شود.
اما این دفعه باب اسفنجی و پاتریک کار را جدی میگیرند و میتوانند دودل اسفنجی را به طور کامل پاک کنند و از بین ببرند. اینگونه میشود که نسخه ترسناک باب دار فانی را وداع میگوید و آرامش به شهر باز میگردد. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Screen Rant
ده بازی که ساعتها تو دنیای اونها غرق میشیم
نظرات