بهترین فیلم های جاسوسی تاریخ سینما
فیلمهای جاسوسی همیشه جذابیت خاصی داشتهاند. در آنها میتوان المانهای مختلفی مانند گجتهای پیشرفته، روابط عاشقانه، پیچشهای داستانی، سکانسهای اکشن و همین طور کمدی یافت. در این فیلمها معمولا خطرات بزرگی دنیا را تهدید میکند. ولی شخصیتهای اصلی با تمام قوا مقابل جنایتکاران و تروریستهای بینالمللی میایستند. با این وجود در بین آثار فیلمهای قابلتامل و دارکی هم پیدا میشوند. ولی در این مقاله بیشتر بهترین فیلمهای جاسوسی هیجانانگیز و سرگرمکننده را معرفی میکنیم.
کینگزمن: سازمان سری (Kingsman:Secret Service)
اگزی آنوین (تارون اگرتون) جوانی سرکش و شر روزی دستگیر میشود. اما مرد اسرارآمیزی به نام هری هارت (کالین فرث) او را آزاد میکند. هری در واقع مافوق پدرش و ماموری زبده از سازمان کینگزمن است؛ ارگانی مخفی و سری که توسط نخبگان بریتانیا در جنگ جهانی اول تاسیس شد. او به اگزی فرصتی برای ملحقشدن به این سازمان و کسب مقام پدرش را ارائه میدهد. در غیر این صورت به زندان میرود. به همین خاطر اگزی بلافاصله قبول میکند.
کینگزمن داستان پیچیده و عمیقی ندارد. حتی در آن اتفاقات عجیبی رخ میدهد. با این حال اثری خوشساخت به شمار میرود که به هیچ وجه به شعار مخاطب توهین نمیکند. همچنین دسیسه ویلن کینگزمن برای تصاحب دنیا متفاوت و کمی خندهدار است.
جانی اینگلیش (Johnny English)
جانی انگلیش کلیشههای متداول فیلمهای ۰۰۷ را مسخره میکند و آنها را دست میاندازد. در حملهای غافلگیرانه بیشتر ماموران کارکشته انگلیسی غیر از جانی انگلیش (روان اتکینسون) کشته میشوند؛ بنابراین او و دستیارش تنها امید انگلستان برای نجات کشور از دست پاسکال سوواژ (جان مالکوویچ) هستند.
جان مالکوویچ استعداد خاصی در نقشهای شرور دارد. از طرفی وقتی دیوانهبازیهای او با اتکینسون ترکیب شوند. اسلپاستیک خندهدار و هیجانانگیزی خلق میشود. با این وجود برخی از سکانسهای جانی انگلیش قابل پیشبینی هستند. ولی در جاهایی نیز بامزه هستند.
اسمارت را بگیر (Get Smart)
اسمارت را بگیر اثری در ژانر اکشن – کمدی محسوب میشود. استیو کرل نقش آنالیزگری باهوش ولی دستوپاچلفتی را بازی میکند که روزی برای عملیات میدانی انتخاب میشود. او با مامور ۹۹ (آن هاتاوی) و ۲۳ (دوین جانسون) همگروه میشود تا اقدامات گروه KAOS را خنثی کند.
لحن و روایت فیلم کاملا با استایل بازیگری استیو کرل میخواند. برای همین دیدن اسمارت را بگیر به طرفداران این کمدین توصیه میکنیم. از نکات مثبت فیلم میتوان به رابطه پرشور مامور ۹۹ با اسمارت و جروبحثهای او با رئیسش (آلن آرکین) اشاره کرد. در کنار این موارد سکانسهای اکشن دیوانهواری دارد.
جاسوس (Spy)
سوزان کوپر (ملیسا مککارتی) مانند مکسول اسمارت تحلیلگر سیا است که وقتی همکارش (جود لاو) ناپدید میشود. او برای جستجوی همکارش و مهمترین مهره CIA از فضای اداری بیرون میرود و وارد عملیات میدانی میشود. در این راه با دشمنان زیادی روبرو میشود. همچنین باید با تحقیرها و توهینهای ریک فورد (جیسون استاتهام) کنار بیاید؛ ماموری بیعرضه و پرمدعا که جز خرابکاری کار دیگری بلد نیست. به بیانی دیگر استاتهام شخصیتی برعکس نقشهای همیشگی خود بازی میکند.
مککارتی در ابتدا شخصیتی سربهزیر دارد. اما هر چقدر جلوتر میرود، شخصیت واقعی و جسور خود را در بیشتر نشان میدهد. او گاهی در نقشهایش بیش از اندازه بیادب و زننده است. اما در جاسوس سوزان این طور نیست. فقط دوست ندارد کسی او را دستکم بگیرد.
مردی از U.N.C.L.E
گای ریچی مردی از U.N.C.L.E را بر اساس مجموعه تلویزیونی به همین نام در سال ۱۹۶۴ ساخته است. در واقع ریچی در این فیلم المانهای متداول آثارش را در دنیای جاسوسی پیاده میکند. مامور سیآیای ناپلئون هیل (هنری کاویل) و کاگب ایلیا کوراکین (آرمی همر) باید جلوی ساخت بمبی مخرب را بگیرند.
این دو از همان ابتدا رقابت تنگاتنگی با هم دارند؛ رقابتی که باعث ایجاد لحظههای خندهداری میشود. چیزی که همیشه ریچی در آن مهارت دارد؛ او در غیرمنتظرهترین موقعیتها میتواند سکانسهای بامزهای خلق کند. با این وجود کوراکین و هیل برتری خاصی نسبت به یکدیگر ندارند و در یک سطح قرار دارند. فقط هیل خوشمشرب و دلربا است. اما کوراکین مانند شخصیتهای روسی هالیوودی جدیت و جذبه خاصی در کارش دارد.
آستین پاورز: مرد مرموز بین المللی
آسین پاورز پرودی از اقتباسهای جیمز باند به شمار میآید. یک ابرجاسوس انگلیسی به نام آستین پاورز (مایک مایرز) در دهه ۶۰ منجمد و در دهه ۹۰ بیدار میشود تا بزرگترین دشمنش یعنی دکتر اویل را شکست بدهد. ۰۰۷ همیشه کاراکتر کاریزماتیک و خوشگذرانی دارد. پاورز هم از این خصلتش وام میگیرد. فقط متوجه میشود که در دهه ۹۰ همه چیز تغییر کرده است. برای همین دیگر جذابیت سابق را ندارد.
دکتر اویل نیز از سرسختترین ویلن جیمز باند یعنی ارنست بلافند الهام گرفته است؛ کسی که همیشه در بیشتر دسیسههای دنیای نقش عمدهای دارد. ولی تا مدت زیادی خود را نشان نداد. با این حال در مرد مرموز بینالمللی دکتر اویل شخصیت کارتونی و هجوی دارد. با وجود این که مایک مایرز امروز بیشتر به عنوان صداگذار شرک شناخته میشود. ولی اولین بار با این نقش مشهور شد. اگر از لحن کمدی فیلمهای پرودی لذت میبرید، آستین پاورز را از دست ندهید.
اولتیماتوم بورن (The Bourne Ultimatum)
اولتیماتوم بورن بهترین قسمت فرنچایز جیسون بورن محسوب میشود. مت دیمون با این نقش توانایی و پتانسیلش را در فیلمهای اکشن نیز نشان داد. بورن در این قسمت سوم هنوز با حوادث قسمت قبلی دستوپنجه نرم میکند. همچنین چیزی از گذشتهاش به یاد نمیآورد. ولی میخواهد پرده از عملیات بلکبرایر بردارد؛ پروژهای که نسخه ارتقا یافته و خطرناکتر تردستون است؛ به این عملیات به ترتیب در هویت بورن و برتری بورن بیشتر پرداخته میشود.
بورن توسط فرمانده بیرحمی به نام نوآ ووزن تعقیب میشود. او باید از تمام مامورین و آدمکشهای او فرار کند تا به هدفش برسد. به همین دلیل حین تماشای فیلم با انواع و اقسام سکانسهای تیراندازی، نبردهای تنبهتن و صحنههای تعقیب و گریز روبرو میشوید. همچنین اولتیماتوم بورن پایان ماندگاری دارد که بیننده را سر جایش میخکوب میکند.
شمال از شمال غربی (North By Northwest)
این اثر جزو بهترین فیلمهای آلفرد هیچکاک به شمار میرود. راجر تورنهیل (کری گرانت) معاون مدیر آژانس تبلیغاتی نیویورک است که حین صرف ناهار دو غریبه او را میدزدند. او در واقع با مرد دیگری یعنی جورج کاپلان اشتباه گرفته میشود. احتمالا کاپلان یک مامور مهمی است که دشمنان میخواهند او را دستگیر کنند. به همین دلیل راجر در دردسر بزرگی گیر میافتد و حالا میخواهد جورج کاپلان واقعی را پیدا کند تا از این سوءتفاهم بزرگ خلاص شود.
از شمال به شمال غربی داستان ساده ولی پر از تعلیق و پیچشی دارد. برای مثال راجر در جایی بازجویی میشود. ولی ناگهان او را به قتلی متهم میکنند. در کل راجر مجبور میشود به بیشتر نقاط آمریکا سفر کند. در حالی که هیچ ایدهای از این همه تنش ندارد. علاوه بر این سکانسی که یک هواپیما راجر را تعقیب میکند، جزو یکی از ماندگارترین سکانسهای سینما است.
ماموریت غیرممکن: فال اوت (Mission Impossible-Fallout)
ماموریت غیرممکن: فالاوت دو سال بعد از وقایع ملت سرکش اتفاق میافتد. ایتن هانت (تام کروز) و تیمش ماموریت دارند تا از وقوع حمله هستهای پیشگیری کنند. در واقع گروه تروریستی حواریون قصد دارد با دستیابی به بمب پلوتونیم دنیا را نابود کنند. از طرفی تیم IMF باید با آگوست واکر (هنری کاویل) نماینده CIA نیز همکاری کند. فردی که از نظر رفتاری و شخصیتی نقطه مقابل ایتن هانت است.
تام کروز تا به حال از هیچ بدلکاری در فیلمهای اکشنش استفاده نکرده است. به همین دلیل در هر قسمت از ماموریت غیرممکن بدلکاری خاص و خطرناک انجام میدهد که بیننده را شگفتزده میکند. فالاوت هم از این قاعده مستثنی نیست. همچنین این اثر شما را به تجربهای نفسگیر و خارقالعاده دعوت میکند.
گلدفینگر (Goldfinger)
گلدفینگر یکی از بهترین اقتباسهای مامور ۰۰۷ است. به طوری که بعد از گلدفینگر توجه ویژهای به صحنههای اکشن فیلمهای جیمز باند شد. مامور MI6 (شان کانری) وظیفه دارد تا تاجر طلایی به نام اوریک گلدفینگر یک را تحتنظر داشته باشد.
کاراکتر گلدفینگر به شاه میداس شباهت زیادی دارد. فقط برخلاف او میتواند هر چیزی را با اختیارش به طلا تبدیل کند. همچنین برای اولین بار از ماشین مشهور و نمادین ۰۰۷ یعنی آستون مارتین DB5 رونمایی شد؛ اتومبیلی که حتی دنیل کریگ در اسکایفال سوار آن میشد
کمی هم تم کارآگاهی و معمایی به فیلم نسبت به آثار قبلی اضافه شد. گلدفینگر نقش زیادی در تصویرسازی جاسوسها در هالیوود داشت. به طوری که تا مدت زیادی قهرمانها و ویلنهای فیلمهای جاسوسی تیپ و استایلی مشابه با جیمز باند و گلدفینگر داشتند. برای همین اثر مهمی به شمار میآید. در کل آثار بهیادماندنی و هیجانانگیز زیادی در دنیای جاسوسی ساخته شدهاند. به نظر شما جای چه فیلمی در این لیست خالی است؟ در بخش نظرات آن را در میان بگذارید.
منبع: collider
سوالات متداول
از بهترین آثار جاسوسی و اکشن چند مورد نام ببرید؟ از بهترین فیلمهای این سبک میتوان به مردی از U.N.C.L.E، از شمال به شمال غربی، اولتیماتوم بورن و گلدفینگر اشاره کرد.
چرا این آثار از محبوبیت زیادی بین برخوردار هستند؟ این اثرها معمولا از داستان، روایت و اکشن خوبی برخوردار هستند که میتواند هر مخاطبی را جذب کند.
سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ@samsaberi
نظرات