رتبهبندی بهترین سریالهای ابرقهرمانی ۵ سال اخیر
باوجود اینکه بعضیها مدام از «خستگی از ابرقهرمانها» حرف میزنند، پنج سال گذشته یکی از بهترین دوران برای تلویزیون ابرقهرمانی بوده است. اگرچه سینمای هالیوود سهم بزرگی از محبوبیت این ژانر را در اختیار دارد، اما سریالهای تلویزیونی – چه در پلتفرمهای استریم و چه در شبکههای کابلی – بهنوعی بهترین و شناختهشدهترین نمونههای محتوای ابرقهرمانی محسوب میشوند.
چه پای مارول در میان باشد، چه دیسی و چه برندهای مستقل دیگر، سریالهای ابرقهرمانی در این سالها جزء بزرگترین مجموعههای تلویزیونی بودهاند. این فهرست فقط شامل آثاریست که از سال ۲۰۲۰ به بعد منتشر شدهاند و شاید در نگاه اول فکر کنید که تعدادشان زیاد نیست اما واقعیت این است که در همین مدت، آثار فوقالعادهای منتشر شدهاند که ارزش تماشا دارند. در ادامه همراه مجله بازار باشید.
۱۰. «هاکای» (۲۰۲۱)
خالق: جاناتان ایگلا
بعد از سالها حضور در دنیای سینمایی مارول بدون داشتن اثری اختصاصی، بالاخره «هاکای» (با بازی جرمی رنر) داستان مخصوص خودش را در قالب سریال دیزنی پلاس پیدا کرد. این اتفاق فقط از این بابت مهم نبود که اولین پروژهی مستقل او بود، بلکه به این دلیل هم هیجانانگیز شد که شخصیت فوقالعاده محبوبی وارد ماجرا شد که توسط بازیگری محبوب و موردنظر هواداران ایفای نقش میکرد: «کیت بیشاپ» با بازی هیلی استاینفلد.
طرفداران از اینکه بالاخره کیت بیشاپ وارد دنیای سینمایی مارول میشد، بینهایت هیجانزده بودند و همین باعث شد هنگام پخش سریال، افراد زیادی سراغش بروند. در دورانی که داستانهای پیچیدهی چندجهانی بیش از حد تکراری شده بودند، «هاکای» با داستانی زمینیتر و خیابانیتر، نفسی تازه بود. این سریال همچنین برخی از خاطرهانگیزترین لحظات هاکای در MCU را به تصویر کشید.
۹. «مون نایت» (۲۰۲۲)
خالق: جرمی اسلیتر
یکی دیگر از شخصیتهایی که هواداران سالها منتظر ورودش به فیلم یا سریالی در دنیای سینمایی مارول بودند، قهرمانی با ریشهای فراطبیعی بود: مون نایت. این نقش را اسکار آیزاک، بازیگر توانمند و محبوب، ایفا کرد؛ کسی که حضورش در این سریال باعث هیجان زیاد تماشاگران شد. گرچه برخی طرفداران دوآتشهی کمیکها دقیقاً همان چیزی را که انتظار داشتند نگرفتند، اما عموم بینندگان از نتیجه بسیار راضی بودند.
«مون نایت» شاید تطابق کامل با کمیکها نداشته باشد، اما این به معنای کیفیت پایین آن نیست. اتفاقاً سریال بسیار خوشساخت بود و در نهایت به موفقیتی بزرگ بدل شد. با پرداختن به مفاهیم فراطبیعی و معرفی خدایان و موجودات مصری، «مون نایت» بخشی جدید از دنیای مارول را کاوش کرد. از طرفی، بحران روانی شخصیت مارک اسپکتر، لایهی روایی پرکششی را به داستان اضافه کرد و بینندگان را درگیر نگه داشت. حالا خیلیها امیدوارند که او را دوباره در MCU ببینند.
۸. «ماجراجوییهای من با سوپرمن» (۲۰۲۳-اکنون)
خالقان: جیک وایت، برندن کلافر و جوزی کمپبل
دههی ۲۰۲۰ برای شخصیت سوپرمن دوران خوبی بوده و چند پروژهی خاص این را ثابت کردهاند. یکی از این پروژهها سریال انیمیشنی «ماجراجوییهای من با سوپرمن» است که حالوهوایی انیمهای دارد. درست مثل این روزها که مردم از بازگشت سوپرمن به ریشههای مثبت و امیدوارانهاش خوشحالاند، این سریال هم دقیقاً همین ویژگیها را پررنگ میکند. الهامگیری شدید از انیمه (مثلاً صحنههای لباسپوشیدن شبیه انیمهی «سیلر مون») باعث شده «ماجراجوییهای من با سوپرمن» دقیقاً مثل یک کارتون صبحگاهی دلنشین باشد. رنگها شاد و زندهاند، شخصیتها پرانرژی و صمیمیاند و انیمیشن هم واقعاً زیباست.
۷. «وانداویژن» (۲۰۲۱)
خالق: جک شیفر
استودیو مارول بعد از «انتقامجویان: پایان بازی» قصد داشت مسیر تازهای را آغاز کند و یکی از مهمترین روشهایش، راهاندازی سریالهای پرخرج و پرستارهی دیزنی پلاس بود که همگی در خط داستانی اصلی MCU قرار داشتند. اولین سریالی که در این قالب منتشر شد، «وانداویژن» بود؛ داستان زوج محبوب واندا ماکسیموف (با بازی الیزابت اولسن) و ویژن (با بازی پل بتانی).
با شروع پخش، «وانداویژن» به موفقیتی بزرگ برای استودیو مارول و سرویس دیزنی پلاس تبدیل شد. سریال، واندا را در دنیایی خیالی و ساختهی ذهنش دنبال میکرد؛ جهانی که او برای فرار از غم و اندوه پس از وقایع پایان بازی خلق کرده بود. مردم هر هفته پای سریال مینشستند تا ببینند واندا چقدر از واقعیت فاصله گرفته. فیلمنامه هوشمندانه بود، طراحی سریال بهویژه در نیمهی اول بسیار منحصربهفرد بود و بازی تمام بازیگران چشمگیر و قابلتحسین.
۶. «ژن وی» (۲۰۲۳-اکنون)
خالقان: کریگ روزنبرگ، ایوان گلدبرگ، اریک کریپکی
برای کسی که چند سال اخیر را در غار زندگی نکرده باشد، احتمالاً سریال «پسرها» (The Boys) آشناست. این مجموعه، برخلاف اکثر آثار ابرقهرمانی مارول یا دیسی، اثری تیره، خشن و پرزرقوبرق است که با پشتیبانی مالی آمازون پرایم ساخته شده و بهسرعت به یکی از موفقترین فرنچایزهای تلویزیونی بدل شد. «ژن وی» در همین دنیا روایت میشود، اما با شخصیتهایی جوانتر و در فضای دانشگاه گودولکین، جایی که نسل جدید ابرقهرمانها آموزش میبینند.
این سریال، با حفظ همان لحن تلخ، خشونت بار و بزرگسالانهی «پسرها»، داستانی متفاوت و مستقل روایت میکند که هم تازه است و هم هیجانانگیز. خیلی زود مورد استقبال گسترده قرار گرفت و فصل دومش هم سریعاً تأیید شد. شخصیتهای اصلی سریال همه جذاب و چندلایهاند و همین باعث شده بینندهها برای فصل بعد لحظهشماری کنند.
۵. «ایکسمن ۹۷» (۲۰۲۴-)
خالق: بو دمایو
انیمیشن کلاسیک X-Men: The Animated Series محصول ۱۹۹۲ همچنان یکی از محبوبترین و موفقترین سریالهای ابرقهرمانی تلویزیونی است؛ از فیلمنامهی قوی و موسیقی تیتراژ ماندگارش گرفته تا صداپیشگان حرفهایاش. برای سالها، طرفداران خواهان دنبالهای برای این مجموعه و دیگر سریالهای آن دوران مانند مرد عنکبوتی و آیرونمن بودند، و در نهایت مارول در سال ۲۰۲۴ با X-Men ’97 پاسخ آنها را داد.
۲۷ سال پس از پایان پخش نسخهی اصلی، طرفداران بالاخره توانستند ببینند چه بر سر آن نسخه از ایکسمن آمده است-و حسابی راضی بودند. این مجموعه نهتنها از نظر بصری ارتقاء یافته، بلکه هرآنچه سری اول را خاص میکرد به شکل بهتری بازسازی و گسترش داده است. حالا فصل دوم آن یکی از مورد انتظارترین پروژههای مارول به شمار میرود.
۴. «سوپرمن و لوئیس» (۲۰۲۱-۲۰۲۴)
خالقان: گرگ برلانتی و تاد هلبینگ
در حالی که «جهان ارو» شبکهی CW به مرور زمان با افت کیفیت مواجه شد، سوپرمن و لوئیس از معدود سریالهایی بود که کیفیت خود را در تمام چهار فصل حفظ کرد و نشان داد تیم تولید تا چه اندازه برای ساخت یک مجموعهی خاص تلاش کردهاند.
بازی تایر هوچلین در نقش کلارک، او را به یکی از محبوبترین بازیگران این شخصیت در تمام رسانهها تبدیل کرده است. روایت حرفهای داستانهایی مانند مبارزهی لوئیس (با بازی الیزابت تالاک) با سرطان سینه نیز ثابت میکند چرا این مجموعه آنقدر مورد تحسین قرار گرفته. برخی آن را یکی از بهترین اقتباسهای تاریخ سوپرمن میدانند.
۳. «شکستناپذیر» (۲۰۲۱-)
خالق: رابرت کرکمن
در دنیای سریالهای ابرقهرمانی، انیمیشن Invincible موفق شد موجی جهانی به راه بیندازد. همانطور که The Boys محدودیتی برای خشونت، زبان تند، یا موضوعات حساس قائل نیست، Invincible نیز همین راه را دنبال کرده است. این داستان کلاسیک در ابتدا روایت نوجوانی به نام مارک گریسون (با صداپیشگی استیون یون) است که بهتازگی ابرقهرمان شده.
اما پایان قسمت اول همهچیز را زیر و رو میکند: پدر مارک نهتنها قهرمان نیست، بلکه در واقع ضدقهرمانی است که نقشهی تسخیر زمین را در سر دارد-و سرنوشت مارک نیز هنوز مشخص نیست. این پیچش ناگهانی باعث شد سریال از قالبهای مرسوم فاصله بگیرد و هویت منحصربهفردی برای خود بسازد. هر چه دنیای Invincible گسترش مییابد، محبوبیت آن نیز افزایش پیدا میکند.
۲. «پیسمیکر» (۲۰۲۲-)
خالق: جیمز گان
موفقیت اخیر سوپرمن برای اثبات ارزش Peacemaker کافیست. این مجموعه دومین پروژهی جیمز گان در دنیای دیسی است که قهرمان حاشیهای فیلم The Suicide Squad یعنی پیسمیکر (با بازی جان سینا) را به مرکز داستان میآورد. اگرچه گان در آن فیلم فرصت رهایی کامل داشت، اما در Peacemaker بود که توانست در چندین قسمت، آزادانهتر تفکراتش را پیاده کند. Peacemaker نهتنها فضایی برای سرگرمی دیوانهوار ایجاد میکند، بلکه مثل دیگر آثار گان، طنزش با لایههایی از احساسات واقعی همراه است. بازی پرانرژی جان سینا، فردی استروما و دیگر بازیگران در کنار روایت داستانی معنادار، این سریال را از آثار سطحی متمایز کرده است.
۱. «لوکی» (۲۰۲۱-۲۰۲۳)
خالق: مایکل والدرون
در میان تمام آثار مارول در سالهای اخیر، شاید هیچکدام به اندازهی Loki (محصول دیزنیپلاس) بینقص نبودهاند. باوجود واکنش منفی اولیه برخی طرفداران نسبت به بازگشت شخصیت لوکی (تام هیدلستون) پس از مرگش در Infinity War، این سریال در نهایت تبدیل به یکی از برجستهترین آثار مارول شد.
Loki بهدلایل متعددی در ذهنها ماندگار شد: استایل بصری منحصربهفرد، فیلمنامهای پیچیده و احساسی، بازیهای بینقص، و پرداخت مفاهیم بلندپروازانه بهگونهای که حتی بینندگان تازهوارد نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. این سریال در شکلدهی تهدیدهای بزرگتر MCU مانند کنگ فاتح و سازمان TVA نیز نقش کلیدی ایفا کرد.
منبع: Collider
نظرات