انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

۱۰ سریال عالی که از دل اسباب‌بازی‌ها بیرون اومدن

تا حالا دلتان خواسته اسباب‌بازی شخصیت محبوب تلویزیونی‌‌تان را داشته باشید؟ همین ایده باعث شده سریال‌هایی با محوریت اسباب‌بازی ساخته می‌شوند و دهه‌ها بخش ثابتی از تلویزیون کودک باشند. بعضی از این سریال‌ها بعد از اینکه محبوب می‌شوند، خط تولید اسباب‌بازی مخصوص خودشان را پیدا می‌کنند؛ اما بعضی دیگر از همان ابتدا فقط برای فروش محصولات جانبی طراحی شده‌اند و ناچارند برای تبلیغ اسباب‌بازی‌های جدید، شخصیت‌های تازه و عناصر داستانی جدید وارد قصه کنند، یا حتی شخصیت‌های قدیمی و محبوب را حذف کنند چون اسباب‌بازی‌شان فروش نمی‌رود.

با این‌که سریال‌های «اسباب‌بازی‌محور» معمولاً پُر افت و خیز هستند، اما تعداد قابل‌توجهی از آن‌ها موفق شده‌اند داستانی خوب و منسجم روایت کنند. حتی سال‌ها بعد از اینکه خط تولید اسباب‌بازی آن‌ها متوقف شده، هنوز طرفداران می‌توانند با لذت به تماشای این برنامه‌ها بنشینند و از شخصیت‌های به‌یادماندنی و روایت قوی‌شان لذت ببرند.

بتمن بیاند (Batman Beyond) – محصول ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱

بتمن بیاند
سریال «بتمن: سریال انیمیشنی» با طراحی منحصربه‌فرد و نویسندگی قدرتمند، نسل جدیدی از هواداران را با شوالیه تاریکی آشنا کرد و به ژانر ابرقهرمانی در تلویزیون جان تازه‌ای بخشید. اما پس از پایان آن، کمپانی وارنر از تیم سازنده خواست که سریال جدیدی خلق کنند که قهرمان نوجوان داشته باشد؛ چون این‌طور برای کودکان قابل‌درک‌تر است و اسباب‌بازی بیشتری هم می‌فروشد. تیم سازنده پذیرفتند، اما به‌جای ساختن اثری کودکانه‌تر، دهه‌ها به آینده پریدند و داستان «تری مک‌گینیس» را روایت کردند؛ نوجوانی که تحت راهنمایی «بروس وین» سالخورده، بتمن جدید می‌شود.

«بتمن بیاند» ادامه‌ای موفق بر مجموعه‌های انیمیشنی دی‌سی بود و با نگاه تازه‌اش به دنیای بتمن، پیشرفت شخصیتی تری، و فضای تصویری الهام‌گرفته از انیمه‌های دیستوپیایی نظیر آکیرا و بازگشت شوالیه تاریکی اثر فرانک میلر، تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیخت. گاتهام آینده، شهری است مدرن و چشم‌نواز که زیر لایه‌هایش پر از فساد و جنایت است. ابزارهای جدید تری و شخصیت‌های شرور خلاقانه‌اش، زمینه‌ای عالی برای عرضه اسباب‌بازی‌های تازه، از جمله نسخه ارتقاءیافته بت‌موبیل، فراهم کردند.

اسپایدرمن: سریال انیمیشنی (Spider-Man: The Animated Series) – محصول ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸

مرد عنکبوتی
پس از موفقیت سریال «مردان ایکس»، آوی آراد، مدیرعامل کمپانی توی‌بیز و مسئول محتوای مارول، تصمیم گرفت سریال انیمیشنی اسپایدرمن را برای تبلیغ اسباب‌بازی‌های جدید مارول تولید کند. او ابتدا قصد داشت مارتین پاسکو را به‌عنوان نویسنده اصلی بیاورد، اما پس از شکست مذاکرات، استن لی، جان سمپر جونیور را به پروژه آورد؛ کسی که تقریباً تمام اپیزودهای سریال را نوشت. در حالی که هدف آراد صرفاً فروش اسباب‌بازی بود، سمپر جونیور داستان‌هایی چندقسمتی و پیوسته خلق کرد؛ کاری که نزدیک بود به اخراجش منجر شود، اما در نهایت یکی از محبوب‌ترین سریال‌های اسپایدرمن را رقم زد.

۱۰ قهرمان برتر دنیای اسپایدرورس

با اینکه انیمیشن سریال گاهی خشک و تدوین آن پر از پرش و خام‌دستانه است، اما روایت داستان‌های کلاسیک کمیک‌ها به تلویزیون، در کنار حضور شخصیت‌های متنوع مارول و تبلیغ اجتناب‌ناپذیر اسباب‌بازی‌ها، توانست تعادلی جالب ایجاد کند. نمونه‌ای از این تناقض را می‌توان در قسمت دو بخشی معرفی «هاب‌گابلین» دید؛ شخصیتی که سمپر جونیور تمایلی به استفاده از او نداشت، اما چون اسباب‌بازی‌هایش قبلاً طراحی شده بودند، ناچار شد روایتی هیجان‌انگیز با تمرکز بر سلاح‌ها و گلایدرهای او بنویسد. جالب اینکه پایان‌بندی سریال هم مقدمه‌ای بر ایده «جهان‌های موازی اسپایدرمن» بود.

پونی کوچولوی من: دوستی جادوست (۲۰۱۰–۲۰۱۹)

پونی کوچولو
با موفقیت فیلم‌های تبدیل‌شوندگان ساخته‌ی مایکل بی، کمپانی هزبرو تصمیم گرفت خط اسباب‌بازی محبوب دیگری را نیز بازسازی کند: پونی کوچولوی من. اما این بار، هدف فقط مخاطبان دختر نبود؛ سری جدید قرار بود به شکلی نوشته شود که خانواده‌ها هم از آن لذت ببرند. برای این کار، لورن فاست—که پیش‌تر در ساخت آثاری مانند دختران ابرقدرت و خانه‌ای برای دوستان خیالی فاستر نقش داشته بود—به‌عنوان شورانر انتخاب شد. او با تمرکز بر شخصیت‌پردازی قوی، توانست دایره‌ی مخاطبان را گسترش دهد و کاری کند که هر شخصیت پونی منحصربه‌فرد و قابل همذات‌پنداری باشد.

پونی کوچولوی من: دوستی جادوست فراتر از همه‌ی انتظارات عمل کرد و طرفدارانی از میان پسران نوجوان و حتی مردان بزرگسال به‌دست آورد. از جمله دلایل این موفقیت می‌توان به انیمیشن سبک فلش، صداگذاری فوق‌العاده، موسیقی‌های دلنشین دنیل اینگرم و تأکید بر شخصیت‌پردازی اشاره کرد. پونی‌ها نه شبیه عروسک‌هایی برای تبلیغ محصول، بلکه همچون شخصیت‌هایی زنده با آرزوها و ترس‌های انسانی تصویر شده‌اند. گرچه برنامه‌ریزی‌های تجاری هم در سری دیده می‌شد—مثلاً معرفی مکان‌هایی مانند قلعه‌ی توایلایت یا مدرسه‌ی دوستی—اما تمرکز اصلی همیشه بر رابطه‌ی میان شخصیت‌ها و درس‌هایی درباره‌ی دوستی بود.

شی‌را: شاهدخت قدرت (۱۹۸۵–۱۹۸۷)


انیمیشن هی-من و فرمانروایان جهان یکی از پدیده‌های فرهنگی دهه‌ی ۸۰ میلادی بود، پس منطقی بود که سازندگان آن بخواهند برند را گسترش دهند و دختران را نیز جذب کنند. کمپانی فیلمیشن با همکاری متل، اسپین‌آفی ساخت که بر خواهر گمشده‌ی پرینس آدام، پرنسس آدورا، تمرکز داشت. آدورا که توسط «ارتش شرور» و رهبرش «هوردک» شست‌وشوی مغزی شده بود، پس از رهایی به شورشیان پیوست و توانایی تبدیل به شخصیت قدرتمندی به نام شی‌را را به‌دست آورد.

شی‌را: شاهدخت قدرت یکی از نخستین سریال‌های اکشن با محوریت شخصیت زن بود و به‌خوبی نشان داد که آدورا با یا بدون شمشیر، شایسته‌ی لقب قهرمان است. این سریال بعدها با هی-من نیز تلفیق شد و اپیزودهای مشترکی میان خواهر و برادر ابرقهرمان و دشمنانشان به‌وجود آمد. از نظر تجاری، اسباب‌بازی‌های سری ترکیبی بودند از اکشن فیگورهای هی-من و زیبایی‌شناسی زنانه‌ی باربی.

جی.آی. جو: یک قهرمان واقعی آمریکایی (۱۹۸۳–۱۹۹۲)

سریالی که از دل اسباب‌بازی بیرون اومده
وقتی رونالد ریگان (رئیس جمهور آمریکا) محدودیت‌های تبلیغات برای کودکان در تلویزیون را برداشت، کمپانی هزبرو تصمیم گرفت فرنچایز جی.آی. جو را با یک کمیک‌بوک مرتبط به مارول دوباره راه‌اندازی کند. طبیعی بود که یک برنامه تلویزیونی نیز ساخته شود تا کودکان بتوانند نبرد جوها را با سازمان تروریستی شرور «کوبرا» از نزدیک ببینند، با لیستی متنوع از شخصیت‌ها و سلاح‌ها. این کارتون یکی از موفق‌ترین انیمیشن‌های دهه ۸۰ میلادی بود و حتی در سال ۱۹۸۷ فیلمی هم براساس آن منتشر شد، هرچند فیلم به خاطر فروش ضعیف تبدیل‌شوندگان به صورت مستقیم برای ویدیو خانگی ساخته شد.

در طول سال‌ها چندین سریال دیگر از این فرنچایز ساخته شده، اما هیچ‌کدام به اندازه جی.آی. جو: یک قهرمان واقعی آمریکایی شناخته شده و محبوب نیستند. با اینکه این سریال برای فروش اسباب‌بازی‌ها ساخته شده بود، به دلیل فهرست بلند شخصیت‌های به یادماندنی و موقعیت‌های خلاقانه داستانی توانست طرفداران خود را پیدا کند. پس از فیلم، شرکت DIC Entertainment تولید فصل‌های بعدی را برعهده گرفت و اگرچه برخی اپیزودها به یادگار مانده‌اند، بیشتر طرفداران دوران اولیه‌ی Sunbow را ترجیح می‌دهند.

تاندرکتس (۱۹۸۵–۱۹۸۹)

سریالی که از دل اسباب‌بازی بیرون اومده
وقتی اسم Rankin/Bass به گوش می‌رسد، معمولاً مردم یاد انیمیشن‌های توقف-حرکت ویژه تعطیلات یا چند فیلم فانتزی مانند هابیت و آخرین تک‌شاخ می‌افتند. اما این شرکت یکی از مشهورترین کارتون‌های دهه ۸۰ را هم ساخته است: تاندرکتس. انیمیشن این سریال تا سال ۱۹۸۳ تکمیل شده بود، اما پخش آن تا سال ۱۹۸۵ شروع نشد و ابتدا خط اسباب‌بازی آن توسط شرکت LJN Toys تولید شده بود.

سخت است که جذب تاندرکتس نشوید؛ با موسیقی متن زیبا، داستان‌سرایی خلاقانه و یکی از بهترین شخصیت‌های منفی انیمیشن‌های دهه ۸۰ یعنی مام-را. این سریال به خوبی درس‌های زندگی اجباری آن زمان را هم به طور طبیعی در داستان جای داد، به‌طوری که شخصیت اصلی، لاین-او، کودکی در بدن یک مرد است که هنوز باید راه‌های جهان را یاد بگیرد. گرچه سریال به اندازه دیگر انیمیشن‌ها تحت تأثیر خط اسباب‌بازی نبود، اما گاهی طراحی شخصیت‌ها را پس از تولید اسباب‌بازی‌ها تغییر می‌داد.

لاک‌پشت‌های نینجا جهش یافته (۱۹۸۷–۱۹۹۶)

لاک‌پشت‌های نینجا از دل اسباب‌بازی‌ها بیرون اومدن
لاک‌پشت‌های نینجای نوجوان جهش یافته ابتدا به‌عنوان یک کمیک پارودی توسط کوین ایستمن و پیتر لرد خلق شد. این کمیک به‌شکل غیرمنتظره‌ای موفق شد و شرکت اسباب بازی سازی Playmates Toys قراردادی برای تولید اسباب‌بازی امضا کرد، اما خواستند یک سریال انیمیشنی هم همراهش ساخته شود. نتیجه یکی از موفق‌ترین کارتون‌های دهه ۸۰ شد که بعدها به یک فرنچایز چندرسانه‌ای تبدیل شد و به یکی از شناخته‌شده‌ترین برندهای فرهنگ عامه در جهان بدل گشت.

سریال از کمیک فاصله گرفت و لحن خود را به جای جدی و سخت‌گیرانه، شاد و شوخ‌طبعانه‌تر کرد. برای تمایز بهتر لاک‌پشت‌ها از اسباب‌بازی‌ها، هرکدام باندانا، کمربند با حروف اول اسم، و شخصیت خاصی گرفتند که مطابق با الگوهای کلاسیک بود: رهبر جدی، تکنولوژی‌دان، بازیگوش و بدبین شوخ‌طبع. هرچند شخصیت‌ها و ابزارهای جدید زیادی معرفی شد، اما سریال هرگز حس تبلیغات صرف به بیننده نداد چون هر عنصر جدید در راستای داستان و رشد شخصیت‌ها بود.

تبدیل‌شوندگان (۱۹۸۴–۱۹۸۷)

the-transformers-animated-series-social
در سال ۱۹۸۳، هنری اورنشتاین، توسعه‌دهنده محصولات شرکت هزبرو، دو خط اسباب‌بازی از شرکت ژاپنی تاکارا کشف کرد: میکرومن با فیگورهای ۱۲ اینچی و دیاکلون که راننده‌های کوچکی را درون وسایل نقلیه‌ای قرار می‌داد که می‌توانستند به شکل ربات تبدیل شوند. وقتی این اسباب‌بازی‌ها به آمریکای شمالی آمدند، با هم ترکیب شده و خط جدیدی به وجود آمد. پس از موفقیت جی.آی. جو: یک قهرمان واقعی آمریکایی، این اسباب‌بازی‌ها از طریق کمیک مارول و یک کارتون تبلیغ شدند. داستان درباره دو گروه ربات بیگانه به نام سایبرترون‌ها، اتوبوت‌ها و دسپتیکان‌ها است که روی زمین سقوط می‌کنند و جنگشان با دخالت انسان‌ها دوباره آغاز می‌شود.

تبدیل‌شوندگان که اکنون با نام G1 شناخته می‌شود، به دلیل طراحی‌های ساده اما خلاقانه شخصیت‌ها و تعداد زیاد سایبرترون‌هایی که برای فروش اسباب‌بازی معرفی شدند، یکی از نمادین‌ترین نسخه‌های فرنچایز است. این سریال منجر به ساخت فیلمی در سال ۱۹۸۶ شد که هزبرو از آن به عنوان فرصتی برای حذف شخصیت‌های محبوب استفاده کرد تا جای آن‌ها را با اسباب‌بازی‌های جدید پر کند. در میان این قربانی‌ها، اپتیموس پرایم نیز بود که بعدها به دلیل اعتراض هواداران دوباره به زندگی بازگشت.

جنگ‌های وحش: تبدیل‌شوندگان (۱۹۹۶–۱۹۹۹)

ترنسفورمرس و سریال اسباب‌بازی‌هایش
باب فوروارد و لری دیتیلیو، نویسندگان مجموعه‌های هی-من و اربابان جهان و شی-را: شاهزاده قدرت، رهبری ساخت سریالی برای تبدیل‌شوندگان را بر عهده داشتند که قرار بود فرنچایز را احیا کند. این بار به جای تبدیل شدن به وسایل نقلیه، ربات‌ها به حیوانات تبدیل می‌شدند و داستان روی درگیری گروه‌های گرفتار ماکسیمال‌ها و پرداکان‌ها در یک سیاره بیگانه تمرکز داشت. شرکت Mainframe Entertainment که پشت پروژه ری‌بوت بود، انیمیشن را انجام داد، اما به دلیل هزینه بالای CGI، نویسندگان تصمیم گرفتند تعداد شخصیت‌ها را نسبت به سری اصلی محدود کنند.

این انتخاب به نویسندگان امکان داد تا بیشتر روی توسعه شخصیت‌ها و داستان‌های طولانی تمرکز کنند و به همین دلیل، جنگ‌های وحش یکی از بهترین سریال‌های تبدیل‌شوندگان محسوب می‌شود. این سریال به هوش مخاطب احترام گذاشت و از نمایش شکست قهرمانان در برخی قسمت‌ها ترسی نداشت، که منجر به اپیزودهای قدرتمندی مثل «کد قهرمان» شد، داستانی درباره رستگاری، مقاومت در برابر احتمالات غیرممکن و سرنوشت در مقابل اراده آزاد. اسباب‌بازی‌های جدید برای توجیه تحولات شخصیت‌ها استفاده می‌شدند، گرچه گاهی باعث داستان‌های اضافی و کم‌اهمیت مانند معرفی تایگرهاوک در پایان سریال و حذف سریع او شدند.

هی-من و اربابان جهان (۱۹۸۳–۱۹۸۵)


پس از لغو ممنوعیت سریال‌های تبلیغاتی اسباب‌بازی، شرکت متل به سرعت فرصت جدید را برای تبلیغ برند اربابان جهان غنیمت شمرد و به شرکت انیمیشنی Filmation که به انیمیشن محدود مشهور بود، سفارش ساخت سریال داد. داستان درباره آدام، شاهزاده اتِرنیا بود که با شمشیر قدرت به هی-من تبدیل می‌شد و با جادوگر شرور اسکلیتور و یارانش مبارزه می‌کرد.

نمی‌توان نفوذ و سلطه هی-من و اربابان جهان در دهه ۸۰ را دست کم گرفت. حتی ۴۰ سال پس از انتشار، برند اربابان جهان با اسباب‌بازی‌ها، کمیک‌ها و سریال‌های جدید همچنان فعال است. سریال ترکیبی عالی از عناصر علمی‌تخیلی و خیال‌پردازی بود و اگرچه نویسندگی آن از دید امروز کمی ساده و کلیشه‌ای به نظر می‌رسد، صمیمیت زیبایی در آن موج می‌زند. سریال سعی ندارد چیزی بیش از آنچه هست باشد و اگر این را بپذیرید، از داستان‌های ساده ولی سرگرم‌کننده، شخصیت‌های به یادماندنی و لحظات نمادینی که منجر به خلق میم‌های اینترنتی شده‌اند لذت خواهید برد.

منبع: Collider

۱۰ انیمیشن دیزنی که از ابتدا تا انتها شاهکارند

سریال‌های ساخته شده بر اساس اسباب‌بازی‌ها همیشه جایگاه ویژه‌ای در دنیای تلویزیون کودک و نوجوان داشته‌اند. هرچند بعضی از این برنامه‌ها صرفاً برای فروش محصولات طراحی شده‌اند، اما بسیاری توانسته‌اند داستان‌هایی جذاب و شخصیت‌هایی به یادماندنی خلق کنند که حتی سال‌ها پس از پایان پخش‌شان، همچنان طرفداران پر و پا قرصی دارند. از لحن جدی و تاریک «Batman Beyond» گرفته تا شوخ‌طبعی و صمیمیت «My Little Pony»، این سریال‌ها نشان می‌دهند که می‌توان بین تبلیغ و روایت هنری تعادل برقرار کرد. اگر شما هم تجربه دیدن یا علاقه به این سریال‌ها دارید، خوشحال می‌شویم نظرات و خاطرات خود را در بخش کامنت‌ها با ما و دیگر خوانندگان به اشتراک بگذارید. کدام یک از این سریال‌ها برای شما خاطره‌انگیز است؟ منتظر خواندن دیدگاه‌های شما هستیم!


دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها