داستان قاتلان سریالی از قدیم‌الایام عده قابل توجهی از مخاطبان را مجذوب خود کرده و حال اگر این داستان مربوط به یک شخص حقیقی باشد، گیرایی بسیار بیشتری خواهد داشت. مشخصا همه مردم از جنایتکاران خطرناک و افراد قاتل وحشت دارند، اما این موضوع باعث نمی‌شود که نخواهند بیشتر درباره شخصیت، افکار و انگیزه‌های ‌‌آن‌ها بدانند.

برخی از بهترین سریال هایی که بر اساس داستان قاتلان سریالی واقعی ساخته شده به ژانر ترسناک تعلق دارند و برخی هم بیشتر در دسته‌بندی تریلر و جنایی قرار می‌گیرند. در هر صورت، اگر شما هم مثل خیلی از مخاطبان به تماشای اینگونه داستان‌های هول‌برانگیز علاقه دارید، پیشنهاد می‌شود تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

Conversations with a Killer: The John Wayne Gacy Tapes

در سریال Conversations with a Killer: The John Wayne Gacy Tapes نتفلیکس مخاطبان را به دنیای درونی یکی از خطرناک‌ترین و بدنام‌ترین قاتلان سریال تاریخ آمریکا می‌برد. جان وین گیسی که به دلقک قاتل معروف بود، قتل‌های بسیار وحشتناکی را به نام خود به ثبت رسانده و ۳۳ مرد و پسر نوجوان توسط او کشته شده‌اند. سریال-مستند نتفلیکس برخی از نوارهای ضبط‌شده و دست نخورده این قاتل را به اشتراک می‌گذارد که در آن‌ها گیسی خاطرات قتل‌های ترسناک خود را مرور می‌کند. نوارهای صوتی موجود در کنار مصاحبه با مسئولان قضایی پرونده، بازماندگان و خانواده مقتولین زندگی دوگانه و هول‌برانگیز گیسی را برایمان آشکار می‌کند.

این سریال-مستند که بخشی از مجموعه Conversations with a Killer شبکه نتفلیکس است، مخاطبان را به دهه ۷۰ میلادی را می‌برد و علاوه بر اعمال جان وین گیسی، به اتفاقات سیاسی، اجتماعی و اقدامات پلیس در آن زمان می‌پردازد. گیسی سال‌های سال مشغول انجام قتل نوجوانان و مردان جوان بود و به شکلی باورنکردنی از چنگ قانون گریخته بود. وی خود را در قالب یک مدیر شرکت ساخت و ساز و انسانی قابل اعتماد و مورد احترام نشان می‌داد و به بهانه‌های مختلف از جمله استخدام افراد و یا اشتراک‌گذاری یک نوشیدنی شبانه اهداف خود را به داخل خانه می‌کشاند.

Night Stalker: The Hunt for a Serial Killer

سریال Night Stalker: The Hunt for a Serial Killer به یکی از ترسناک‌ترین و دلهره‌آورترین کیس‌های قتل زنجیره‌ای در ایالات کالیفرنیا می‌پردازد که طی آن فردی به نام ریچارد رامیرز، معروف به Night Stalker مردم را به وحشت انداخته بود. این سریال-مستند نتفلیکسی مخاطبان را به دهه هشتاد میلادی در لس آنجلس می‌برد، زمانی که قتل‌های خشن و غیر قابل پیش‌بینی رامیرز خیابان‌های شهر را در شب ناامن کرده بود. بررسی قتل‌های این پرونده در آن زمان جنجال و سر و صدای زیادی به پا کرده بود و ماموران پلیس درست به اندازه مردم نسبت به آن حس اضطراب داشتند. این اثر تلویزیونی از طریق مصاحبه با کارآگاهان پرونده، خانواده قربانیان و یک سری ویدیو آرشیو شده به خوبی اتمسفر آن دوران را برایمان زنده می‌کند.

یکی از جنبه‌هایی که Night Stalker: The Hunt for a Serial Killer را از بقیه آثار مشابه متمایز می‌کند، رویکرد روایی و جذاب آن است و در همین راستا ما شاهد تمرکز بیش از حد روی شخص رامیرز نیستیم. در عوض، خیلی از جنبه‌های داستان روی دیدگاه افرادی تکیه دارد که تحت تاثیر اقدامات «استاکر شب» قرار گرفته‌اند؛ مخصوصا کارآگاهان پرونده، گیل کاریلو و فرانک سالرنو که مسئولیت تحقیق در پرونده را برعهده داشتند. همچنین سازندگان سعی کرده‌اند عناصر سینمایی را به مستند سریالی خود اضافه کنند تا Night Stalker: The Hunt for a Serial Killer حس و حال متفاوتی نسبت به مستندهای معمولی موجود در شبکه‌های مختلف داشته باشد.

The Assassination of Gianni Versace: American Crime Story

سریال The Assassination of Gianni Versace: American Crime Story نگاهی جذاب و دراماتیک به زندگی و قتل تراژیک  جانی ورساچه، طراح فشن افسانه‌ای دارد و در همین حال ذهن تاریک قاتل او یعنی اندرو کانمن را مورد اکتشاف قرار می‌دهد. The Assassination of Gianni Versace در واقع فصل دوم مجموعه آنتولوژی American Crime Story است و در آن به قتل‌های زنجیره‌ای کانمن مورد بررسی قرار می‌گیرد. این قاتل سریالی در سرتاسر ایالات متحده قربانیان بسیاری را طعمه خود قرار داد و نهایتا ورساچه را در سال ۱۹۹۷ در عمارت خود (واقع در میامی) به قتل رساند. برخلاف دیگر مستندات و مینی سریال های جنایی بر اساس واقعیت، این اثر به جای تمرکز روی یک پرونده و موضوع خاص، کیس‌های مختلف قتل توسط کانمن را عمیقا بررسی می‌کند و در کنار آن به مسائل و جنبه‌های سیاسی موضوع می‌پردازد.

رویکرد The Assassination of Gianni Versace: American Crime Story در حوزه روایی کاملا منحصر به‌فرد است، چراکه ترتیب زمانی اتفاقات را کاملا زیر و رو می‌کند. داستان ابتدا از جایی آغاز می‌شود که ما با موضوع قتل ورساچه و جزئیات آن آشنا می‌شویم. سپس سازندگان مخاطب را قدم به قدم با خود به عقب می‌برند تا نهایتا به ریشه‌های فکری و شخصیتی کانمن و گذشته تاریکش برسیم. مخاطبان در طول ماجراجویی تاریک این سریال علاوه بر آشنایی با شخصیت ورساچه و حلقه روابط و زندگی او، با لایه‌های عمیق و آشوب‌آفرین شخصیت کانمن مواجه می‌شوند.

فصل دوم American Crime Story با حضور ستارگان مختلفی از جمله دارن کریس (در نقش اندرو کانمن) و ادگار رامیرز (در نقش ورساچه) ارزش بسیاری خلق می‌کند و تیم نویسندگی هم به خوبی از پس کار برآمده است.

City of Angels, City of Death

پرونده رامیرز از Night Stalker: The Hunt for a Serial Killer تنها مورد از کیس‌های قتل‌های زنجیره‌ای در لس آنجلس نبوده و این شهر در دوره‌های مختلف با اتفاقات ترسناک و مخوفی مواجه بوده است. مستند سریال City of Angels, City of Death در سفری نه چندان خوشایند به سراغ دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی در لس آنجلس می‌رود، زمانی که این شهر به خاطر پرونده‌های متعدد قتل سریالی سر زبان‌ها افتاده بود. این سریال به بررسی کیس‌های مختلفی که در آن دوران وجود داشتند می‌پردازد که هرکدام جنبه‌های منحصر به‌فرد و خاصی ارائه می‌دهند.

در طی روایت سرراست City of Angels, City of Death، ما مشاهده می‌کنیم که چگونه وجود پرونده‌های مختلف قتل زنجیره‌ای در ایالات متحده و مخصوصا لس آنجلس باعث شد تا ساختار اجتماع، نحوه رفت و آمد مردم در شب و حتی دیدگاه پلیس و دستگاه قضایی به چنین مواردی تغییر کند. از سوی دیگر این مستند سریالی توجه ویژه‌ای به مسئولان این پرونده‌ها و کارآگاهانی دارد که شبانه روزی برای متوقف کردن قاتلان زنجیره خطرناک تلاش می‌کردند؛ آن هم در دورانی که خبری از تکنولوژی‌های مدرن و تست DNA و… نبود. بسیاری از نوآوری‌ها و روش‌هایی که این کارآگاهان برای پی بردن به هویت قاتلان به‌کار می‌بردند، پایه سیستم‌های بررسی پرونده‌ها در دوران امروزی را شکل داده است.

City of Angels, City of Death از این جهت متمایز محسوب می‌شود که صرفا روی یک پرونده یا قاتل سریالی خاص متمرکز نشده و در عوض به گستره تمام اتفاقات تلخی که طی دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی در لس آنجلس می‌افتاد، می‌پردازد. «شهر فرشتگان، شهر مرگ» بدون شک یکی از بهترین سریال ها درباره قاتلان سریالی محسوب می‌شود و تماشای آن به علاقه‌مندان توصیه می‌گردد.

Ted Bundy: Falling for a Killer

مستند سریالی Ted Bundy: Falling for a Killer دیدگاه تازه و متفاوتی از یکی از معروف‌ترین قاتلان سریالی تاریخ آمریکا یعنی تد باندی ارائه می‌کند و بیش از آنکه به جزئیات پرونده‌های قتل بپردازد، روی تجربه  زنانی که به نوعی به باندی مرتبط بودند متمرکز می‌شود. این سریال قاتل سریالی اقدامات باندی را به واسطه صحبت‌های بازماندگان، نامزد سابق باندی یعنی  الیزابت کندال و دخترش مالی و حتی بقیه افرادی که به گونه‌ای دوگانگی شخصیت این قاتل را از نزدیک مشاهده کرده بودند، مورد واکاوی قرار می‌دهد. با اختصاص بیشتر زمان خود به دیدگاه زنانی که تحت تاثیر کارهای باندی قرار گرفته‌اند، سریال Ted Bundy: Falling for a Killer روایت متفاوتی نسبت به آنچه در بقیه آثار – که روی خود شخصیت قاتل و جزئیات پرونده‌های قتل تمرکز دارند – ارائه می‌کند.

سریال-مستند Ted Bundy: Falling for a Killer از طریق ترکیب ویدیوهای آرشیوی و صحبت‌های افراد مختلف نشان می‌دهد که باندی چه آثار مخرب و باورنکردنی روی قربانیان، خانواده‌های آن‌ها و حتی افرادی که پیش از فاش شده پرونده به او نزدیک بودند و به او اعتماد داشتند گذاشته است. بیشتر از همه داستان و صحبت‌های الیزابت کندال در این میان می‌درخشد و نشان می‌دهد چگونه یک قاتل روان‌پریش و زیرک می‌تواند بدون بروز هیچ‌گونه نشانه‌ای از خودش در کنار شما به زندگی عادی ادامه دهد و همزمان در خفا دست به کارهای هول‌برانگیز بزند.

مار (The Serpent)

این قاتل ما را به شرق آسیا می‌برد. The Serpent، روایتی از زندگی و قتل‌های چارلز سوبراج است. او در دهه ۷۰ میلادی کارش را شروع می‌کند و تا جایی‌که می‌دانیم دست‌کم ۱۲ نفر را در تایلند، هند و نپال کشته است. کارشناسان حدس می‌زنند که او قتل‌ها بیشتری هم مرتکب شده اما شواهد کافی برای اثبات آن‌ها وجود ندارد.

سوبراج دورگه ویتنامی هندی است که در فرانسه زندگی می‌کند. او بعدتر به آسیا می‌رود و در جایی‌که به مسیر هیپی‌ها معروف است قربانی‌هایش را پیدا می‌کند. بیشتر قربانیان او را مسافران اروپایی تشکیل می‌دهند. او درکل از هیپی‌ها و بورژواها متنفر بود و معمولا افرادی را از این طبقه انتخاب می‌کرد.

پیگیری مرگ یک مسافر هیپی در کشور دور کار سختی است. از طرفی سوبراج استاد تغییر هویت است. او به‌راحتی چهره‌اش را تغییر می‌دهد، مدارک هویتی جدید جعل می‌کند و به‌جای دیگری می‌رود تا قربانی‌های بیشتری بگیرد. اما یک قربانی هندی کار را خراب می‌کند. چون پای سفیر هند به ماجرا باز می‌شود که آدم پیگیری است و می‌خواهد عدالت اجرا شود.

سریال بیشتر به قتل‌های سوبراج می‌پردازد. البته روایت سریال به‌صورت خطی پیش نمی‌رود و این می تواند کمی گیج‌کننده باشد. به‌علاوه، از آن‌جایی که فیلم‌نامه زیاد در شخصیت سوبراج دقیق نمی‌شود، می‌توان گفت بیشتر با یک تریلر جالب مواجهیم که وجه روان‌شناختی پررنگی ندارد. اما اگر دنبال بهترین سریال قاتل سریالی بر اساس واقعیت باشید، مار را از دست نمی‌دهید، چون به قاتلی پرداخته که کمتر سر زبان‌است و بسیاری او را نمی‌شناسند.

دِس (Des)

دنیس نیلسن قاتل سریالی اسکاتلندی‌ است که سریال Des به آن می‌پردازد. او بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳ مرتکب ۱۲ قتل شد. او این مرد‌ها و پسر‌ها را به بهانه‌های مختلف به خانه می‌کشاند و بعد می‌کشت. نیلسن، برای این‌که احساس تنهایی نکند، اجساد را حمام می‌برد و می‌شست. لباس تنشان می‌کرد و در خانه می‌نشاند. بعد که احساس تنهایی‌اش رفع می‌شد آن‌ها را سلاخی می کرد. گوشت بعضی از آن را می‌پخت و بقیه جسد را در چاه می‌ریخت و سیفون را می‌کشید! او اکثرا قربانیانش را از بین بی‌خانمان‌ها و افراد آسیب‌پذیر انتخاب می‌کرد تا خیالش راحت باشد کسی دنبالشان نمی‌گردد.

فیلم از نقطه‌ای آغاز می‌شود که جهان به وجود دنیس نیلسن پی می‌برد….گرفتگی چاه فاضلاب باعث می‌شود تا نیلسن با لوله‌کش تماس بگیرد. لوله‌کش متوجه می‌شود چیزی‌که راه فاضلاب را بسته در واقع استخوان و بقایای جسد انسان است و آن را با پلیس در میان می‌گذارد.

پس از دستگیری نیلسن به‌نوعی به جامعه شک وارد می‌شود. او آدمی معمولی و تنها بود و کسی فکرش را نمی‌کرد که بتواند جنایاتی تا این حد خشونت‌آمیز انجام دهد. به‌علاوه، او قبلا در اداره پلیس هم کار کرده بود و البته به‌راحتی به تمان جرائمش اعتراف می‌کرد.

درنهایت متخصصان معتقد بودند او به‌دلیل مشکلات شخصیتی مرتکب این اعمال شده است…چون احساس تنهایی مفرط داشته. او درمورد جسد‌ها هم می‌گفته که برایشان احترام قائل بوده و ترجیح می‌داده با آن‌ها تلویزیون نگاه کند تا این‌که آن‌ها را مثله کند، اما آپارتمانش کوچک بوده و او جایی برای نگهداری آ‌ن‌ها نداشته.

شکارچی ذهن (Mind Hunter)

همه فیلم و سریال‌هایی که تا این‌جا معرفی کردیم حول محور داستان یک قاتل می‌چرخند و نقش اصلی ماجرا هم خود قاتل است. اما این‌بار ماجرا فرق می‌کند. در سریال شکارچی ذهن ما با پلیس‌های اف‌بی‌آی طرفیم.

داستان به همان دوران اوج خشونت قتل‌های زنجیره‌ای در آمریکا برمی‌گردد. مامور تازه‌وارد و جوانی در اف‌بی‌آی، رویکرد جدیدی هم دارد. او می‌خواهد قاتل‌ها را از نظر روانشناختی بررسی کند و ببیند واقعا دلیل این اعمال خشونت‌آمیز چیست. او با این فرضیه که ذات بد این افراد آن‌ها را به این کار وامی‌دارد زیاد موافق نیست و درعوض می‌خواهد  تلاش کند با کشف این افراد جلوی دیگر افرادی که مانند این‌ها هستند را بگیرند. به‌نوعی پیشگیری بهتر از درمان است…

سریال براساس کتابی به‌نام Mindhunter: Inside the FBI’s Elite Serial Crime Unit ساخته شده است که درواقع خاطرات و تجربیات دو مامور اف‌بی‌آی است. در سریال با چند جنایت‌کار و قاتل سریالی مختلف آشنا می‌شویم. این دو مامور اف‌بی‌آی برای مصاحبه کردن با آن‌ها و جمع‌آوری اطلاعات به زندان می‌روند و تلاش می‌کنند با این افراد ارتباط برقرار کنند.

پسران سم (The Sons of Sam: A Descent Into Darkness)

موری تری (Maury Terry) روزنامه‌نگاری است که زندگی‌اش را می‌گذارد تا ثابت کند که برکوویتز که با نام پسر سم شناخته می‌شود، در انجام قتل‌ها تنها نبوده است. این درحالی بود که برکوویتز محکوم به ۳۰۰ سال حبس شده بود و  داشت دوران محکومیتش را می‌گذراند. او به جرم شلیک به ۱۳ نفر که ۶ مورد منجر به مرگ قربانیان شده بود مورد محاکمه قرار گرفته بود. اما تری معتقد بود، برکوویتز از طرف فرقه‌ای شیطانی با نام The Children دست به این اعمال زده …فرقه‌ای که ظاهرا با چارلز منسون مرتبط بود.

حدس‌ها و تئوری‌های زیادی برای سوءظن تری وجود داشت. او در کتابش با اسم The Ultimate Evil به‌طور مفصل به همه آن‌ها می‌پردازد. برای مثال او می‌گوید طرح‌های اولیه‌ای که پلیس از شاهدان عینی برای چهره مجرم گرفته به برکوویتز شباهت ندارند. حتی متهم هم گفته که همه قتل‌ها را خودش انجام نداده است…و البته او عضو یک فرقه هم بوده!

زمن (Zeman) به یاد می‌آورد که کاراگاهان پلیس نیویورک طی گفتگو‌های غیررسمی اشاره کرده‌اند که معتقدند برکوویتز به‌تنهایی عمل نکرده است. زمن، تری را آخرین قربانی پرونده می‌داند. چون علاقه وسواس‌گونه او به این پرونده زندگی‌اش را از بین می‌برد.

برخلاف دیگر فیلم و سریال‌های بر اساس داستان قاتل‌های سریالی واقعی که در این لیست داشتیم، سریال پسران سام مستند است. در آن به مصاحبه با تعدادی از افراد دخیل در ماجرا گوش می‌کنیم. پس اگر قاتل‌های زنجیره‌ای، بیشتر از درام هیجان‌انگیز برایتان جالب‌اند، این مینی سریال جنایی بر اساس واقعیت مستند گزینه جالبی است.

داهمر (Dahmer – Monster: The Jeffrey Dahmer Story)

جفری داهمر یکی از بدنام‌ترین آدم‌خوارها و قاتلان زنجیره‌ای در تاریخ آمریکا است. داهمر در مدت ۱۳ سال ۱۷ مرد را کشت و خورد! او به کافه‌ها می‌رفت و دنبال قربانی می‌گشت. زمانی را در کافه می‌گذراند، قربانی‌اش را انتخاب می‌کرد و به بهانه‌های مختلف آن‌ها را به خانه‌اش می‌کشاند.

قربانی‌ها به‌محض ورود با یک نوشیدنی خوش‌آمدگویی پذیرایی می‌شدند که نوشیدنی خداحافظی هم بود! این نوشیدنی پر از موادمخدر بود. پس از بیهوش شدن قربانی‌ها، داهمر آن‌ها را خفه می‌کرد و بعد برای بقیه کار سراغ جنازه‌ می‌رفت!

بازرسان پس از دستگیری او وقتی به خانه‌اش رفتند، بخش‌های مختلفی از بدن قربانیان ازجمله جمجمه پیدا کردند که داهمر آن‌ها را به‌عنوان یادگاری نگه می‌داشت. او به این خاطر بسیار بدنام است. جنایات داهمر سرانجام در سال ۱۹۹۱ باعث دستگیری‌اش شد. در محاکمه برای او ۱۵ حبس ابد بریده شد. اما دوسال بعد توسط زندانی دیگری به‌نام کریستوفر اسکارور (Christopher Scarver) در زندان به قتل رسید.

Dahmer – Monster، فصل اول از چندگانه جرم‌های حقیقی است. این مینی سریال جنایی بر اساس واقعیت در سپتامبر ۲۰۲۲ توسط نتفلیکس پخش شد و یکی از جالب‌ترین سریال‌هایی است که درمورد داهمر ساخته شده است. سریال به زندگی جفری می‌پردازد و این‌که او چطور به یکی از بدنام‌ترین قاتل‌های زنجیره‌ای آمریکا تبدیل شد. او قتل‌هاش را بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱ در بخش‌های مختلفی از آمریکا مثل اوهایو، ویسکانسین و میلواکی انجام داده بود.

علاوه‌بر جفری، دیگر شخصیت‌های مهم سریال شامل پدر او لینکلن، نامادریش شاری و همسایه مشکوشان می‌شوند. سریال موارد مختلف ازجمله زمانی‌که چیزی به دستگیریش نمانده تا محاکمه نهایی و مرگ او را نشان می‌دهد. نقش پلیس هم در سریال نادیده گرفته نشده است؛ این‌که چطور آن‌ها با بی‌کفایتی و بی‌توجهیشان به‌نوعی هم‌دست داهمر شده‌اند، برای نویسنده و کارگران موضوع مهمی بوده است. فصل دوم این سریال با عنوان The Lyle and Erik Menéndez Story  در ۲۰۲۴ پخش شد.

جمع‌بندی

سریال‌های زیادی بر اساس داستان‌های واقعی ساخته می‌شوند، اما هیچ‌کدام را نمی‌توان با آن‌هایی که درمورد قاتل‌های سریال هستند مقایسه کرد. هیجان، اضطراب و شاید حتی احساس تنفری که این داستان‌ها و شخصیت‌ها ایجاد می‌کنند بسیار متفاوت است.

در این مطلب به تعدادی از معروف‌ترین قاتل‌های زنجیره‌ای و سریال‌هایی که بر اساس داستان واقعی این قاتل‌ها ساخته شده‌اند پرداخته‌ایم. وجه مشترک بیشتر آن‌ها، این است که تا حد زیادی به جزئیات واقعی توجه کرده‌اند و تلاش کرده‌اند بیشتر از تصویر یک هیولا، تصویری دقیق و روانشناختی از قاتل‌ها به ما نشان دهند. شما کدام‌یک از این فیلم‌ها را بیشتر می‌پسندید؟ به‌نظرتان جای کدام قاتل در این لیست خالی است؟

بهترین سریال‌ها درمورد قاتل‌های زنجیره‌ای براساس داستان واقعی کدام‌اند؟

از بین سریال‌های مختلفی که برای نمایش زندگی قاتل‌های زنجیره‌ای ساخته شده می‌خواهید انتخاب کنید؟ سریال‌های The Serpent، Mind Hunter و DES گزینه‌های بسیار خوبی‌اند و اگر دنبال آثار در ژانر مستند می‌گردید می‌توانید The Sons of Sam: A Descent Into Darkness را ببینید.

یوتوب بازار استریت هفت و نیم امروز: انتخاب بهترین بازی سال + تبلت گیمینگ برای بیننده‌ها