بازی لست آف آس (The Last of Us) در زمان خود یک ویدیو گیم انقلابی بود که توانست احساسات و تاریکی توأم با امید را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. سازندگان برای خلق این شاهکار یک داستان انقلابی و بدیع را به وجود نیاوردند، بلکه کلیشه‌ها را به بهترین شکل ممکن در کنار یکدیگر قرار دادند.

ما در طی دهه‌های اخیر و در رسانه‌های مختلف انواع متعددی از داستان‌های آخرالزمانی احساسی را دیده‌ایم. داستان‌هایی که درد و تاریکی پایان دنیا را نسبت به ویژگی‌های دیگر اولویت می‌دهند و سعی می‌کنند روایت دراماتیکی را جلوی چشم‌های مخاطب بگذارند. اما خب خیلی از این آثار در رساندن پیام اصلی خود موفق نیستند و لحن مناسب تعریف یک داستان تاثیرگذار را پیدا نمی‌کنند. این نقطه دقیقا جایی بود که استودیو ناتی داگ خود را از سایر داستان‌سراها جدا کرد.

نسخه ابتدایی لست آف آس در سال ۲۰۱۳ و به صورت انحصاری برای پلی استیشن ۳ منتشر شد و فرسنگ‌ها بهتر از انتظارات عمل کرد. در حالی که همه طرفداران منتظر بودند یک آنچارتد جدید از استودیو ناتی داگ ببینند، آن‌ها به شکل غیرمنتظره‌ای یک پروژه کاملا متفاوت ارائه دادند؛ پروژه‌ای که از لحاظ معروفیت و تحسین شدن حتی از سری آنچارتد هم فراتر رفت. بازی The Last of Us سراینده یک داستان آخرالزمانی و غمگین بود که در حین تجربه آن می‌توانید درد و بغض را در تک‌تک سکانس‌های آن ببینید.

اگر بخواهیم از منظر گیم‌پلی این بازی را مرور کنیم باید بگوییم که استودیو ناتی داگ ترکیب برنده خود را زیاد دستکاری نکرد. آن‌ها همان سیستم تیراندازی و مبارزات آنچارتد را وام گرفتند و نسخه‌ای به مراتب خشن‌تر و خونین‌تر را ارائه دادند. البته در نظر داشته باشید که لست آف آس به خاطر عناصر Survival-Horror گیم‌پلی چالش برانگیزتری داشت و در دادن مهمات به گیمر به مراتب خساست بیش‌تری به خرج می‌داد.

رابطه متقابل الی و جول یکی از احساسی‌ترین روابطی است که در تاریخ ویدیو گیم دیده‌ایم

ولی خب همان‌طور که همه ما می‌دانیم بازی The Last Of Us I هیچ وقت به خاطر گیم‌پلی و شایستگی‌های فنی خود شناخته نشد. آنچه که گیمرها را عاشق خود کرد ترکیب موسیقی، اتمسفرسازی، روایت و شخصیت‌هایی بود که انگار در در دروازه‌های دوزخ در کنار هم قرار داده شده بودند. همین رویه به مسیری گرایید که برای داستان و شخصیت‌های آن ارزش زیادی قائل شویم و به آن‌ها از پنجره‌ای بنگریم که انگار سال‌ها با آن آشنا هستیم.

اما این روایت احساسی در دل چه بهانه‌ای به وجود آمد؟ در یک دنیای آخرالزمانی که بیش‌تر انسان‌ها به یک سری موجودات زامبی مانند (که البته زامبی نیستند و تحت تاثیر نوعی قارچ ذهن‌شان را از دست داده‌اند) تبدیل شده‌اند، روزنه‌ای از امید به وجود می‌آید. این روزنه امید بسته به دختر بچه لجبار و بد دهنی است که در مقابل قارچ مذکور مصونیت نشان می‌دهد. مصونیت مورد بحث ایده بزرگی برای نجات نسل بشر خلق می‌کند که فقط و فقط از طریق درست کردن واکسن از این دختر بچه حاصل می‌شود.

دختر نوجوان مورد بحث که الی ویلیامز (Ellie Williams) نام دارد با وجود یتیم بودن پدرخوانده‌ای به نام جوئل پیدا می‌کند که در ابتدا از وی متنفر است؛ اما یک سفر مشقت‌بار و ملال‌آور کار می‌کند که این دو نفر به تدریج به یکدیگر نزدیک‌تر شوند. در ادامه استودیو ناتی داگ یک بسته الحاقی تحسین شده به نام Left Behind را منتشر کرد تا به ما نشان دهد روزنه امید نسل بشر و مصونیت الی از کجا و چه موقعیتی نشأت گرفت.

در حال حاضر راه‌های زیادی برای تجربه بازی لست آف آس وجود دارد. در اوایل نسل هشتم شرکت سونی یک نسخه ریمستر شده را از آن روانه بازار کرد تا کاربران پلی استیشن ۴ از تجربه آن محروم نشوند. مدت‌ها بعد و در سال ۲۰۲۲ استودو ناتی داگ یم نسخه ریمیک یا منتشر شده از آن را ساخت و با عنوان The Last of Us Part I منتشر کرد. این نسخه بازسازی شده در سال ۲۰۲۳ برای پلتفرم پی سی هم منتشر شد تا افراد بیش‌تری شانس تجربه آن را پیدا کنند.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کابران به اشتراک بگذارید.

منبع: Thelastofus.fandom

بهترین کالاف دیوتی موبایل پلیر ایران کیه؟ میزگیم با فاطی فایتر