شرک
اخبار سینما و انیمیشن

۸ تفاوت اصلی میان انیمیشن‌های شرک و کتاب آن

شرک، پیش از آن‌که به یکی از محبوب‌ترین و معروف‌ترین فرانچایزهای انیمیشنی جهان تبدیل شود، در ابتدا در سال ۱۹۹۰ به شکل یک کتاب تصویری طنز توسط کارتونیستی به نام ویلیام استیگ منتشر شد. نام این کتاب با یک علامت تعجب به شکل !Shrek نوشته شده است.

این کتاب داستانی ساده اما هوشمندانه دارد و در واقع با کلیشه‌های افسانه‌های پریان شوخی می‌کند. برای مثال، شخصیت شرک که معمولا در چنین داستان‌هایی نقش هیولا یا دشمن را دارد، در این‌جا نقش قهرمان اصلی را ایفا می‌کند. همچنین پایان خوشی هم دارد، اما نه به شیوه‌ای که در قصه‌های کلاسیک رایج است؛ یعنی پایان‌بندی‌اش متفاوت و طنزآمیز است.

بسیاری از شخصیت‌هایی که طرفداران مجموعه‌ انیمیشن شرک دوست دارند، در نسخه‌ اصلی کتاب نیز معادل یا نمونه‌ی مشابهی دارند. با این حال، مسیر داستانی آن‌ها گاهی کاملا متفاوت است. برخی کاراکترها در کتاب اصلی شخصیت یا نقش کاملا متفاوتی نسبت به نسخه‌ی انیمیشنی خود دارند.

حمله قانون‌گذاران روس به شرک و گرینچ: غرب کودکان ما را منحرف می‌کند

با این‌حال، هر دو نسخه (کتاب و فیلم) یک داستان افسانه‌ای متفاوت و ضدکلیشه‌ای را روایت می‌کنند که موضوع اصلی آن‌ها «وفادار ماندن به خود واقعی» است. همچنین اشاره شده که برخی از شخصیت‌ها یا ایده‌هایی که در فیلم اصلی حضور نداشتند، بعدها در دنباله‌ها یا اسپین‌آف‌ها دوباره وارد داستان شدند. در ادامه قرار است به ۸ تفاوت مهم میان انیمیشن‌های شرک و کتاب آن اشاره کنیم.

۸. شرک در کتاب‌ نفس آتشین دارد

شرک

در ابتدای انیمیشن‌های شرک، او نیازی ندارد کار خاصی انجام دهد تا دیگران را بترساند؛ تنها ظاهرش کافی‌ است تا همه از او بگریزند. اما در کتاب اصلی، شرک مجموعه‌ای از قدرت‌های فراطبیعی دارد؛ از جمله شلیک پرتوهای آتش از چشمانش، خوردن صاعقه و نفس آتشین.

در نسخه‌ سینمایی، شرک هیچ‌گاه قدرت جادویی خاصی ندارد، اما به‌عنوان یک غول، ذاتا قوی‌تر و مقاوم‌تر از انسان‌های عادی‌ است. نکته‌ جالب اینجاست که در فیلم Shrek Forever After اشاره می‌شود که شرک از تمام قابلیت‌های احتمالی‌اش به‌عنوان یک غول خبر ندارد؛ این یعنی شاید توانایی‌های نهفته‌ای در وجود او باشد که خودش هم از آن‌ها آگاه نیست.

۷. لرد فارکواد در کتاب‌ حضور نداشت

شرک

در نسخه‌ سینمایی شرک، او هرگز قصد نداشت عاشق پرنسس فیونا شود. او تنها برای بازگرداندن آرامش باتلاقش، تصمیم می‌گیرد به سراغ لرد فارکواد برود و پرنسس را برای او بیاورد؛ چرا که فارکواد موجودات افسانه‌ای را از قلمرو بیرون کرده و آن‌ها را به باتلاق شرک تبعید کرده بود.

اما در کتاب اصلی، اصلا شخصیتی به نام لرد فارکواد وجود ندارد؛ بنابراین تمام این خط داستانی که حول معامله شرک با فارکواد و نجات فیونا می‌چرخد، کاملا به فیلم اضافه شده و در داستان اولیه وجود نداشته است.

در مقایسه با انیمیشن، در کتاب اصلی شرک از همان ابتدا به‌محض شنیدن ماجرای پرنسس از زبان جادوگر، به او علاقه‌مند می‌شود و همین موضوع آغازگر سفرش برای ملاقات با اوست. برخلاف نسخه‌ انیمیشنی، در کتاب جادوگر به‌صراحت می‌گوید که این پرنسس همانی است که با شرک جور درمی‌آید. افزودن شخصیت لرد فارکواد در فیلم کمک می‌کند تا داستان یک شرور کلاسیک و ملموس داشته باشد. این تصمیم برای روایت سینمایی منطقی به نظر می‌رسد، چون در حالی که شرک در هر دو نسخه نوعی ضدقهرمان به حساب می‌آید، در فیلم به‌مراتب همدلانه‌تر و دوست‌داشتنی‌تر به تصویر کشیده شده است.

۶. پدر و مادر شرک در کتاب حضور داشتند

شرک

در کتاب اصلی، پدر و مادر شرک در همان ابتدای داستان معرفی می‌شوند. هر دو زشت توصیف شده‌اند، اما گفته می‌شود که شرک از نظر زشتی، از هر دوی آن‌ها هم فراتر می‌رود! با گذر زمان، آن‌ها احساس می‌کنند که پسرشان آماده‌ ترک «لانه» شده  البته این «لانه» در واقع به‌عنوان یک «سیاه‌چاله» توصیف می‌شود  و در نهایت، او را با لگد به دنیای بیرون می‌فرستند.

با این حال، پدر و مادر شرک هرگز در انیمیشن‌ها ظاهر نمی‌شوند، اگرچه در نسخه‌ اولیه‌ فیلمنامه‌ قسمت اول، آن‌ها شخصیت‌های مهمی بودند. در آن نسخه، والدین شرک بیش از حد از او مراقبت می‌کردند و حتی سعی داشتند به او القا کنند که انسان‌ها عاشق دیوها هستند. همین موضوع قرار بود انگیزه‌ای برای شرک باشد تا خانه را ترک کند و خودش را به‌عنوان یک شوالیه ثابت کند.

در فیلم شرک سوم، شرک اشاره می‌کند که پدرش زمانی سعی کرده او را بخورد. این موضوع یکی از دلایلی است که باعث تردید شرک نسبت به پدر شدن می‌شود. در انیمیشن Shrek Forever Afte نیز مشخص می‌شود که شرک از برخی توانایی‌های ذاتی دیوها بی‌اطلاع است، که این موضوع نشان می‌دهد او زمان زیادی را با والدینش سپری نکرده.

برخی از آثار فرعی، گاهی به بررسی بیشتر شخصیت‌های مجموعه شرک پرداخته‌اند. برای مثال، در نسخه‌ موزیکال برادوی، والدین شرک نیز او را از خانه بیرون می‌اندازند؛ اما برخلاف کتاب، این اتفاق زمانی می‌افتد که شرک هنوز کودک است و آن‌ها این کار را در راستای «سنت دیوها» انجام می‌دهند.

پدر و مادر شرک همچنین در یکی از شماره‌های کمیک اختصاصی که به مناسبت تبلیغ فیلم شرک تا ابد و همیشه منتشر شد نیز ظاهر شدند. در این نسخه، آن‌ها نگران‌اند که مبادا شرک نتواند نوه‌هایشان را به‌درستی با آداب دیوها آشنا کند؛ با این حال، در پایان شرک موفق می‌شود دیدگاهشان را تغییر دهد.

۵. یک جادوگر مهم در کتاب وجود داشت

شرک

در کتاب، هنگام سفر به دنبال خوشبختی‌اش، شرک با یک جادوگر مواجه می‌شود که مسیر درست را به او نشان می‌دهد. پس از این‌که شرک مقداری شپش به جادوگر می‌دهد، او خوشبختی‌اش را پیش‌بینی می‌کند و به او توصیه می‌کند که دنبال یک الاغ بگردد که او را به یک شوالیه هدایت کند. بعد از مبارزه با آن شوالیه، شرک فرصتی خواهد داشت تا با یک پرنسس ازدواج کند که حتی زشت‌تر از خودش است. جادوگر همچنین به شرک یاد می‌دهد از عبارت جادویی «اپل اشترودل» استفاده کند.

در نسخه‌های اولیه فیلمنامه انیمیشن، شخصیتی به نام «Dama Fortuna» وجود داشت که نقش جادوگر را ایفا می‌کرد، اما این ایده در نسخه نهایی حذف شد. این شخصیت قرار بود به فیونا معجونی بدهد که بتواند بین شکل انسان و دیو تغییر کند. شخصیت منفی «پری مهربان» که در انیمیشن شِرِک ۲ ظاهر می‌شود، به‌عنوان بازسازی این شخصیت در نظر گرفته می‌شود و او نیز معجونی دارد که به شرک و فیونا اجازه می‌دهد بین حالت انسان و دیو جابه‌جا شوند.

در انتظار Shrek ۵؛ ترتیب صحیح تماشای انیمیشن‌های شرک

۴. شرک در کتاب علاقه کمتری به تنها بودن داشت

شرک

در کل، شخصیت شرک در انیمیشن‌ها کمی پیچیده‌تر و چندوجهی‌تر از کتاب نشان داده شده است. در ابتدای انیمیشن اول، شرک سرنوشت خود را به عنوان یک دیو پذیرفته و معمولا از بودن با خودش لذت می‌برد و تمایلی به دوستی‌های جدید ندارد. ظاهرا این ویژگی‌ها او را به شخصیت کتابی‌اش نزدیک می‌کند که از زشتی و ترساندن دیگران خوشحال بود.

اما در انیمیشن‌ها، شرک نسبت به طرز رفتار مردم با خودش احساس ناراحتی و دلخوری دارد و وقتی فکر می‌کند پرنسس فیونا او را «زشت و کریه» خطاب کرده، خیلی آزرده‌خاطر می‌شود، در حالی که فیونا در واقع درباره خودش حرف زده بود. با این حال، وقتی در دنباله‌های انیمیشن مردم کم‌کم او را قبول می‌کنند، شرک دلتنگ «روزهای قدیم» می‌شود؛ زمانی که مردم از او می‌ترسیدند.

شرک در کتاب از ابتدا بیشتر یک شخصیت رمانتیک است و برای ملاقات با او تلاش می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که بر خلاف نسخه‌ انیمیشنی، این نسخه‌ی اولیه‌ شرک چندان علاقه‌ای به تنها بودن در باتلاقش نداشته است.

۳. مبارزه شرک با اژدها در کتاب متفاوت پیش می‌رود

شرک

مواجه شدن شرک با دشمنان در کتاب کمی متفاوت از انیمیشن است. در طول ماجراجویی‌اش، شرک با اژدهایی در جنگل روبه‌رو می‌شود که حریف قدرتمندی بوده و از همین رو برای شرک جالب بود. اما او در نهایت با تولید شعله‌ آبی، اژدها را شکست می‌دهد. اژدها زنده مانده اما بی‌هوش می‌شود. در انیمیشن، اژدها نگهبان پرنسس فیونا در برج است و تهدید بسیار جدی‌تری محسوب می‌شود. شرک، فیونا و الاغ به سختی جان سالم به در می‌برند. البته در انیمیشن‌ها اژدها شخصیت پیچیده‌تری پیدا می‌کند و در نهایت تبدیل به معشوقه‌ی الاغ می‌شود.

در کتاب، شخصیت نگهبان قلعه یک شوالیه است که شرک را تهدید می‌کند که سرش را «له» خواهد کرد. اما شرک با استفاده از نفس آتشینش موفق می‌شود او را مغلوب کند. درست مانند اژدها، شوالیه هم زنده می‌ماند، ولی در نهایت برای خنک کردن زره داغش مجبور می‌شود خودش را به خندق پرتاب کند.

۲. خر شرک در کتاب یک شخصیت فرعی بود

شرک

در اولین فیلم شرک، شخصیت خر به‌عنوان دوست وفادار و همراه همیشگی قهرمان داستان معرفی می‌شود. او پس از آن‌که شرک نگهبانان فارکواد را می‌ترساند، برای اولین‌بار با شرک ملاقات می‌کند. خر تصمیم می‌گیرد از آن پس همیشه در کنار شرک بماند، هرچند این غول تنها و بی‌دوست در ابتدا مدتی طول می‌کشد تا با او صمیمی شود.

شخصیت خر در کتاب اصلی نیز حضور دارد و در واقع نقش همراه شرک را ایفا می‌کند، اما نسبت به نسخه انیمیشنی‌اش شخصیتی فرعی و کم‌رنگ‌تر دارد. طبق راهنمایی جادوگر، شرک باید خری را پیدا کند که مسیر قلعه پرنسس را می‌داند. خر در کتاب به‌طور قابل توجهی بزرگ‌تر از نسخه انیمیشنی است، تا جایی که شرک می‌تواند سوار او شود. نکته جالب اینجاست که چه در کتاب و چه در فیلم، زمانی که شرک عصبانی می‌شود، خر را با لقب «الاغ» صدا می‌زند.

اگرچه خر در داستان شرک احتمالا به‌عنوان نوعی نماد طنز یا تمسخر اسب نجیب قهرمان‌های قصه‌های پریان عمل می‌کند؛ موضوعی که در انیمیشن هم به آن اشاره می‌شود، این نخستین باری نیست که یک خر نقش مهمی در داستانی از ویلیام استیگ دارد. در کتاب تصویری دیگر او با عنوان سیلوستر و سنگ جادویی (Sylvester and the Magic Pebble) نیز یک خر شخصیت اصلی و قهرمان داستان است.

۱. در کتاب پرنسس فیونا هیچ‌گاه به عنوان یک انسان ظاهر نمی‌شود

شرک

پرنسس فیونا بدون شک یکی از معروف‌ترین پرنسس‌های دنیای انیمیشن در خارج از مجموعه‌های دیزنی است. همان‌طور که طرفداران فیلم به خاطر دارند، او توسط یک جادوگر طلسم شده بود تا در طول روز انسان باشد و شب‌ها به یک دیو تبدیل شود. پایان این دگردیسی مداوم تنها به‌واسطه عشق واقعی ممکن بود. اما به‌طرز شگفت‌انگیزی، عشق شرک باعث شد تا فیونا به‌طور دائمی به یک دیو تبدیل شود، در حالی که شرک با تمام وجود به او اطمینان داد که همچنان زیباست.

به نظر می‌رسد نسخه فیونا در انیمیشن از همان پرنسسی الهام گرفته باشد که شرک در کتاب اصلی به‌دنبال اوست. در کتاب، پرنسس تنها در پایان داستان معرفی می‌شود؛ جایی که مشخص می‌گردد او از نظر زشتی با شرک برابر است و همین شباهت باعث می‌شود آن دو در همان نگاه اول عاشق یکدیگر شوند و بلافاصله ازدواج کنند. برخلاف انیمیشن، هیچ نشانه‌ای در کتاب وجود ندارد که پرنسس بتواند به شکل انسانی درآید. او کاملا به زشتی خود افتخار می‌کند و حتی از نسخه‌ انیمیشنی‌اش اعتمادبه‌نفس بیشتری دارد.

بازگشت شرک پس از ۱۶ سال: همه آنچه باید بدانید

منبع: Movieweb


دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا ‪@alirexzam‬

دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها