اخبار سینما و انیمیشن خبر

بلک‌استار؛ جواهری فراموش‌شده از دهه ۸۰ که هنوز شایسته یک بازسازی است

یک خط تاریخی مستقیم بین جنگ ستارگان (Star Wars) و هی-من (He-Man) وجود دارد و بلک‌استار (Blackstar) دقیقاً وسط این مسیر قرار می‌گیرد.

بازمی‌گردیم به سال ۲۰۱۰، زمانی که شبکه کارتون نتورک برای اولین بار برنامه خود برای بازسازی سریال انیمیشنی محبوب تاندرکَتس (Thundercats) محصول ۱۹۸۵ را اعلام کرد و بسیاری از طرفداران انتظار داشتند که بعد از آن بلک‌استار بازسازی شود. در سال ۲۰۱۴، وقتی شرکت Boat Rocker Media بازسازی دنجر ماوس (Danger Mouse) محصول ۱۹۸۱ را اعلام کرد، باز هم همان حس انتظار بلک‌استار وجود داشت و در سال ۲۰۱۶، وقتی دیزنی بازسازی داک تِیلز (Duck Tales) محصول ۱۹۸۷ را رونمایی کرد، دوباره طرفداران به یاد بلک‌استار افتادند.

انیمیشن «جنگ ستارگان: جنگ‌های کلون» را در بازار تماشا کنید

این روند سال به سال با اعلام بازسازی‌های مختلفی مثل شی-را: پرنسس قدرت (She-Ra: Princess of Power) در نتفلیکس در سال ۲۰۱۸، بازسازی هی-من: اربابان جهان (Masters of the Universe: Revelation) در سال ۲۰۲۱، نسخه CG از کاراگاه گجت (Inspector Gadget)، نسخه آمریکایی ولتورن: مدافع افسانه‌ای (Voltron: Legendary Defender)، نیم‌دوجین پروژه جدید از لاک‌پشت‌های نینجا (Teenage Mutant Ninja Turtles) و ترانسفورمرز (Transformers)، سری دوم نسبتاً ناشناخته تاندرکَتس و همه فیلم‌های اسمورف‌ها (Smurfs) ادامه داشت.

درست است که بچه‌های دهه ۸۰ میلادی حالا تهیه‌کننده، نویسنده و سازنده برنامه‌ها شده‌اند و قدرت کافی دارند که خاطرات کودکی‌شان را به برنامه‌های جدید تبدیل کنند؛ اما ظاهراً هیچ‌کدام از آن‌ها انیمیشن بلک‌استار را ندیده‌اند، که بدون شک یکی از جذاب‌ترین سریال‌های انیمیشنی دهه ۸۰ بود و حول جالبترین شمشیر ساخته شده بود.

از جنگ ستارگان تا بلک‌استار

انیمیشن بلک‌استار

یک خط ژنتیکی مستقیم بین موفقیت جنگ ستارگان ۱۹۷۷ و موجی از کارتون‌های شنبه صبح با تم فانتزی و فضایی که پس از آن آمد، وجود دارد. جنگ ستارگان باعث خلق تاندار باربرین (Thundarr the Barbarian) شد؛ انیمیشنی محبوب از شبکه ABC، درباره یک قهرمان عضلانی در آینده‌ای پساآخرالزمانی که با شروران جادویی ظالم می‌جنگید، دامن پشمی می‌پوشید، با یک جادوگر با لباس چسبان همراه بود و عملاً یک شمشیر نوری یا لایت‌سیبر (lightsaber) داشت و با یک ووکی (Wookiee) سفر می‌کرد.

تاندار الهام‌بخش خلق بلک‌استار شد؛ سری معادل شبکه CBS، درباره یک قهرمان عضلانی که با شروران جادویی مبارزه می‌کرد، دامن پشمی می‌پوشید، با یک جادوگر با لباس چسبان همراه بود و شمشیر لیزری مخصوص خودش را داشت. البته قهرمان این انیمیشن با یک ووکی همراه نبود و در عوض، سوار یک اژدها می‌شد.

۷ انیمیشن علمی‌تخیلی که همه باید حداقل یک‌بار ببینند

هر دو مجموعه در خط مقدم موج فانتزی تاریک پس از جنگ ستارگان قرار داشتند؛ موجی که شامل فیلم‌هایی مثل اکسکالیبور (Excalibur)، کونان باربرین (Conan the Barbarian) و دراگون‌اسلیر (Dragonslayer) می‌شد. اما بر خلاف بیشتر فانتزی‌های دهه ۸۰، تاندار و بلک‌استار همچنان ریشه‌های علمی-تخیلی جنگ ستارگان را حفظ کرده بودند و ایده جهان‌هایی که در آن فناوری و جادوی مرموز با هم برخورد می‌کردند را دنبال می‌کردند.

تاندار محبوب‌تر بود؛ اما بلک‌استار جذاب‌تر بود و دنیایی عجیب‌تر، تاریک‌تر و غنی‌تر با اتفاقات بیشتر و شمشیری بسیار خلاقانه‌تر داشت که صرفاً نسخه‌ای کم‌رنگ از لایت‌سیبر نبود. اگرچه این مجموعه تنها برای یک فصل ۱۳ قسمتی دوام آورد، اما پتانسیل بازسازی آن هنوز هم بعد از چند دهه وجود دارد.

داستان بلک‌استار درمورد چیست؟

انیمیشن بلک‌استار

خلاصه داستان بلک‌استار به این شکل است: «یک فضانورد از زمین آینده به نام جان بلک‌استار (John Blackstar)، وارد یک سیاه‌چاله در سفینه زمان آزمایشی خود می‌شود و در نهایت در دنیای باستانی بیگانه‌ای گرفتار می‌گردد که پر از جادو و هیولاست». در اصل، این یک مجموعه ایسکای (isekai) است که دهه‌ها قبل از این‌که ایسکای به داغ‌ترین ترند در انیمه و مانگا تبدیل شود، ساخته شده بود.

در این انیمیشن، معادل محلی سائورون یعنی اوورلرد (Overlord)، بر سیاره ساگار (Sagar) سلطه دارد و با یک شیء جادویی به نام پاوراستار (Powerstar) که یک شمشیر کریستالی عظیم دو دستی است، قدرت خود را حفظ می‌کند. پاوراستار به نحوی شکسته می‌شود و به دو نیمه یکسان تبدیل می‌گردد که دو سلاح جذاب یعنی شمشیر پاور (Power Sword) که هنوز در دست اوورلرد است و شمشیر استار (Star Sword) که به دست بلک‌استار می‌افتد را ایجاد می‌کنند. بلک‌استار به نماد اصلی شورش در حال رشد علیه ظلم اوورلرد تبدیل می‌شود. در همین حال، اوورلرد نه تنها می‌خواهد این شورش تازه را سرکوب کند، بلکه قصد دارد شمشیر استار را پس بگیرد و دوباره پاوراستار را از آن خود کند.

در مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها برای انتشار DVD بلک‌استار در سال ۲۰۰۶، سازندگان و نویسندگان مجموعه به برخی از الهام‌های خود در نوشتن داستان اشاره کردند. آن‌ها گفتند که شخصیت اصلی کمی شبیه جان کارتر (John Carter) از مریخ نسخه اصلی کتاب و کمی هم شبیه فلش گوردون (Flash Gordon) است؛ هرچند شباهت زیادی هم به شخصیت اصلی سریال لایو اکشن سال ۱۹۷۹ باک راجرز در قرن ۲۵ (Buck Rogers in the 25th Century) دارد.

تروبیت‌ها (Trobbits) هم که آدمک‌های کوچک و طنزآمیزی هستند که پس از سقوط سفینه زمان، بلک‌استار را پیدا کرده و نجات می‌دهند، کمی از هابیت‌های جی.آر.آر. تالکین (J.R.R. Tolkien) الهام گرفته‌اند و حتی خیلی بیشتر شبیه هفت کوتوله دیزنی، با همان پویایی و ویژگی‌های شخصیتی هستند و ضمناً تعدادشان هم هفت نفر است.

شخصیت اوورلرد چیزی میان دارث ویدر (Darth Vader) و مینگ بی‌رحم (Ming the Merciless) است، در حالی که همراه جادوگر بلک‌استار یعنی مارا (Mara)، عملاً فقط نسخه‌ای با ظاهر تغییر‌کرده از پرنسس آریل (Princess Ariel) در تاندار است؛ با قدرت‌هایی بسیار مشابه، شخصیتی برازنده و فرهیخته و نقشی مشابه به عنوان تاریخ‌دان گروه و همچنین همان دل‌باختگی کاملاً آشکار نسبت به قهرمانی که خودش از آن بی‌خبر است.

با این‌که این شخصیت‌ها به ندرت حس منحصربه‌فرد بودن دارند، اسطوره‌شناسی و جهان‌سازی دنیای بلک‌استار کاملاً منحصربه‌فرد است و ابزار مرکزی داستان یعنی پاوراستار در انیمیشن فانتزی بی‌همتاست. تقارن بین ضدقهرمان و قهرمان که هرکدام نیمی از افسانه‌ای‌ترین سلاح دنیا یعنی نیمی از قدرت باقی‌مانده در جهانی که در تلاش برای تعریف دوباره خود است را در اختیار دارند، برداشت هوشمندانه‌ای از ایده‌ای است که می‌گوید قهرمان و ضدقهرمان باید برای بیشترین تأثیر معنایی، آینه یکدیگر باشند. ارتباط آن‌ها از طریق پاوراستارِ دوپاره‌شده، میان قهرمان و دشمنش پیوندی شخصی و نزدیک ایجاد می‌کند؛ دلیلی برای این‌که بارها و بارها با هم درگیر شوند.

این تقارن همچنین به تعریف شخصیت‌های آن‌ها و شیوه استفاده‌شان از قدرت کمک می‌کند. اتفاقی نیست که در دست اوورلرد، شمشیر پاور صرفاً ابزاری برای اعمال زور خام است و فقط برای انفجار یا ضربه‌زدن به کار می‌رود؛ در حالی که بلک‌استار، شمشیر استار را همچون سلاحی ظریف با توانایی‌های جادویی انعطاف‌پذیر به کار می‌گیرد. البته بیش از حد انعطاف‌پذیر است، جادوی آن دقیق تعریف نشده و نویسندگان مجموعه تقریباً در هر قسمت قدرت جدیدی را برای آن اختراع می‌کردند. ایده این دو شمشیر به عنوان یین و یانگ، دو نیمه کامل که در کنار هم یک کل بزرگ‌تر می‌سازند، برای یک کارتون دهه هشتادی به شکلی غیرمعمول ظریف است و از جمله ایده‌های فراوانی در این مجموعه است که هرگز آن‌طور که باید و شاید بسط داده نشد.

نقاط ضعف و قوت این انیمیشن

انیمیشن بلک‌استار

برای بینندگان امروزی، بلک‌استار تقریباً غیرقابل‌تماشا به نظر می‌رسد. شرکت سازنده آن یعنی فیلمیشن (Filmation)، کار خود را در دهه ۶۰ میلادی با ساخت تبلیغات تجاری آغاز کرد؛ اما در دهه ۸۰ تخصصش تولید انیمیشن‌های تلویزیونی کم‌هزینه بود که کاملاً در آمریکا ساخته می‌شدند، نه در استودیوهای ارزان قیمت خارجی. همین موضوع باعث شد تا آن‌ها به سراغ انواع روش‌های صرفه‌جویی بروند؛ مثل استفاده مکرر از همان سکانس‌های دستی تکراری و استفاده از یک مجموعه افکت صوتی بسیار محدود و خنده‌دار.

طراحی صدای بلک‌استار زننده و تکراری است و دوبله شخصیت‌ها طوریست که انگار تقریباً همه دارند سر همدیگر فریاد می‌زنند. فیلمنامه‌ها هم زمخت و ناشیانه‌اند؛ بلک‌استار قرار بوده یک قهرمان بذله‌گو باشد که دشمنانش را با طعنه‌ها و شوخی‌های تند و تیز اذیت می‌کند؛ اما جوک‌هایش به طرز فاجعه‌باری خشک هستند. بهترین چیزی که از او درمی‌آید همین جمله سبک‌سرانه است: «داری یک مقدار وزن اضافه می‌کنی راکو؟» آن هم وقتی که یک موجود سنگی را بلند می‌کند تا وسط نبرد آن را روی یک نفر دیگر پرت کند.

این انیمیشن مطابق استاندارد پخش آن دوران ساخته شده بود؛ یعنی قسمت‌ها ممکن بود در هر ترتیبی دوباره پخش شوند. بنابراین نه پیشرفت داستانی وجود دارد، نه قوس شخصیتی و حتی یک قسمت آغازین درست و حسابی برای توضیح منشأ بلک‌استار هم وجود ندارد. ایرادهای تداوم داستان، طراحی و روایت ناهماهنگ و حرکت‌های آهسته صرفه‌جویانه روی نقاشی‌های ثابت در جای جای مجموعه دیده می‌شوند.

انیمیشن بلک‌استار

اما دنیایی که داستان در آن جریان دارد واقعاً شگفت‌انگیز است. در هر طرف آن نشانه‌هایی از فناوری‌های باستانی و تمدن‌هایی چندصدساله دیده می‌شود که زیر جنگلی سرسبز مدفون شده‌اند؛ جهانی که محورش جادوی درخت عظیم ساگار است؛ چشمه‌ای عرفانی از قدرت که تروبیت‌ها در آن زندگی می‌کنند و از آن مراقبت می‌نمایند.

ساگار پر است از موجودات عجیب که یا شبیه نسخه تکامل‌یافته حیوانات آشنا هستند و یا مثل ساخته‌های جادویی به نظر می‌رسند، مثل کوسه-خفاش‌ها، قورباغه-خرگوش‌ها و میمون-پرنده‌ها، خیلی پیش‌تر از آن‌که آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) این نوع ترکیب‌سازی‌ها را به یک شوخی همیشگی تبدیل کند. آن پس‌زمینه‌های نقاشی‌شده که دوربین به آرامی رویشان حرکت می‌کند تا در هزینه صرفه‌جویی شود، غنی، پرجزئیات و رنگارنگ هستند و جهانی را با تاریکی و عمق فیلم بلور تاریک (The Dark Crystal) از جیم هنسن (Jim Henson) تداعی می‌کنند.

در حالی که بخش زیادی از انیمیشن‌های دهه ۱۹۸۰ بر خط پررنگ میان خوب و بد تکیه داشتند، در سراسر بلک‌استار این حس وجود دارد که بیشتر دنیای ساگار چنین دوگانه‌سازی سیاه و سفیدی ندارد. این دنیا بیشتر یک ویرانه آشفته است؛ جایی که هیولاهای گرسنه، تمدن‌های منضبط اما خسته و گروه‌های بربر همه در کنار هم وجود دارند و تنها با جغرافیایی مرگبار از هم جدا شده‌اند.

هر پایگاه پراکنده یا هیولای سرگردان به یک اندازه برای بلک‌استار و اوورلرد خطرناک است؛ اما هر کدام می‌توانند از آن‌ها برای به دست آوردن برتری در جنگ مداوم‌شان استفاده کنند. حتی نشانه‌هایی از یک سیستم جادویی چندلایه هم دیده می‌شود؛ جایی که قدرت ذهنی جادوگری و قدرت عنصری جادوی طبیعت، دو نیروی متفاوت با شیوه‌های عملکرد متفاوت هستند.

سرنوشت بلک‌استار و تاثیر آن بر آثار بعدی

انیمیشن بلک‌استار

پس از پایان تنها فصل انیمیشن بلک‌استار، استودیوی فیلمیشن بلافاصله سراغ سری بعدی خود یعنی هی‌-من و اربابان جهان رفت که با حمایت مالی کمپانی متل (Mattel) ساخته شد و بودجه بسیار بیشتری داشت. این مجموعه بر اساس یک خط اسباب‌بازی موجود ساخته شده بود؛ اما به همان وضوح از عناصر وام‌گرفته‌شده از بلک‌استار بهره می‌برد. دوباره همان الگو تکرار شد و شاهد قهرمانی عضلانی با دامن پشمی و شمشیری جادویی بودیم که در دنیایی تکنوفانتزی و آشفته، پر از خطرات محیطی و انسان‌نماهای عجیب و گوناگون، با یک جادوگر شرور می‌جنگید.

۱۰ انیمیشن جهانی که انیمه در ژاپن را شکست می‌دهند

آلن اوپنهایمر (Alan Oppenheimer)، دوبلور همیشگی فیلمیشن، هم نقش اوورلرد در انیمیشن بلک‌استار و هم اسکلتور (Skeletor) در هی‌-من را صداگذاری کرد. به همین شکل، لیندا گری (Linda Gary) صداپیشه شخصیت مارا در بلک‌استار و همچنین شخصیت تیلا (Teela) در هی‌-من بود. تام روگر (Tom Ruegger)، نویسنده ثابت فیلمیشن، کتابچه راهنمای هر دو مجموعه را توسعه داد و این موضوع کاملاً در همه‌چیز پیداست؛ از شباهت گالری قهرمانان و دشمنان دو انیمیشن گرفته تا جهان گسترده و تلفیقی تکنولوژی و جادو که در آن ربات‌ها و جادو کنار هم وجود دارند.

حتی در یکی از قسمت‌های هی‌-من با نام The Remedy، چندین سکانس از بلک‌استار دوباره استفاده شد. در آن قسمت، اسب-اژدهای بلک‌استار، یعنی وارلاک (Warlock)، دوباره معرفی می‌شود؛ این‌بار به شکل جانوری که هی‌-من آن را از دست یک عنکبوت غول‌پیکر نجات می‌دهد و سپس سوارش می‌شود.

چرا بلک‌استار به بازسازی نیاز دارد؟

انیمیشن بلک‌استار

در حالی که هی‌-من هم با بسیاری از محدودیت‌های بودجه‌ای و زیبایی‌شناختی بلک‌استار روبه‌رو بود، اما فوراً محبوب شد. آن‌قدر محبوب که شرکت اسباب‌بازی‌سازی گالووب (Galoob) سعی کرد با عرضه یک خط اسباب‌بازی عجیب برای بلک‌استار، دو سال کامل پس از لغو مجموعه، بخشی از موفقیت فروش کمپانی متل را تصاحب کند. امروزه در عصری زندگی می‌کنیم که هی‌-من پشت سر هم بازسازی می‌شود؛ نسخه‌ای انیمیشنی برای همه سنین، نسخه CG برای کودکان و یک فیلم لایو اکشن جدید که برای سال ۲۰۲۶ برنامه‌ریزی شده؛ در حالی که بلک‌استار تقریباً فراموش شده است.

این موضوع عجیب به نظر می‌رسد. تلاش برای بازسازی و به‌روزرسانی هر کارتون موفق دهه ۸۰ میلادی، به نظر یک روند طبیعی برای دورانی است که رسانه‌ها با نوستالژی تغذیه می‌شوند؛ اما هرگز مشخص نشد که چرا چنین توجهی به بلک‌استار نشده است؛ انیمیشنی که از نظر خلاقیت و جسارت، هم از عنوان پیشینی که می‌خواست بر آن غلبه کند و هم از دنباله‌ای که تمام شهرت را گرفت، جلوتر بود.

۱۰ فیلم و انیمیشن فانتزی و کلاسیکی که دست‌کم گرفته شده‌اند

مثل بسیاری از کارتون‌های دیگر دهه ۸۰، اهمیت بازسازی بلک‌استار کمتر درباره بازآفرینی یک مجموعه تلویزیونی قدیمی، پرنقص و کم‌هزینه است و بیشتر درباره تحقق پتانسیلیست که این شخصیت‌ها و این جهان در دهه ۸۰ نتوانستند از آن بهره ببرند. نسخه‌ای مدرن با انیمیشن به‌روز می‌تواند جان بلک‌استار را داستان‌پردازی کند و واقعاً به بزرگ‌ترین تم‌های قهرمان / ضدقهرمان که نسخه دهه ۸۰ تنها به‌طور سطحی به آن‌ها اشاره کرده بود، معنا بدهد. همچنین می‌تواند از جهان جادویی با حال و هوای آینده‌نگرانه و دنیای گسترده اصلی ساگار به شکل‌هایی استفاده کند که فیلمیشن حتی در رویا هم نمی‌دید.

در نهایت، چیزی که بیشتر از همه اهمیت دارد، این است که یک بازسازی مدرن درست و حسابی می‌تواند بالاخره به رویدادی بپردازد که پاوراستار را شکافت و دو نیمه آن را به سلاح‌هایی با بار تماتیک تبدیل کرد. برای آن شمشیر جذاب، امکان‌های داستانی بی‌شماری وجود دارد که فقط منتظر کشف شدن توسط نسل جدید هستند.

نظر شما درمورد این مقاله چیست؟ آیا شما هم به این انیمیشن‌های نوستالژیک علاقه دارید؟ به نظر شما بازسازی بلک‌استار تا چه حد می‌تواند موفق باشد؟ لطفا دیدگاه خود را از طریق کامنت با تیم بازار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Polygon 


پیشنهادی‌های گیمینگ امید لنون که نباید از دست بدی

بهترین بازی‌های شمشیربازی با امید لنون

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها