دنریس تارگرین و دیمون و رینیرا - اصلی
انتخاب سردبیر سینما

ارتباط دنریس تارگرین با دیمون و رینیرا در خاندان اژدها

«خاندان اژدها» سریالی نیست که به طور خاص بر روی موضوعاتی مانند عشق و عاشقی متمرکز باشد. اگرچه ازدواج، فرزندان و نسب خانوادگی ابزارهای سیاسی مهمی برای جناح‌ها و خانواده‌های مختلف‌اند (و همسران هم گاهی موانعی هستند که باید برای دستیابی به پیشنهادات بهتر یا موقعیت بالاتر کنار گذاشته شوند)، اما داستان این سریال درباره ماجراهای بزرگ عشق و عاشقی نیست. این مسئله به‌خصوص در مورد خاندان تارگرین بیش از بقیه صادق است. بخشی از این موضوع احتمالاً به دلیل عادت چندین قرنی خانواده به ازدواج درون‌خانوادگی است؛ به هر حال، اگر قرار باشد خودبه‌خود با برادر یا خاله یا یک پسرعمو ازدواج کنید، نیاز چندانی به آشنایی با افراد جدید یا قرار گذاشتن نخواهید داشت!

برخی زوج‌ها البته بیشترین بهره را برده‌اند. علیرغم خیانت‌های پی‌در‌پی، کورلیس ولاریون (استیو توسانت) و رینیرا تارگرین (ایو بست) به عشق واقعی دست یافتند و پادشاه ویسریس اول (پدی کانسیدین) هم با این‌که در آخر کار داشتن وارث مذکر را به زندگی همسرش ترجیح داد؛ ولی به نظر برای اِما (سیان بروک) اهمیت زیادی قائل بود و برای مرگ او به شدت سوگواری کرد. اما بیایید صادق باشیم، هیچ‌کدام از این روابط داستان‌های عاشقانه افسانه‌ای نیستند. حتی بهترین زوج خاندان اژدها، یعنی دیمون (مت اسمیت) و رینیرا تارگرین (اما دارسی)، رابطه‌ای دارند که اغلب پر از تنش و گاهی اوقات سمی است. اما واضح است که آن دو به‌شدت یکدیگر را دوست دارند، حتی اگر این عشق گاهی به شکلی تاریک و خطرناک بروز کند.

دیمون و رینیرا بلندپرواز، حسابگر، پرشور و گاهی هم بی‌رحم هستند و بیش از هر شخصیت دیگری به یکدیگر شبیه‌اند. آن‌ها همیشه با نظرات یکدیگر موافق نبوده‌اند؛ اما احساس می‌شده که با هم سازگارند؛ از علاقه‌شان به صحبت کردن به والیریایی باستان گرفته تا بی‌اعتنایی مشترک‌شان به قوانین و هنجارهای اجتماعی. بله، رینیرا برای اعتماد به او تلاش کرده و دیمون اغلب از این که هم همسرش است و هم زیر دست اوست، ناراحت بوده؛ اما آن دو یکدیگر را در سطحی درک می‌کنند که هیچ شریک دیگری تاکنون نتوانسته با آن برابری کند. علاوه بر این، در دنیای وستروس، مردی که به‌سادگی آماده است تا برای انتقام غم تو دست به قتل کودکان بزند، احتمالاً کسی است که بخواهی در کنارت داشته باشی. البته این نظر من است.

دیمون و رینیرا دو تن از مهم‌ترین شخصیت‌های خاندان اژدها و پایه و اساس خانواده تارگرین هستند؛ همان خانواده‌ای که طرفداران سریال بازی تاج و تخت روزی آن را خواهند شناخت. این زن و مردِ سرسلسله (به‌همراه چند رابطه دیگر که وصلت‌های خویشاوندی آن را کمی پیچیده کرده) شجره خانوادگی محکمی را تشکیل می‌دهند که صدها سال پس از مرگشان ادامه دارد. داستان عشق آن‌ها به‌طور اساسی باعث شکل‌گیری بخش بزرگی از داستان وستروس و آواز یخ و آتش می‌شود. میراث این زن و مرد از طریق نسل‌های بی‌شمارشان ادامه می‌یابد، اما نام نواده ششم آن‌ها بیش از همه آشناست: دنریس تارگرین (امیلیا کلارک)

با این حال، حتی اگر نمی‌دانستید که دنی مستقیماً با دیمون و رینیرا ارتباط دارد، احتمالاً می‌توانستید آن را از شباهت‌های فراوان و ویژگی‌هایی که مادر اژدها از جد مشهور خود به ارث برده، حدس بزنید.

اشتیاقی بزرگ

دنریس تارگرین و دیمون و رینیرا - ۱

فارغ از اینکه چه احساسی نسبت به رابطه دیمون و رینیرا داشته باشید، نمی‌شود انکار کرد که این دو کاملاً شیفته یکدیگر هستند. کشش بین آن‌ها از زمانی که رینیرا نوجوان بود آشکار بوده و معاشقه و عشق‌بازی آن‌ها پر از اضطراب، خشونت و همسران ناپدیدشده به شکلی مرموز است. اگرچه هر دو در برخی لحظات نسبت به یکدیگر بی‌رحمی نشان می‌دهند؛ اما واضح است که محبت عاشقانه آن‌ها واقعی و صادقانه است. البته آن‌ها پس از چندین ازدواج سیاسی و از روی مصلحت، یکدیگر را انتخاب کرده‌اند.

دنریس نیز به همین اندازه عمیق و پرشور عشق می‌ورزد. اگرچه ازدواج او با رهبر دوتراکی، کال دروگو (جیسون موموآ)، یک پیوند سیاسی است (او عملاً توسط برادرش ویسریس به او فروخته می‌شود) اما این پیوند به چیزی بسیار فراتر تبدیل می‌شود. این زوج به یکدیگر وابسته می‌شوند؛ تا جایی که دنریس حتی به جادوی خون متوسل می‌شود تا جان دروگو را نجات دهد. (البته در نهایت مجبور می‌شود او را بکشد، اما کدام داستان عاشقانه بزرگی است که کمی تراژدی نداشته باشد؟)

رابطه بعدی دنریس با جان اسنو در راستای همان ازدواج خویشاوندی تارگرینی است و البته درگیر بازی سرنوشت می‌شوند. کمتر کسی در زندگی یک ماجرای عاشقانه بزرگ را تجربه می‌کند؛ اما دنریس در واقع موفق به تجربه دو تا از این ماجراها می‌شود. او این ویژگی را به وضوح از جدش به ارث برده است.

مهارت‌های اژدهاسواری بی‌نظیر

دنریس تارگرین و دیمون و رینیرا - ۲

از آن‌جا که اژدهایان حدود صد و پنجاه سال قبل از تولد دنریس منقرض شده بودند، او مانند اجداد تارگرینی خود بزرگ نشده بود که در سنین جوانی اژدهاسواری یاد می‌گرفتند. با این حال، وقتی او سرانجام در فصل پنجم بازی تاج و تخت بر پشت دروگون سوار می‌شود، موفق عمل می‌کند و بدون حتی داشتن زین برای کنترل بهتر، بزرگ‌ترین اژدهای خود را هدایت می‌کند.

دیمون به عنوان یکی از بزرگ‌ترین اژدهاسواران تاریخ وستروس شناخته می‌شود و او و اژدهایش، کاراکس، در نهایت وهاگار را سرنگون می‌کنند؛ هرچند که هر دوی آن‌ها در این فرآیند کشته می‌شوند. رینیرا نیز در تاریخ تارگرین جوان‌ترین اژدهاسوار است، که در سن هفت‌سالگی بر پشت سیراکس سوار می‌شود. به نظر می‌رسد که دنریس نه‌تنها از قدرت اجدادش بهره‌مند شده، بلکه بخشی از توانایی‌های آن‌ها را نیز به ارث برده است.

رتبه‌بندی قسمت‌های سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) تا به اینجا

ظالم بودن دیمون

دنریس تارگرین و دیمون و رینیرا - ۳

در بهترین حالتش، دیمون تارگرین مردی جذاب و بسیار پیچیده است که بلندپرواز، شجاع و وفادار است. اما او همچنین قادر به انجام کارهای ظالمانه و شگفت‌انگیز است؛ از خودخواهی‌های مکرر و خشونت بی‌تفاوت او نسبت به زنان گرفته تا گرایش او به قتل. او کینه‌توزی می‌کند، دائماً در حال دسیسه‌چینی است و بارها برای رسیدن به قدرت نقشه‌های پر از هرج‌ومرج می‌کشد؛ حتی علیه کسانی که ادعا می‌کند حامی آن‌هاست. او در این زمینه قطعاً بدترین تارگرین نیست (ماگور بی‌رحم سلام می‌رساند!) و بسیاری از ویژگی‌های زشت او حداقل تا حدودی با این واقعیت متعادل می‌شود که به نظر می‌رسد واقعاً رینیرا و فرزندانش را دوست دارد؛ اما وقتی دیمون تصمیم می‌گیرد بدترین جنبه خود را نشان دهد، دیگر کسی جلودارش نیست.

نواده شش نسل بعد دیمون یعنی دنریس نیز به همان اندازه می‌تواند بی‌رحمی نشان دهد. بدترین عمل او سوزاندن کینگز لندینگ است که احتمالاً منجر به کشته شدن ده‌ها هزار انسان بی‌گناه شد؛ اما این اولین بار نیست که خشم او بر او چیره می‌شود. او از قتل برادرش توسط کال دروگو (که البته بسیار آزارش می‌داد) که طلای مذاب بر صورتش ریخت، کلی لذت برد. او با شادی و نشاط! جادوگر میری ماز دور را می‌سوزاند و بیش از ۱۵۰ اشراف‌زاده مرینی را به تلافی اقدامات وحشتناک رهبران شهر به صلیب می‌کشد. او برخی از افراد را (که احتمالاً بی‌گناه هستند) در پاسخ به حمله پسران هارپی به اژدهایان خود، رِیگال و ویسریون، می‌خوراند. اما دنریس خود را ملکه قانونی وستروس می‌داند و به خودش حق می‌دهد که با هر وسیله‌ای که لازم باشد، دشمنانش را نابود کند.

حمایت رینیرا از فقرا

دنریس تارگرین و دیمون و رینیرا - ۴در بیشتر قسمت‌های خاندان اژدها تا این لحظه، رینیرا تارگرین در برابر جنگی تمام‌عیار مقاومت کرده است. دلایل زیادی برای این کار وجود دارد: انتخاب یک طرف به معنای از هم پاشیدن خانواده‌اش است؛ آزاد کردن اژدهایان برای زخمی کردن و کشتن یکدیگر (و هر کسی که در راه آن‌ها قرار بگیرد) به‌طور کلی ایده بدی است و آگاهی او از نگرانی‌های بزرگتری که حول پیش‌گویی آواز یخ و آتش اِگون می‌چرخد، به این معناست که او می‌داند این درگیری می‌تواند پیامدهایی جبران‌ناپذیر به همراه داشته باشد. این‌که او تمام تلاش خود را برای جلوگیری از جنگ و کاهش تلفات حتی پس از کشته شدن بی‌رحمانه پسرش توسط ایموند (ایوان میچل) و وهاگار انجام می‌دهد، به نفع او است و از دلسوزی واقعی او برای قلمرو و مردم آن نشأت می‌گیرد.

رینیرا همیشه محبت خاصی به مردم عادی وستروس داشته. او در کودکی به عنوان «دل‌خوشی قلمرو» شناخته می‌شد، مردم عادی دوستش داشتند و به‌عنوان وارث قانونی تاج و تخت دیده می‌شد. ناامیدی او از جلوگیری از هزاران مرگ بی‌معنی تا حد زیادی از این ناشی می‌شود که او می‌داند در یک جنگ میان اژدهایان، کسانی که چیزی ندارند و فقیر هستند، بی‌شک بیشترین آسیب را خواهند دید. برادر ناتنی او، اِگون، در مقابل سیاست‌های مستبدانه‌ای مانند مالیات‌های سنگین و محرومیت را اعمال می‌کند؛ برای مثال مردم عادی کینگز لندینگ وقتی در به در به دنبال غذا بودند، کاروان‌هایی را می‌دیدند که برای تغذیه اژدهایان شاه آذوقه می‌برند. آیا تصمیم رینیرا برای فرستادن غذا به کینگز لندینگ انگیزه سیاسی داشت؟ البته که این‌طور بود؛ اما این اقدام برای کمک به مردمانش هم صورت گرفت.

به‌طور مشابه، دنریس ارتباط منحصر به فردی با مردم عادی در هر دو قلمرو وستروس و اسوس دارد. او آن‌ها را به‌عنوان کسانی می‌بیند که بیشترین ظلم را از سوی حاکمان متحمل می‌شوند و عهد می‌کند که آن‌ها را از بند ظلم و ستم رها کند. او از نزدیک رنج مردم عادی را دیده و این موضوع باعث شده که نسبت به مشکلات آن‌ها دلسوز باشد؛ اعتقادی که در اقداماتی از جمله کشتن اربابان برده و آزاد کردن اسیرانشان تا زنجیر کردن اژدهای خود زمانی که یکی از آن‌ها یک کشاورز محلی را می‌خورد، منعکس شده است. دنی برای آزادی بردگان و تغذیه فقرا می‌جنگد؛ بنابراین عادی است که مردم عادی او را دوست داشته باشند.

نگاهی به امتیازات و نقدهای فصل دوم سریال خاندان اژدها

سه‌ اژدها

دنریس تارگرین و دیمون و رینیرا - ۵

در قسمت سوم از فصل دوم خاندان اژدها با عنوان «آسیاب سوزان»، رینیرا دختر ناتنی‌اش، رینیا (فیبی کمپبل) را برای همراهی فرزندان کوچک‌ترش از دراگون‌استون به مکانی امن می‌فرستد. آن‌ها قرار است ابتدا به وِیل و قلعه لیدی جین آرین (آماندا کالینز) سفر کنند و سپس می‌خواهند از دریای باریک عبور کرده و به پنتوس برسند. اما رینیا علاوه بر پسران جوان رینیرا یعنی آگان و ویسریس و اژدهایان جوانشان، وراکسیس و استورمکولد، محموله ویژه دیگری نیز همراه دارد: چهار تخم اژدها.

یکی از آن‌ها به اژدهای خودش یعنی مورن، تبدیل خواهد شد. اما سه تخم دیگر، یکی طلایی، یکی سبز و یکی قرمز-مشکی، ممکن است سرنوشتی بسیار متفاوت داشته باشند. به هر حال، آن سه تخم توسط ایلیریو موپاتیس به‌عنوان هدیه عروسی به دنریس داده می‌شود که در نهایت به دروگون، رِیگال و ویسریون تبدیل می‌شوند. طبق گفته رایان کوردال (تهیه‌کننده سریال)، این سه تخم که در نهایت به اژدهایان دنریس تبدیل می‌شوند تنها یکی از احتمالات داستانی است که توسط منابع متناقض تاریخ آتش و خون نشان داده شده؛ اما تقارن رینیرا که به‌طور عملی به مشهورترین نواده‌اش کمک می‌کند تا اژدهایان را به دنیا بازگرداند، به طرز شگفت‌انگیزی معنادار است.

سرنوشتی از قبل پیش‌گویی شده

دنریس تارگرین و دیمون و رینیرا - ۶

یکی از تغییرات جالب در سریال خاندان اژدها تصمیم به بازآفرینی ایگون فاتح بود؛ نه تنها به‌عنوان یک جنگجوی بزرگ که هفت قلمرو را متحد کرد، بلکه به‌عنوان شخصی که قادر به دیدن آینده بود؛ کسی که شب طولانی انتهای بازی تاج و تخت را از قبل دید. رویای ایگون در طول قرن‌ها از حکمرانان تارگرین به وارثان‌شان به صورت «آواز یخ و آتش» منتقل شده است. این پیش‌گویی و وعده‌ای خانوادگی است که می‌گوید یک عضو از خون اژدها برای نجات وستروس از تاریکی هیولاواری که در پیش است، ضروری است. خوب، او بیشتر آن را درست گفته!

سریال «بازی تاج و تخت» در مورد هویت شاهزاده افسانه‌ای که وعده داده شده بود، بسیار مبهم عمل کرد و هرگز پاسخ قطعی در مورد هویتش ارائه نداد؛ جز اینکه فاش کرد که کلمه والیریایی برای «شاهزاده» به معنی جنسیت خاصی نیست. این امکان وجود دارد که او جان اسنو (کیت هرینگتون) باشد، ترکیبی از خون‌های استارک و تارگرین که هم مرد و هم زنده شد. یا شاید آریا استارک (مایزی ویلیامز) باشد، با توجه به اینکه او شاه شب را کشته است. اما واضح‌ترین پاسخ همیشه همان چیزی بوده که خاندان اژدها بسیار مشتاق است که نشان دهد: دنریس.

دنریس هرگز تاج آهنین را در بازی تاج و تخت به‌دست نیاورد. اگر بخواهیم از دید فنی به آن نگاه کنیم، در طول «شب طولانی» یا در درگیری نهایی سریال با راهزنان سفید، هیچ حاکم تارگرینی وجود نداشت. اما در نهایت تصمیم او برای ورود به شعله‌های جنازه کال دروگو بود که اژدهایان را دوباره به دنیا بازگرداند و به هفت قلمرو فرصتی برای مبارزه با راهزنان سفید و لشکر مردگان داد. علاوه بر این، اگر دنریس واقعاً شاهزاده‌ای است که وعده داده شده بود، این موضوع نشان‌دهنده مصونیت او از آتش است که به‌طور فنی قدرتی است که هیچ تارگرینی دیگری، حتی اجداد شش نسل پیش او هرگز نداشته‌اند.

منبع: Den of Geek


بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها