تاریکترین تئوریهای باب اسفنجی | آیا پرل دخترخوانده آقای خرچنگ است؟
در دنیای رنگارنگ بیکینی باتم در زیر اقیانوس، یکی از روابطی که همواره ذهن طرفداران را به خود مشغول کرده ارتباط پدر و دختری میان آقای خرچنگ و پرل (Pearl) ست. این ترکیب غیرعادی از لحاظ زیستی باعث شکلگیری یکی از مرموزترین و در عین حال تلخترین تئوریها در دنیای باب اسفنجی شده؛ تئوری که میگوید پرل در حقیقت فرزندخوانده آقای خرچنگ است و پدر و مادر واقعی او توسط شکارچیان نهنگ کشته شدهاند.
سرگذشتی که هرگز روایت نشد
این تئوری ابتدا توسط یکی از کاربران ردیت با نام HomeSchool-Winner مطرح شد و به مرور در میان مخاطبان محبوبیت پیدا کرد. بر اساس این دیدگاه، آقای خرچنگ در گذشته دوست نزدیک خانواده نهنگها بوده. پس از مرگ غمانگیز والدین واقعی پرل، آقای خرچنگ تصمیم میگیرد سرپرستی این کودک نهنگ را برعهده بگیرد؛ تصمیمی که با در نظر گرفتن شخصیت خسیس و محتاط او، بُعد انسانی و فداکارانه پیدا میکند.
این روایت نهتنها پاسخ قانعکنندهای برای نبود پیوند زیستی میان این دو شخصیت ارائه میدهد، بلکه جنبهای تازه به شخصیت آقای خرچنگ میبخشد. او دیگر صرفا یک مدیر رستوران طمعکار و خودخواه نیست، بلکه با وجود ضعفهای شخصیتی نسبت به میراث دوستان از دسترفتهاش پایبند مانده و مسئولیت فرزند آنها را برعهده گرفته است.
نشانههایی که به این تئوری اعتبار میدهند
با اینکه سریال هرگز به طور مستقیم به گذشته خانوادگی پرل اشاره نمیکند، برخی نکات در دل قسمتهای مختلف وجود دارد که از دید طرفداران میتوانند تاییدکننده این تئوری باشد. یکی از برجستهترین نشانهها، نوع رفتار آقای خرچنگ با پرل است. با اینکه بارها از خرجهای زیاد او گله میکند، اما همچنان حاضر است برای خواستههای پرل هزینه کند؛ رفتاری که از حس مسئولیت یا حتی عذاب وجدانی پنهان حکایت دارد.
برخی مخاطبان همچنین به تصویری مشکوک در خانه آقای خرچنگ اشاره میکنند که گویا او را در کنار یک زوج نهنگ نشان میدهد. صحت این مورد به خصوص هنوز تایید نشده اما خب همین گمانهزنی نیز باعث میشود احتمال وجود یک رابطه قدیمی میان آقای خرچنگ و خانواده نهنگها بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
دیدگاه سازندگان سریال
با وجود علاقه طرفداران به دانستن حقیقت، به نظر میرسد این راز هیچگاه قرار نبوده در خود سریال افشا شود. بر اساس گفتههای وینسنت والر (یکی از انیماتورهای سریال)، استیون هیلنبرگ خالق باب اسفنجی ترجیح میداد داستان ورود پرل به زندگی آقای خرچنگ برای همیشه در هالهای از ابهام باقی بماند. پیش از درگذشت او در سال ۲۰۱۸ هیچ برنامهای برای روایت گذشته پرل در نظر گرفته نشده بود، چرا که هیلنبرگ بر این باور بود بخشی از جذابیت سریال در همین رازهای ناگفته است.
همین تصمیم هنری باعث شده فضای بیشتری برای گمانهزنی و تفسیر شخصی از سوی مخاطبان باقی بماند؛ شرایطی که طرفداران مشتاق را به ساختن روایتهایی غیررسمی اما پیچیده و جذاب سوق داده است.
چرا این تئوری خیلی مورد توجه قرار گرفته؟
دلیل اصلی ماندگاری این تئوری در ذهن طرفداران لایه عاطفی است که به شخصیت آقای خرچنگ اضافه میکند. او در قالب فردی سودجو و خودمحور اغلب بهعنوان نماد خساست و منفعتطلبی نمایش داده میشود، اما رابطهاش با پرل نشان میدهد که شاید گذشتهای انسانیتر در پس این ظاهر خشک وجود دارد. تصور اینکه او تنها برای ادای دین اخلاقی بار مسئولیت بزرگ کردن دختری یتیم را بر دوش گرفته وجهی جدید به شخصیت او میبخشد.
از سوی دیگر، این تئوری یکی از ناهماهنگیهای مشهود در ساختار کارتون را با توضیحی منطقی و در عین حال تلخ روشن میسازد. مفاهیمی مانند مرگ، فرزندخواندگی و تعهد در دل اثری گنجانده میشوند که در نگاه اول بیشتر به طنز و سناریوهای کودکانه شناخته شده، اما گاها ظرفیت پرداختن به لایههایی عمیقتر را هم در خود دارد.
جمعبندی
صرفنظر از اینکه این تئوری با نگاه خالقان اثر همراستا بوده یا نه، بدون تردید به یکی از تاثیرگذارترین برداشتهای غیررسمی درباره باب اسفنجی تبدیل شده است. این تئوری رابطهای در ظاهر عجیب و غیرمنطقی را به روایتی پرمفهوم، تلخ و انسانی تبدیل میکند؛ روایتی که بسیاری از طرفداران آن را جدی گرفته و درک خود از شخصیتها را بر اساس آن شکل دادهاند.
همانطور که در بسیاری از آثار محبوب کودکانه دیدهایم، نبود پاسخهای روشن از سوی سازندگان بستری فراهم میکند تا تخیل مخاطب شکافها را پر کند. تئوری فرزندخواندگی پرل نیز از همین جنس است؛ تلاشی برای یافتن معنا و عمق در دل جهانی کارتونی که شاید بیشتر از آنچه تصور میشد، برای چنین برداشتهایی آمادگی دارد.
منبع: Screen Rant
عجیبترین یوتیوبرهای ایرانی! میزگیم با لیل شایان و ویبهد @WeebHead

نظرات