انیمه دیمن اسلیر ؛ موزان چگونه به اولین شیطان تبدیل شده است؟
موزان کیبوتسوجی، آنتاگونیست اصلی انیمه دیمن اسلیر محسوب میشود. او مغز متفکر تمامی توطئههایی است که قهرمانان سعی در توقف آنها دارند. همچنین هر شیطانی که اعضای دسته شیطانکش با آن روبرو میشوند، به موزان مرتبط بوده و او منشا به وجود آمدن شیاطین است. در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که چه کسی موزان را به شیطان تبدیل کرده است؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال همراه مجله بازار باشید.
اگرچه که داستان انیمه Demon Slayer در اوایل قرن بیستم جریان دارد، اما به واسطه فلشبکها مشخص میشود موزان در ۱۰۰۰ سال پیش زنده بوده است. او با کمک خون خود انسانها را به شیطان تبدیل میکند. این افراد در صورتی بتوانند از جهش عبور کرده و آن را کنترل کنند، به قدرتهای باورنکردنی دست پیدا میکنند. اگر بدن آنها قادر به تحمل جهش نباشد، شکل عادی خود را از دست داده و در نهایت به گرد و غبار تبدیل میشوند. موزان به طور تمام و کمال روی افرادی که به شیطان تبدیل کرده، کنترل داشته و به دلایلی مثل به زبان آوردن نامش، آنها را میکشد.
موزان به طور تصادفی به شیطان تبدیل شده است
در شماره ۱۲۷ مانگا Demon Slayer مشخص میشود که موزان همیشه یک شیطان نبوده است. با این حال او چندان انسان خوبی هم نبوده است. مانند بسیاری از شیاطین، موزان حیات خود را به عنوان یک انسان شروع کرده است. از آن جایی که او اولین بوده، شیطان دیگری وجود نداشته که با خونش موزان را به همنوع خود تبدیل کند. تبدیل شدن موزان از انسان به یک شیطان، در واقع یک اتفاق کاملا تصادفی بوده است. در اوایل دهه ۹۰۰ یعنی ۱۰۰۰ سال قبل از داستان اصلی مانگا و انیمه دیمن اسلیر، موزان در شرایط انسانی در اثر یک بیماری ناشناخته در حال مرگ بود. او برای نجات جان خود به سراغ یک درمان آزمایشی و داروی آزمایش نشده میرود.
این دارو از گلی به نام سوسن عنکبوتی آبی ساخته شده که بسیار کمیاب بوده و بیشتر به عنوان یک افسانه شناخته میشود. در حالی که به نظر میرسید موزان درمان شده، اما او نمیتوانیست در معرض نور خورشید قرار بگیرد. همچنین نشانههایی از شیطان بودن را بروز میداد. موزان که از این وضعیت خشمگین شده، دکتر سازنده دارو را میکشد. در نتیجه راهی برای تحمل نور خورشید وجود ندارد.
پیدا کردن سوسن عنکبوتی آبی، هدف نهایی موزان
از زمان تبدیل شدن به شیطان، موزان دو هدف را دنبال میکند. اولین هدف، تقسیم خون خود با دیگران و افزایش تعداد شیاطین است. به این واسطه موزان امیدوار است یکی از شیاطین به گونهای جهش پیدا کند که نور خورشید آسیبی به او وارد کند. سپس موزان با آزمایش این قدرت را به خود منتقل کند. هدف دوم، پیدا کردن سوسن عنکبوتی آبی است. در صورت به دست آوردن این گل، موزان میتواند داروی اصلی را دوباره ساخته و آن را گونهای تغییر دهد که موجب مصونیت در برابر نور خورشید شود. در راستای همین هدف بوده که موزان به شیمی علاقه پیدا کرده و ۱۰۰۰ سال گذشته را صرف یادگیری علوم مختلف کرده است.
با وجود تلاشها، موزان تصمیمی برای برگشتن به حالت انسانی ندارد. او قبلا یک بار سایه مرگ را روی زندگی خودش حس کرده است. به همین دلیل همچنان تمایل دارد که شیطان باقی مانده و راه علاجی برای مهمترین نقطه ضعف خود پیدا کند. اما این امر چندان ساده نیست، زیرا سوسن عنکبوتی آبی تنها در طول روز و به ندرت رشد میکند. به همین دلیل مهم نیست که موزان چند هزار سال در جستجوی آن باشد، این شیطان هرگز به گل مذکور دست پیدا نخواهد کرد.
ریشهها و انگیزههای موزان در تضاد با تانجیرو
تانجیرو و موزان در انگیزهها و ریشههای داستانی در تضاد کامل با یکدیگر هستند. در رابطه با ریشههای موزان به عنوان شخصیت منفی توضیح داده شده که او به دلیل ناامیدی از بهبود شرایط خود به تاریکی روی آورده است. تبدیل شدن ناگهانی به یک شیطان بیزار از نور خورشید، برای هر کسی یک تجربه مخرب است. با این حال تانجیرو هم در شرایط خارج از کنترلی قرار گرفته که با وضعیت موزان قابل مقایسه نیست.
تانجیرو تقریبا همه چیز را از دست داده است. اعضای خانوادهاش به دست شیاطین کشته شدهاند و تنها نزوکو برای او باقی مانده که نیمه شیطان است. در حالی که او سوگوار کشته شدن خانوادهاش است، وقتی برای غمگین بودن نداشته و باید راهی پیدا کند که نزوکو را به شرایط انسانی برگرداند. ماجراهای او به عنوان یک شیطانکش پر از مبارزات سخت و دشوار، غم از دست دادن دوستان و درد و رنجهای فراوان است. در هر مبارزه نه تنها تانجیرو به لحاظ جسمی آسیب میبیند، بلکه از نظر روحی ویران میشود.
تفاوت اصلی بین موزان و تانجیرو این است که هر یک از آنها در مقابل سختیهای زندگی به چه شکل واکنش نشان میدهند. موزان به شرارت تمایل داشته و انبوهی از انسانهای بیگناه را برای پیدا کردن درمان بیماری شیطانی خود به قتل میرساند. در مقابل تانجیرو به انسانیت روی آورده و با وجود مشکلات بسیاری که با آنها دست و پنجه نرم میکند، همواره در راه نجات دیگران قدم برمیدارد. او حتی به شیاطین هم رحم میکند. این تفاوت آشکار، تانجیرو را به قهرمان و موزان را به آنتاگونیست انیمه دیمن اسلیر تبدیل میکند.
نظر شما در مورد شخصیتهای تانجیرو و موزان به عنوان کاراکترهای مثبت و منفی انیمه Demon Slayer چیست؟ آیا از طرفداران این اثر بوده و اپیزودهای مختلف آن را تماشا کردهاید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: Screenrant
چرا سری PES شکست خورد؟ | مرگ شبیهساز فوتبال کونامی
نظرات