سریال شوگون ؛ آیا کاراکتر ماریکو در ادامه وقایع داستان مرده است؟
در تمام مدت از سریال شوگون ، شخصیت تودا ماریکو با بازیگری آنا ساوای به عنوان یک بازیگر کلیدی در جنگ داخلی ژاپن قرار داشته است. این درام سیاسی دوران فئودالی نشان میدهد که ماریکو به عنوان مترجم لرد توراناگا در تلاش برای حفظ تاج و تخت ژاپن استفاده میشود. او دیگر به لرد ایشیدو و نائبهای فاسد ایمان ندارد، بنابراین او ماریکو را برای جلب رضایت عمومی در میان شهروندانی که مشتاق حکومت دموکراتیک هستند، به کار میگیرد.
ماریکو در تمام فصل مورد آزار و اذیت شوهرش، بونتارو قرار میگیرد، اما او سرانجام هدف و سرنوشت خود را میپذیرد. او به این هدف بالاتر اعتقاد دارد، بنابراین به کاخ اوزاکا میرود تا وضعیت را به نفع اربابش تمام کند. متأسفانه، اپیزود ۹ لحظهای بسیار غم انگیز را به تصویر میکشد که به نظر میرسد که ماریکو بهای نهایی وفاداری خود به توراناگا را با زندگی خود پرداخت کرده است. با مجله بازار همراه باشید.
ماریکو از سریال شوگون بدنامی خانوادهاش را از بین میبرد
وقتی ماریکو به قصر میرسد، با لرد ایشیدو و نائبهایش شورایی را برگزار میکند. با این حال ماریکوی سرکش به وضوح نشان میدهد که او آنجا بوده تا همسران توراگانا و پسر تازه متولد شدهاش را به ادو بازگرداند. او پس از آن به کاخ بازخواهد گشت و مجازات خود را در دادگاه توراناگا تحمل خواهد کرد. هر چه باشد، ارباب او استعفا داده است، بنابراین چه آن نامه پذیرفته شود، چه نایب السلطنهها او را استیضاح کنند و تمام افراد او را مجازات کنند، ماریکو برای هر چیزی که پیش آید، آماده است. هنگامی که ایشیدو سعی میکند ماریکو را مجبور کند که در قصر بماند تا توراناگا را طعمه خود کند، او به شدت از این کار انتقاد میکند. ماریکو به او اطلاع میدهد که پدرش، آکچی جینسای، به طور ناعادلانهای به قتل رسید و شهرت او خدشه دار شده است.
با این حال، همین کار با او انجام نخواهد شد. آکچی فرمانروای وقت را به دلیل انجام وظیفه کشت، زیرا میدانست که پادشاه میخواهد ژاپن را به مسیری تاریک بفرستد. خانواده ماریکو هم به خاطر آن مجازات شدند، اما ماریکو روشنفکرانه و مصمم آنقدر قوی و مغرور است که تکرار میکند هرگز نباید خانوادهاش مورد مجازات قرار میگرفتند. او با تأیید این که آکچی یک قهرمان بود و اینکه میراث او را در همین راستا ادامه خواهد داد، آزادی، برابری و عدالت، نام خانوادگی خود را پس میگیرد. ایشیدو اصلا از این زبان درازی هم خوشش نمیآید. ولی این مانع از تلاش ماریکو نمیشود. متأسفانه سربازان ایشیدو همراهان ماریکو را سلاخی میکنند.
ماریکو هم میگوید که اگر نتواند آنجا را ترک کند، مرتکب سپوکو شده تا در زندگی پس از مرگ با خویشاوندان خود ملاقات کند. او وظیفه خود را انجام داده و به سنت پایبند بوده و اگر قرار است گروگان گرفته شود، ترجیح میدهد به زندگی خود پایان دهد. ماریکو مانند پدرش فدا خواهد شد و به تمام ژاپن ثابت خواهد کرد که ایشیدو و مادر وارث (یاچیو)، بانو اوچیبا، واقعاً حاکمان ظالمی هستند. مهم نیست که چه اتفاقی میافتد، ماریکو نام خانوادگی خود را پس میگیرد و میراث آکچی را در معرض دید عموم مردم ژاپن قرار میدهد.
ماریکو ممکن است در حین نبرد کشته شده باشد
وقتی ماریکو سعی میکند این مراسم خودکشی را انجام دهد، جان بلکتورن (کازمو جارویس) با او همراه است تا کار را تمام کند. خوشبختانه، ایشیدو سر میرسد تا جلوی این کار را بگیرد. او نمیخواهد خون ماریکو به دستانش آغشته شود و همچنین نمیخواهد که او تبدیل به بت شده و به نماد سیاسی قیام تبدیل شود. پیچیدگی ماجرا این است که ایشیدو قبلاً گروهی از شینوبیها را استخدام کرده است تا هنگام شب به اقامتگاه موقت ماریکو حمله کنند.
این به خیانت یابوشیگه مربوط میشود که در نهایت یک طرف را انتخاب میکند: خیانت به توراناگا. جنگ همه جانبه شروع میشود و زمانی که ماریکو، بلکتورن و دیگران سعی میکنند که فرار کنند، در نهایت در یک انباری مخفی میشوند. بلکتورن سعی میکند همه چیز را به هم بزند تا در را ببندد. واضح است که نینجاها قصد دارند از توپ برای باز کردن در استفاده کنند. ماریکو خودش در را سپر میکند و این باعث ناامیدی بلکتورن میشود که نمیخواهد او این کار را انجام دهد.
آنها به تازگی یک شب عاشقانه دیگر را با هم گذرانده بودند، به علاوه حضور او در مراسم خودکشی ماریکو به او ثابت کرد که چقدر او را دوست دارد. متأسفانه برای هر دو، داستان عاشقانه آنها بسیار تراژیکتر رقم خورده است. انفجار آتشین متعاقب آن، ماریکو را به سمت دیگر پرتاب کرده و این قسمت را با یک یادداشت دلخراش و غم انگیز به پایان میرساند. در کل این تئوری وجود دارد که او در همین حین مرده است، زیرا ناگهان بعد این ماجرا شاهد تیتراژ پایانی هستیم. در هر صورت، درد چشمان بلکثورن و نگاه ماریکو گویای همه چیز است. قرار نیست سفر عاشقانه آنها به نتیجه منجر شود. انجام شود و میتوان گفت که این یکی از دلخراشترین سکانسهای سریال شوگون است.
ماریکو میتواند جرقهای باشد که آتش شورش بزرگتری را روشن میکند
به محض این که در مورد نقشه ترور ایشیدو با یابوشیگه خبری منتشر شود، جهنمی به پا خواهد شد. توراناگا هزاران سرباز دارد که در انتظار ورود به کاخ هستند. آنها احتمالاً باید از ارتش سائیکی نوبوتاتسو عبور بکنند و احتمالاً تعداد آنها در این حمله کاهش پیدا کند. با این حال، تلفات گسترده و خسارات جانبی به سمت جبهه ایشیدو وارد خواهد شد. هیچ پیش بینی دیگری وجود ندارد که کدام لردهای دیگر نیز در این ماجرا چه خواهند کرد و این اتفاق میتواند مخالفان بیشتری را علیه ایشیدو ایجاد کند و امکان وقوع کودتا را فراهم کند.
نائبهای مسیحی، یعنی اوهنو و کیاما، از دیدن ماریکو که تحت بازداشت بود، متاسف شدند. دیدن ایشیدو که در خلاء عمل میکند، ممکن است باعث شود تا آنها فکر کنند که مانند سوگیاما، ایشیدو به آنها خنجر خواهد زد. بانو اوچیبا همچنین شروع به فکر کرد که آیا نفرت او از توراناگا انصاف او را از بین برده است یا خیر. او و ماریکو مانند خواهر بزرگ شدند و در حالی که پدر ماریکو پدر اوچیبا را چند دهه پیش از سلطنت کنار گذاشت، او در اعماق وجودش میداند که این کار به نفع اهداف بزرگتر بوده است. اوچیبا همچنان در جایگاه منفی داستان باقی مانده است، اما نقش ایشیدو در مرگ ماریکو میتواند منجر به رد کردن پیشنهاد ازدواج ایشیدو شود.
اگر همه بر علیه اشیدو باشند، عموم مردم نیز این کار را خواهند کرد. این میتواند به یک شورش تودهای منجر شود و احزاب مهم ژاپن از ایشیدو خواستار کناره گیری، محاکمه یا مرگ شوند. این اتفاق مسیری را به سمت تاج و تخت برای توراناگا باز میکند، یا برای او که بتواند وارث تایکو را راهنمایی کند. با وجود نتیجه، بلکتورن به همان اندازه که میخواهد انتقام بگیرد، احساس پوچی هم میکند. توراناگا نیز این کار را خواهد کرد. او بهترین دوست خود، هیروماتسو، پسرش ناگاکادو را از دست داد و حالا ممکن است ماریکو را که مانند دخترش است را از دست داده باشد. حتی بونتارو هم از این که بداند چگونه میراث و سیاست ژاپنی ماریکو را به این نقش سوق داد، آسیب خواهد دید.
این امکان وجود دارد که ماریکو برای اپیزود آخر سریال شوگون زنده ظاهر شود و باید منتظر ماند و دید که چه اتفاقی در قسمتهای آینده خواهد افتاد. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.
منبع: cbr.com
معرفی ترسناکترین بازیهای تاریخ ویدئو گیم
اگر ماریکو کشته شده باشه توراناگا بهانه کافی برای حمله به قلعه اوزاکا را به دست آورده ولی بار اصلی تراژدی و درام داستان با نقش ماریکو کاملا در هم آمیخته شده.
من عاشقش شده بودم و بخاطرش داشتم سریالو میدیدم.😔
نتیجه سریال دیگه مهم نیست😂
بانو ماریکو😫😫😫