۱۰ انیمیشن آندرریتد دیزنی که واقعا خوبند!
انیمیشنهایی هستند که در راتن تومیتوز (Rotten Tomatoes) امتیازهای خیلی پایینی گرفتهاند، اما واقعا انیمیشنهای خوبیاند. در این وبسایت معمولا به فیلمها و انیمیشنهایی که امتیاز زیر ۶۰ درصد بگیرند بهدردنخور یا دقیقتر بگوییم گندیده (Rotten) میگویند. آنطرف ماجرا فیلمهایی که رتبه بالا هستند، لقب تازه (Fresh) را میگیرند. اما زیاد پیش میآید که تفاوت قابلتوجهی بین امتیاز مخاطبان و منتقدان وجود داشته باشد. فیلمهایی هستند که مخاطبان مجذوبشان شدند، اما ذرهای به چشم منتقدان خوش نیامدند. بعضی فیلمها هم کلا خوب بودند، اما در زمان اکران پذیرفته نشدند. اصلا فیلمهای راتن زیادی در لیستها پیدا میکنید که الان به کلاسیکهای کالت تبدیل شده باشند. خلاصه که دیزنی هم استثنا نیست، یعنی فیلمهایی دارد که امتیاز پایین گرفتهاند و حتی راتن به حساب آمدهاند؛ اما در واقع فیلمهای خوبی هستند. پس بیاید با هم به ۱۰ انیمیشن بهدردنخور دیزنی که واقعا خوب هستند، نگاهی بیندازیم.
فیلم | کارگردان | مدت زمان | سال پخش |
A Goofy Movie | Kevin Lima | ۷۸ دقیقه | ۱۹۹۵ |
Robin Hood | Wolfgang Reitherman | ۸۳ دقیقه | ۱۹۷۳ |
The Black Cauldron | Ted Berman, Richard Rich | ۸۰ دقیقه | ۱۹۸۵ |
Bambi II | Brian Pimental | ۷۴ دقیقه | ۲۰۰۶ |
Wish | Chri Buck , Fawn Veerasunthorn | ۹۵ دقیقه | ۲۰۲۳ |
Oliver & Company | George Scribner | ۷۴ دقیقه | ۱۹۸۸ |
Brother Bear | Aaron Blaise , Robert Walker | ۸۵ دقیقه | ۲۰۰۳ |
Home on the Range | Will Finn , John Sanford | ۷۵ دقیقه | ۲۰۰۴ |
Chicken Little | Mark Dindal | ۸۰ دقیقه | ۲۰۰۵ |
Atlantis: The Lost Empire | Gary Trousdale , Kirk Wise | ۹۵ دقیقه | ۲۰۰۱ |
ماجراهای گوفی
فیلم انیمیشنی ماجراهای گوفی در سال ۱۹۹۵ و در طی دوران کارهای تجربی تلویزیونی دیزنی ساخته شد. این فیلم سریع، بامزه و شگفتانگیز، سفری نوستالژیک و پر از لحظات دلگرمکننده است. با وجود اینکه فیلم با بودجه کم و برای تلویزیون ساخته شده بود، اما موسیقیها، انیمیشن و لحظات خندهدارش آن را سرزنده نگه میداشت. بعدتر فیلم در سالنهای سینما هم پخش شد و شاید بیشتر از دوبرابر بودجه ساخت برای دیزنی سود داشت. فیلم به داستان مکس گوف (Max Goof) میپردازد که برای پیدا کردن مسیرش در دبیرستان تقلا میکند و در کنارش به مشکلات خود گوفی به عنوان پدر یک پسر نوجوان هم اشاره میکند.
چیزیکه شاید به نظر خیلیها در زمان نمایش این فیلم فراموش شده، این است که انیمیشن قرار بود داستان گروه گوفی را دنبال کند. وقایع فیلم در واقع سهسال بعد از نمایش اصلی اتفاق میافتند. ماجراهای گوفی هنوز هم به عنوان یک فیلم جداگانه عملکردی عالی دارد، اما دیدن مجموعههای قبلی باعث میشود تجربه بهتری از آن داشته باشید.
رابین هود
شاید از دور به نظر برسد که رابین هود فقط بازگویی دوباره یکی از قصههای فولکلور محبوب باشد. اما در واقع بیشتر از اینهاست. موسیقی متن این فیلم واقعا زیبا بود و سکانسهای بهیادمانی هم کم نداشت. بسیاری از صحنهها به خاطر نمره بالای فنی هم در موسیقی و هم در انیمیشن هنوز هم ماندگارند. بهعلاوه، این اولین انیمیشن دیزنی است که همه شخصیتهایش آنترومورفیک هستند. یعنی حیواناتیاند که ویژگیهای انسانی دارند.
این فیلم هنوز هم محبوب است و زیرکانه جایگاه خودش را در فرهنگ عامه پیدا کرده. البته رابین هود در گذشته هم محبوب بود و استودیو دیزنی هم توانست سود زیادی با آن بهدست بیاورد. فضای رابینهود کمی حالوهوای سیاسی همراه با طنز دارد. به فسادها و بیعدالتی اجتماعی میپردازد و این موضوعات همیشه قابلتوجه خواهند بود. حتی امروز هم میتوان کاملا با درونمایه این انیمیشن ارتباط برقرار کرد.
دیگ سیاه
از دیزنی انتظار نمیرفت! این انیمیشن فضای تیرهوتار و بزرگسالانهای دارد. بار دیگر والت دیزنی برای انیمیشن دیگ سیاه از شیوه طراحی دستی انیمیشن و انتقال تصاویر انیمیشن به شکلی نوآورانه برای ساخت این فیلم استفاده کرده است تا جلوههای بصری فوقالعادهای خلق کند. فیلم به حکایتی از دوران قرون وسطی میپردازد و البته تلاش نکرده چیزی را ملایمتر نشان دهد. همانطور که گفتیم حالوهوای تاریکی دارد. علاوهبر آن شاهد صحنههایی از خشونت و مرگ هم هستید.
یکی از انتقادهای منتقدان به این فیلم درمورد شخصیتهاست که جذابیت همیشگی را ندارند. اما میتوان گفت دیگ سیاه با زمینهسازی و طراحیهای مناسب برای سرزمین پریدان (Land of Prydain) و پادشاهی زیرزمینی (Underground Kingdom) کمی نقطه ضعفش را پوشانده است. مثلا اشیا خارقالعاده مثل شمشیر پادشاه و دیگ خیلی خوب تصویر شدهاند. به جزئیات توجه شده و طراحی بصری شخصیتی مثل گرگی (Gurgi) واقعا دیدنی است. همینها انیمیشن دیگ سیاه را از دیگر آثار آن دوره دیزنی متمایز میکند. بهطورکلی، فیلم در زمان پخش موفق نبود. اما ارزش بازبینی دارد. دیگ سیاه برای دیزنی فیلمی جسورانه بود که بچهها را به دنیایی نسبتا تاریک و خشن میبرد.
بامبی ۲
در بامبی اصلی تلاشهای این بچه آهو را میبینیم که میخواهد بعد از مرگ مادرش از پس خودش بربیاید. اگر طرفدار بامبی باشید، دیدن قسمت دوم هم حتما برایتان جذاب است. چون نگاهی نزدیکتر به زندگی بامبی دارد و کمی هم به اتفاقات بین دوره کودکی و بزرگسالی بامبی میپردازد که قبلا نشان داده نشدهاند. به علاوه، تصویر بهتری از ارتباط او با پدرش ارائه میکند. فیلم مستقیما به صورت ویدئو پخش شد و همین هم دلیلی بود تا در کشور خودش یعنی آمریکا آنقدر محبوب نشود. ما هنوز هم بامبی دو یکی از معدود دنبالههای خوبی است که دیزنی ساخته و همین هم متمایزش میکند.
ارتباط و تعاملهایی که بین بامبی و همسر آیندهاش فالین (Faline) میبینیم دلگرمکنندهاند و تصویری زیبا از آینده عاشقانه آنها میسازند. بخشهایی هم که به رابطه بامبی و پدرش میپردازند کاملا با داستان اصلی مرتبطاند. چون قابل درک است که بامبی برای بهدست آوردن احترام پدرش اینقدر تلاش کند و مهم نیست برای اینکار چقدر زمان لازم باشد.
آرزو
آرزو برای جشن صدسالگی دیزنی ساخته شد و از آن انیمیشنهایی است که با دیدنش احساساتی میشوید! البته در این فیلم ارجاعهای زیادی به کارهای قبلی دیزنی وجود دارد و به همین دلیل مورد انتقاد قرار گرفت. شاید این موارد به نظر جزئی برسند، اما برای مثال فونت تیتراژ فیلم همانی است که برای سفیدبرفی و هفت کوتوله استفاده شده بود و عنوان Walt Diseny Picture به سبک سال ۱۹۳۷ نمایش داده شد. ارجاعاتی به فیلمهای مختلفی مثل زیبای خفته، پیترپن و نجاتدهندگان هم به چشم میخورد. شاید به نظر خیلیها این کار زیادهروی باشد و صرفا برای بهدست آوردن دل طرفداران. اما پیدا کردن این ارجاعات و بیدار شدن حس نوستالژی برای خیلیها لذتبخش است.
غیر از این موضوع دیگر ویژگیهای انیمیشن مثل صداگذاریها، از جمله صدای پادشاه مگنفیسو (King Magnifico) که کار کریس پاین (Chris Pine) بود، واقعا بینقص هستند. شخصیتهای فرعی پسزمینه هم خط داستانی جالبی داشتند. مثلا والنتینو (Valentino) خیلی بامزه بود. در نهایت درست است که Wish شاید نتواند به پای خیلی از آثار دیزنی برسد، اما باز هم لیاقتش بیشتر از امتیاز راتن بود.
اولیور و دوستان
یکی از بیشمار اقتباسها از آثار چارلز دیکنز (Charles Dickens) این انیمیشن دیزنی است که به سبک خودش به داستان الیور توئیست میپردازد. این انیمیشن تیم فوقالعادهای از صداپیشهها داشت، اما با همه این احوال نتوانست منتقدان را زیاد تحت تاثیر قرار دهد. خیلیها میگویند فیلم قابل پیشبینی و کسلکننده است و با موسیقی بیروح تصویری کلیشهای از نیویورک میسازد.
با این حال، الیور و دوستان هم چیزهای دوستداشتنی زیادی دارد. انیماتورها برای طراحی هر نژاد از سگها دقت زیادی به خرج دادهاند. به لطف طراحیهای هنرمندانه، داجر (Dodger)، فاگین (Fagin) و الیور بسیار شیک به نظر میرسیدند. الیور و دوستان حالوهوای بسیار احمقانهای داشت و حتی کمی بزرگترها را هم میخنداند. آهنگهایی که در نسخه اصلی میشنوید مثل Why Should I Worry? خیلیها را به دههها قبل برمیگرداند و یادتان میاندازد که فیلمهای دیزنی لازم نیست شاهکار باشند تا خوب و بهیادماندنی شوند.
خرس برادر
انیمیشن خرس برادر یکی از کارهای فراموششده واکین فینیکس (Joaquin Phoenix) است. در این انیمیشن میتوانید بازیگری محبوب را از زاویهای متفاوت ببینید، از طریق صدایش در نقش کنای (Kenai). کنای شکارچی جوان بومی آلاسکاست. او بعد از کشتن یکی از خرسها توسط روحی به خرس تبدیل میشود. فیلم در دورهای ساخته شده که دیزنی تلاش میکرد با ساخت انیمیشنهای بامزهای که بیشتر روی حیوانات تمرکز دارند، از نظر مالی وضعیت بهتری پیدا کند. انیمیشنی مثل شیرشاه هم در همین دوره ساخته شد.
به همین ترتیب، خرس برادر قرار است تجربهای ملایمتر و خندهدارتر باشد. اشکال منتقدان بیشتر به کیفیت انیمیشن و طرح کلی برمیگردد. اما میتوان گفت با این کار زحماتی که برای فیلم کشیده شده است را نادیده می گیرند. در واقع انیمیشن بسیار دقیقتر و زیباتر از چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد. عناصر جادویی شگفتانگیزی که مبتنی بر طبیعتاند، پیشدرآمد فیلمهای محبوبی مثل شجاع (Brave) و یخبسته (Frozen) میشوند. شکارچی جوان اینویت به خرس تبدیل میشود و در جستجوی فلسفی دنبال نورهای شمالی میرود. اگر دوباره به این فیلم و شخصیت دناهی (Denahi) نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد که در واقع فیلم برادر خرس راه را برای دیزنی و پیکسار باز میکند تا در سالهای بعد سراغ افسانههای مختلف بومیان بروند.
خانهای در مزرعه
خانهای در مزرعه را جزء بدترین فیلمهای دیزنی قرار میدهند. مشخصا این آوازه بد کافی است که خیلیها نخواهد سراغ این فیلم بروند. شاید مثل فیلمهای معمول کودکان نبود، اما طرح داستان و جلوههای بصری بد نبودند. بنابراین سخت است که به عنوان یکی از فیلمهای راتن در وبسایت راتن تومیتوز بپذیریم. این ماجراجویی پر از گاو است و به داستان ساکنین مزرعهای میپردازد که سعی میکنند مزرعهشان را از دست جنایتکاری نجات دهند. دیدن این فیلم برای خانوادهها معمولا جذاب است.
بیشتر دیالوگها برای سه شخصیت است که صداپیشگی آنها را جودی دنچ (Judi Dench)، کوبا گودینگ (Cuba Gooding Jr) و جنیفر تایلی (Jennifer Tilly) بر عهده دارند. این شخصیتها سرگرمکنندهاند و قطعا بچهها را میخندانند. موسیقی هم فوقالعاده است و بعضی بخشهایش کاملا در ذهن بچهها میماند. همه شخصیتها از اُلی گرفته تا لری و وسلی، دقایقی روی پرده درخشیدند. علاوه بر آن، فضای وسترن، درههایی که در فیلمهایی با همان حالوهوای غرب وحشی دیده میشوند، سالنها و بیابان خیلی خوب کنار هم قرار گرفتهاند و کیفیت بصری سرگرمکنندهای ایجاد میکنند.
جوجه کوچولو
در زمان اکران، بینندهها انتظار داشتند با فیلمی مواجه شوند که طرح داستانش پیشبینیپذیر است. غافل از اینکه جوجه کوچولو به همان اندازه هم بخشهای علمی-تخیلی و خیالی دارد. مشخصا از آن فیلمها نبود که همه بپسندند. اما هنوز هم ارزش دیدن دارد. داستان این انیمیشن عجیب است و شخصیتهایش حتی عجیبتر. اما سازندهها در ترکیب داستان قدیمی هجوم بیگانهها با داستان جوجهای که سعی میکند شهرش را نجات دهد خوب عمل کردهاند.
جوجه کوچولو اولین فیلم انیمیشنی دیزنی است که کاملا با کامپیوتر انیمیت شده و به همین خاطر پر است از ژستهای خندهدار برای شخصیتها و طراحیهای بامزه. از نظر روایی پر است از درسهایی که معمولا در انیمیشنهای دیزنی میبینید یعنی: قبل از دیگران مراقب خودتان باشید. شاید خیلیها این فیلم را مثل لغزش یا شکست ببیننند. اما هنوز هم سرگرمکننده است و ارزش دیدن دارد.
آتلانتیس: امپراتوری گمشده
آتلانتیس هم در وبسایت راتن تومیتوز جزء فیلمهای راتن قرار گرفته است و دلیل اصلیش عدم توسعه کافی شخصیتها و طرح داستانی منطقی است. متاسفانه فیلم وقتی در سالنهای سینما پخش شد که دوران گذار بود…دوران گذار از انیمیشنهای دستی به CGI. درست است که بعضیها فیلم را ناامیدکننده میدانند. اما آتلانتیس چرخشی مهم در فیلمهای دیزنی بود. این فیلم موزیکال نیست، چون کارگردانها اکشن و کارهای شخصیتها را به آهنگها برتری دادهاند.آتلانتیس سرگرمکننده است، ساخت خوبی هم دارد و شخصیتهای قویای مثل میلو در آن معرفی میشوند. به علاوه، عناصر علمی-تخیلی قویای هم دارد.
این فیلم طی سالها طرفداران زیادی پیدا کرده است. حضورش در فرنچایزهای بعدی هم در افزایش محبوبیتش بیتاثیر نبوده. نکات جالب دیگری هم درباره این انیمیشن وجود دارد. مثلا به جزئیاتی مانند زبان آتلانتیس توجه زیادی شده است. این زبان را از صفر خودشان ساختهاند. بهعلاوه، نحوه خواندنش طوری است که قرار است انعکاسی باشد از امواج و این از نظر بصری خیرهکننده است. بیایید روراست باشیم این انیمیشن جهانی غوطهور در آب ساخته و پر است از ماجراجویی، پس واقعا باید آن را یکی از کلاسیکهای جذاب دیزنی در نظر بگیریم.
جمعبندی
دیزنی هم که میدانید بیشتر از ۱۰۰ سال است دارد فیلم میسازد. معلوم است که همه فیلمهایش مورد پسند مخاطبان و منتقدان نبودهاند. برای این موضوع هم دلایل مختلفی وجود دارد. اما در این مطلب نگاهی انداختیم به ۱۰ فیلم بهدردنخور دیزنی که واقعا خوبند! برای این به آنها میگوییم بهدردنخور چون در وبسایت راتن تومیتوز امتیاز زیر ۶۰ درصد گرفتهاند. نظر شما در مورد این آثار چیست؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
سوالات متداول
- کدام انیمیشنهای دیزنی در وبسایت راتن تومیتوز امتیاز بسیار پایینی گرفتهاند؟ فیلمها مثل جوجه کوچوله، برادر خرس، آتلانتیس و رابین هود امتیازات پایینی در راتن تومیتوز دارند.
منبع: ScreenRant
با قهرمان پس جهان فیفا زدیم! میزگیم فوتبالی با حسن پاجانی
نظرات