۱۰ انیمیشن کمتر دیدهشدهی دیزنی که سزاوار دنباله بودند
دیزنی در طول دههها با ساخت دنبالههای گوناگون، بسیاری از داستانهای محبوبش را بسط داده است. اما در میان این آثار، فیلمهایی هم هستند که با وجود کیفیت بالا و محبوبیت قابلتوجه، هرگز فرصتی برای ادامه پیدا نکردند. این در حالی است که بسیاری از آنها پایانهایی باز دارند و جهانی خلق کردهاند که جای روایتهای تازه را باز میگذارد.
امروزه برنامههای آینده دیزنی پر از دنبالهها و بازسازیهاست؛ سیاستی که بر پایه سودآوری از شخصیتهای آشنا استوار شده است. اما گاهی مخاطبان وفادار این استودیو، دلشان برای همان آثار فراموششده و کمتر دیدهشده تنگ میشود. فیلمهایی که اگرچه شاید بهاندازه شاهکارهای بزرگ دیزنی درخشش نداشتند، اما جهانی غنی و داستانهایی جذاب داشتند که سزاوار بازگشت به پرده سینما بودند.
۱۰. رایا و آخرین اژدها
رایا و آخرین اژدها؛ قهرمانی از جنوب شرق آسیا که هنوز داستانهای ناتمام دارد
«رایا و اژدهای آخر» بدون شک یکی از درخشانترین و خلاقانهترین آثار اخیر دیزنی است؛ فیلمی که نشان میدهد این استودیو هنوز هم میتواند داستانهایی تازه و منحصربهفرد خلق کند. یکی از بزرگترین نقاط قوت این انیمیشن، تلفیق زیبا و دلنشین اسطورهها و مناظر آسیای جنوب شرقی در دل داستان است؛ فضایی غنی و رنگارنگ که هر تماشاگری را مسحور خود میکند. همین ویژگیها باعث میشود این فیلم نامزد ایدهآلی برای ساخت یک دنباله باشد؛ داستانی که بتواند سرزمین کوماندرا را بیشتر و عمیقتر بشکافد و افسانههای تازهای به تصویر بکشد.
پایان فیلم جایی است که قومهای پراکنده کوماندرا پس از سالها اختلاف دوباره متحد میشوند؛ اما تمام شدن جنگ داخلی تازه آغاز ماجرایی بزرگتر است. یک دنباله میتواند پا را از مرزهای آشنای فیلم اول فراتر بگذارد و گوشههای ناشناخته نقشه را کشف کند. چه چیزی جذابتر از ماجراجوییهای تازه در سرزمینی که هنوز پر از رمز و راز است؟ حتی میتوان به اژدهایان جدید یا دشمنانی ناشناس فکر کرد که دنیای رایا را به چالش میکشند و به بینندهها فرصتی تازه برای غرق شدن در یک جهان پرجزئیات و خیالانگیز میدهند.
۹. رابین هود
رابین هود روباه؛ قهرمان قدیمی در قالبی تازه
قصه رابین هود یکی از کهنترین و شناختهشدهترین افسانههای انگلیسی است، اما دیزنی در سال ۱۹۷۳ با خلاقیتی جذاب، این داستان قدیمی را با حیوانات جنگلی جان بخشید. فیلم، داستان کلاسیک قهرمان شورشی را روایت میکند که از ثروتمندان میدزدد و به فقرا میبخشد. اما بسیاری از جزئیات افسانهای رابین هود، بهویژه داستان گروه «مردان شاد» و روابط پیچیدهتر او با دیگر شخصیتها، هرگز در فیلم اصلی فرصت پرداخت نیافتند.
دنبالهای میتوانست داستان شکلگیری این گروه را روایت کند؛ گروهی که در فولکلور بریتانیا جایگاهی اسطورهای دارد. همچنین بازگشت دشمنان قدیمی یا ظهور دشمنانی تازه، بستری عالی برای یک ماجراجویی هیجانانگیز فراهم میکرد. حتی تصور یک فیلم جدید با همان سبک تصویری و موسیقی خاطرهانگیز دهه ۱۹۷۰، برای بسیاری از هواداران جذاب و هیجانبرانگیز خواهد بود.
۸. به پیش
برادران الف و جادوی ناتمام در دنیای مدرن
بسیاری از بهترین آثار پیکسار تاکنون دنبالههای خود را دریافت کردهاند و استودیو نیز پروژههای بیشتری در دست ساخت دارد. با این حال، فیلمهای سطح دوم پیکسار معمولاً کمتر مورد توجه قرار میگیرند و سرنوشت «به پیش» نیز همین بود. این انیمیشن سال ۲۰۲۰ در اوج همهگیری کووید-۱۹ منتشر شد. به دلیل شرایط ویژه زمان اکران، با استقبال اندکی مواجه گردید و به سرعت در سایه فراموشی قرار گرفت.
اگرچه «به پیش» شاید به اندازه بزرگترین موفقیتهای پیکسار جذاب نباشد، اما پتانسیل بالایی برای ساخت دنباله دارد. فضای فانتزی حومهشهری فیلم، ترکیبی از واقعیت روزمره و عناصر خیالی است که پیکسار بارها به آن پرداخته است. همچنین رابطه گرم و صمیمی دو برادر، زمینه مناسبی برای ادامه دادن ماجراجوییهای کمدی و دلنشین فراهم میکند که میتواند مخاطبان را بار دیگر پای پرده سینما بنشاند.
۷. موشکارآگاه
شرلوک هلمز کوچک دیزنی
اگرچه هرگز بهطور مستقیم بیان نشده، اما کاملاً مشخص است که «کارآگاه موش بزرگ» از شخصیت شرلوک هولمز الهام گرفته است. این فیلم داستان یک موش کارآگاه را روایت میکند که در خیابانهای مهآلود لندن به حل معماهای پیچیده میپردازد. فضای مرموز و شخصیتهای جذابش، بهراحتی میتوانستند به یک مجموعه سینمایی موفق بدل شوند.
«کارآگاه موش بزرگ» در دورهای نسبتاً تاریک برای دیزنی، نقطهای روشن و درخشان بود، هرچند که موفقیت آنی به دست نیاورد. جالب است بدانیم که با وجود داستان جذاب و شخصیتهای قابلکار، این فیلم حتی یکی از دنبالههای کمهزینه و ویدیویی دیزنی را هم به خود ندید؛ موضوعی که برای بسیاری یک شگفتی بزرگ است.
۶. شمشیر در سنگ
شاه آرتور جوان و چالشهای پیش رو
انیمیشن «شمشیر در سنگ» بر اساس کتابی به همین نام نوشته تی. اچ. وایت ساخته شده است؛ نویسندهای که پس از آن سه دنباله دیگر برای این داستان نوشت. با این حال، دیزنی تصمیم گرفت هیچیک از این ادامهها را به تصویر نکشد. با توجه به دنیای غنی و افسانهای آرتور، بهراحتی میشد یک دنباله سینمایی ساخت که مسیر پادشاهی او را دنبال کند. قصهای که نیمهتمام مانده و همچنان ظرفیتهای زیادی برای روایتهای تازه دارد.
پایان «شمشیر در سنگ» جایی است که آرتور تاجگذاری میکند اما نگران آیندهای است که پیش رو دارد. دقیقاً همین نقطه، فرصتی طلایی برای خلق یک دنباله فراهم میکند؛ جایی که چالشها و ماجراجوییهای تازه در انتظار قهرمان جوان هستند. در واقع، این یکی از معدود مواقعی است که یک دنباله میتواند بهاندازه نسخه اصلی ضروری و هیجانانگیز باشد. فقط کافی است تصور کنیم ادامهای که نبردهای بزرگ، جادوگران تازه و آزمونهای پادشاهی را به نمایش بگذارد؛ دنیایی که هنوز تشنه داستانهای جدید است.
۵. دایناسور خوب
فرصتی برای جان بخشیدن دوباره به دنیای پیشاتاریخ
«دایناسور خوب» بدون شک از نظر بصری یکی از چشمنوازترین و خیرهکنندهترین آثار پیکسار است، اما کیفیت داستانگویی آن به پای مناظر زیبا و طراحیهای هنریاش نمیرسد. با این حال، دنیای ماقبل تاریخ و متفاوت فیلم پتانسیل زیادی برای ساخت دنبالهای دارد که حتی از نسخه اصلی بهتر عمل کند. پیکسار پیش از این هم با مجموعههایی مثل «داستان اسباببازی» نشان داده است که میتواند از نقاط ضعف فیلم اول عبور کند و در دنبالهها شاهکار خلق کند.
شاید دلیل شکست نسبی «دایناسور خوب» انتظارات سنگینی بود که از آن وجود داشت. در نگاه اول، ترکیب سبک کودکپسند پیکسار و جذابیت همیشگی دایناسورها موفقیتی تضمینشده به نظر میرسید. اما فیلم مسیر متفاوتی را انتخاب کرد که همه را غافلگیر کرد. با این وجود، یک دنباله میتواند با معرفی شخصیتهای تازه و افزودن عناصر جدید، داستان را جان دوباره ببخشد. تصور کنید دنیایی که باز هم گستردهتر میشود، با ماجراجوییهایی جدید که فرصت میدهد این داستان کمتر دیدهشده به حق واقعیاش برسد.
۴. گربههای اشرافی
پاریس با چاشنی گربهها و موسیقی
هرچند «گربههای اشرافی» در گیشه موفق بود، هرگز جایگاه یک کلاسیک واقعی دیزنی را به دست نیاورد. البته نباید نادیده گرفت که یکی از شخصیتهای فیلم، از نظر امروزی بسیار مسئلهدار و غیرقابلقبول است. با این حال، «گربههای اشرافی» سزاوار توجه و عشق بیشتری است؛ چرا که یک کمدی خانوادگی سبک و سرزنده با موسیقی دلنشین به شمار میرود. فیلمی که میتواند لبخند به لب مخاطب بیاورد و روحیهای شاد به او بدهد.
اگر امروز فیلمی از دیزنی به اندازه «گربههای اشرافی» در گیشه موفق عمل کند، تقریباً میتوان مطمئن بود که دیر یا زود دنبالهای برایش ساخته میشود. علاوه بر دلایل مالی، دلایل خلاقانه خوبی هم برای ساخت یک دنباله وجود دارد. پایان فیلم نشان میدهد که دوشس و بچهگربههایش آمادهاند وارد ماجراجوییها و شگفتیهای تازهای شوند. انگار داستان آنها هنوز تمام نشده و میتواند ادامه پیدا کند. تصور کنید در دنبالهای جدید، این خانواده دوستداشتنی وارد ماجراهای تازهتری در دل پاریس پرجنبوجوش شوند؛ چیزی که میتواند هم نوستالژیک باشد و هم هیجانانگیز.
۳. شجاع
مریدا؛ شاهزادهای متفاوت در میان پرنسسهای دیزنی
گاهی آدم فراموش میکند که «شجاع» محصول پیکسار است، چون فیلمهای پرنسسی همیشه یکی از سنتهای محبوب و قدیمی دیزنی بودهاند. در حالی که بسیاری از پرنسسهای دیزنی دنبالههای مخصوص خودشان را داشتهاند، مریدای «شجاع» از این فرصت جا مانده است.
هرچند مریدا بهطور رسمی جزو پرنسسهای دیزنی به حساب میآید، اما محبوبیتش هرگز به اندازه پرنسسهایی مثل «دیو و دلبر» یا «مولان» نبوده است. شاید همین دلیل باعث شده باشد دنبالهای برایش ساخته نشود. با این حال، فولکلور اسکاتلند پر از داستانها، شخصیتها و موجودات افسانهای جذاب است که میتوانند الهامبخش ادامهای تازه برای قصه مریدای سرسخت و ماجراجو باشند.
۲. زندگی یک حشره
دشمنان قدرتمند و جامعهای از حشرات شجاع
«زندگی یک حشره» تنها دومین فیلم بلند پیکسار بود، اما بهطور کامل زیر سایه موفقیت «داستان اسباببازی» قرار گرفت. با این حال، چیزهای زیادی برای دوست داشتن در این فیلم وجود دارد؛ از شرور قدرتمندش گرفته تا شوخطبعی دلنشینی که بر پایه دنیای جانوران کوچک ساخته شده است. با اینهمه، به نظر میرسد خود پیکسار هم ترجیح داده این فیلم را به دست فراموشی بسپارد.
گرچه پیکسار در سالهای اخیر سراغ بایگانیاش رفته و حتی برای آثار قدیمیترش دنباله ساخته، اما تصور چنین اتفاقی برای «زندگی یک حشره» دشوار است. این فیلم به اندازه دیگر آثار اولیه استودیو محبوبیت ندارد و این کمتوجهی حتی باعث شده نوعی جایگاه خاص میان طرفداران پیدا کند. شاید همین جایگاه فرصتی تازه باشد برای بازگشت به دنیای رنگارنگ و بامزهای که روزی روی پردهها درخشید.
۱. سیاره گنج
جهانی بیپایان برای کاوش و اکتشاف
«سیاره گنج» یکی از جاهطلبانهترین پروژههای دیزنی بود؛ ترکیب انیمیشن دوبعدی و سهبعدی، بازآفرینی علمیتخیلی رمان کلاسیک «جزیره گنج» و طراحی بصری منحصربهفرد، این فیلم را به اثری متمایز بدل کرد. با این حال، در زمان اکرانش با شکست تجاری مواجه شد و به همین دلیل هرگز دنبالهای برای آن ساخته نشد. این اتفاق تأسفبرانگیز است، چون جهان فیلم ظرفیت بیپایانی برای ادامه و گسترش داشت.
تصور یک دنباله، با ماجراجوییهای تازه جیم هاوکینز در گوشههای ناشناخته کهکشان، هیجانانگیز است. شاید جیم به یک کاپیتان فضایی بدل شود، یا مأموریتی بزرگتر را به عهده بگیرد که سرنوشت کهکشان را تغییر دهد. حتی حالا که ایده بازسازی لایو اکشن فیلم بر سر زبانها افتاده، بازگشت به همان دنیای انیمیشنی اصیل میتواند طرفداران وفادار فیلم را خوشحال و هیجانزده کند.
از گنجینههای پنهان دیزنی تا دنبالههای ناتمام
گاهی جذابترین جواهرها همانهایی هستند که گوشه گنجینه خاک خوردهاند؛ فیلمهایی که شاید در زمان اکرانشان چندان پر سروصدا نبودند، اما هنوز هم دل داستاندوستان را میبرند. هر کدام از فیلمهایی که در این فهرست مرور کردیم، دنیایی باز و پرجزئیات دارند که میتوانستند به راحتی پای یک یا حتی چند دنباله را به میدان باز کنند. فقط کافی بود دیزنی کمی جسارت و خلاقیت به خرج دهد تا این جهانها را بیشتر بکاود و ماجراجوییهای تازهای برای شخصیتهای دوستداشتنیاش بسازد.
با این حال، شاید همین دستنخورده ماندن این آثار، بخشی از افسون و رمزآلودی آنها باشد. تماشاگرانی که این فیلمها را دوست دارند، با خیال خود ماجراهای ادامهدار برایشان میسازند و به دنیایی فکر میکنند که میتوانست روی پرده جان بگیرد. شاید روزی دیزنی به سراغ این قصههای فراموششده برود و بار دیگر ثابت کند که حتی از دل قدیمیترین آثارش هم میتواند جادوی تازه بیرون بکشد. تا آن روز، این فیلمها همچنان مثل گنجینههایی مخفی در قلب طرفداران باقی میمانند.
منبع: SCREEN RANT
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
خدایی بعد اینکه کتاب جزیره گنج رو برای بار ۲ خوندم یهو فهمیدم سیارهی گنج از جزیره گنج اسکی رفته ولی بازم هر دو عالی بودن
اسکی نگیم، اقتباس درسته
چون چیز خیلی متداولی هست و همه کسانی که داستان رو میشناختن میدونستم بر اساس اون نوشته شده
اسکی رفتن یعنی دزدی
بعضیاشون اشتباهی اومدن تو این لیست ما هممون بچگیمونو با این انیمیشنا گذروندیم
عالی..هسته نباشید
یکی در میان دیدمشون
بنظرم فقط سیاره ی گنج ظرفیت ساخت دنباله رو داره
این انیمیشن واقعا قشنگ بود
من هرازگاهی دوباره میبینمش
………
من خودم انیمیشن به پیش رو چند بار دیدم خیلی باحاله