۵ پرنسس دیزنی که شخصیتشون از همه واقعیتره؛ نه کاملاً معصوم و نه همیشه قهرمان
وقتی از پرنسسهای دیزنی صحبت میکنیم، اغلب تصویری از دخترانی بینقص و همیشه خوشحال در ذهنمان نقش میبندد؛ شخصیتهایی که انگار هیچوقت دچار تردید یا اشتباه نمیشوند. اما در سالهای اخیر، دیزنی تلاش کرده تا پرنسسهایی خلق کند که بیشتر شبیه به انسانهای واقعی باشند. آنها هم ترس دارند، هم اشتباه میکنند و هم در طول مسیرشان رشد میکنند. همین ویژگیها باعث شده است بچهها و نوجوانان بتوانند خودشان را در داستان آنها ببینند.
در این مقاله پنج پرنسس دیزنی را معرفی میکنیم که نه کاملاً معصوماند و نه همیشه قهرمان. آنها شخصیتهایی دارند که با همهی قوتها و ضعفهایشان جذاب و الهامبخشاند؛ شخصیتهایی که یادمان میدهند واقعی بودن ارزشمندتر از کامل بودن است. انتخاب این پنج نفر بر اساس ویژگیهای شخصیتی، مسیر داستانی و تأثیری است که بر مخاطبان داشتهاند.
السا Frozen
السا یاد میگیرد ترسها را کنار بگذارد و خودش باشد.
شاید هیچ پرنسسی به اندازه السا از یخزده نمادی از انسانیت و درونیات پیچیده نباشد. او قدرتی دارد که میتواند همهچیز را به یخ تبدیل کند، اما بیشتر وقتها از همین تواناییاش میترسد. صحنهای که تصمیم میگیرد از قصر فرار کند و روی کوهستان یخزده قصر خودش را بسازد، نشان میدهد که او دلش میخواهد خودش باشد، حتی اگر دنیا او را درک نکند. این لحظه یکی از صحنههای بهیادماندنی دیزنی است، چون خیلیها در زندگی احساس کردهاند باید خودشان را همانطور که هستند بپذیرند.
با این حال، السا همیشه مهربان و آرام نیست. او گاهی از خواهرش فاصله میگیرد و با سکوت و سردی باعث ناراحتی اطرافیان میشود. همین بالا و پایینهای شخصیتی، او را به ما نزدیکتر میکند. السا به ما یادآوری میکند که حتی اگر قدرتی شگفتانگیز داشته باشیم، باز هم ممکن است دچار ترس و تردید شویم.
تیانا The Princess and the Frog
سختکوشی و امید؛ راز شخصیت واقعی تیانا.
تیانا دختری است که رویایی ساده اما واقعی دارد: او میخواهد رستوران خودش را داشته باشد. همین موضوع او را از بیشتر پرنسسهای دیزنی متمایز میکند. او شبها کار میکند، پول جمع میکند و برای رسیدن به هدفش دست از تلاش برنمیدارد. صحنهای که خسته از کار روزانه، باز هم با امید و انگیزه در آشپزخانه مشغول میشود، نشان میدهد که رویایش برایش همهچیز است.
ولی تیانا هم بیعیب نیست. او آنقدر روی کار تمرکز میکند که گاهی فراموش میکند زندگی فقط تلاش و زحمت نیست. در طول داستان یاد میگیرد که خوشبختی تنها در رسیدن به هدف خلاصه نمیشود، بلکه در لذت بردن از مسیر هم معنا پیدا میکند. این بخش از شخصیت او، بچهها را تشویق میکند که تلاش کنند اما در عین حال قدر لحظههای کوچک زندگی را هم بدانند.
موآنا Moana
موانا با اعتماد به خودش، مسیر دشوار را با جسارت طی میکند.
موآنا دختری است که عاشق دریاست و دلش میخواهد فراتر از جزیرهاش را کشف کند. اما در عین حال، باید مسئولیت آینده قبیله را هم بپذیرد. این کشمکش بین دل و عقل، او را به یکی از واقعیترین شخصیتهای دیزنی تبدیل کرده است. صحنهای که با قایق کوچک خود در دل اقیانوس به سفر میرود، ترکیبی از شجاعت و ترس را نشان میدهد؛ حسی که هر نوجوانی هنگام روبهرو شدن با چیزهای جدید تجربه میکند.
موآنا کامل نیست. او بارها دچار تردید میشود و حتی لحظهای تصمیم میگیرد از ادامه سفر دست بکشد. اما دوباره با یادآوری صدای اجدادش و ایمان به خودش، بازمیگردد و مسیرش را ادامه میدهد. همین بالا و پایینها باعث میشود موآنا شخصیتی الهامبخش باشد؛ کسی که نشان میدهد شجاعت یعنی ادامه دادن، حتی وقتی میترسی.
راپونزل Tangled
راپونزل برای اولین بار دنیای بیرون را تجربه میکند.
راپونزل در نگاه اول شبیه پرنسسهای کلاسیک به نظر میرسد؛ دختری در برجی بلند با موهایی جادویی که رؤیای دیدن دنیای بیرون را دارد. اما داستان او چیزی فراتر از این تصویر ساده است. راپونزل در آغاز دختری سادهدل و محافظتشده است، اما قدمبهقدم یاد میگیرد به خودش اعتماد کند، تصمیمهای مهم بگیرد و راه خودش را انتخاب کند. این تغییر بزرگ، او را از یک دختر وابسته به شخصیتی مستقل و جسور تبدیل میکند؛ شخصیتی که بهراحتی میتوان با او ارتباط گرفت.
راپونزل کامل نیست؛ او اشتباه میکند، اعتماد بیجا دارد و گاهی بیش از اندازه خوشبین است. همین اشتباهها باعث میشوند او واقعیتر و نزدیکتر به دنیای ما باشد، چون همه ما در زندگی چنین تجربههایی داریم. نکته ارزشمند این است که او از هر اشتباه چیزی یاد میگیرد و رشد میکند. راپونزل نشان میدهد بلوغ واقعی از مسیر تجربه، شکستها و یاد گرفتن از آنها میگذرد، نه از رسیدن به یک کمال خیالی.
مریدا Brave
پرنسسی که نشان میدهد شجاعت یعنی ایستادن و یاد گرفتن از تجربهها.
مریدا پرنسسی است که اصلاً شبیه الگوهای سنتی نیست. او دختری جنگجو، مستقل و پرانرژی است که دوست ندارد کسی آیندهاش را به جای او انتخاب کند. او در صحنهای که کمان را برمیدارد و با مهارت فوقالعاده تیر را به هدف میزند، نشان میدهد که یک پرنسس هم میتواند جسور و سرکش باشد. مریدا در داستان خود مقابل انتظارات خانواده و جامعه میایستد و برای آزادیاش تلاش میکند. اما این مسیر بدون اشتباه نیست؛ او با لجاجت تصمیمهایی میگیرد که برای خانوادهاش دردسرهای بزرگی به وجود میآورد. همین ویژگیها او را از پرنسسهای همیشه آرام و مطیع متمایز میکند.
مریدا شخصیتی انسانی با نقاط ضعف و قوت واقعی است. او یاد میگیرد که باید مسئولیت اشتباهاتش را بپذیرد و برای درست کردن اوضاع تلاش کند. این مسیر رشد باعث میشود مخاطب نه فقط از شجاعت او، بلکه از اشتباهات و تلاشهایش برای جبران الهام بگیرد. مریدا به ما نشان میدهد که آزادی و استقلال بدون پذیرفتن مسئولیت کامل نیست؛ پیامی که او را به یکی از واقعیترین و تأثیرگذارترین پرنسسهای دیزنی تبدیل کرده است.
پرنسسهایی که ما را به یاد خودمان میاندازند
این پنج پرنسس دیزنی ثابت میکنند که قهرمان بودن به معنای بینقص بودن نیست. السا با ترسهایش، تیانا با تلاش بیوقفه و بیتوجهی به شادیها، موآنا با تردیدهایش، راپونزل با سادگیاش و مریدا با لجاجتهایش، همگی شخصیتهایی هستند که ضعف و قوت را با هم دارند. همین ترکیب، آنها را به شخصیتهایی واقعی و الهامبخش تبدیل کرده است.
این پرنسسها یادآور این نکتهاند که هیچکس کامل نیست. اشتباه کردن بخشی از مسیر رشد است و مهم این است که از آن بیاموزیم و قویتر ادامه دهیم. این پرنسسها نشان میدهند که واقعی بودن زیباتر از بینقص بودن است. نظر شما چیست؟ کدام پرنسس داستانش بیشتر از همه به زندگی واقعی نزدیک است و چرا؟
منبع: مجله بازار
بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون @omidlennon
نظرات