۱۵ اشتباه مسخره که همه گیمرها انجام میدهند، حتی شما دوست عزیز!
هیچکس پرفکت نیست و گیمرها هم از این قاعده جدا نیستند. همه ما اشتباهات عجیب و غریبی را در گیمهای مختلف تکرار میکنیم و به طرز احمقانهای میمیریم. ما قصد داریم در مورد تعداد کمی از این اشتباهات مسخره صحبت کنیم و احتمالا شما هم کم کم چیزهایی یادتان میآید و یا صحنههای دقیقی از این اشتباهات را در ذهنتان مرور میکنید. اشتباهاتی که حتی حرفهایها هم انجام میدهند.
۱۵ – کشته شدن با نارنجکها و مواد منفجره خودمان
اعتراف کنید. همه ما حداقل یک بار و یا حتی چند بار این اشتباه مضحک را انجام دادهایم و خوب میدانید در مورد چه چیزی حرف میزنیم. شما داخل یک درگیری سنگین هستید و یادتان میافتد که نارنجک دارید و نارنجک را همانجا جلوی پای خودتان منفجر میکنید یا اشتباهی به دیوار کنار خودتان برخورد میکند و بوووووم شما و نارنجک همزمان میترکید. این خیلی بد است اما چیز بدتری هم وجود دارد. مثلا وقتی که بشکههای مواد منفجرهای که نزدیک خودتان هستند را منفجر میکنید. با شلیک اشتباه، بشکهها منفجر میشوند و شما به یک غبار تبدیل میشوید. این بشکهها در Goldeneye گریبان خیلیها را گرفت، مخصوصا اینکه دامنه انفجار بالایی داشتند و حتی اگر در فاصله دوری هم بودید باز منفجر میشدید.
بیشتر بخوانید: کارهای پراسترسی که گیمرها برای فان انجام میدهند
۱۴ – انتخاب گزینههای اشتباه در بازیهای دیالوگی و تعاملی
بازیهای زیادی در سبک دیالوگ وجود دارند و تعدادشان هم روز به روز بیشتر میشود. شما چندین انتخاب دارید و بدون خواندن دیالوگها یکی از گزینهها را انتخاب میکنید که نتیجه خوبی ندارد. مثلا از شما پرسیده میشود که اسلحه به میزان کافی دارید؟ و شما گزینه بله را انتخاب میکنید در حالی که هیچ چیزی ندارید و مجبور میشوید دست خالی بازی را جلو ببرید. این اشتباه حتی بین گیمرهای حرفهای هم رایج است. ممکن است اوایل بازی کارتان را زیاد سخت نکند اما هرچقدر به پایان بازی نزدیک میشوید باید به این دیالوگها بیشتر دقت کنید.
۱۳ – انتخاب مسیر سخت در بازیهای جهانباز
شما وارد یک بازی میشوید که همهچیز دست خودتان است و میتوانید به همهجا سرک بکشید. احتمالا فکر میکنید که سختی بازی مثل اکثر بازیها به مرور بیشتر میشود اما این یک اشتباه مرگبار است. ممکن است مسیری را انتخاب کنید که همان ابتدای بازی مجبور شوید با یکی از وحشیترین باسهای بازی بجنگید. این کار را برای شما به شدت سخت میکند. مخصوصا اگر تجهیزات و تواناییهای کافی نداشته باشید قطعا در غمگینترین حالت ممکن میمیرید. بعد متوجه میشوید که مسیر بهتر وجود دارد که همهچیز کمی منطقیتر است و دشمنانی که سر راهتان میبینید آنقدرها هم ترسناک نیستند. این اشتباه در حقیقت به بازیگوشی و کنجکاوی خود ما هم برمیگردد خیلی از ماها دوست نداریم مسیر اصلی بازی را ادامه بدهیم و دوست داریم کمی متفاوتتر جلو برویم ولی متاسفانه به خوبی تنبیه میشویم.
۱۲ – پایین افتادن از صخرهها، کوهها و پرتگاهها
احتمالا کارتون میگ میگ و کایوت را دیدهاید، پرتشدن از پرتگاه در گیمها دقیقا همان حس را دارد. شما در کنار یک پرتگاه قدم میزنید یا در حال مبارزه هستید و ناگهان زمین زیر پای شما خالی میشود و پرت میشوید. مخصوصا در گیمهایی که دکمه داج دارند بیشتر شاهد این اتفاق هستیم. ممکن است خیلی هم مراقب باشید و حواستان را جمع کنید اما در وضعیت پنیک ممکن است از دکمه داج استفاده کنید و به پایین پرت شوید. برخی از گیمها کمی کار را راحتتر کردهاند و یک دیوار نامرئی کنار پرتگاه گذاشتهاند اما برخی گیمها هم شما را گول میزنند فکر میکنید که اگر خودتان را پایین بیندازید اتفاقی برای شما نمیافتد، اما در وضعیت بدی خواهید مرد.
۱۱ – قتل اشتباه یک فرد مهم در بازی
همه ما این کار را انجام دادهایم مخصوصا وقتی نمیتوان دوست و دشمن را از هم تشخیص داد، هر کسی که سر راهمان میبینیم یک گلوله از ما مصرف میکند اما در بازیهای شوتر شخص اول ممکن است اتفاقات بدی برای شما بیفتد. مثلا در GTA اگر این کار را انجام دهید و به اشتباه یک نفر را بکشید یک نشان تحت تعقیب میگیرید و در Red Dead 2 وضعیت به مراتب بدتر میشود. به نظر میرسد هیچ گیمری نبوده که رد دد بازی کرده باشد و به یک شخص اشتباه شلیک نکرده باشد. اگر این کار را بکنید باید بانتی بدهید و این بانتی معمولا آزاردهنده و زمانبر است.
۱۰ – به جای جلو رفتن به عقب برمیگردیم
خوب فکر کنید و احتمالا صحنههایی از بعضی بازیها را به یاد بیاورید. به جای اینکه مسیر رو به جلو را بروید در لحظاتی اشتباه میکنید و دوباره به عقب برمیگردید، مدام احساس میکنید که این بازی صحنههای تکراری دارد و همهچیز شبیه قبل است، اما بعد متوجه میشوید که دوباره به همان جایی که قبلا بودید برگشتهاید. یک سری از گیمها به شما مسیر پیشرفت را میگویند یا نقشهای دارید که میتوانید ببینید دقیقا کجا هستید اما باز هم خیلی از ماها این اشتباه مسخره را انجام میدهیم.
۹ – گیر کردن در یک پازل خیلی آسان
خیلی از گیمها حل معما دارند، ممکن است خیلی از این پازلها سخت باشند اما تعداد زیادی هم به شدت آسان هستند و ممکن است فقط با یک حرکت ساده آن را حل کنید. شما وقت زیادی روی این پازل میگذارید و تک تک راهای ممکن را امتحان میکنید، تمام سلولهای خاکستری و زرد و قرمز و صورتی مغزتان را به کار میگیرید اما نه، هیچ فایدهای ندارد. فکر میکنید سختترین پازل جهان روبروی شماست. اما بعد از صرف زمان زیاد به اشتباه یا خیلی اتفاقی راهحل ساده ماجرا را پیدا میکنید. راهحلی که احتمالا به ذهن بچهها هم میرسید و اینجاست که عصبانی میشوید و به قوه تفکر و قدرت حل مسئلهتان شک میکنید. اکثر گیمرها این حالت را تجربه کردهاند، معمایی که میتوانستند در کمتر از یک دقیقه حل کنند یک روز وقتشان را میگیرد. اگر روی این پازلها گیر میکنید مطمئن باشید کسی شما را نگاه نمیکند.
۸ – مشت زدن به کسی که اسلحه دارد
این اشتباه احمقانهای است که اکثر ماها حداقل چند بار در زندگیمان انجام دادهایم. شما یک مبارزه مسلحانه دارید، ممکن است یک مبارزه ساده در Halo باشد و یا یک مبارزه پیچیده در Uncharted و یا هر گیم دیگری. اینجا دوست داریم کمی جان ویک بازی دربیاوریم و سعی میکنیم با مشت کارش را تمام کنیم. یا حداقل با چند گلوله او را زخمی میکنیم و بعد سعی میکنیم ضربه نهایی را با مشت وارد کنیم. همهچیز کول و خفن به نظر میرسد تا وقتی که متوجه میشویم در یک نبرد ناعادلانه هستیم و دشمن ما اسلحه دارد، حتی اگر زخمی هم باشد همچنان انگشت اشارهای که روی ماشه گذاشته کار میکند.
۷ – بدون بکآپ و یا فایلهای سیو شده
این اشتباهی است که اکثر گیمرها در پایان بازی انجام میدهند. فرض کنید ویچر ۳ یا هر بازی RPG دیگری بازی میکنید و در حال رسیدن به انتهای بازی هستید و انتهای بازی تلخ است و دوست دارید پایان پیروزمندانهای داشتهای باشید اما تازه متوجه میشوید که اگر میخواهید پایان واقعی بازی را ببینید باید ۵۰ ساعت به عقب برگردید چون هیچ بکآپی نگرفتید و هیچ چیزی را سیو نکردهاید.
۶ – باز نکردن پاراشوت یا چتر نجات
پاراشوتها واقعا بیخود هستند و سقوط آزاد سریعتر و بهتر است. البته مرگ دردناکی خواهیم داشت ولی حداقل مطمئن هستیم که از پاراشوت بدردنخور استفاده نکردهایم. خیلی وقتها یادمان میرود دکمه باز کردن چتر را بزنیم و با سرعت زیادی به زمین میخوریم و همهچیز تمام میشود. مخصوصا اگر در میانه یک مبارزه حساس هستید و دوست دارید از جایی به جای دیگر بپرید معمولا بدون باز کردن پاراشوت آسیب میبینید. هر گیم هم متد خاص خودش را برای باز کردن چتر دارد و خیلی وقتها حتی حواسمان را هم جمع میکنیم اما راه باز کردن چتر را خوب یاد نگرفتهایم. مثلا در سری GTA و یا Far Cry جاهایی که باید چتر داشته باشید خیلی کمند و یادتان میرود که اصلا کدام دکمهها برای باز کردن چتر استفاده میشد.
۵ – کیل مخفیانه و کمین کردن اشتباه یا دیر
بازیهایی که میتوانید کمین کنید و در فرصت مناسب دخل دشمن را بیاورید خیلی هیجانانگیزند ولی به خاطر هیجان بالایی که دارند در زمانبندی اشتباه میکنید و خیلی زود یا خیلی دیر حمله مخفیانهتان را شروع میکنید و یا دشمنان متوجه حضور شما میشوند. اینجاست که فرار میکنید، آسیب میبینید و حتی ممکن است کشته شوید. حتی اگر کشته نشوید مجبورید دوباره همان کمین را بازی کنید و ممکن است تکرار مداوم این کمینها آزاردهنده باشد.
۴ – پرشهای ناموفق و تکرار صدباره آنها
شما قصد دارید بپرید و روی یک ساختمان دیگر و یا یک صخره یا موقعیت دیگر فرود بیایید. اما موفق نمیشوید. فاصله بین دیوارها زیاد است. دستتان نمیرسد و یا ممکن است حتی به هیچ شکلی نتوانید خودتان را به آن سمت برسانید ولی مدام تلاش میکنید و نمیشود که نمیشود. اسم این پرشها را پرش احمقانه میگذاریم. چون خیلی وقتها حتی نمیدانیم که چرا میخواهیم روی یک دیوار یا ساختمان دیگر بپریم. با پریدن یا نپریدن ما قرار نیست هیچ اتفاقی بیفتد و بهتر است بازی را همینجایی که هستیم ادامه دهیم.
۳ – فشار دادن دکمههای اشتباه به خاطر حافظه ماهیچهها
هیچ استاندارد مشخصی برای گیمها وجود ندارد و نمیتوان گفت کدام دکمه قرار است چه کاری انجام دهد. خیلی وقتها سعی میکنیم این دکمهها را شخصیسازی کنیم ولی هر گیم قابلیتها و امکانات خاص خودش را دارد و ماهیچههای دست ما هم به دکمهها عادت میکنند و در موقعیتهای حساس دکمههای اشتباه را فشار میدهند. مثلا برای پرش و یا بالا رفتن از ارتفاع برای هر گیم یک دکمه وجود دارد و خیلی وقتها این دکمهها را اشتباه میزنیم. هر چند بازیهای مدرن سعی میکنند استاندارد خاصی برای دکمهها داشته باشند ولی شاید بتوانید مغزتان را گول بزنید ولی گول زدن ماهیچههای دست کار آسانی نیست.
۲ – جمع کردن آشغالهای بهدردنخور در بازیهای RPG
اکثر بازیهای نقشآفرینی به گونهای طراحی میشوند که اگر حواستان را جمع نکنید به یک آشغالجمعکن حرفهای بدل میشوید. چون چیزهای زیادی پیدا میکنید و یا میخرید و آنقدر خرت و پرت الکی دارید که اصلا به دردتان هم نمیخورند. ماجرا وقتی سختتر میشود که وزن شما هم در نظر گرفته میشود و این چیزهایی که جمع کردهاید سرعت پیشرفت شما را کم میکنند. مجبور میشوید تعداد زیادی از آنها را خالی کنید یا دور بیندازید. حتی اگر سیستم وزن هم در کار نباشد پر کردن انبار با چیزهای جانک و بهدردنخور اشتباهی است که همه ما انجام میدهیم و این تقصیر ما نیست. تقصیر طراحان بازی است. ما هیچ تقصیری نداریم. آنها مجبورمان کردهاند که هر آشغالی که روی صفحه ظاهر میشود را تایید کنیم و انباریمان را پر از آشغال کنیم. همهچیز تقصیر آنهاست.
۱ – دکمه Start به جای دکمه Select یا برعکس
این اشتباهی است که همه ما انجام دادهایم. مثلا وارد انبارتان میشود و یک آیتم ویژه را انتخاب میکنید تا مبارزهتان را با این آیتم ادامه دهید و به جای دکمه انتخاب یا Select روی دکمه Start کلیک میکنید و وارد بازی میشوید و آیتم ویژهای که انتخاب کردهاید را ندارید. این اشتباه رایجی است که شاید به خاطر مدل طراحی گیمها و یا حافظه ماهیچهها یا از روی هیجان زیاد انجام میدهیم و باید اعتراف کنیم همه ما حداقل یک بار این اشتباه را انجام دادهایم و خیلی از ماها حداقل ۱۰۰ بار این اشتباه را تکرار کردهایم.
پیشنهاد ما: ۱۰ تلهای که گیمرهای نوب در آن گیر میکنند
شما چه اشتباهات رایج و مسخرهای داشتید؟
سعی کردیم ۱۵ تا از رایجترین اشتباهات و البته مسخرهترینها را بررسی کنیم. از این لیست ۱۵ تایی چه تعدادی را تا به حال انجام دادید؟ اعترافات خودتان را در کامنتها بنویسید و اگر اشتباه مسخره دیگری هم وجود دارد که فکر میکنید اکثر گیمرها تکرار میکنند حتما بنویسید تا این لیست کاملتر شود.
فشار دادن دکمه استارت به جای دکمه انتخاب و ادامه بازی بدون اینکه گزینه موردنظرشان انتخاب شده باشد.
عمدتا حافظه ماهیچهها باعث میشود دکمههای اشتباه را فشار دهیم یا خیلی وقتها هیجان بازی به شدت بالاست و یا اینکه به جزئیات دقت نمیکنیم.
تو ماینکرافت وقتی شمشیر دستت هست و بغلت دوستت هست و میخوای دشمنی که جلوت هست مثل زامبی میخوای با شمشیر بزنی هم زامبی دمیج میخوره هم دوستت یا وقتی رفتی قسمت پرورش حیوونات مثل گاو گوسفند خوک مرغ و با شمشیر میخوای با یه زربه بکشیشون اشتباه چندتاشون میمیرن مخصوصاً اگه زیاد باشن اکثر وقت ها…
خودمم وقتی با دوستم بازی میکنم تو ماینکرافت؛ یبار تیر قوی دستم بود(اینچنتش رو یادم نی) میخواستم باهاش بلیز بزنم دقیقا وقتی تیر رو پرتاب کردم اومد جلوم با شمیمر میخواست بلیز بزنه زدمش افتاد تو لاوا کد هم نزده بود که ایتماش بمونه همه ایتماش سوخت😐
درک میکنم چه حسیه من و دوستام هم همینیم😅
یارو گاو بوده وسط تیر اندازی دوییده رفتخ
خدا رو شکر من همیشه با انچنت فایر پروتکشن میرم ندر.
خخخخ واسه من پیش اومده تازه رفته بودم اندر فول ندرایت هم بودم رفتم اژدها رو بکشم اومد سمتم عقب نشینی کردم از جزیره افتادم ندرایت هام به چخخخخخ رفت عصابم اینقدر خورد شد گوشی رو زدم به زمین خیلی بد بود لایک کنید
و حتی شما(نویسنده) دوست عزیز.