انیمیشن الیو «Elio» از پیکسار به زودی در نسخه دیجیتال منتشر می‌شود و زمان مناسبی برای خانواده‌هایی است که فرصت دیدن آن در سینماها را از دست داده‌اند. این اثر جدید Pixar هرچند فروش نسبتا کمی در گیشه داشت، اما منتقدان نظرات مثبتی درباره آن داشتند.
داستان آن حول شخصیت اصلی پسر جوانی به نام الیو جریان دارد که حس می‌کند به جمع‌ها و افرادی که کنار او هستند تعلق ندارد و سخت می‌تواند خود را میان آن‌ها جای دهد. او با اشتیاق فرصت برقراری ارتباط با بیگانگان و پیوستن به جامعه آن‌ها را غنیمت می‌شمارد، حتی اگر به معنای دروغ گفتن درباره نقش خود به عنوان رهبر زمین باشد. آنچه در ادامه رخ می‌دهد، داستانی دلنشین است که ریچل لابونت از اسکرین آن را یکی از بهترین آثار پیکسار در سال‌های اخیر توصیف کرده است.
اگرچه Elio نتوانست در گیشه دوام و محبوبیت انیمیشن‌هایی مانند Inside Out 2 یا Elemental را داشته باشد، اما همچنان یک اضافه جذاب و سرگرم‌کننده به مجموعه آثار پیکسار است که شایسته تماشای جمعیت وسیع‌تری فراتر از کسانی است که آن را در سینما دیدند. اکنون که الیو برای خرید دیجیتال در دسترس است، خانواده‌هایی که فرصت تجربه سفر کیهانی این شخصیت را از دست داده‌اند، می‌توانند از راحتی خانه خود، به کاوش در این جهان بپردازند. در ادامه، به برخی از بزرگ‌ترین دلایلی که چرا الیو ارزش دیدن دارد می‌پردازیم.
۵. برداشت رنگارنگ الیو از ژانر علمی‌تخیلی را باید از نزدیک دید و باور کرد
دنیای علمی‌تخیلی الیو، جهانی خلاقانه و رنگارنگ است که تجربه‌ای لذت‌بخش برای طرفداران انیمیشن، چه بزرگ و چه کوچک، فراهم می‌کند. بهترین بخش‌های Elio در لبه‌های ظریف کارتونی دنیای علمی‌تخیلی پیکسار نهفته است. این فیلم با استفاده از طراحی‌های گسترده آثار علمی‌تخیلی کلاسیکی مانند Star Trek و رنگ‌آمیزی جذاب و روشن، تجربه‌ای دیدنی و متفاوت خلق کرده است.
شخصیت‌های انسانی در این نیمیشن همانند سایر شخصیت‌های پیکسار، طراحی‌ای گرد دارند که به‌خوبی با طراحی اغراق‌شده بیگانگان هماهنگ شده است. لیو ظاهر بسیار جذابی دارد و حس حرکت و دینامیک خوبی در آن دیده می‌شود، که باعث می‌شود اعضای مختلف و کاملا بیگانه دنیای فیلم هرکدام ظاهری متمایز داشته باشند و فیلم از سایر آثار انیمیشنی اخیر متمایز شود.
۴. شخصیت الیو با نقص‌هایش، چارچوب‌های پیکسار را به چالش می‌کشد
در Elio نکته‌ای تازه و جذاب وجود دارد که آن را برای تماشاگرانی که از مسیرهای تکراری شخصیت‌های پیکسار خسته شده‌اند، دیدنی می‌کند. مانند بسیاری از شخصیت‌های جوان پیکسار، محور اصلی داستان حول رشد و بلوغ البو و شکل‌گیری هویت اوست. با این حال، این انیمیشن یک قدم فراتر می‌رود و نقص‌ها و ضعف‌هایش عامل اصلی بسیاری از تنش‌ها و درام‌های فیلم می‌شوند.
رفتار سرد و غیرصمیمی الی.، هرچند با دیدی همدلانه نمایش داده شده است، باعث ایجاد تنش با همسالانش و استرس برای عمه‌اش می‌شود. تلاش‌های او برای شروع زندگی جدید باعث می‌شود در تعامل با جامعه بیگانگان به دروغ متوسل شود، که این موضوع منجر به سوءتفاهم‌های طنزآمیز و کشف‌های دراماتیک بسیاری می‌شود.
محور اصلی فیلم حول مسیر رشد و تحول الیو شکل گرفته است؛ مشابه حالتی که Turning Red بخش زیادی از داستان خود را در احساسات و وضعیت عاطفی شخصیت اصلی‌اش گنجانده بود. این تمرکز الیو را به شخصیتی جذاب‌تر تبدیل می‌کند که مدت‌ها پس از پایان فیلم در ذهن مخاطب باقی می‌ماند.
۳. دزدیدن سفینه فضایی یکی از بهترین سکانس‌های پیکسار در سال‌های اخیر است
پس از یک ضرب‌آهنگ کوچک و عالی که نشان می‌دهد پیکسار به‌راحتی می‌تواند یک فیلم ترسناک را هم خلق کند، بهترین صحنه Elio یک سکانس پرتاب فضایی است که با هر چیزی که این استودیو در سال‌های اخیر ساخته، برابری می‌کند. در پایان فیلم و در تلاش برای نجات اوضاع، الیوو عمه‌اش، Olga، مجبور می‌شوند پا به دنیای خارج از زمین بگذارند.
در این سکانس، شخصیت‌ها نه‌تنها باید سفینه فضایی را بازیابی کنند، بلکه باید از لایه‌های بیرونی جو که پر از موانع و بسیار خطرناک است، عبور کنند. این صحنه پیکسار را در بهترین حالتش نشان می‌دهد؛ به اندازه کافی ترسناک برای حفظ تنش داستان، در حالی که با صداقت عمیق انسانی همراه است و لحنی سرگرم‌کننده به آن می‌بخشد. این صحنه از نظر احساسی، تجربه‌ای فوق‌العاده و هیجان‌انگیز است.
مانند دیگر بخش‌های انیمیشن، جلوه‌های بصری این سکانس نیز آن را ارتقا می‌دهد و با حرکتی پرشتاب، صحنه را به مکان‌های احساسی شگفت‌آور و در زمانی کوتاه می‌برد. بهترین صحنه الیو، یکی از برترین سکانس‌های مستقل در آثار پیکسار در دهه گذشته به شمار می‌آید و با لحظات حرکتی و غافلگیرکننده‌ای مانند حمله اضطرابی رایلی در Inside Out 2، مبارزه پاندا در Turning Red یا مونتاژ قرار ملاقات در Elemental برابری می‌کند.
۲. Elio جدیدترین بازسازی پیکسار از مسیر محبوب اخیر دیزنی است
یکی از روندهای اخیر در انیمیشن‌های دیزنی و پیکسار، تمرکز بر درام‌های خانوادگی و روابط بین اعضای خانواده است. فیلم‌هایی مانند Coco، Turning Red و Encanto، بخش زیادی از تعارضات خود را حول خانواده‌ای که نیاز به متحد شدن دارد، شکل داده‌اند. الیو نیز رویکرد مشابهی دارد و شخصیت اصلی خود را که ذاتا متفاوت و عجیب است، وادار می‌کند تا با احساس «بیگانه بودن» نسبت به اطرافیانش دست‌وپنجه نرم کند.
اختلاف بین Elio و عمه‌اش که یک درجه‌دار نیروی هوایی است، در شخصیت ضدقهرمان مرکزی فیلم، لرد گریگون، بازتاب یافته است. گریگون که رابطه‌ای پرتنش با پسرش، گلوردون، دارد، تصویری تاریک از شکاف‌هایی ارائه می‌دهد که می‌توانند به‌دلیل فاصله ناخواسته و ناامیدی در روابط خانوادگی ایجاد شوند.
این انیمیشن موضوعی که به یک الگوی رایج در آثار مدرن دیزنی و پیکسار تبدیل شده را برداشته و آن را در مقیاسی جهانی گسترش می‌دهد. این یک برداشت هوشمندانه از کلیشه‌های آشناست که به‌خوبی با گستره وسیع‌تر دنیای علمی‌تخیلی هماهنگ می‌شود؛ در حالی که ارتباط خود با هسته احساسی فیلم را حفظ کرده است.
۱. الیو، ادامه دهنده مسیر خلاقانه پیکسار
اینکه Elio در روند تولید خود جرقه اولیه و منحصر‌به‌فردش را از دست داد، ناامیدکننده است؛ این اتفاق به‌دلیل حواشی پشت‌صحنه رخ داد که منجر به ترک پروژه توسط کارگردان آدریان مولینا و حذف جنبه‌های شخصیت Elio با کدگذاری کوئیر شد. با این حال، ساختار داستانی و قلب دوست‌داشتنی الیو همچنان فیلمی سرگرم‌کننده و از نظر احساسی تدثیرگذار ارائه می‌دهد.
در سال‌های اخیر، پیکسار بین دنباله‌های آثار موفق گذشته، مانند The Incredibles 2 و Inside Out 2، و آثار اصلی و نوآورانه‌ای مانند Elio در نوسان بوده است. اگرچه این آثار نوآورانه ممکن است همان موفقیت گیشه‌ای دنباله فیلم‌های شناخته‌شده را نداشته باشند، اما نمی‌توان به صداقت احساسی و خلاقیت رنگارنگ و جسورانه آن‌ها بی‌توجه بود.
از برداشت Onward از زیرشاخه‌های فانتزی گرفته تا جنبه‌های اسطوره‌ای دنیای Turning Red که با اضطراب‌های نوجوانانه تلاقی می‌کند، و بررسی عمیق و رنگارنگ Elemental از تجربه مهاجرت و روابط عاشقانه مدرن، پیکسار در دهه گذشته وقتی خلاق و جسور بوده، بهترین آثار خود را ارائه داده است. همین موضوع درباره الیو نیز صدق می‌کند؛ فیلم با ترکیب داستان علمی‌تخیلی و مسیر بلوغ شخصیت اصلی، نمونه‌ای دیگر از نوآوری و تجربه‌گری پیکسار است.
بهترین بخش‌های Elio در همین گرایش‌های ژانری نهفته است؛ خوش‌بینی علمی‌تخیلی و سفرهای فضایی در کنار هسته‌ای احساسی و صادقانه که پیکسار به آن مشهور شده است. اگرچه Elio شاید آن چیزی که در ابتدا قرار بود باشد، نشده باشد، اما قدرت مفهوم کلی فیلم همچنان آن را به اثری دیدنی و جذاب تبدیل می‌کند.
منبع: Screen Rant
بهترین بازی های ترسناک با امید لنون؛ میزگیم ویژه هالووین
نظرات