رتبهبندی بهترین فیلمهای مرلین مونرو؛ بلوندِ داغ با کفشهای قرمز
مرلین مونرو نه تنها یکی از بزرگترین بازیگران قرن بیستم است، بلکه یکی از بزرگترین نمادهای تاریخ سینما نیز محسوب میشود. در حالی که برخی از فیلمهای او با شهرت افسانهایاش همخوانی دارند، برخی دیگر نشان میدهند که حتی در فیلمهای متوسط، چقدر ستارهی پرافتخاری بوده است. مرلین مونرو در سال ۱۹۲۶ به عنوان نورما جین مورتنسون متولد شد و به نماد زن شهوانی در تاریخ هالیوود تبدیل شد. پس از مرگ تراژیک او در ۳۶ سالگی در سال ۱۹۶۲، مونرو به یک نماد ماندگار در فرهنگ پاپ تبدیل شد که نه تنها در فیلمشناسی خود، بلکه همچنین در آثار هنری مانند Marilyn Diptych اندی وارهول جاودانه شد. هنرمندان و فیلمسازان، تا به امروز، همچنان نماد مرلین مونرو را کاوش میکنند. برای مثال، اخیرا فیلم بسیار بحثبرانگیز Blonde اثر اندرو دومینیک، یک نسخهی داستانی از زندگی حرفهای او را با یک عملکرد برجسته از آنا د آرماس به عنوان مونرو به تصویر میکشد.
استعدادهای مرلین مونرو به عنوان یک بازیگر، متأسفانه توسط تصویر شهوانی و بلوندی که او را متمایز میکرد، تحتالشعاع قرار میگیرد. بزرگترین اجراهای او نشان میدهند که چقدر به عنوان یک بازیگر با استعداد بود، با یک طیف شگفتانگیزی از اجراهای عالی. او در طول حرفهی خود، در کمدیها و موزیکالها درخشید، جایی که جذابیت جنسی او اغلب به دل مخاطبان مینشست. اما مرلین مونرو همچنین در نقشهای دراماتیکتر در چند تریلر و فیلم نوآر به خوبی ظاهر شد. با این حال، همهی فیلمهای او به اندازهی فیگور او افسانهای نیستند. مرلین مونرو محصول زمانهی خود بود و بنابراین اغلب مجبور بود در بی موویهای کمبودجه ظاهر شود، به خصوص در ابتدای دوران کاری خود، زمانی که با استودیوهای مختلف هالیوود قرارداد داشت. بیایید با هم ۱۲ فیلم برتر با حضور این ستارهی بزرگ سینما را مرور کنیم.
River of No Return (1954) .12
River of No Return بهترین وسترنی است که مرلین مونرو در آن ایفای نقش کرده. A Ticket To Tomahawk صریحاً کمدی بود و مونرو به سختی در آن حضور داشت. این فیلم دارای بازیگران و عوامل برجستهای است، با رابرت میچام در نقش اصلی مرد مقابل مونرو و کارگردان افسانهای فیلمِ Anatomy of a Murder، اتو پرمینجر، در راس کار. با این حال، River of No Return تنها با فیلمبرداری باشکوه سینماسکوپ خود، باعث میشود هر تماشاگری از تماشایش لذت ببرد.
پرمینجر به راستی مناظر وسیع آمریکایی را به روشی که تنها جان فورد پیش از او انجام داده بود، به تصویر میکشد. با این حال، فیلم به دلیل طرحبندی نسبتاً خستهکننده و اپیزودیک و زنستیزی و نژادپرستی نهفته در آن، به این سطح از کیفیت نمیرسد. تصویرسازی از سرخپوستها به عنوان وحشیان خشن، از بدترین تصویرسازیهایی است که ژانر وسترن ارائه داده. این موارد باعث شده تا فیلم به عنوان یک اثر هنری با کیفیت، مورد انتقاد قرار گیرد. با وجود این، River of No Return همچنان فیلمی قابل تماشا است که به دلیل زیباییهای بصری و بازیگریهای خوب، ارزش دیدن دارد.
The Seven Year Itch (1955) .11
بیلی وایلدر، کارگردان The Seven Year Itch، نمادینترین تصویر از مرلین مونرو را در کل دوران بازیگریاش خلق کرد: صحنهای که لباس سفید او توسط یک دریچه به هوا پرتاب میشود. در حالی که این تصویر ممکن است به یادماندنیترین تصویر از مونرو باشد، نمونهای از مشکل اساسی فیلم هم هست: شخصیت مرلین مونرو مانند یک شیء رفتار میشود نه یک فرد. حتی به او شانسی برای داشتن نام داده نشده و فقط به عنوان یک «دختر» در فیلم اعتبار دارد. با این حال، عملکرد عالی مونرو تلاش میکند تا شخصیت را از ابژهی صرف فراتر ببرد. او در پایان یک مونولوگ خارقالعاده را در یک برداشت انجام میدهد و توضیح میدهد که چرا از ریچارد شرمن خجالتی اما پرشور (تام ایول) خوشش میآید. متأسفانه، این لحظات در The Seven Year Itch نادر هستند و بسیاری از شوخیهای فیلم به خوبی با زمان سازگار نشدهاند، به خصوص در مقایسه با بسیاری از کمدیهای دیگر بیلی وایلدر. با وجود این، همچنان فیلمی قابل تماشا است که به دلیل بازیگری عالی مرلین مونرو و برخی از صحنههای خندهدار آن، ارزش دیدن دارد.
Clash By Night (1952) .10
Clash By Night مرلین مونرو را در کنار کارگردان مشهور، فریتز لانگ و بازیگر افسانهای هالیوود دوران کلاسیک، باربارا استنویک برای یک درام خانگی آغشته به حسهای فیلم نوآر قرار داد. این همچنین اولین باری بود که نام مرلین مونرو قبل از عنوان در یک فیلم سینمایی بزرگ ظاهر شد. به عنوان یک زن کارگر در یک کارخانهی فرآوری ماهی صنعتی، مرلین مونرو دور از زرق و برق و تجملاتی است که بعداً حرفهی او را تعریف میکرد، اما موفق میشود طیف وسیعتری از بازیگری خود را در یک نقش دراماتیک غیرمعمول به نمایش بگذارد.
با این حال، تولید Clash By Night زمانی دشوار شد که عکسهای برهنهی معروف مونرو منتشر شد و باعث شد صحنهی فیلمبرداری با حضور رسانهها و پاپاراتزی پر شود. با وجود این مشکلات، مرلین مونرو یکی از طبیعیترین اجراهای دوران حرفهای خود را ارائه میدهد.
Monkey Business (1952) .9
قبل از فیلم Monkey Business، کری گرانت و هاوارد هاکس در چند کمدی پیچیده و دیوانهوار با هم همکاری کرده بودند، از جمله فیلمهای افسانهای Bringing Up Baby و His Girl Friday. معرفی مرلین مونرو در Monkey Business باید منجر به اثر کلاسیک دیگری از این ژانر میشد، اما یک فرضیهی نامعقول و کارگردانی نسبتاً بیعلاقهی هاکس، فیلمی را به پایان میرساند که صرفاً خوب است.
کری گرانت مثل همیشه جذاب و دوستداشتنی است، و انرژی او با مونرو کاملاً به لحظاتی با الکتریسیتهی جذاب ختم میشود. فقط حیف است که او نقش نسبتاً کوچکی دارد. با این حال، در آن زمان او موفق میشود در برخی از شیرینکاریهای خارقالعاده با جوراب شلواری، اسکیت سواری و تهدید جینجر راجرز برای بیرون کشیدن موهای بلوندش از ریشه شرکت کند. Monkey Business بهترین فیلم مرلین مونرو و کری گرانت نیست، اما همچنان یک اثر سرگرمکننده است.
Don’t Bother To Knock (1952) .8
فیلم Don’t Bother To Knock که توسط روی وارد بیکر، کارگردان آیندهی فیلمهای ترسناک استودیو همر، ساخته شده است، شامل یک تغییر غیرمعمول تاریک از مریلین مونرو به عنوان یک پرستار بچهی روانشناختی و آشفته است. این فیلم که کاملاً در یک هتل نیویورک سیتی اتفاق میافتد، دارای جو بسیار خفقانآوری است که شبیه یک تمرین برای بسیاری از فیلمهای ترسناک آیندهی بیکر، مانند Quatermass and the Pit است.
Don’t Bother To Knock از تصویر عمومی مونرو به عنوان یک دختر سادهلوح و معصوم استفادهی جالبی میکند. ابتدا آن را مستقیم بازی کرده و سپس آن را زیر پا میگذارد؛ وقتی فیلم عمق واقعی شخصیت مشکلدار مرلین مونرو را نشان میدهد.
بهترین صحنهی فیلم، شخصیت آشفته و خودویرانگر مونرو، نل، را نشان میدهد که تقریباً دختر کوچکی را که از او مراقبت میکند، از پنجرهی اتاق هتلش بیرون میاندازد. Don’t Bother To Knock نشان میدهد که مرلین مونرو چه محدودهی وسیعی به عنوان یک بازیگر داشت، با نقشی چنین تاریک که بسیار دورتر از کارهای معمول کارنامهی اوست.
The Asphalt Jungle (1950) .7
اگرچه مرلین مونرو فقط نقش مکمل کوچکی به عنوان معشوقهی یک وکیل به نام آلونزو اِمِریچ دارد، اما او یکی از برجستهترین اجراها را در یک فیلم سرقت بسیار عالی ارائه میدهد. بهترین صحنهی مونرو در نزدیکی پایان اتفاق میافتد، زمانی که پلیسها او را تهدید میکنند تا اعتراف کند که قبلاً با دروغ گفتن، برای اِمِریچ آلیبی بهانهای جعلی فراهم کرده تا او را به زندان بفرستد. این یک صحنهی جذاب با یک اجرای فوقالعاده آسیبپذیر از مونرو است که توجه هر تماشاگری را جلب میکند. همچنین از نمونههای متعددی در تاریخ سینماست که این توانایی را دارد تا شخصیتی تکبعدی را به کسی با عمق بیشتر تبدیل کند. این فیلم با کارگردانی درخشان جان هیوستن، الهام گرفته از نئورئالیسم ایتالیایی، فوقالعاده است. The Asphalt Jungle الهامبخش بسیاری از فیلمهای جنایی و نوآر در دههی ۱۹۵۰ شد که سعی میکردند از آن بهتر باشند.
How To Marry A Millionaire (1953) .6
How To Marry A Millionaire شاید بهترین کمدی مرلین مونرو نباشد، اما یکی از سرگرمکنندهترینها است. این فیلم دارای لحن و سبک دلپذیر، برخی از زیباترین و رنگارنگترین تصاویر سینماسکوپ، و سه اجرای خارقالعادهی مرکزی از بتی گریبل، لورن باکال و مرلین مونرو است.
مرلین مونرو با برخی جنبههای کمیک و فیزیکال، به عنوان زنی که آستیگماتیسم دارد و از عینک زدن خودداری میکند و بنابراین بخش زیادی از فیلم را با برخورد به چیزها میگذراند، میدرخشد. انرژی او به طرز شگفتآوری توسط شوخطبعی و طنز باکال تکمیل میشود.
داستان، در مورد سه زن است که سعی میکنند میلیونرها را اغوا کنند. تماشای آن بسیار لذتبخش است و سرشار از جوکهای عالی است. اما آنچه فیلم را به چیزی بیش از یک کمدی معمولی تبدیل میکند، انرژی بین این سه بازیگر است. گریبل، باکال و مونرو به طور طبیعی با هم کار میکنند و هر کدام از آنها به شخصیت خود عمق و پیچیدگی میبخشند.
All About Eve (1950) .5
مرلین مونرو در فیلم All About Eve که برندهی جایزهی بهترین فیلم اسکار شد، نقشی دارد که به طور کامل با شخصیت عمومی او مطابقت دارد. اگرچه او فقط نقش کوچکی در فیلم دارد، اما صحنههای خود را به عنوان یک بازیگر جوان که در ابتدا به نظر میرسد یک «بلوند احمق» معمولی است، میدزدد، تا بعداً خود را بسیار زیرکتر و جاهطلبتر از آنچه در ابتدا به نظر میرسد نشان دهد.
این یک نقش مکمل مناسب در فیلمی دربارهی یک شاگرد است که خود را در زندگی یک ستارهی پیر وارد میکند، با عواقب عظیم. متأسفانه، مرلین مونرو در پشت صحنهی All About Eve مشکلاتی داشت که ادامهی کار فیلمبرداری او را آزار میداد.
یکی از صحنههای او ده بار فیلمبرداری شد، زیرا مونرو به دلیل عصبی بودن در حضور بازیگر افسانهای، بتی دیویس، دیالوگهای خود را فراموش کرده بود. این باعث ایجاد تنش بین مونرو و بتی دیویس شد که در نهایت باعث شد که دیویس بر سر این بازیگر جوان داد بزند.
Niagara (1953) .4
با توجه به نقشهای شاد و بازیگوشی که مرلین مونرو معمولاً به خاطر آنها شناخته شده، جای تعجب است که اجرایی که او را به ستاره تبدیل کرد، نقش یک فمفتال در تریلری از آلفرد هیچکاک بود. در فیلم Niagara مونرو در نقش رز لومیس، یک زن فریبکار اما آسیبپذیر، به شکلی کاملاً مسحورکننده ظاهر میشود. او با مهارت خاصی، شخصیت پیچیدهی رز را به تصویر میکشد، که هم جذاب و هم نگرانکننده است. مونرو با موفقیت، تعادل بین این دو جنبهی شخصیت رز را برقرار میکند، که نشاندهندهی استعداد اوست.
دستاورد درخشان مونرو با برخی از زیباترین فیلمبرداریهای تکنیکالر که این ژانر ارائه میدهد، پشتیبانی میشود. آبشار نیاگارا با رنگهای زنده و چشماندازهای خیرهکننده، پسزمینهی شگفتانگیزی برای داستان فراهم میکند و به جو کلی تعلیق و خطر میافزاید.
Niagara نه تنها یک فیلم اکشن و هیجانانگیز است، بلکه یک مطالعهی شخصیت جذاب هم هست. مونرو به ما نشان میدهد که یک زن میتواند هم جذاب و هم خطرناک باشد، و این نمایش پیچیدگی شخصیت اوست که فیلم را به چیزی بیش از یک تریلر معمولی تبدیل میکند.
The Misfits (1961) .3
The Misfits عنوان مناسبی برای فیلمی است که با مشکلات تولید متعددی دست و پنجه نرم کرده است. مرلین مونرو و مونتگومری کلیفت، ستارگان فیلم، از مشکلات سلامتی ناشی از الکل و سایر مواد رنج میبردند که مستلزم حضور پزشک به صورت ۲۴ ساعته در طول تولید بود. کلارک گیبل، همبازی آنها، کمتر از دو هفته پس از پایان فیلمبرداری درگذشت و جان هیوستون، کارگردان، نیز در طول فیلمبرداری با مشکلات قمار دست و پنجه نرم میکرد. ازدواج مونرو با نویسندهی فیلم، آرتور میلر، نیز در حین فیلمبرداری فروپاشید. در نهایت، The Misfits آخرین فیلم کامل در کارنامههای کلارک گیبل و مرلین مونرو بود.
مشکلات تولید فیلم بازتاب شخصیتهای آشفتهای است که در داستان حضور دارند. The Misfits دربارهی گروهی از طردشدگان است، از جمله یک زن طلاقگرفته، یک کابوی سالخورده، یک گاوچران مصدوم و یک جانباز جنگ که برای یافتن آزادی در بیابان گرد هم میآیند، اما به دلیل پیامدهای غیرمنتظره و سوءتفاهمها، آزادی از دست میرود.
مرلین مونرو شاید بهترین و بالغترین اجرای خود را در این فیلم ارائه میدهد و جان هیوستون از جذابیت جنسی او برای اظهار نظر در مورد مردانی که او را احاطه کردهاند استفاده میکند، نه صرفاً برای هدفسازی از بدن او. مونرو پس از این فیلم هم پروژهای داشت؛ فیلم Something’s Got To Give به کارگردانی جورج کیوکر، اما متأسفانه، این فیلم هرگز به دلیل مرگ ناگهانی او در سال ۱۹۶۲ تکمیل نشد. The Misfits لحنی تراژیک و در عین حال امیدوارکننده دارد که به عنوان آواز خداحافظی برای کلارک گیبل و مرلین مونرو بسیار مناسب است.
Gentlemen Prefer Blondes (1953) .2
Gentlemen Prefer Blondes شاید بهترین صحنه در هر فیلمی از مرلین مونرو را داشته باشد، با سکانس «الماسها بهترین دوست دخترها هستند». او نه تنها در لباس صورتی نمادین و گردنبند الماس خیرهکنندهی خود، بلکه با اجرای گستاخ و حرکات رقص بیانگر خود، که به نظر میرسد الگوی اولیه برای وگ است، صفحه نمایش را از آن خود میکند. اگر تنها یک صحنه وجود دارد که باید به عنوان معرفی مرلین مونرو عمل کند، آن صحنهی The Seven Year Itch نیست، بلکه در واقع همین صحنهی الماسها در این فیلم است. جای تعجب نیست که سکانس «الماسها بهترین دوست دخترها هستند» در Gentlemen Prefer Blondes توسط پارودیها و ادای احترامهای مختلف جاودانه شده است. این صحنه خلاصهی کاراکتر نمایشی مرلین مونرو است.
Gentlemen Prefer Blondes ثابت میکند که نقاط قوت مرلین مونرو نه تنها در ظاهر او، بلکه در استعدادها و جذابیت او به عنوان یک بازیگر نهفته است. هر زمان که او روی صفحهی نمایش است، غیرممکن است که به چیز دیگری نگاه کنید. حتی جین راسل، که به خودی خود یک بازیگر درخشان است، نمیتواند در اینجا شمعی در برابر مونرو روشن کند. مرلین مونرو صرفاً یک تصویر نیست، بلکه یک بازیگر و هنرمند با کاریزما و انرژی بی حد و حصر در Gentlemen Prefer Blondes است. اگر The Misfits مونرو را در بهترین حالت دراماتیک خود نشان میدهد، پس Gentlemen Prefer Blondes او را در بهترین حالت خود به عنوان یک بازیگر نشان میدهد.
Some Like It Hot (1959) .1
Some Like It Hot دومین همکاری بین مرلین مونرو و بیلی وایلدر، جبرانی برای The Seven Year Itch است، زیرا استعدادهای کمدی بیعیب و نقص مونرو را به طور کامل به نمایش میگذارد. بازی در کنار کمدینهای افسانهای مانند تونی کرتیس و جک لمون، که بخش زیادی از فیلم را در لباس زنانه میگذرانند، میتواند هر بازیگر دیگری را تحتالشعاع قرار دهد، اما مریلین مونرو واقعاً بهترین مهارتهای کمیک خود را به عنوان خواننده و نوازنده به نمایش میگذارد. او نهتنها تحتالشعاع لمون و کرتیس قرار نمیگیرد، بلکه استدلال میشود که حتی او در ارائهی مداوم جوکها و شوخطبعیها حتی خندهدارتر است.
تونی کرتیس نیز فرصت دارد تا تقلید فوقالعادهی خود از کری گرانت، همبازی مونرو در Monkey Business را نشان دهد، زمانی که او وارث شرکت نفت را تقلید میکند. انرژی بین او و مونرو در این صحنهها نیز به اندازهی آن فیلم جذاب است.
Some Like It Hot نه تنها یکی از بزرگترین کمدیهای تاریخ هالیوود است، بلکه یکی از آخرین میخها بر کفن مجموعهای از دستورالعملهای سانسور که توسط MPAA بین سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۶۸ اعمال شد، نیز بود. Some Like It Hot به شدت قدرت این دستورالعملها را تضعیف کرد، زیرا بدون تأیید آن، به دلیل شخصیتها و مضامین LGBTQ+، اکران شد و به هر حال به یک موفقیت در گیشه تبدیل شد. در این فیلم، مرلین مونرو نه تنها بهترین اجرای کمدی خود را ارائه داد، بلکه به حذف قوانین سانسور کهنه و مشکلساز نیز کمک کرد.
کدام نقش مرلین مونرو را بیشتر از همه دوست دارید؟
مرلین مونرو یکی از شناختهشدهترین نمادهای هالیوود و فرهنگ پاپ قرن بیستم، به دلیل شخصیت جذاب و کاریزمای خود، تبدیل به یک اسطوره در سینما شده است. مرلین مونرو نه تنها به خاطر نقشهای سینماییاش، بلکه به دلیل زندگی شخصیاش همواره مورد توجه رسانهها قرار داشت. روابط عاشقانهاش با شخصیتهای معروف مانند جو دیماجیو (بازیکن بیسبال) و آرتور میلر (نمایشنامهنویس) همیشه سوژهی خبرها بود. علاوه بر این، مشکلات شخصی او مانند افسردگی و مصرف مواد نیز به افسانهی او اضافه کردند و باعث شدند او به عنوان شخصیتی پیچیده و مرموز شناخته شود.
مرلین مونرو تا امروز یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای هالیوود باقی مانده است. او به عنوان نمادی از جذابیت، شور زندگی و در عین حال پیچیدگی درونی، همچنان در هنر، موسیقی و فرهنگ عامه حضور دارد. در نهایت، مونرو با داشتن ترکیبی از جذابیت ظاهری، استعداد بازیگری، و تأثیر عمیق بر فرهنگ عامه، توانست به یکی از بزرگترین نمادهای هالیوود تبدیل شود و تا امروز همچنان در یادها باقی بماند.
منبع: Screen Rant
نظرات