چهار شگفتانگیز: اولین گامها، وقتی مارول از باب اسفنجی کپی میکند!
انگار طلسم شکسته شد! پس از سه تلاش (که یکی از آنها هرگز رنگ پرده را ندید)، بالاخره فیلمی درخور نام «اولین خانواده مارول» ساخته شده که واقعاً کار میکند. «چهار شگفتانگیز: اولین گامها» تصویری از دنیایی ارائه میدهد که به لطف حضور قهرمانان، به مکانی بهتر تبدیل شده است. این یک فیلم ابرقهرمانی سرگرمکننده و سرشار از امید است که طراحی تولید چشمنواز و جایزهبگیرش در کنار زیباییشناسی «رترو-فوتوریستی»، آن را از هر فیلم ابرقهرمانی دیگری در دهه اخیر متمایز میکند.
راز موفقیت فیلم در این است که شیمی و پویایی این خانواده کاملاً باورپذیر از کار درآمده و آنها جایگاه خود را بهعنوان بزرگترین (و شاید تنها) قهرمانان سیاره زمین تثبیت میکنند. حتی زمانی که نام گالاکتوس (با صداپیشگی رالف اینسون) برای اولین بار به میان میآید، فیلم هوشمندانه از این تهدید کیهانی و عظیمالجثه استفاده میکند تا پرسشهایی عمیق مطرح سازد: نقش یک ابرقهرمان در جامعه دقیقاً چیست؟ و قهرمانان چه مسئولیتی در قبال مردم عادی بر عهده دارند؟ تماشای کشمکش درونی اعضای خانواده بر سر این دوراهی که آیا منافع شخصیشان بر سرنوشت تمام دنیا ارجحیت دارد یا نه، بسیار تکاندهنده و احساسی است.
اما درست همینجا، فیلم مسیر خود را گم میکند و در سراشیبی سقوط قرار میگیرد. ساختار فیلم در پرده سوم خود به شکلی ناامیدکننده فرو میریزد؛ دقیقاً از همان لحظهای که رید ریچاردز (پدرو پاسکال)، یعنی همان کسی که باهوشترین مرد زمین معرفی میشود، از نقشه بزرگش برای نجات سیاره پردهبرداری میکند. ایده او نه تنها بهطرز حیرتآوری مضحک و فاجعهبار است و به شکستی تماشایی منجر میشود، بلکه مهمتر از آن، کپی برابر اصل یک قسمت از انیمیشن «باب اسفنجی شلوارمکعبی» است!
ایده اول از پاتریک بود، نه رید ریچاردز! باز شدن یکی از پورتالهای تلپورت در پاریس در فیلم «چهار شگفتانگیز: اولین گامها».
«چهار شگفتانگیز: اولین گامها» زمان زیادی را صرف میکند تا به مخاطب بقبولاند که رید ریچاردز یک نابغه بیهمتاست و فناوریهای شگفتانگیزی که به جهان هدیه داده را به رخ میکشد. فیلم ما را به این باور میرساند که او تنها کسی است که توانایی مقابله با گالاکتوس را دارد و باید منتظر طرحی هوشمندانه، دقیق و پیچیده از سوی او باشیم.
اما چیزی که در عمل میبینیم، فرسنگها با این تصویر فاصله دارد. بزرگترین نابغه سیاره برای جلوگیری از بلعیده شدن زمین توسط گالاکتوس، پیشنهاد میکند که به معنای واقعی کلمه، کل سیاره را تلپورت کنند و به جای دیگری ببرند! بله، درست شنیدید. این ایده، کپی برابر اصل همان نقشه مضحکی است که پاتریک (با صداپیشگی بیل فیجرباک)، شخصیت شیرینعقل و دوستداشتنی، در قسمت «سندی، باب اسفنجی و کرم» پیشنهاد میدهد. آنجا که برای فرار از یک کرم غولپیکر آلاسکایی، پاتریک میگوید: «چرا بیکینی باتم رو بر نداریم و یه جای دیگه هلش ندیم؟»
هربی و فرانکلین در ساختمان بکستر، در حالی که گالاکتوس در بیرون نزدیک میشود.
درست است که این نقشه به یک مونتاژ جذاب از اتحاد مردم جهان برای ساخت برجهای غولآسای تلپورت ختم میشود—لحظهای امیدبخش که یادآور صحنههای مشابه در فیلم «مریخی» است—اما این لحظات زیبا هم نمیتوانند حماقت ذاتی این ایده را بپوشانند. انگار این کافی نبود، که در ادامه با نقشهای حتی ابلهانهتر روبهرو میشویم: رید فکر میکند میتواند گالاکتوس را مثل یک شخصیت کارتونی فریب دهد تا وارد یک تله مثلثیشکل غولپیکر شود و بعد او را تلپورت کنند!
جالب اینکه این ایده پیش از این هم در سینما دیده شده است. نقشه رید شباهت انکارناپذیری به فیلم علمی-تخیلی پرخرج چینی، «زمین سرگردان»، دارد که در آن مردم جهان با ساخت موتورهای عظیم، کل سیاره زمین را برای فرار از یک انفجار خورشیدی جابهجا میکنند. انگار مهم نیست این ایده چند بار تکرار شود، پیشنهادِ «هل دادن» یک مکان بزرگ به نقطهای دیگر، هرگز ذرهای کمتر احمقانه به نظر نخواهد رسید.
و حالا یک خواهش از سازندگان: لطفاً در فیلم بعدی «چهار شگفتانگیز»، صحنهای از اجرای یک گروه موسیقی مارش در رویدادی شبیه به سوپربول، درست مثل قسمت شاهکار «خورههای گروه موسیقی» باب اسفنجی، قرار دهید. ممنون میشویم!
منبع: slashfilm
دوست داشتنیترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا

نظرات