۷ سریال فانتزی برتری که میتوانند با فیلمهای فانتزی رقابت کنند
در ادامه به بررسی ۷ سریال فانتزی و برتری میپردازیم که میتوانند با فیلمهای فانتزی و صنعت سینمای بلند هالیوود رقابت کنند؛ در نتیجه با مجله بازار همراه باشید تا به این سوال پاسخ دهیم که آیا ساختار و صنعت سریالی میتواند از پسِ جهانهای بزرگ فانتزی و ادبی برآید یا خیر.
زمانی وجود داشت که دنیای فانتزی، تنها در قاب عریض سینما مجال پرواز داشت. فیلمها با بودجههای کلان و جلوههای ویژهی خیره کننده، قهرمانان و هیولاهایشان را به تماشاگران معرفی میکردند و هر داستان حماسی در یک سهگانهی سینمایی خلاصه میشد. اما در سالهای اخیر، یک تغییر اساسی رخ داده است. اکنون، پلتفرمهای استریمینگ و تلویزیونهای خانگی به بستری قدرتمند برای روایتِ داستانهای فانتزی تبدیل شدهاند؛ به گونهای که بسیاری از منتقدان و مخاطبان بر این باورند که سریالها، مدیومی به مراتب برتر برای این ژانر محسوب میشوند.
سوال اینجا است که چرا یک سریال با مدت زمان طولانیتر، میتواند تجربهای غنیتر از یک فیلم سینمایی ارائه دهد؟ پاسخ در توانایی سریالها برای دنیاسازی عمیق، شخصیتپردازیهای چندلایه و کاوش در مفاهیم پیچیدهای نهفته است که در محدودیت زمانی یک فیلم نمیگنجد. در ادامه، به بررسی هفت شاهکار سریالی میپردازیم که گواهی بر این ادعا هستند.
۱. بازی تاجوتخت (Game of Thrones) | حماسهای که تلویزیون را دگرگون کرد
«بازی تاجوتخت» (Game of Thrones) بیشک نقطهعطفی در تاریخ تلویزیون و ژانر فانتزی محسوب میشود. این سریال با اقتباس از رمانهای «جورج آر.آر. مارتین»، داستانی از قدرت، سیاست، خیانت و جنگهای بزرگ را در دنیای وستروس روایت کرد. در دورانی که سریالهای فانتزی اغلب با بودجههای محدود و جلوههای ویژهی ساده شناخته میشدند، بازی تاجوتخت با مقیاسی سینمایی وارد میدان شد؛ نبردهای عظیم، اژدهایان واقعگرایانه و طراحی صحنه و لباس چشمنواز، این سریال را از هر اثر فانتزیِ دیگری متمایز کرد. با این حال، موفقیت اصلی آن در چیزی فراتر از جلوههای بصری بود.
این سریال به بهترین شکل ممکن از ظرفیت یک فرمت سریالی استفاده کرد. به جای اینکه مجبور باشد دهها شخصیت و خاندان را در چند ساعت معرفی کند، طی فصلهای متعدد به هر کدام از آنها عمق بخشید و داستانهای موازی و پیچیدهای را با حوصله روایت کرد. تماشاگران فرصت یافتند تا با «جان اسنو»، «دنریس تارگرین»، «آریا استارک» و صدها شخصیت دیگر ارتباط برقرار کنند، رشد آنها را ببینند و انگیزههای پنهانشان را درک نمایند. این پیچیدگیِ داستانی و پرداختن به جزئیات سیاسی که در دل هر قسمت نهفته بود، هرگز در قالب یک فیلم امکانپذیر نبود. Game of Thrones ثابت کرد که یک سریال میتواند به اندازهی یک فرنچایز سینمایی بزرگ باشد اما با عمق روایی به مراتب بیشتر. این اثر نه تنها استانداردهای ژانر فانتزی را ارتقاء داد بلکه نگاه سازندگان را به پتانسیلِ بینهایت تلویزیون تغییر داد.
۲. آرکین (Arcane) | زیبایی انیمیشن و غنای داستان
«آرکین» (Arcane) فراتر از یک انیمیشن بهتصویر کشیده میشود چرا که یک تجربهی هنری بهحساب میآید که مرزهای میان نقاشی و سینما را در هم میشکند. این اثر که در دل جهان «لیگ آو لجندز» ریشه دارد، داستانی جذاب، احساسی و پر دردی را از جدایی و رویارویی دو خواهر بهنامهای «وای» و «جینکس» روایت میکند. در مقابلِ این درام خانوادگی، جدال طبقاتیِ میان شهر نورانی «پیلتوور» و دنیای تاریک «زائون» قرار میگیرد، نبردی که هر فریم آن با هنر و شور ویژهای نقاشی شده است. این سریال با روایتی دقیق، عمق فاجعهای را به تصویر میکشد که چگونه عشق و نفرت در سایهی جنگ، سرنوشتها را بههم گره میزند.
راز موفقیت آرکین توانایی آن در استفاده از مدت زمان یک سریال برای پرداختن به عمق شخصیتها و روایت داستانهای پیچیده بود. سریال با حوصلهی مطلوبی به پیشزمینهی هر شخصیت پرداخت و انگیزههای درونی آنها را به وضوح نشان داد. مخاطبان فرصت یافتند تا ببینند که چگونه شخصیت جینکس از یک کودک آسیب دیده به یک کرکتر جنونآمیز تبدیل شد و چگونه وای در تلاش برای نجات او و شهرش، با چالشهای بسیاری روبرو میشود. یک فیلم سینمایی هرگز نمیتوانست چنین قوس شخصیتی عمیق و پرجزئیاتی را در مدت زمان کوتاه خود بگنجاند. Arcane با نمایش اینکه چگونه فرمت سریالی میتواند برای پرداختن به تضادهای طبقاتی و اخلاقی در دنیای فانتزی، بستری بینقص فراهم کند، استانداردهای انیمیشن بزرگسالان را ارتقاء داد.
۳. حمله به تایتان (Attack on Titan) | حماسهای از وحشت، امید و رستگاری
«حمله به تایتان» (Attack on Titan) یک نمونهی بینظیر دیگر است که چگونه یک سریال انیمهای میتواند داستانی فانتزی را به اوج پیچیدگی و غنا برساند. این مجموعه در دنیایی روایت میشود که بشریت برای بقاء در برابر موجوداتی غولپیکر به نام «تایتانها» که آنها را شکار میکنند، پشت دیوارهای عظیمی پناه گرفته است. داستان با محوریت «ارن یگر» آغاز میشود که پس از ویران شدن خانهاش، قسم میخورد تمام تایتانها را از بین ببرد. آنچه در ابتدا به نظر یک داستان اکشن ساده میرسد، به سرعت به یک حماسهی پیچیده با لایههای سیاسی، اخلاقی و وجودی تبدیل میشود.
برتری Attack on Titan بر فیلمهای فانتزی در استفاده از فرمت طولانی سریال برای روایت داستانی است که ابعاد گستردهای دارد. این سریال به جای اینکه تنها بر روی نبردها تمرکز نماید، به بررسی مفاهیمی چون معنای آزادی، نژادپرستی، جنگ و طبیعت وحشی انسان میپردازد. هر فصل از سریال، یک لایهی جدید به داستان اضافه میکند و درک مخاطب از شخصیتها و دنیای اطرافشان را تغییر میدهد. یک فیلم هرگز نمیتوانست تمام پیچیدگیهای سیاسی و اخلاقی این قصه را در خود جای دهد و تماشاگر را با این سوالات دشوار درگیر کند. تماشای Attack on Titan را به شما پیشنهاد میکنیم البته اگر جزء طرفداران انیمه محسوب میشوید.
۴. نیروی اهریمنی او (His Dark Materials) | از شکست سینما تا موفقیت تلویزیون
«نیروی اهریمنی او» (His Dark Materials) یکی از بهترین نمونههایی بهحساب میآید که چرا دنیای فانتزی در قاب تلویزیون موفقتر است. این سریال با اقتباس از سهگانهی رمانهای «فیلیپ پولمن» به روایتی گسترده و چند جهانی میپردازد که در آن، یک دختر جوان به نام «لیرا بلاکوا» در دنیایی موازی با روح حیوانی خود (دیمون)، وارد ماجراهایی خطرناک میشود. پیش از این، اقتباسی سینمایی از اولین رمان این مجموعه ساخته شده بود که به دلیل محدودیت زمانی، بسیاری از جزئیات و عمق داستان را فدا کرده و نتوانسته بود به موفقیت چندانی دست یابد.
با این حال، فرمت سریالی به قصهی His Dark Materials اجازه داد تا با وفاداری کامل به منبع اصلی، به دنیاسازی گسترده و شخصیتپردازیهای عمیقش بپردازد. نویسندگان سریال فرصت یافتند تا مفاهیم پیچیدهای مانند خداشناسی، فلسفه و ماهیت روح را که در کتابها مطرح شده بود، به شکل کاملتری به تصویر بکشند. هر قسمت از سریال با معرفی شخصیتها، قوانین دنیای موازی و روابط پیچیدهی آنها، به آرامی داستان را پیش میبُرد و تماشاگر را کاملاً درگیر خود میکرد. این سریال با نمایش اینکه چگونه یک اقتباس تلویزیونی میتواند به تمامی جزئیات یک اثر ادبی وفادار بماند و حتی آن را غنیتر کند، به نمادی از موفقیت در دنیای اقتباسهای فانتزی تبدیل شد.
۵. آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) | حماسهای که با گذشت زمان کاملتر شد
«آواتار: آخرین بادافزار» (Avatar: The Last Airbender) یک سریال انیمیشنی آمریکایی است که پیش از «بازی تاجوتخت» و با بودجهای بسیار کمتر، نشان داد که تلویزیون پتانسیل روایت یک حماسهی فانتزی را دارد. داستان در دنیایی روایت میشود که مردم میتوانند یکی از چهار عنصر اصلی (آب، خاک، آتش و هوا) را کنترل کنند. سریال به ماجرای «آنگ»، آخرین بادافزار و آواتار میپردازد که باید برای پایان دادن به جنگ و بازگرداندن صلح به جهان، بر هر چهار عنصر مسلط شود. آواتار با وجود مخاطبان عمدتاً کودک و نوجوان، به خاطر عمق داستانی، پیچیدگی شخصیتها و پیامهای اخلاقیاش، مورد تحسین بزرگسالان نیز قرار گرفت.
موفقیت آواتار در فرمت سریالی آن نهفته است. طی سه فصل، سریال با صبر زیادی رشدِ شخصیتهای اصلی، سفر آنها به نقاط مختلف جهان و تلاششان برای مسلط شدنبر عناصر را به تصویر میکشید. شخصیتپردازی «زاکو» شاهزادهی تبعیدی ملت آتش، یکی از بهترین نمونههای پیشرفت و توسعهی شخصیتی در تاریخ تلویزیون شمرده میشود. داستان او از یک ضدقهرمان مغرور به یک متحد وفادار، هرگز در مدت زمان یک فیلم سینمایی قابل روایت نبود. آواتار ثابت کرد که یک انیمیشن تلویزیونی هم میتواند با دنیاسازی غنی و شخصیتپردازیهای دقیق، یک معجونِ فانتزی تمامعیار باشد که تا سالها در ذهن مخاطب باقی میماند.
۶. Percy Jackson & the Olympians | یک اقتباس موفق پس از شکست سینمایی
سریال Percy Jackson & the Olympians نیز نمونهی دیگری است که نشان میدهد چگونه یک سریال میتواند در اقتباس از یک اثر ادبی، از فیلمهای سینمایی برتر ظاهر شود. این سریال که بر اساس مجموعهرمانهای محبوب «ریک ریوردان» ساخته شده، داستان «پرسی جکسون»، یک نیمهایزدِ مدرن را روایت میکند که متوجه میشود پسر «پوزئیدون»، خدای دریا است. پیش از این سریال، دو فیلم سینمایی از این مجموعه ساخته شده بود که به دلیل تغییرات گسترده در داستان و نادیده گرفتن ماهیت اصلی رمانها، نتوانسته بودند که رضایت طرفداران را جلب کنند.
اما ساختار سریالی به نویسندگان «پادشاهی پرسیس» اجازه داد تا با وفاداری کامل به منبع اصلی، تمام جزئیات داستان را به تصویر بکشند. هر قسمت از سریال، ماجراهای یک فصل از کتاب را پوشش میدهد و شخصیتها، شوخیها و لحظات کلیدی را که در فیلمها حذف شده بودند، به نمایش میگذارد. این سریال به بهترین شکل ممکن، به عمق روابط میان کرکترها، بهخصوص دوستی «پرسی»، «آنابت» و «گروور»، پرداخت و توانست حس ماجراجویی و کشف دنیای اساطیری را به شکلی زنده به تماشاگران منتقل نماید. این اثر اثبات کرد که برای اقتباس از یک رمان فانتزی محبوب، باید به جهان آن و شخصیتهایش زمان کافی برای رشد و شکوفایی داد.
۷. چیزهای عجیب (Stranger Things) | نوستالژی و توسعهی شخصیت
«چیزهای عجیب» (Stranger Things) یکی از برجستهترین و موفقترین آثار نتفلیکس، یک دلیل محکمِ دیگر برای برتری سریالهای فانتزی است. این سریال با تلفیقِ ژانر علمی-تخیلی و ترسناک با نوستالژی دههی ۸۰، داستانی جذاب را روایت میکند که در آن، یک گروه از دوستان نوجوان با یک دنیای موازی ترسناک به نام «آپساید داون» و موجودات عجیب آن درگیر میشوند. Stranger Things با وجود بودجهی نسبتاً محدود در فصل اول، با فیلمبرداری سینمایی و داستانی پرتعلیق، به سرعت به یک پدیدهی جهانی تبدیل شد.
برتری سریال Stranger Things بر فیلمهای این ژانر در توانایی آن برای توسعهی شخصیتها و روایت داستانهای موازی شکل میگیرد. در هر فصل، سریال به رشد شخصیتهای اصلی، دوستیها و روابط آنها پرداخت و به آنها فرصت داد تا از کودکان معصوم به قهرمانان بالغ و پیچیده تبدیل شوند. داستانهای فرعی مانند رابطهی «داستین» و «سوژی» یا ماجرای «مکس» و خانوادهاش، به داستان اصلی عمق بیشتری بخشیدند و باعث شدند تا مخاطبان با تمام جنبههای دنیای سریال ارتباط برقرار کنند. یک فیلم سینمایی هرگز نمیتوانست چنین قوس شخصیتی عمیق و چندفصلی را در مدت زمان خود جای دهد.
افقی جدید برای ژانر فانتزی
این هفت سریال، نمونههای درخشانی از این واقعیت هستند که تلویزیون و پلتفرمهای استریمینگ، به مدیومی ایدهآل برای روایت داستانهای فانتزی تبدیل شدهاند. این فرمت به نویسندگان و سازندگان اجازه میدهد تا با آزادیِ بیشتری به دنیاسازی، شخصیتپردازی و کاوش در مضامین عمیق بپردازند. در حالی که فیلمهای سینمایی همچنان جایگاه خود را دارن، اما نمیتوانند عمق و پیچیدگی یک سریال را در مدت زمان محدود خود بگنجانند. با توجه به موفقیتهای بینظیر این آثار، به نظر میرسد که آیندهی ژانر فانتزی در دست سریالها است و میتوان انتظار داشت که در سالهای آینده نیز شاهد خلق شاهکارهای دیگری در این قاب باشیم. این تغییر و تحول محتویات ویدیوییِ دیجیتال، بهنفع تمام علاقهمندان به ژانر سینماییِ فانتزی است البته اگر تخریبش نکنند.
نظر شما چیست؟ آیا با آمدن سریالهای فانتزی موافقید یا فیلمهای سینمایی؟ برای مثال؛ در سال ۲۰۲۷ سریال Harry Potter منتشر میشود. نظراتتان را با ما و دیگر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.
منبع: Screenrant
صدایی که حتما شنیدی! دوبله فان با سارا جامعی
نظرات