۱۰ فیلم فراموششده دیزنی که هنوز هم ارزش تماشا دارند
دیزنی یکی از بزرگترین و دوستداشتنیترین استودیوهای تاریخ سینماست و جالب اینجاست که حتی بعضی از فراموششدهترین فیلمهایش هم ارزش دوباره دیده شدن دارند. به عنوان یک استودیو، دیزنی اصلا نیازی به معرفی ندارد. این شرکت بیش از صد سال است که در زمینه سرگرمی خانوادگی پیشگام بوده و نقش مهمی در شکلگیری خاطرات چند نسل ایفا کرده است. دیزنی با ساخت اولین انیمیشن بلند تاریخ سینما، مرزهای این مدیوم را جابهجا کرد و بعد از آن دیگر هرگز به عقب برنگشت.
چه فیلمهای لایو اکشن و چه آثار انیمیشنی، محصولات دیزنی تقریبا همیشه با استقبال مخاطبان روبهرو شدهاند. این استودیو بهمرور زمان سبک و امضای مخصوص خودش را ساخته و معیارهایی تعیین کرده که هنوز هم بسیاری از فیلمهای خانوادگی با آن سنجیده میشوند. با این حال، دیزنی هم مثل هر استودیوی بزرگی در طول سالها با شکستهایی روبهرو شده است. بعضی از فیلمهایش به دلایل مختلف به حاشیه رفتهاند و حتی برخی از آنها در زمان اکران، شکست تجاری خوردهاند.
البته بسیاری از این شکستها واقعا فیلمهای ضعیفی بودهاند و شاید بهتر باشد همانطور که هستند در گذشته باقی بمانند. اما همه آنها اینطور نیستند. بعضی از فیلمهای فراموششده دیزنی هنوز هم حرفهایی برای گفتن دارند و میتوانند برای مخاطب امروزی جذاب باشند. گاهی زمان اکران اشتباه بوده، گاهی فیلم برای کودکان بیش از حد تاریک یا ترسناک به نظر میرسیده و گاهی هم سلیقه مخاطبان زمانه با آن همراه نشده است. به همین دلیل، برخی از بهترین فیلمهای دیزنی همان آثاری هستند که بیسروصدا از زیر رادار عبور کردهاند و کمتر دیده شدهاند.
The Black Hole ۱۹۷۹

یکی از متفاوتترین فیلمهای فضایی تاریخ دیزنی
سالها پیش از آنکه دیزنی مالک امتیاز «جنگ ستارگان» شود، این استودیو در سال ۱۹۷۹ تلاش کرد با فیلم The Black Hole به موفقیت آن نزدیک شود. این ماجراجویی فضایی حماسی درباره کشف یک سفینه گمشده است که تحت کنترل یک دانشمند دیوانه قرار دارد. فیلم با جلوههای ویژه چشمگیر برای زمان خودش و تولیدی بسیار جاهطلبانه ساخته شد و در مقطع اکران، بزرگترین و پرهزینهترین فیلم دیزنی تا آن زمان به حساب میآمد.
برخلاف بسیاری از فیلمهایی که صرفا سعی میکردند فرمول علمیتخیلی و فانتزی جنگ ستارگان را کپی کنند، The Black Hole بیشتر به سمت علمیتخیلی کلاسیک متمایل بود. فضای فیلم بهمراتب تاریکتر از هر چیزی بود که دیزنی تا آن زمان ساخته بود و همین موضوع باعث شد اولین درجهبندی PG تاریخ این استودیو را دریافت کند. شاید The Black Hole در مقایسه با بسیاری از آثار ماندگار ژانر علمیتخیلی کمفروغتر به نظر برسد، اما بهعنوان یکی از جسورانهترین و متفاوتترین تجربههای دیزنی، همچنان ارزش دیده شدن دارد.
The Computer Wore Tennis Shoes ۱۹۶۹

کرت راسل جوان در یکی از ماندگارترین کمدیهای دیزنی
شاید مشهورترین فیلمی که کرت راسل در دوران همکاریاش با دیزنی ساخت، The Computer Wore Tennis Shoes باشد؛ یک کمدی دوستداشتنی و کاملا متعلق به حالوهوای اواخر دهه شصت میلادی. راسل در این فیلم نقش یک دانشجوی کالج را بازی میکند که به شکلی ناگهانی با قدرتهای یک کامپیوتر «شارژ» میشود و به یک نابغه تمامعیار تبدیل میگردد. این کمدی بازیگوش و بامزه آنقدر میان مخاطبان موفق بود که به ساخت دو دنباله و حتی یک بازسازی در دهه نود میلادی هم انجامید.
با اینکه فیلم در راتن تومیتوز امتیاز چندان درخشانی ندارد و به ۵۷ درصد رسیده، The Computer Wore Tennis Shoes ارزشهایی فراتر از واکنش منتقدان دارد. این فیلم مثل یک کپسول زمان، تصویری زنده از دوران فیلمهای لایو اکشن دیزنی را حفظ کرده و تجربهای سبک، ساده و خوشحالکننده ارائه میدهد. از طرفی، تماشای آن فرصتی است برای دیدن درخشش کرت راسل جوان، درست در زمانی که داشت مسیرش را بهعنوان یک ستاره سینما پیدا میکرد.
The Rocketeer ۱۹۹۱

ادای دینی به عصر طلایی سینما با حالوهوای کمیکبوکی
دیزنی با The Rocketeer امیدوار بود موج موفقیت فیلمهای ابرقهرمانی مخصوص خودش را راه بیندازد، اما فیلم در زمان اکران نتوانست آنطور که باید به هدفش برسد. داستان در دهه ۱۹۳۰ میگذرد و درباره یک بدلکار خلبان است که بهطور اتفاقی یک جتپک پیدا میکند؛ وسیلهای که به او اجازه میدهد در آسمان لسآنجلس به جنگ نازیها برود. با اینکه فیلم در سالهای اخیر به یک اثر کالت تبدیل شده، The Rocketeer در دوران اوج دیزنی در دهه ۹۰ میلادی یکی از شکستهای نادر این استودیو بود.
این فیلم پرانرژی، سرزنده و سریع است و با طراحی بصری زیبای آرت دکو ساخته شده؛ بهطوری که واقعا دلیلی نداشت در همان زمان نادیده گرفته شود. نگاه ایدهآلگرایانه فیلم یادآور دوران طلایی هالیوود است و جلوههای ویژه آن برای اوایل دهه ۹۰ کاملا چشمگیر به نظر میرسند. خوشبختانه The Rocketeer امروز دیگر آنقدرها هم فراموششده نیست و کمکم جایگاه شایستهاش را در میان طرفداران سینما پیدا کرده است.
Tuck Everlasting ۲۰۰۲

قصهای فراتر از یک عاشقانه نوجوانانه
با اینکه خیلی از نسل هزاره با این فیلم خاطره دارند، Tuck Everlasting آنطور که باید و شاید در حافظه جمعی باقی نمانده است. این اقتباس از رمان ناتالی ببیت، داستان دختری نوجوان را روایت میکند که دلباخته یکی از اعضای خانواده تاک میشود؛ خانوادهای که راز جاودانگی را در سینه دارند. فیلم با پرداختن به مفاهیمی مثل عشق، مرگ و انتخاب، خیلی فراتر از یک درام یا فیلم نوجوانانه معمولی پیش میرود و تلاش میکند سوالهای عمیقتری را پیش روی مخاطب بگذارد.
این اثر یکی از بهترین فیلمهای الکسیس بلدل محسوب میشود و در عین حال یکی از دستکمگرفتهشدهترین فیلمهای دیزنی در اوایل دهه ۲۰۰۰ است. Tuck Everlasting کلیشههای عاشقانه را زیر سوال میبرد، بدون اینکه کاملا آنها را کنار بگذارد، و نشان میدهد دیزنی گاهی میتواند از منطقه امن خودش فاصله بگیرد. شاید اقتباسی کاملا بینقص از کتاب نباشد، اما همچنان یکی از آثار ارزشمند و تاثیرگذار آن دوره به حساب میآید.
Something Wicked This Way Comes ۱۹۸۳

ترکیبی از نوستالژی، ترس و جادوی کلاسیک
رمان ترسناک و وهمآلود ری بردبری، Something Wicked This Way Comes، اصلا در قالب همیشگی آثار دیزنی نمیگنجید، اما با این حال استودیو تلاش کرد آن را به سینما بیاورد. داستان در یک شهر کوچک و ظاهرا آرام میگذرد، جایی که زندگی دو پسر نوجوان با ورود یک کارناوال تاریک و مرموز برای همیشه تغییر میکند. نتیجه نهایی اما کمی سردرگم از آب درآمد، چون دیزنی حاضر نشد کاملا به تاریکترین لحظات و لحن ترسناک کتاب وفادار بماند.
در مرحله تدوین، داستان تا حدی آسیب دید و فیلم مسیری پر دردسر را در روند تولید پشت سر گذاشت. با اینکه میتوان دلایل مشخصی برای شکست نسبی فیلم پیدا کرد، از جمله فضای ترسناک و اجرای نهچندان منسجم، Something Wicked This Way Comes هنوز هم یک جواهر پنهان در میان آثار دیزنی است. فیلم حالوهوایی وهمآور و نوستالژیک دارد و به شکل جالبی جادوی کلاسیک دیزنی را با لحن رویاگونه و خاص بردبری ترکیب میکند.
Bolt ۲۰۰۸

سگی که فکر میکند یک ابرقهرمان واقعی است
انیمیشن همیشه نقطه قوت اصلی دیزنی بوده، اما این استودیو در سالهای ابتدایی بعد از دوران موسوم به رنسانس خودش کمی دچار افت شد. Bolt داستان سگی را روایت میکند که ستاره یک سریال تلویزیونی محبوب است و تصور میکند قدرتهای ابرقهرمانیای که روی صفحه تلویزیون دارد، در دنیای واقعی هم واقعی هستند. دیزنی پیش از این بارها سراغ فیلمهایی با حیوانات سخنگو رفته بود و Bolt آنقدر متفاوت نبود که بتواند خودش را کاملا از آثار مشابه جدا کند.
با این حال، Bolt فیلمی دوستداشتنی با صداپیشگی قوی و فیلمنامهای قابل قبول است. هر جا که در خلاقیت کم میآورد، با اصول درست داستانگویی و شخصیتپردازی جبران میکند و تجربهای سرگرمکننده میسازد. Bolt بیشتر به این دلیل فراموش شده که فیلمی انقلابی یا جریانساز نیست، اما دقیقا همین ویژگی آن را به اثری جذاب برای تماشا تبدیل میکند. فیلمی آشنا، سرگرمکننده و وفادار به فرمول همیشگی دیزنی، بدون اینکه بخواهد مسیرش را عوض کند.
Return to Oz ۱۹۸۵

یکی از ترسناکترین فیلمهای کودکانه تاریخ
Return to Oz معمولا به عنوان یکی از ترسناکترین فیلمهای کودکانه تاریخ شناخته میشود و برای مخاطبان دهه ۸۰ بیش از حد تاریک و تلخ بود. داستان دوباره به سراغ دوروتی میرود، زمانی که او بار دیگر به سرزمین اُز فراخوانده میشود تا این دنیای جادویی را از دست نیروهای تاریکی نجات دهد که کنترل همه چیز را به دست گرفتهاند. با اینکه فیلم سرشار از تخیل و فضای فانتزی است، اما در کنار آن صحنههایی دارد که مستقیما یادآور سینمای وحشت هستند و میتوانند واقعا آزاردهنده باشند.
فیلم از عناصر قدرتمند زیادی بهره میبرد و نمونهای درخشان از فانتزی تاریک به شمار میآید. با این حال، ارزش واقعی آن در این است که حتی بعد از گذشت چند دهه، همچنان میتواند شوکهکننده باشد. اینکه دیزنی اصلا به چنین پروژهای چراغ سبز نشان داده، هنوز هم شگفتانگیز است و Return to Oz بهخوبی نماینده جسورترین دوره فعالیت این استودیو محسوب میشود. دورهای که در آن دیزنی حاضر بود ریسکهای بزرگ بکند، ریسکهایی که بعید است دیگر تکرار شوند.
Meet the Robinsons ۲۰۰۷

یکی از عجیبترین و خلاقانهترین آثار دیزنی در دهه ۲۰۰۰
فهرست فیلمهای دیزنی در دهه ۲۰۰۰ پر بود از آثار عجیبوغریب، و Meet the Robinsons یکی از همین نمونههاست. این انیمیشن سهبعدی درباره یک مخترع نوجوان است که به آینده برده میشود و در آنجا باید جلوی یک شرور مرموز را بگیرد که قصد دارد گذشته را تغییر دهد. آینده در این فیلم شبیه به پیشبینیهای فیلمهای قدیمیتر طراحی شده و از نظر بصری کاملا از زیباییشناسی مدرن و رایج دیزنی فاصله میگیرد.
داستان فیلم نسبتا پیچیده است و گاهی در ایجاد تعادل میان علاقه همیشگی دیزنی به ملودرامهای احساسی و ایدههای سنگین و مفهومیاش دچار مشکل میشود. با این حال، Meet the Robinsons آنقدر متفاوت و خاص است که توجه مخاطب را میطلبد و ارزش بازبینی دوباره را دارد. دیزنی در آن سالها اغلب راه امن را انتخاب میکرد، اما این فیلم نشان داد که هنوز هم جرقههایی از خلاقیت و جسارت در این استودیو باقی مانده است.
Treasure Planet ۲۰۰۲

شکستی در گیشه و پیروزی در گذر زمان
در مقایسه با فیلمهای دوران رنسانس دیزنی، Treasure Planet تا حد زیادی از ذهن مخاطبان عادی سینما پاک شده است. این فیلم با بازآفرینی رمان Treasure Island در قالب یک داستان علمیتخیلی و فانتزی، ماجرای یک نوجوان را دنبال میکند که همراه با دزدان فضایی راهی سفری برای یافتن گنجی گمشده میشود. فیلم در زمان اکران شکست تجاری خورد، اما با گذر زمان جایگاهش تغییر کرد و حالا از آن بهعنوان یکی از بهترین آثار دیزنی یاد میشود.
Treasure Planet با انیمیشنی چشمنواز و روایت هوشمندانه، یکی از پرزرقوبرقترین و جاهطلبانهترین فیلمهای دیزنی است، جاهطلبیای که برایش هزینه هم داشت. چون فیلم به اندازه آثار رنسانس دیزنی در دسترس عموم نبود، در زمان خودش جدی گرفته نشد. هرچند امروز بهعنوان یک اثر کالت تحسین میشود، اما همچنان شایسته توجه و تحسین بیشتری است؛ بهویژه به خاطر دستاوردهایی که در مدیوم انیمیشن به نمایش گذاشت.
Onward ۲۰۲۰

یک فانتزی احساسی درباره خانواده و فقدان
همهگیری کووید ۱۹ ضربه سختی به دیزنی زد و فیلمهایی مثل Onward از نظر تجاری به آثاری شکستخورده تبدیل شدند. داستان فیلم در دنیایی فانتزی میگذرد و درباره دو برادر است که برای پیدا کردن یک شیء جادویی راهی سفر میشوند؛ وسیلهای که به آنها اجازه میدهد برای آخرین بار با پدر مرحومشان صحبت کنند. Onward از نظر بصری چشمنواز است و سرشار از عناصر کلاسیک داستانگویی دیزنی؛ عناصری که نشان میدهد این استودیو همچنان به حرکت رو به جلو و تجربه مسیرهای تازه متعهد است.
از آنجایی که فیلم هیچوقت فرصت اکران سینمایی درست و حسابی پیدا نکرد، نتوانست آنطور که باید با مخاطبان گسترده ارتباط برقرار کند. هرچند Onward در پلتفرمهای استریم موفق بود، اما در بازاری شلوغ و رقابتی، دامنه تاثیرش محدود ماند. با اینکه ممکن است در سالهای پس از کرونا تا حدی به فراموشی سپرده شده باشد، هنوز این شانس را دارد که بهعنوان یکی از آثار دستکمگرفتهشده دیزنی، به یک فیلم کالت تبدیل شود.
یادآوری گوشههای کمتر دیدهشده دنیای دیزنی
دیزنی در طول تاریخش فقط به شاهکارهای همیشه درخشان محدود نبوده است. در کنار آثار مشهور و موفق، فیلمهایی هم ساخته که به دلایل مختلف، از زمان اکران نامناسب گرفته تا جسارت بیش از حد یا تفاوت با سلیقه رایج مخاطبان، خیلی زود به حاشیه رفتهاند. مرور این فیلمها یادآور این نکته است که حتی در میان آثار کمتر دیدهشده دیزنی هم میتوان ایدههای خلاقانه، ریسکهای جسورانه و داستانهایی پیدا کرد که هنوز هم ارزش تماشا دارند. بعضی از این فیلمها شاید کامل نباشند، اما هرکدام بخشی از مسیر رشد و تجربهگرایی این استودیو را نشان میدهند.
با این حال، چنین فهرستی هیچوقت نمیتواند کامل باشد. حتما فیلمهای فراموششده دیگری هم در کارنامه دیزنی وجود دارند که میتوانستند جایی در این لیست داشته باشند. شما چه فکر میکنید؟ کدام فیلم دیزنی بهنظرتان ناعادلانه نادیده گرفته شده و جایش در این فهرست خالی است؟
منبع: SCREENRANT
پیشنهادیهای گیمینگ امید لنون که نباید از دست بدی
نظرات