Top Banner Top Banner

نوستالژی گاهی با قدرتی جادویی برمی‌گردد. برای بسیاری از ما، فیلم‌های اوایل دهه ۲۰۰۰ بخشی جدانشدنی از خاطرات کودکی‌مان هستند؛ از The Princess Diaries گرفته تا The Lizzie McGuire Movie که بارها و بارها تماشا می‌کردیم. در میان آن‌ها، Freaky Friday محصول ۲۰۰۳ جایگاهی ویژه دارد؛ فیلمی که لیندزی لوهان و جیمی لی کرتیس را در نقش یک مادر و دختر درگیر دعوا نشان می‌داد که ناگهان با خواندن یک پیشگویی، جای بدن‌هایشان عوض می‌شود. این ترکیب کمیک و درخشان، فیلم را به اثری ماندگار و انتخابی همیشگی برای تماشای دوباره تبدیل کرد.

حالا، بیش از دو دهه بعد، بازگشت این داستان کلاسیک این بار با نام Freakier Friday کاری جسورانه به نظر می‌رسید؛ اما از همان لحظه‌ای که لوهان و کرتیس دوباره روی پرده ظاهر شدند، همه تردیدها رنگ باخت. کارگردانی نیشا گاناترا روح تازه‌ای به داستان داد و با احترام به نسخه کلاسیک، لحظات به‌یادماندنی جدیدی خلق کرد. این دنباله نشان می‌دهد که حتی جادوی قدیمی دیزنی هم می‌تواند با کمی خلاقیت دوباره بدرخشد و همان حس شیرین خاطرات کودکی را زنده کند.

داستان آشنای قدیمی با رنگ و بوی تازه

بازیگران جدید و کهنه‌کار در یک قاب درخشان

بازیگران جدید و کهنه‌کار در یک قاب درخشان

Freakier Friday با همان حس دوست‌داشتنی نسخه کلاسیک بازمی‌گردد، اما این بار با پیچش‌هایی تازه که داستان را زنده‌تر و جذاب‌تر می‌کند. آنا، دختر سرکش سابق با بازی لیندزی لوهان، حالا مادری آرام‌تر شده که گاهی مثل یک مشاور خانوادگی صحبت می‌کند. در سوی دیگر، تس با بازی جیمی لی کرتیس، تمام عشق مادری‌اش را برای نوه‌اش، هارپر با بازی جولیا باترز، خرج می‌کند.

یک سکانس در هری پاتر، همه چیز را درباره هرماینی آشکار می‌کند

با این حال، آرامش ظاهری خانواده کولمن دوام زیادی ندارد. آنا که سال‌ها به‌تنهایی هارپر را بزرگ کرده، عاشق سرآشپز جذابی به نام اریک با بازی مانی جکینتو شده و حالا ازدواج و حتی مهاجرت به لندن در برنامه است. مشکل؟ لیلی، دختر اریک، به هیچ‌وجه با هارپر کنار نمی‌آید. تنش بین دو دختر نوجوان فضای خانه را پر کرده و همه‌چیز آماده یک انفجار احساسی است.

جادوی بدن‌های جابه‌جا شده

لیندزی لوهان در نقشی پخته‌تر و جذاب‌تر از گذشته

لیندزی لوهان در نقشی پخته‌تر و جذاب‌تر از گذشته

در همین اوضاع، فالگیری پرانرژی و کمی عجیب با بازی ونسا بایر وارد داستان می‌شود و ماجرا را به سمتی پیش می‌برد که فقط در فیلم‌های دیزنی می‌شود دید. صبح روز بعد، آنا خودش را در بدن هارپر پیدا می‌کند و تس هم به طور شوکه‌کننده‌ای در بدن لیلی گیر افتاده است. از همان لحظه، صحنه‌های طنز یکی‌یکی شروع می‌شوند؛ مخصوصاً وقتی جیمی لی کرتیس در نقش دختری نوجوان با جسمی بزرگسالانه دست‌وپا می‌زند.

فیلم Avengers: Doomsday از Endgame هم بزرگ‌تر خواهد بود

ماجرا به دو مسیر بامزه و پرهیجان تقسیم می‌شود. هارپر و لیلی نقشه دارند مراسم عروسی را خراب کنند، درحالی‌که آنا و تس فقط می‌خواهند این جادوی عجیب را به پایان برسانند. این سفر پر از موقعیت‌های خنده‌دار، کشمکش‌های خانوادگی و لحظات پرمهر است که در نهایت پیام ساده‌ای را یادآوری می‌کند: درک متقابل همیشه آسان نیست، اما ارزشش را دارد.

بازگشت طلایی لیندزی لوهان و جیمی لی کرتیس

بازگشت خاطره‌انگیز لیندزی لوهان و جیمی لی کرتیس به صحنه‌ای آشنا

بازگشت خاطره‌انگیز لیندزی لوهان و جیمی لی کرتیس به صحنه‌ای آشنا

دیدن دوباره‌ی لیندزی لوهان و جیمی لی کرتیس روی پرده، مثل برگشتن به خانه‌ای قدیمی و آشناست، با این تفاوت که همه‌چیز هیجان‌انگیزتر از قبل شده. این بار دو بازیگر محبوبمان وارد بازی جدیدی می‌شوند؛ آن‌ها دیگر جای یکدیگر قرار نمی‌گیرند، بلکه در قالب نقش‌های تازه‌ای فرو می‌روند که به آن‌ها اجازه می‌دهد قدرت کمدی و بازیگری‌شان را بیشتر از همیشه نشان دهند. یکی از جذاب‌ترین سکانس‌ها، جایی است که شخصیت‌های نوجوان به دیدن عشق قدیمی آنا، جیک با بازی چاد مایکل موری، می‌روند و ما شاهد لحظاتی پر از طنز فیزیکی و حتی کمی آسیب‌پذیری از هر دو بازیگر هستیم.

لوهان و کرتیس در این فیلم تنها روی حس نوستالژی سوار نشده‌اند؛ بلکه موفق شده‌اند نقش‌هایشان را به شکل تازه‌ای احیا کنند. آنا که دیگر عضو گروه موسیقی «پینک اسلیپ» نیست، حالا در صنعت موسیقی به‌عنوان مدیر هنری فعالیت می‌کند و در کنار این شغل پرهیجان، سعی دارد مادری مهربان و حمایت‌گر برای دختر نوجوانش باشد. از طرف دیگر، تس همچنان درمانگری موفق است و در کنار همسرش زندگی آرامی دارد. رابطه گرم این دو، حالا در نقش مادربزرگ و مادر، حس واقع‌گرایانه‌ای به فیلم می‌بخشد. بازگشت این دو ستاره، چیزی فراتر از یک حرکت تبلیغاتی است؛ دیدنشان در نقش‌هایی که ۲۲ سال پیش به یادماندنی شدند، حس دلگرم‌کننده‌ای به تماشاگر می‌دهد. از همان صحنه‌ی ابتدایی، وقتی لوهان با گیتار الکتریک روی صحنه ظاهر می‌شود و کرتیس در حال ضبط پادکست آرامش‌بخشش است، حس می‌کنیم به دنیایی آشنا برگشته‌ایم، اما این بار با انرژی و شوخ‌طبعی نسل جدید.

درخشش جولیا باترز و سوفیا همونز در کنار ستاره‌های اصلی

تغییر نقش‌ها و زاویه دیدی تازه به روابط مادر و دختر

تغییر نقش‌ها و زاویه دیدی تازه به روابط مادر و دختر

در حالی که حضور دوباره‌ی لیندزی لوهان و جیمی لی کرتیس برای بسیاری از مخاطبان اصلی‌ترین جذابیت Freakier Friday است، دو بازیگر جوان فیلم هم به اندازه‌ی ستاره‌های اصلی می‌درخشند. جولیا باترز، که پیش‌تر در فیلم‌های مطرحی مثل Once Upon a Time in Hollywood تارانتینو و The Fabelmans اسپیلبرگ دیده شده بود، این بار نقشی کلیدی بر عهده دارد. او ترکیبی از روحیه‌ی سرکش آنا در نسخه‌ی ۲۰۰۳ و گرمای احساسی یک دختر نوجوان را ارائه می‌دهد؛ دختری که در طول ماجرا کم‌کم ارزش تلاش‌ها و فداکاری‌های مادرش را درک می‌کند. باترز با بازی طبیعی و پرانرژی‌اش نه‌تنها باعث می‌شود بیننده از خط داستانی اصلی فاصله نگیرد، بلکه لایه‌های بیشتری به داستان اضافه می‌کند و به خوبی جای خود را در کنار ستاره‌های قدیمی فیلم باز می‌کند.

فیلم خانواده‌ی فیبلمن را اینجا تماشا کنید.

از سوی دیگر، سوفیا همونز در نقش لیلی — دختر شیک‌پوش و با اعتماد به‌نفسی که در دلش جای خالی مادر مرحومش را حس می‌کند — بُعدی تازه به داستان می‌بخشد. او با اینکه در ظاهر شخصیتی سرسخت دارد، اما درونش پر از ترس و دلتنگی برای خانه و زندگی سابقش در لندن است. صحنه‌های پایانی او با جیمی لی کرتیس و مارک هارمون از نقاط اوج احساسی فیلم محسوب می‌شوند؛ جایی که فیلمی که در نگاه اول یک کمدی شاد و ماجراجویانه به نظر می‌رسید، به داستانی عمیق‌تر درباره‌ی خانواده و پذیرش تبدیل می‌شود. Freakier Friday به لطف این دو بازیگر جوان، خیلی بیشتر از نسخه‌ی قبلی قلب مخاطب را لمس می‌کند و نشان می‌دهد که این دنباله فقط به خنده بسنده نمی‌کند، بلکه احساسی واقعی و انسانی را هم به تصویر می‌کشد.

ادای احترام به نسخه‌ی اول با داستانی تازه و پرانرژی

نسخه ۲۰۲۵، همان حس نوستالژیک نسخه کلاسیک را زنده می‌کند

نسخه ۲۰۲۵، همان حس نوستالژیک نسخه کلاسیک را زنده می‌کند

همان‌طور که از هر دنباله‌ی نوستالژیکی انتظار می‌رود، Freakier Friday پر از اشارات ریز و جذاب به فیلم سال ۲۰۰۳ و حتی آثار محبوب اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ است. برای مثال، نام خانوادگی جیک در این فیلم «آستین» است که برای طرفداران فیلم A Cinderella Story یادآور خاطرات شیرینی خواهد بود. یا تاریخ عروسی آنا و اریک، سوم اکتبر انتخاب شده؛ اشاره‌ای مستقیم به دیالوگ معروف فیلم Mean Girls با بازی لیندزی لوهان. حتی حضور کوتاه ایلین هندریکس، بازیگر نقش «مرِدیت بلیک» در نسخه‌ی ۱۹۹۸ The Parent Trap، لبخند را به لب طرفداران قدیمی می‌آورد. و البته، دیدن اجرای دوباره‌ی گروه Pink Slip با آهنگ خاطره‌انگیز «Take Me Away» یک سورپرایز تمام‌عیار برای هر کسی است که Freaky Friday را بارها و بارها در دوران نوجوانی تماشا کرده است.

تماشا کنید: بهترین نبردهای ابرقهرمانان DC؛ از بتمن تا لیگ عدالت

با این حجم از اشارات دوست‌داشتنی و جزئیات هوشمندانه، این فیلم نشان می‌دهد که دنباله‌ها هم می‌توانند با کیفیت و هیجان‌انگیز باشند. شخصیت‌های قدیمی همان شیمی جذاب گذشته را دارند، بازیگران جدید هم به‌خوبی در دل داستان جا می‌گیرند و حس نوستالژی نسخه‌ی اول را خراب نمی‌کنند. لیندزی لوهان با این فیلم دوباره به دوران طلایی دیزنی بازگشته و حس می‌شود هیچ‌وقت از خانه‌ی اصلی خود دور نبوده است!

دنباله‌ای که ارزش دیدن دارد

Freakier Friday با انرژی تازه‌ای به سراغ داستانی قدیمی می‌آید و موفق می‌شود بدون وابستگی کامل به نسخه‌ی ۲۰۰۳، هویتی مستقل برای خودش بسازد. فیلم با ریتمی روان، طنزی دلنشین و لحظات احساسی حساب‌شده، نه‌تنها برای طرفداران قدیمی یک هدیه‌ی خاطره‌انگیز است، بلکه برای نسل جدید هم ماجرایی تازه و پرانرژی دارد که دیدنش را کاملاً توجیه می‌کند.

نتیجه یک کمدی خانوادگی دوست‌داشتنی است که تماشای آن لبخند روی لب‌ها می‌آورد و یادآور روزهای خوب سینمای نوجوانانه است. اگر عاشق نسخه‌ی ۲۰۰۳ هستید یا دنبال یک کمدی خانوادگی جذاب می‌گردید، Freakier Friday انتخابی فوق‌العاده است. شما چه فکر می‌کنید؟ آیا این دنباله توانسته خاطرات قدیمی را زنده کند یا نسخه‌ی کلاسیک همچنان بی‌رقیب است؟

منبع: مجله بازار


امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها