۸ تا از بازیهای فرام سافتور که بهترین اتمسفر را دارند
اگر بخواهیم توسعهدهندهای را به عنوان بهترین سازنده اتمسفر درون بازی انتخاب کنیم، آن تیم با استعداد فرام سافتور است. از آغاز فروتنانه آنها با کار بر روی نرم افزارهای تجاری کامپیوتر، تا شهرت به عنوان یکی از بهترین توسعه دهندگان در صنعت بازیهای ویدیویی، فرام سافتور تلاش خود را برای ساخت یک برند منحصر به فرد از اکشن – RPG های چالش برانگیز، به حداکثر رسانده است.
تعهد آنها به جزئیات بزرگ و کوچک، قابل توجه است، زیرا جهانهای پیچیده طراحی شده توسط آنها، برای سالها از بهترین و قانع کنندهترینهای صنعت بوده است. چه خیابانهای مهآلود Yharnam در بلادبورن و چه دخمههای عمیق و زیرزمینی سری King’s Field، فرام سافتور برای ایجاد فضایی واقعاً مسحورکننده، به طور مداوم بر کارگردانی هنری شگفتانگیز و همچنین طراحی صدای فوقالعاده تکیه کرده است. این عناوین کلاسیک، بر اساس طراحی هنری، جلوههای بصری، طراحی صدا و همچنین نحوه ترکیب همه این عناصر در یک پکیج، رتبهبندی میشوند.
۸- Echo Night: Beyond
اگرچه فرام سافتور امروزه به خاطر بازیهای اکشن – RPG سوم شخص بسیار دشوارش شناخته شده است، اما بازیهای اولیه آنها، ماهیت نسبتاً متنوعی داشتند. به عنوان مثال بازیهای Echo Night، مجموعهای از عناوین ترسناک اول شخص هستند که برای PS1 ساخته شدند. پس از آن، فرام سافتور از قدرت PS2 برای زنده کردن نسخه نسل بعدی این سری با نام Echo Night: Beyond استفاده کرد، عنوانی با خصوصیات بصری خیره کننده که بر روی یک قمر متروک میگذرد.
این بازی دارای چندین مدل سه بعدی عالی است، مانند راهروهای باریک و کم نور آن که بسیار شبیه راهروهای کلاستروفوبیک King’s Field هستند. ترکیب موسیقی پراکنده و طراحی صدای مورمور کننده، به طرز ماهرانهای کار میکند و حرکت در فضای داخلی تاریک با صدای گامها و ضربان قلبی که به سرعت در حال افزایش است، آن را به یکی از جواهرات پنهان فراموششده ژانر وحشت تبدیل میکند.
۷- Elden Ring
بازیهای فرام سافتور معمولا فضاهای محدودی دارند و بازیکن را از طریق راهروهای خطی، در این فضاها حرکت میدهند؛ با این حال، آنها با الدن رینگ، اولین بازی جهان باز خود را تولید کردند و نتیجه نهایی آن، استادانه بود. دنیای عظیم و باورنکردنی الدن رینگ، در قلمرویی به نام سرزمینهای میانی قرار دارد. این بازی با الهام از فیلمهای کلاسیک فانتزی و ماجراجویی، مناظر سرسبزی که در این فیلمها دیده میشود را بازسازی میکند و واقعاً احساس یک نقاشی را میدهد که زنده شده است.
توانایی یافتن یک مکان زیبای جدید در عرض چند ثانیه پس از دیگری، باعث میشود احساس کنید که دنیای نفسگیر این بازی، برای قرنها ادامه دارد. در پایین این دنیا، در داخل سیاه چالها و غارهای زیرزمینی متعدد بازی، تهدیدها و خطرها به همراه پاداشهای موجود، یادآور بازیهای قدیمیتر فرام سافتور مانند King’s Field و Shadow Tower هستند. کارگردانی هنری باورنکردنی و طراحی صدا به طرز درخشانی با هم ترکیب میشوند و عبور از دنیای عظیم الدن رینگ بر خلاف هر بازی این استودیو، حسی منحصر به فرد دارد.
۶- Shadow Tower
پس از کینگز فیلد، فرام سافتور از آنچه از سه بازی اول یاد گرفت استفاده کرد تا یک فرنچایز کاملاً جدید با عنوان Shadow Tower ایجاد کند؛ یک بازی اکشن – RPG در سیاهچال که در سال ۱۹۹۹ برای PS1 ساخته شد. با استفاده از تمها و مکانهای مشابه، این بازی گیمرها را برای سفر به دنیای زیرین تاریک و ترسناکش، به سلاحی مجهز میکند که قادر به متوقف کردن کسانی است که مسئول از بین بردن شهر Zeptar هستند.
این بازی هنوز هم یکی از جذابترین بازیهای PS1 در تمام دورانها است، زیرا استفاده از تاریکی کامل در مناطق خاص به بازی حس ترس و پارانویایی را میدهد که چیزی شبیه به Silent Hill است. این بازی، تجربهای است که از محدودیتها نمیترسد و در عوض از سقف سخت افزاری PS1 به نفع خود استفاده می کند. این روزها، سبک رترو و حال و هوای این اکشن – RPG فوقالعاده، به روشهای متعددی بر صحنه بازیهای ایندی، تاثیر گذاشته است.
۵- King’s Field
اولین بازی ویدیویی ساخته فرام سافتور، کینگز فیلد بود. انگیزه مورد نیاز برای توسعه آن، توسط تیمی بوجود آمد که روی بازیهای کامپیوتر، کار میکردند. کینگز فیلد تحت تاثیر افسانههای آرتورین و اسطورههای باستانی، یک RPG اول شخص در سیاهچال است که بازیکن را در شرایط کاوش مقبرههای فرسوده و غارهای در حال فرو ریختن قرار میدهد و با استفاده از سخت افزار محدود PS1 چیزی را خلق میکند که امروز هم باورنکردنی به نظر میرسد.
با توجه به دوره انتقال سختی که برخی از توسعه دهندگان از دو بعدی به سه بعدی داشتند، پرش مستقیم فرام سافتور به سمت ایجاد یک اکشن – RPG کاملاً سه بعدی، چشمگیر بود. از بازی کینگز فیلد، تنش و پارانویا میچکد؛ زیرا دشمنان در هر گوشهای منتظر میمانند و صدای محیط مینیمالیستی و بینظیر بازی به بیشتر منحرف کردن بازیکن کمک میکند.
۴- Demon’s Souls
هیدتاکا میازاکی پس از الهام گرفتن از آثار معاصری مانند Ico، در سال ۲۰۰۴ به فرام سافتور پیوست و پروژهای را در داخل شرکت به عهده گرفت که تلاش میکرد به سبک قدیمیتر و دشوارتر RPG های سالهای گذشته، جان تازهای ببخشد. آن بازی در نهایت به دیمنز سولز تبدیل شد و ترکیب ماهرانه آن از فانتزی تاریک و ترسناک لاوکرفت، برای آن زمان یک انقلاب بود و هنوز هم یکی از بهترین و جذابترین بازیهای اکشن – RPG تمام دوران است.
دنیای سه بعدی غنی و پیچیده آن، ساخته فوق العادهای بوده، دنیایی که بین مکانهای مختلف به طرز شگفت انگیزی در نوسان است. بالکنهای بسته و ردیف شده Prison of Hope ترسناک هستند، در حالی که اعماق Depraved Chasm مانند یک کابوس ظالمانه است؛ در همین حال، Boletaria بالایی، مانند یک پادشاهی فانتزی سنتی احساس میشود، هرچند که در آستانه جنون است. دیمنز سولز هنوز هم یکی از بهترین فضاها و بهترین طراحیهای نسل خود را دارد و همچنین از یک نسخه بازسازی شده برای PS5 توسط Bluepoint، بهرهمند شده است.
۳- Sekiro: Shadows Die Twice
بازی سکیرو که در ابتدا به عنوان یک اثر جدید از فرنچایز Tenchu در نظر گرفته شد، در نهایت به IP منحصر به فرد خود در ژاپن عصر Sengoku در طول دهه ۱۵۰۰ تبدیل شد. فضای فشرده و کنترلشده آن و نورپردازی عالی و طراحی بصری برجسته، نشان میدهد که فرام سافتور در سطح فوقالعادهای عمل میکند. موسیقی یوتا کیتامورا فوقالعاده است و از سازهای اصیل در هماهنگی با طراحی صدا، برای ایجاد تجربهای غنی و چند لایه استفاده میکند.
پیمایش نقشههایی مانند Hirata Estate و Ashina Castle با وجود ویژگی بارز فرام سافتور در توجه به جزئیات و ساختن جهان، واقعاً باورنکردنی است؛ زیرا این نقشههای چند لایه، با موسیقی و طراحی خیرهکننده همراه هستند. سکیرو هنوز هم یکی از زیباترین بازیهای نسل قبل است، زیرا کارگردانی هنری فوقالعاده آن، این دوران خونین تاریخ ژاپن را به شیوهای تماشایی به نمایش میکشد.
۲- Dark Souls
علیرغم موفقیت شدید دیمنز سولز در سال ۲۰۰۹، این IP متعلق به سونی بود که منجر به ساخت یک جانشین معنوی برای آن، در سال ۲۰۱۱ توسط فرام سافتور شد. نتیجه نهایی بازی دارک سولز بود. اثری با داستان سرایی، طراحی جهان و اتمسفری غنی که یکی از مهمترین بازیهای نسل خودش بود. دارک سولز میتواند کلاس درسی برای ساخت یک بازی با داستانی عمیق باشد که بر کات سینهای طولانی متکی نیست؛ زیرا داستان آن به طور طبیعی در خود بازی آشکار می شود.
داستان این بازی در پادشاهی Lordran اتفاق میافتد، دنیایی که زیر بار آتش و مرگ است. دقیقاً از همان ابتدا، با فرار از Undead Asylum، دنیای فوق العاده به هم پیوسته بازی نمایان میشود و سطح بالای دارک سولز را نشان میدهد. لردران حس یک مکان کاملاً شناخته شده را میدهد و با رسیدن به Anor Londo، میتوان متوجه شد که چقدر برای ساخت دارک سولز تلاش شده است. هر مرحله در این بازی مهم به نظر میرسد و کارگردانی هنری خیره کننده همه چیز را ممکن میکند. با وجود گذشت سالهای زیادی از زمان عرضه، این شاهکار ارزشمند، هنوز هم ارزش بازی کردن را دارد.
۱- Bloodborne
بازی بلادبورن، با تأثیر قوی از آثار نویسنده HP Lovecraft و ادبیات ترسناک کلاسیک، به عنوان یک نسخه انحصاری PS4 توسعه یافت و از سخت افزار جدید کاملا بهره برد. بلادبورن که در شهر در حال فروپاشی Yharnam میگذرد، حول محور موضوعات جنون و ترس ساخته شده که در تمام جنبههای طراحی آن مشهود است. یارنام در آستانه فروپاشی است و مانند اسطورههایی که بر آن تأثیر گذاشتند، قهرمان اصلی را به عنوان بخش کوچکی از زمین بازی کیهانی خود میبیند.
خیابانهای بلادبورن، کوچه پسکوچهها و اعماق زیرزمینی، دارای فضایی تاریک و طاقت فرسا است. خطر در هر گوشهای در کمین است و زنده ماندن به اندازه کافی برای رسیدن به لامپ بعدی، حتی بیشتر به احساس دلهره بازی اضافه میکند. همچنین موسیقی یک نقطه کلیدی برجسته است و از یک ارکستر و گروه کر کامل استفاده میکند تا نشان دهد چه کشمکش بزرگی در انتظار بازیکن قرار دارد. شهرت بلادبورن به عنوان یک RPG ترسناک کیهانی، کاملا به درستی به دست آمده است؛ زیرا این اثر از افسانه های لاوکرفتی تا حد کمال استفاده میکند.
به نظر شما بهترین بازی این لیست کدام گزینه است؟ نظرات خود را در کامنتها برای ما بنویسید.
منبع: Gamerant
پیشبینی برنده بهترین بازی سال ۲۰۲۴ با ویبهد و شایان
نظرات