
حضور شخصیتهای پیچیده و سیاستمدار همیشه جزو نقاط عطف داستانها محسوب میشده و باعث میشود تا مخاطبان و طرفداران با هیجان و حساسیت بیشتری آثار سینمایی و تلویزیونی را دنبال کنند. سریال Game of Thrones (بازی تاج و تخت) از این حیث بسیار غنی بوده و با توجه به تعدد شخصیتهایش، کاراکترهای زیرک و باهوش کم ندارد که با حضور خود در داستان، تاثیرات زیادی روی وقایع و سرنوشت دیگر شخصیتها میگذارند.
در همین مورد، در مقاله پیش رو قصد داریم به شخصیت لرد واریس (Lord Varys) بپردازیم و با او بیشتر آشنا شویم. لرد واریس با لقب «عنکبوت» شناخته میشود که یکی از مرموزترین و تاثیرگذارترین شخصیتها در دنیای وستروس است. او به عنوان «استاد زمزمهها» (Master of Whisperers) در شورای پادشاه، مسئول جمعآوری اطلاعات و جاسوسی است و در این زمینه مهارت و قدرتی استثنایی دارد.
واریس با استفاده از شبکهی گستردهای از جاسوسها و خبرچینها که در سراسر قارهها پراکندهاند، میتواند بر تحولات سیاسی وستروس تأثیر بگذارد. او نهتنها یک استراتژیست سیاسی و متخصص در دستکاری قدرت است، بلکه شخصیتش بهخاطر رازآلود بودن، وفاداریاش به «مردم»، و نیتهای پیچیدهاش بسیار جذاب و بحثبرانگیز است.
پیشینه و منشأ لرد واریس
واریس در شهر «Lys» در آنسوی دریای باریک (Narrow Sea) و بهعنوان برده به دنیا آمد. او دوران کودکی خود را با گروهی از بازیگران دورهگرد در شهرهای آزاد گذراند تا اینکه در شهر میر (Myr) به یک جادوگر فروخته شد. این جادوگر او را برای اجرای مراسمی تاریک و جادویی مورد قطع عضو جنسی او را قطع کرد و از اعضای بدنش برای افسونهای سیاه استفاده کرد.
این اتفاق وحشتناک در کودکی، در واریس نفرت عمیق و دائمیای نسبت به جادو و جادوگران به وجود آورد. پس از این واقعه، واریس که طرد شده و تنها مانده بود، برای بقا به گدایی، دزدی، و در نهایت فروش اطلاعات روی آورد و همین مهارت در جمعآوری و فروش اطلاعات، بعدها به بزرگترین قدرت او تبدیل شد.
واریس پس از سالها تلاش برای بقا، با ایلیریو موپاتیس؛ مردی شمشیرزن و تأثیرگذار از شهر پنتوس همکاری کرد. این دو نفر با یکدیگر شبکهای از جاسوسان راهاندازی کردند که بهنام «پرندگان کوچک» (little birds) شناخته میشدند. اغلب این جاسوسان، کودکانی از طبقات فرودست بودند که به خاطر موقعیت و بیپیرایگیشان برای جمعآوری اطلاعات مناسب بودند.
با گسترش این شبکه و تواناییهای فزایندهی واریس در جمعآوری اطلاعات، شهرت او در جهان سیاست افزایش یافت. در نهایت، همین اعتبار باعث شد که بهعنوان (Master of Whisperers) به شورای کوچک شاه آریس دوم تارگرین، آخرین پادشاه سلسلهی تارگرینها در وستروس، راه یابد.
واریس در زمان پادشاهی آریس دوم تارگرین، نقش اساسی در سیاستهای درباری ایفا میکرد. با وجود اینکه هیچ عنوان اشرافی یا سرزمینی در اختیار نداشت، به دلیل عضویت در شورای کوچک، او را با لقب «لرد» خطاب میکردند که نشانهای از جایگاه رسمی و اثرگذار او در دربار بود. وظیفهی اصلی او جمعآوری اطلاعات و ارائهی مشاوره به شاه بود—کاری که واریس با مهارتی بینظیر و بیرقیب انجام میداد.
واریس طی شورش رابرت براتیون به شاه آریس دوم (شاه دیوانه) هشدار داد که به تایوین لنیستر (پدر سرسی و جیمی) اعتماد نکند، آن هم وقتی که تایوین با ارتش خود به کینگزلندینگ رسیده بود. نتیجه این تصمیم فاجعهبار بود: تایوین شهر را غارت کرد و در پی آن، جیمی لنیستر شاه را کشت (که پس از آن لقب شاهکش) را به او دادند. با وجود اینکه واریس در آن زمان به خاندان تارگرین وفادار مانده بود، پس از پیروزی رابرت براتیون، نهتنها کشته یا تبعید نشد، بلکه بخشش شاه رابرت را دریافت کرد و به توصیه جان آرین، همچنان عضو شورای کوچک سلطنتی باقی ماند.
شخصیت دوگانه لرد واریس
واریس اغلب بهخاطر رفتار آرام و متین،حادثهای که برایش پیش آمده بود و حرکات زنانهاش دست کم گرفته میشد. با این حال، این ظاهر ملایم و بیخطر تنها یک پوشش است که برای پنهان کردن طبیعت واقعی و پیچیدهاش بهکار میرود. در حقیقت، واریس یک شخص فعال سیاسی زیرک و بیرحم است که در دستکاری و بازیهای قدرت، همردیف پتیر بیلیش قرار میگیرد.
برخلاف بیلیش که اهدافش عمدتا خودخواهانه و به نفع منافع شخصی است، واریس ادعا میکند که اقداماتش برای خیر و صلاح سلطنت و مردم عادی است. واریس به خدمت به مردم عادی اعتقاد دارد و برخلاف بیلیش، که هدف اصلی او دستیابی به قدرت شخصی است، واریس خود را دلسوز و متعهد به رفاه جامعه میداند.
دلسوزی واریس بهویژه در رفتارش با کودکان مشهود است. او «پرندگان کوچک» خود را که معمولا کودکانی از طبقات پایین هستند، آموزش میدهد و از آنها محافظت میکند در حالی که از مهارتهای جمعآوری اطلاعات آنها بهره میبرد.
لحظات کلیدی در ماجراجوییهای لرد واریس
او به سرعت خود را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در سیاستهای درباری تثبیت میکند، بهویژه با دادن اطلاعات مهم درباره مرگ جان آرین و ارتباط آن با فرزندان ملکه سرسی. در گفتوگوهای خصوصی با ند استارک، واریس به او هشدار میدهد که وضعیت شاه رابرت بسیار ناپایدار است و از او میخواهد که برای حفظ ثبات سلطنت، بهدرستی عمل کند.
یکی از لحظات مهم در داستان زمانی رخ میدهد که آریا استارک بهطور تصادفی گوش میدهد و میفهمد که واریس در حال دستبهدست کردن اطلاعات با ایلیریو موپاتیس زیر کاخ سرخ است. آنها دربارهی افزایش تنشها میان خاندان استارک و لنیسترها صحبت میکنند—که در نهایت به جنگ داخلی و شورش در وستروس منجر میشود.
نفوذ و فساد پشت درهای بسته
در طول فصلهای ۲ تا ۴، واریس همچنان به نفوذ در حوادث و تحولات پشتصحنه ادامه میدهد. او در حال رقابت و مبارزه با لیتل فینگر است تا بر سیاستهای درباری سلطنت تسلط یابد. در عین حال، واریس بهطور مخفیانه در تلاش است تا ثبات را در وستروس بازگرداند. اتحاد او با تیرین لنیستر در این دوران رشد میکند، زیرا هر دو نفر تنفر مشترکی از ظلم و بیعدالتی دارند.
وفاداری به دنریس تارگرین
در فصلهای ۵ تا ۷، واریس به اسوس سفر میکند و به دائینریس تارگرین ملحق میشود، زیرا به این نتیجه میرسد که او بهترین فرد برای حکومت بر وستروس است. واریس به جذب متحدان قدرتمند مانند خاندان تایرل و دورن برای حمایت از کمپین دائینریس علیه خاندان لنیستر در مسیر تصاحب تخت آهنین کمک میکند. علیرغم پیمان وفاداری که به دائینریس میبندد، واریس همچنان انتقادات خود را به رهبری و تصمیمات دائینریس وارد میکند.
آخرین خیانت
در فصل هشتم، واریس به شدت نگران سقوط دنریس به تباهی و تاریکی میشود. او به این باور میرسد که جان اسنو گزینه بهتری برای حکومت بر وستروس است. به همین دلیل، واریس برای تضعیف ادعای دنریس دست به توطئه میزند. زمانی که دنریس از خیانت او آگاه میشود، او را به قتل میرساند و وعدهاش برای مجازات خیانت را عملی میکند.
شبکه اطلاعاتی واریس که بهطور گسترده در وستروس و اسوس گسترش یافته، او را به یکی از آگاهترین افراد در دنیای Game of Thrones تبدیل کرده است. توانایی او در جمعآوری اسرار از نجیبزادگان و کودکان طبقات پایین به او قدرت عظیمی میدهد، اما در عین حال او را در معرض خطر دائمی قرار میدهد.
منبع: Game of Thrones Fandom
همه یوتیوب فارسی رو جاج کردیم! میزگیم با پیکسی پریسا

نظرات