معرفی بازیهای جهان باز که دنیای ترسناک و تاریکی دارند
در بازی های جهان باز شاهد تنوع زیادی هستیم. توسعهدهندگان میتوانند شرایط مختلفی را در این بازیها به وجود آورده و گیمر را به صحراهای پساآخرالزمانی یا دنیاهای دارک فانتزی ببرند. به طور کل، در این بازیها شاهد داستان و روایت طولانیتری هستیم که میتواند مسیرهای مختلفی را به مخاطب نشان دهد. با توجه به علاقه گیمرها به تجربه محتوای دارک، طبیعی است که بازیهای زیادی در جهانهای تاریک روایت شوند. این بازیها بیشتر مناسب افراد بالغ هستند و خانوادهها باید مراقب باشند که چه عنوانی برای فرزندشان تهیه میکنند. در این مقاله نگاهی به بازی های جهان باز تاریک میاندازیم که بهترین تجربیات را برای گیمرها خلق کردهاند. با ادامه این مطلب همراه باشید.
Elden Ring
Elden Ring یکی از بزرگترین بازیهای ویدیویی در تاریخ صنعت گیم به شمار میرود. ذات اکتشافی بازی گیمر را به گشت و گذار در محیط و پیدا کردن غنائم مختلف برای پیشرفت تشویق میکند. این چیزی بود که باعث شد طرفداران عاشق Elden Ring شوند. وفاداری Elden Ring به جهانهایی که توسط FromSoftware خلق شدهاند و همچنین پیروی از استانداردهای امروزی، این بازی را در میان گیمرها به محبوبیت زیادی رسانده است. ناگفته نماند که این اثر در سال ۲۰۲۲ موفق به کسب جایزه “بهترین بازی سال” شد. همانطور که از FromSoftware انتظار میرود، بازی دارای اتمسفر دارک و افسردهکنندهای است. لور جهان بازی قصه خدایانی را روایت میکند که در این مقطع، برای هیچ و پوچ مشغول مبارزه هستند و تنها چیزی که به آن فکر میکنند، قدرت است. این بازی توانایی و استعداد بینظیر هیدتاکا میازاکی در قصهگویی را به رخ مخاطب میکشد. Elden Ring با داستان شگفتانگیزش به شما میگوید که چطور این بازیساز به این میزان از محبوبیت رسیده است. در میان بازی های جهان باز، Elden Ring اثری شاخص و متفاوت است.
Days Gone
در میان بازیهای پساآخرالزمانی و زامبیمحور یک اصل مهم وجود دارد: همه این بازیها تا حد زیادی دارک هستند. یکی از این بازی های جهان باز که چنین تمی دارد، Days Gone است که دقیقا از این قاعده پیروی میکند. شخصیت اصلی بازی، Deacon St. John، نه آدم بدی است و نه طرف خوب داستان را گرفته است. تنها چیزی که برای او اهمیت دارد، آدمهای نزدیک به او هستند. جستجوی او برای پیدا کردن همسرش منجر به رویاروییهایی میشود که اوج وحشیگری دنیای Days Gone را به تصویر میکشد. هنوز هم صدای پای گلهای از زامبیها که به سمت شخصیت اصلی روانه میشوند، لرزه به تن گیمرها میاندازد. این مورد با داستان بازی که پر از پیچشهای جذاب است، ترکیب میشود تا قصهای زیبا درباره آخرین تلاش نسل انسانها برای بقا را روایت کند.
Death Stranding
هیدئو کوجیما به واسطه ساخت بازیهایی فراتر از زمان و مکان، شناخته میشود. آثار او از آن دست بازیهایی هستند که حتی پس از گذشت چند سال از زمان عرضه، هنوز هم به سختی توسط مخاطب درک میشوند. هیچ عنوانی نمیتواند به خوبی Death Stranding بازگوکننده صحبتهای ما باشد. پس از اینکه کوجیما به آزادی کافی برای ساخت یک بازی ویدیویی دست پیدا کرد، IP جدیدی توسعه داد. این پروژه جدید، یک بازی جهان باز بود که خود را از هر اثر دیگری در این سبک متمایز میکرد. این بازی، Death Stranding نام داشت. جابهجایی یک سری بسته از نقطه A به نقطه B، شاید امر سادهای به نظر برسد، اما وقتی راهزنها و BTها سد راه شما میشوند، این انتقال به یک ماموریت طاقتفرسا تبدیل خواهد شد. دیدن سطح متروک کره زمین میتواند حس مالیخولیای عجیبی را در گیمر ایجاد کند. با چنین دنیای آخرالزمانی که تمام خرابیهای آن توسط موجودات مرموزی با نام BT ایجاد شده است، رویارویی با دمشمنان مختلف نیز سختتر میشود. Death Stranding یکی از عناوینی است که در میان بازی های جهان باز، میتواند عجیبترین تجربه را به شما هدیه دهد.
Middle-Earth: Shadow of Mordor
دنیای سرزمین میانه یا همان Middle-earth لحظات شادی ندارد، اما برداشت بازی Middle-Earth: Shadow of Mordor از این دنیا به قدری تاریک است که میتواند شما را به یاد قصههای ترسناک دوران کودکی بیندازد. به راحتی هر چه تمامتر میتوان گفت که منحصربهفردترین مکانیک این بازی، سیستم Nemesis است. این ویژگی به گیمر اجازه میدهد تا چندین بار در مقابل رقبای مختلف قرار بگیرد. دشمنان مبارزه با شما را به خاطر میسپارند و اگر شکست بخورند، به دنبال انتقام خواهند رفت. این ویژگی باعث بهبود ارتباطگیری بازیکن با جهان بازی میشود. داستان بازی در مورد یک سرباز با نام Talion است که طی یک اتفاق بیرحمانه، خانواده خودش را از دست میدهد. از آنجا که Talion با یک روح با نام Celebrimbor ترکیب شده است، نفرین میشود تا پس از مرگ نیز زنده بماند. در بازی شاهد انتقامجویی Talion و ماجراجوییهای مختلف خواهید بود. بازی روایت خشنی دارد و میتواند در دل هواداران جان تالکین، به راحتی جای بگیرد. Middle-Earth: Shadow of Mordor در مقایسه با دیگر بازی های جهان باز، ویژگیهای قابلتوجهی دارد که ارزش تجربه آن را بالا برده است.
Prototype
Prototype از آن عناوینی است که میتواند ماجراجویی در نقش یک ابرقهرمان را ترسناک و البته جذاب جلوه دهد. بازی های جهان باز کمی وجود دارند که به خوبی این اثر بتوانند یک داستان درگیرکننده را به تصویر بکشند. این مورد به تنهایی یک دستاورد شمار میرود. داستان بازی روایتگر قصه الکس مرسر (Alex Mercer) است، یک مرد مرموز که خاطرهای از گذشتهاش ندارد و متوجه میشود که به قابلیتهای فراانسانی از جمله تغییر شکل، پرواز کردن و… مجهز شده است. او از قدرتهای خود برای مبارزه با موجودات پلید بازی استفاده میکند. خشونت سیستم مبارزات بازی، به تاثیرگذاری اتمسفر و تم دارک آن نیز کمک شایانی کرده است. جذب انسانها، سلاخی و تکه تکه کردن آنها از جمله کارهایی است که مرسر میتواند انجام دهد و لحظات سرگرمکنندهای را برای شما رقم بزند.
The Witcher 3: Wild Hunt
علیرغم دنیای فانتزی و تازهای که The Witcher 3 در خود جای داده است، حس و حال آشنایی در بازی وجود دارد که حاصل لایههای اخلاقی آن است. محتوای حاضر در این اثر در مقایسه با دیگر بازی های جهان باز، میتواند شما را ساعتهای زیادی به خود مشغول کند. با تمام اینها، The Witcher 3 با کاراکترهای خاکستری، قصههای ناراحتکننده و موجودات کابوسوارش شناخته میشود که به دنیای فانتزی این اثر، رنگ و بوی تازهای دادهاند. تصمیمات اخلاقی این بازی نه رنگ سیاه دارند و نه سفید. در این بازی با لحظات سختی روبهرو میشوید که باید در آنها تصمیماتی حیاتی و مهم بگیرید.
Shadow of the Colossus
بر خلاف دیگر بازیهای این لیست، Shadow of the Colossus موفق شده است ماهیت دارک و حقیقی داستانش را مخفی کند. تمام کاری که باید انجام دهید، مبارزه با غولهای عظیمالجثه است، بیآنکه به عواقب تصمیمات خود فکر کنید. Wander، کاراکتر اصلی داستان، باید با شانزده غول مبارزه کند تا عشق خودش را نجات دهد. او باید از انرژی دشمنان خود برای آزادسازی Dormin استفاده کند تا به آرزوی خود برسد. با این حال، Dormin تنها با تسخیر بدن Wander و فرار از زندانی که برایش ساخته شده است، جواب تمام تلاشهای شما در طول بازی را میدهد!
Pathologic
Pathologic از آن بازی های جهان باز است که با ترکیب مکانیکهای اکتشاف و المانهای ترس و بقا، توانسته است دنیای عجیب و غریب و جذابی را خلق کند. شما بازی را در نقش یک پزشک آغاز میکنید. وظیفه شما این است تا سرچشمه یک طاعون که شهری کوچک را به نابودی کشانده است، پیدا کنید. روایت تاریک این بازی باعث شده است تا تجربهای که از آن دریافت میکنید، مثل دیگر بازیها نباشد. کسانی که به دنبال کشف داستانهای تاریک و رازهای مختلف هستند، میتوانند به بهترین شکل ممکن از تجربه بازی Pathologic لذت ببرند.
کلام آخر
از بازی های جهان باز چه انتظاری دارید؟ جهانسازی تاریک یا ارائه لحظاتی سرگرمکننده؟ چه بخواهیم چه نخواهیم، بخش زیادی از بازار صنعت بازی را عناوین تاریک و جدی در اختیار دارند. فراموش نکنیم که بهترین داستانهای نوشته شده در تاریخ، همواره از جهانهایی تاریک سرچشمه گرفتهاند. شما از کدام یک از بازی های جهان باز این مقاله لذت بردهاید؟ آیا از جهانسازی تاریک این دست از بازیها استقبال میکنید؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
کدام بازیها تاریکترین جهانها را دارند؟
بازیهای Shadow of the Colossus ،Middle-Earth: Shadow of Mordor و Elden Ring جهان، داستان و شخصیتهایی به شدت تاریک دارند.
کدام بازی زیباترین و پرجزئیاتترین جهان را دارد؟
هیچ بازی بیشتر از The Witcher 3 لایق این عنوان نیست. این بازی بدون شک یکی از بهترین آثار فانتزی در تاریخ صنعت سرگرمی به حساب میآید.
کدام بازیهای جهان باز و تاریک به مرور زمان با استقبال گیمرها مواجه شدند؟
Death Stranding و Days Gone شروع خوبی نداشتند، اما رفته رفته توانستند تحسین بازیکنان را برای خود بخرند.
نظرات