بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - اصلی
اخبار سینما و انیمیشن انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

رتبه‌بندی بدترین قسمت‌های سریال «بازی تاج و تخت»

در سال‌های دهه ۲۰۱۰، سریال «بازی تاج و تخت» یکی از پدیده‌های فرهنگی بود و به احیای ژانر فانتزی تلویزیونی کمک شایانی کرد. این سریال بر اساس مجموعه کتاب‌های «ترانه یخ و آتش» اثر جورج آر. آر. مارتین ساخته شده و تماشاگران را به سرزمین وِستِروس می‌برد؛ جایی که خانواده‌های اشرافی برای به دست آوردن قدرت بیشتر علیه هم توطئه می‌کنند. در حالی که آن‌ها جنگ‌های بزرگی برای تصاحب تخت آهنین به راه انداخته‌اند، پرنسسی تبعید شده در دوردست‌ها مشغول پرورش اژدهاست و از طرفی، ارتش مردگان از شمال یخ‌زده به راه افتاده است.

«بازی تاج و تخت» به شدت به خاطر نویسندگی درخشانش مورد تحسین قرار گرفت و به راحتی توطئه‌های سیاسی، درام احساسی و اکشن خشن را با هم ترکیب می‌کرد. ولی متاسفانه، نویسندگی این سریال با گذشت زمان افت محسوسی کرد و به سایه‌ای از شکوه سابق خود تبدیل شد. واقعاً، بدترین قسمت‌های «بازی تاج و تخت» به اندازه‌ای بد هستند که می‌توانند کل اعتبار آن را زیر سوال ببرند و حتی تا به امروز، پایان فاجعه‌بار سریال در ذهن بینندگان تازه است.

۱۰. وینترفل (فصل ۸، قسمت ۱)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۱۰

با پیشروی ارتش‌های پادشاه شب (ولادیمیر فوردیک) به سمت جنوب، ملکه دنریس تارگرین (امیلیا کلارک) و جان اسنو (کیت هرینگتون) برای متوقف کردن او به اتحاد می‌پیوندند. متاسفانه، بسیاری از متحدان شمالی جان، از جمله خواهرانش سانسا (سوفی ترنر) و آریا (میسی ویلیامز)، از خدمت به تارگرین‌ها خوشحال نیستند. در همین حال، تئون گریجوی (آلفی آلن) خواهرش یارا (جما ویلین) را از دستان عمویش اورون (پیلوی اسبک) نجات داده و سر بران (جروم فلین) برای کشتن سر جیمی (نیکولای کاستر-والدو) و تیریون لنیستر (پیتر دینکلیج) استخدام می‌شود.

اپیزود «وینترفِل» نتوانست نارضایتی مخاطبان را از کیفیت سریال بهبود ببخشد؛ مخصوصا این که اولین دیالوگ آن یک شوخی مسخره توسط تیریون با لرد واریس (کانلت هیل) بود. این نوع نویسندگی بچگانه در سرتاسر قسمت جاری است: زنان استارک از دنریس متنفرند تا قبل از ظاهر شدن زامبی‌های یخی کمی درام به سریال اضافه شود و اتفاقات بعدی هم به شدت عجله‌ای است. صحنه‌ای که جان یاد می‌گیرد چگونه بر روی اژدهای سبز دنریس یا همان رگال، سوار شود نیز به نظر عجولانه می‌آید و زمانی برای بررسی رابطه بین انسان و اژدها اختصاص نیافته است. این امر اپیزود وینترفل را به ملعبه‌ای از تمرینات پیش از جنگ در بین صحنه‌های رمانتیک مصنوعی تبدیل کرده است.

۹. اژدها و گرگ (فصل ۷، قسمت ۷)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۹

در قسمت ۷ از فصل ۷، جان و دنریس زندانی خود را به درگاه ملکه سرسی لنیستر (لنا هیدی) می‌آورند، به امید اینکه او را قانع کنند تا به آن‌ها در برابر تهاجم پیش رو کمک کند. در وینترفِل، سانسا، آریا و برن (آیزاک همپستد رایت) با هم کار می‌کنند تا لرد پیتر بیلیش (آیدن گیلن)، استاد فریبکاری را شکست دهند. در جای دیگر، تئون تلاش می‌کند تا مردان باقی‌مانده خود را برای نجات یارا از اسارت بسیج کند و پادشاه شب به کمک ویسریون دیوار را تخریب می‌کند.

در قسمت «اژدها و گرگ»، لحظات خوبی وجود دارد؛ مانند تعاملات شخصیت‌ها، به ویژه گفتگوهای تیریون و سرسی که همیشه یکی از نقاط قوت «بازی تاج و تخت» بوده است. فروپاشی دیوار نیز راهی عالی برای جذب مخاطبان برای فصل بعد است. با این حال، نقص‌های این قسمت کاملاً واضحند؛ مانند رابطه سمی بین جان و دنریس و افشای اصل و نسب جان که به خاطر شباهت زیاد پرنس رایگار تارگرین (ویلف اسکولدینگ) به برادر کوچک‌ترش، ویسریس (هری لوید)، مورد انتقاد قرار گرفت. سپس مرگ بیلیش را داریم که کاملاً بی‌معنی و توخالی به نظر می‌رسد و پایان غم‌انگیزی برای یکی از هوشمندترین شخصیت‌های سریال به جا گذاشته است.

۸. پسران هارپی (فصل ۵، قسمت ۴)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۸

با آماده شدن پادشاه استانیس باراتئون (استیفن دیلان) برای حرکت به سمت شمال و مبارزه با بولتون‌ها، کشیش سرخ او، ملیساندرا (کاریس فان هاوتن)، سعی می‌کند جان را اغوا کند تا او را برای پیوستن به آن‌ها قانع سازد. در جنوب، سرسی به های اسپارو (سر جاناتان پریس) قدرت داده و به او اجازه می‌دهد که فیت میلیتنت را دوباره بسازد و در دورن، الاریای سند (ایندیرا وارما) و Sand Snakes، برای انتقام گرفتن پرنس اوبرین مارتل (پدرو پاسکال) با هم متحد می‌شوند. در میرین، نیروهای دنریس مورد حمله گروهی تروریستی به نام پسران هارپی قرار می‌گیرند که به کشته شدن شوالیه وفادار او، سر بارستین سلمی (ایان مک‌الینی)، منجر می‌شود.

اپیزود «پسران هارپی» یادآوری می‌کند که سقوط سریال از فصل ۵ آغاز می‌شود. روند داستانی سعی دارد با اختصاص زمان کافی، کارهای زیادی انجام دهد؛ داستان‌هایی مانند صعود اسپاروها و لحظه‌ای بین استانیس و دخترش شایرین (کری اینگرام) لحظات خوبی هستند، اما با معرفی Sand Snakes یا تلاش ملیساندرا برای اغوا کردن جان، فیلم‌نامه بی‌معنی می‌شود که با سرعت کند و بازی‌های ضعیف همراه است. مرگ بی‌مناسبت بارستین سلمی بزرگ‌ترین ضعف این قسمت است؛ به ویژه با توجه به اینکه شخصیت او در کتاب‌ها زنده بوده و نقش بزرگی بعد از ترک دنیریس از شهر ایفا می‌کند.

۷. هیچ‌کس (فصل ۶، قسمت ۸)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۷

بعد از اینکه وایف (فای مارسای) به آریا با چاقو حمله می‌کند، آریا در براوو توسط لیدی کرین (اسی دیویس) پیدا می‌شود، که هر کاری که می‌تواند برای بهبود وضعیت او انجام می‌دهد. متاسفانه، وایف کرین را به قتل می‌رساند و آریا در تلاش برای فرار از این قاتل آموزش دیده، به تعقیب و گریزی پرشتاب می‌پردازد. در وستروس، پادشاه تومن باراتئون (دین-چارلز چاپمن) محاکمه به وسیله مبارزه را غیرقانونی اعلام می‌کند. سندور کلاگین (روری مک‌کن) به دسته Without Banners Brotherhood برمی‌خورد و جیمی هم تلاش می‌کند تا محاصره ریورران را پایان دهد.

اپیزود «هیچ‌کس» یکی از قسمت‌های به شدت ناامیدکننده سریال است که بر اساس این منطق پیش می‌رود: «هیچ چیزی در مورد متن نپرسید، فقط از تصاویر لذت ببرید». نتیجه‌گیری داستان آریا پر از حفره‌های مختلف است؛ از جمله این که چگونه آریا با وجود اینکه به شدت زخمی است، می‌تواند وایف را شکست دهد؟ چرا جیکن هگار (توماس ولاشیها) می‌گوید که او بالاخره «هیچ‌کس» شده است و چرا آریا از طرف نویسندگان مصونیتی الهی دارد؟ در همین حال، سندور پس از یافتن آرامش، به یک قاتل خشن تبدیل شده و محاصره ریورران با مرگ ناامیدکننده دیگری پایان می‌یابد؛ این بار با بریندن تالی (کلايو راسل) مشهور به ماهی سیاه.

رتبه‌بندی فداکارترین شخصیت‌های سریال بازی تاج و تخت: از بزرگ خاندان استارک تا غلام آن‌ها

۶. آخرین استارک‌ها (فصل ۸، قسمت ۴)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۶

با شکست پادشاه شب، جان و دنریس آماده می‌شوند تا به سمت جنوب حرکت کرده و سرسی را شکست دهند و سرانجام صلح را به وستروس بیاورند. با این حال، فهمیدن اینکه جان هم وارث واقعی تخت آهنین و هم خواهرزاده دنریس است، باعث ایجاد تنش بین آن‌ها می‌شود و سانسا این راز را به تیریون می‌گوید. بدتر از آن، حافظه ضعیف دنریس منجر به حرکت او به سمت یک تله مرگبار می‌شود.

اپیزود «آخرین استارک‌ها» روی حماقت شخصیت‌ها مانور می‌دهد. این قسمت ادامه‌دهنده روند فصل ۷ است که تصمیمات احمقانه دنریس او را از برتری محروم می‌کنند. در این مورد، از دست دادن رگال و ندیمه و مشاور معتمدش، میساندی (ناتالی امانوئل) اتفاق می‌افتد که برای ایجاد این توهم است که سرسی شانسی برای شکست دادن او دارد. همراه با درام جان، به نظر می‌رسد که نویسندگان سعی دارند تا حد ممکن اتفاقات بدی برای دنریس بیفتد تا بتوانند جنون او را توجیه کنند. مرگ میساندی هم همچنان غیرقابل‌ بخشش‌ترین مرگ در «بازی تاج و تخت» باقی می‌ماند؛ در حالی که «فراموشی» دنیریس درباره ناوگان آهنین و نیروهای یورون شاید احمقانه‌ترین تصمیم سریال باشد.

۵. بی‌کُرنش، بی‌خمش، بی‌شکست (فصل ۵، قسمت ۶)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۵

پس از تحویل سانسا استارک به خاندان بولتون، پیتر بیلیش از سرسی اجازه می‌خواهد تا با استفاده از شوالیه‌های ویل به شمال حمله کند؛ بی‌خبر از اینکه رمزی بولتون (ایوان ریان) با سانسا ازدواج کرده است. در همین حال، فیت میلیتنت لوراس (فین جونز) و مارجری تایرل (ناتالی دورمر) را دستگیر می‌کنند و در دورن، جیمی و بران با Sand Snakes وارد نبرد می‌شوند. در آن سوی دریا، آریا به تمرینات خود ادامه می‌دهد، در حالی که برده‌داران تیریون و سر جوراه مورمونت (آیان گلن) را اسیر می‌کنند.

قبل از فصل ۸، قسمت «بی‌کُرنش، بی‌خمش، بی‌شکست» پایین‌ترین رتبه را در میان قسمت‌های «بازی تاج و تخت» داشت. علت این موضوع، صحنه بحث‌برانگیز حمله رمزی به سانسا است. پس از اینکه فصل ۴ نوید داد که سانسا از نقش قربانی خارج خواهد شد، دیدن اینکه درد او برای پیشرفت شخصیت تئون استفاده می‌شود، بسیار خشمگین‌کننده است. همچنین، آسیبی که به شخصیت بیلیش به خاطر تحویل دادن او در وهله اول وارد می‌شود نیز آزاردهنده است. علاوه بر سکانس سانسا، سایر خط‌های داستانی کسل‌کننده هستند، به جز دورن که به دلیل انتخاب‌های نوشتاری گیج‌کننده‌اش به طرز خنده‌داری ضعیف است.

۴. آن سوی دیوار (فصل ۷، قسمت ۶)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۴

برای گرفتن یک وایت (Wight)، جان یک گروه اکتشافی را به شمال دیوار هدایت می‌کند. در حالی که آن‌ها سرانجام موفق به گرفتن یکی از آن‌‌ها می‌شوند، توروس میر (پاول کی) توسط یک خرس قطبی زامبی به شدت مجروح می‌شود و دیگران در حالی که ارتش مردگان به آن‌ها نزدیک می‌شود، بر روی یک دریاچه یخ‌زده گیر می‌افتند. گندری (جو دمپسی) به دیوار برمی‌گردد تا پیامی به دنریس بفرستد، در حالی که در وینترفِل، تنش بین سانسا و آریا بالا می‌رود.

به جز چند لحظه همدلی قابل قبول بین اعضای گروه اکتشافی، هیچ نکته قابل تحسینی در این قسمت وجود ندارد. «آن سوی دیوار» مشکلات اواخر سریال «بازی تاج و تخت» را عیان می‌کند؛ از توانایی تله‌پورت کردن هر کاراکتر دلخواهی در سراسر وستروس تا گنجاندن هر چیزی که نویسندگان دلشان می‌خواهد. همه این‌ها، بدون توجه به تأثیری است که این اتفاقات بر داستان می‌گذارد. نکته جالب این است که قسمت بعدی نشان می‌دهد که هیچ چیز مثبتی از این اکتشاف به دست نیامده! این اقدام یک تصمیم شتاب‌زده و احمقانه توسط قهرمانان ما می‌سازد که باعث شد تا برنامه وایت واکرها جلوتر بیفتد.

۳. شب طولانی (فصل ۸، قسمت ۳)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۳

با فرا رسیدن شب در وینترفل، ارتش زنده‌ها در خارج از قلعه جمع می‌شوند تا با ارتش مردگان روبرو شوند. آن‌ها برنامه دارند از برن به عنوان طعمه استفاده کنند تا پادشاه شب را به میدان کشانده و او را با دراگون‌گلس و آتش اژدها بکشند، به این امید که با مرگ پادشاه شب، وایت واکرها و وایت‌ها نیز نابود شوند. متأسفانه، ارتش مردگان بزرگ‌تر از حد انتظار است و حتی دو اژدها نیز ممکن است برای متوقف کردن آن‌ها کافی نباشند.

قسمت «شب طولانی» به دلایل زیادی افتضاح است؛ از جمله نورپردازی وحشتناک، تاکتیک‌های نظامی بد و نتیجه توهین‌آمیز داستان وایت واکرها. از ابتدا، «بازی تاج و تخت» وایت واکرها و پادشاه شب را به عنوان بزرگ‌ترین تهدیدی که اربابان وستروس با آن روبرو خواهند شد معرفی کرده است؛ اما آن‌ها در این قسمت در وینترفل کشته می‌شوند تا همه بتوانند در طول سه قسمت بعدی بر سر یک صندلی ساخته شده از شمشیر دعوا کنند. این که آریا به جای جان یا دنریس پادشاه شب را می‌کشد، نمونه دیگری از تغییراتی است که نویسندگان به خاطر این که فکر می‌کردند «باحال» است انجام دادند، در حالی که اقدامات او پیشگویی آزور آهای را بی‌معنی کرد.

بیشتر بخوانید: بهترین شمشیرزن‌های سریال بازی تاج و تخت چه کسانی هستند؟

۲. ناقوس‌ها (فصل ۸، قسمت ۵)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۲

با مشاهده مسیری که دنریس در حال طی کردن است، واریس تلاش می‌کند تا جان را بر تخت آهنین بنشاند، اما توسط تیریون به او خیانت شده و اعدام می‌شود. تیریون همچنین به جیمی اجازه می‌دهد تا به امید فرار به همراه سرسی، وارد کینگز لندینگ شود؛ در حالی که آریا و سندور به شهر نفوذ می‌کنند تا از کسانی که به آن‌ها ظلم کرده‌اند انتقام بگیرند. وقتی حمله آغاز می‌شود، دنریس به راحتی ارتش مدافع را شکست می‌دهد؛ اما هنگامی که صدای ناقوس‌ها را می‌شنود، سوار دروگون شده و غیرنظامیان بسیاری را قتل عام می‌کند.

کاری که بازی تاج و تخت با دنریس انجام داد، یکی از بدترین نمونه‌های تخریب شخصیت در داستان‌نویسی است. ایده دچار شدن او به جنون شاید از جنبه‌هایی منطقی باشد؛ اما به قدری بد اجرا شده و مستلزم تصمیمات پیچیده و نادرست نویسندگی بوده که مخاطبان جز تماشای این صحنه با خشم و اعصاب‌خردی، کار دیگری نمی‌توانند انجام دهند. زنی که بردگان را آزاد کرده بود، اکنون در حال سوزاندن مردان، زنان و کودکان بی‌گناه است. علاوه بر دنریس، این قسمت نشان می‌دهد که جان کاملاً قادر به کنترل سربازان خود نیست، آریا می‌تواند از خیابان‌های کینگز لندینگ جان سالم به در ببرد و جیمی و یورون یک مبارزه تن به تن خودسرانه و ناخوشایند را تجربه می‌کنند.

۱. تخت آهنین (فصل ۸، قسمت ۶)

بدترین قسمت‌های سریال بازی تاج و تخت - ۱

با مرگ سرسی و ویرانی کینگز لندینگ، دنریس سرانجام تخت آهنین را تصاحب می‌کند؛ اما نقشه‌هایی برای ادامه فتوحات خود در سرزمین‌های دیگر به بهانه بهبود اوضاع برای همه مردم می‌چیند. جان با دنریس روبرو می‌شود و با درک اینکه او واقعاً از دست رفته، او را می‌کشد. بازماندگان ارتش او جان را اسیر می‌کنند و چند ماه بعد، اربابان باقی‌مانده وستروس گرد هم می‌آیند تا در مورد سرنوشت جان و پادشاه جدید تصمیم بگیرند.

پایان بد «بازی تاج و تخت» در تاریخ ثبت شده است. قسمت «تخت آهنین» میراث وحشتناک فصل هشتم را با ارائه پایانی تثبیت کرد که نارضایتی همه را به دنبال داشت. بخش عمده‌ای از زمان اپیزود به شخصیت‌هایی اختصاص دارد که از یک مکان به مکان دیگر می‌روند و دیالوگ‌های کودکانه و بی‌روح می‌گویند. بیشتر سرنوشت شخصیت‌ها نیز منطقی نیست؛ از جمله برن که هم به لرد های‌گاردن و هم ارباب سکه (Master of Coin) تبدیل می‌شود. برَن به دلیل داشتن «بهترین» داستان به عنوان پادشاه انتخاب می‌شود و شمال که استقلال خود را از هفت پادشاهی به دست می‌آورد؛ اما سایر پادشاهی‌ها مانند دورن و جزایر آهن حتی سعی نمی‌کنند که استقلال خود را پس بگیرند. «تخت آهنین» بسیار عجولانه و کند است؛ در حالی که می‌خواهد شوکه‌کننده و غیرمنتظره باشد.

به نظر شما کدام اپیزود، بدترین قسمت سریال بازی تاج و تخت محسوب می‌شود؟ نظرات خود را در این باره با ما در میان بگذارید.

منبع: Collider


گیم‌پلی ماینکرفت #۱ بازار استریت وارد می‌شود!

گیم‌پلی ماینکرفت #1 بازار استریت وارد می‌شود!

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رضا
پاسخ

اینها نظرات شخصی خودتون از نظر من که همه قسمت ها عالی بودند و کار گردانی فیلم نامه بیش از حد قوی بود بنظرم باید قسمت هارو به خوب و خوب تر تفکیک کرد و بعضی قسمت ها متوسط ولی ضعیف نه
اینکه بیننده با خشم و اعصاب خوردی سکانس آتش زدن مردم با دراگون رو دیدن رو هم قبول ندارم همه قسمت های فیلم جذاب آموزنده و دور از باور های بیننده بود این فیلم خیلی پتانسیل داره جا برای صحبت زیاد داره
حالا همه قسمت های بد رو گفتین
من قسمت مورد علاقم رو میگم
قسمتی که نایت واچ جان رو می‌کشند و دوستاش میخوان انتقام بگیرن و اون زن که حویتش کامل مشخص نیست میاد و جان رو زنده میکنه رو خیلی دوست داشتم