انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

ده شخصیت دوست‌داشتنی دیزنی که آن‌قدرها هم بد نیستند

شخصیت‌های دیزنی ویژگی‌هایی خاصی دارند که آن‌ها را منحصربه‌فرد می‌کند. خیلی از آن‌ها با شجاعت، قدرت و شوخ‌طبعی‌شان شناخته می‌شوند؛ ویژگی‌هایی که باعث می‌شود تماشایشان بارها و بارها لذت‌بخش باشد. مجموعه‌ی شخصیت‌هایی که دیزنی خلق کرده است واقعاً فراموش‌نشدنی هستند؛ از قهرمان‌های دلیر و شجاع گرفته تا یارهای بامزه‌ی کنارشان و حتی شرورهای خبیث و سرگرم‌کننده.

اما با اینکه بعضی از این شخصیت‌ها به‌خوبی طراحی شده‌اند و حضوری سرگرم‌کننده در فیلم دارند، همچنان با انتقادهای سخت و گاهی ناعادلانه مواجه شده‌اند. ولی وقتی از زاویه‌ای متفاوت به آن‌ها نگاه کنیم یا از قضاوت‌های سطحی عبور کنیم، می‌بینیم که خیلی از این شخصیت‌ها در واقع بسیار دوست‌داشتنی‌تر و جذاب‌تر از چیزی هستند که در نگاه اول به نظر می‌رسند.

۱۰. سیسو: اژدهای بامزه‌ای که شوخی‌هایش همیشه با فضای داستان جور درنمی‌آید، اما دلنشین است!

سیسو، اژدهای مهربون قصه، با شوخی‌های مدرن و سبک خاص خودش

سیسو، اژدهای مهربون قصه، با شوخی‌های مدرن و سبک خاص خودش

بسیاری از طرفداران دیزنی نظرهای متفاوتی درباره‌ی رایا و آخرین اژدها دارند. فیلم از نظر بصری تحسین‌برانگیز است و دنیایی فانتزی و گسترده دارد، اما پیام‌های متناقض، ریتم نامنظم و ناهماهنگی لحن داستان فیلم را با ضعف‌هایی روبه‌رو کرده‌اند. یکی از عناصر بحث‌برانگیز فیلم، سیسو است؛ اژدهایی که رایا با او آشنا می‌شود و از کمکش استفاده می‌کند تا دنیا را از شر دورون‌ها نجات دهد.

معرفی بهترین‌ انیمیشن‌های اقتباسی دیزنی از فولکلورها

شخصیت بامزه و شوخی‌های مدرن سیسو اغلب با فضای اسطوره‌ای و جدی دنیای کوماندرا هماهنگ نیست. با این حال، برخی از دیالوگ‌هایش واقعاً جذاب هستند. ناآگاهی‌اش از وضعیت دنیای اطرافش او را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که گاهی تماشاگران را به خنده می‌اندازد. با اینکه رایا و آخرین اژدها در بخش‌های بسیاری ضعف دارد، اما حضور شخصیت به‌یادماندنی سیسو تجربه‌ی تماشای فیلم را هیجان‌انگیزتر می‌کند.

۹. چیک هیکس شخصیت فوق‌العاده‌ای است، اگر یاد بگیریم به او بخندیم

آدم بده‌ای که باید بهش خندید، نه ازش متنفر بود

آدم بده‌ای که باید بهش خندید، نه ازش متنفر بود

چیک هیکس، شخصیت منفی اصلی فیلم ماشین‌ها، نسخه‌ی اغراق‌شده‌ای از رقیب‌های خودخواه در فیلم‌های ورزشی است. او نقطه‌ی مقابل لایتنینگ مک‌کوئین است و باید از مسیرش درس عبرت گرفت. چیک هیکس برای رسیدن به پیروزی در جام پیستون حاضر است هر کاری انجام دهد، حتی تقلب. رفتار او با مک‌کوئین، استریپ ودرز «پادشاه» و دیگر راننده‌ها وحشتناک است. همین باعث می‌شود وقتی در پایان فیلم تماشاگران او را هو می‌کنند، حتی با اینکه پیروز شده است، کاملاً قابل درک باشد.
با این حال اگر کمی با نگاه طنز به چیک هیکس نگاه کنیم، شخصیت او می‌تواند واقعاً لذت‌بخش باشد. غرور اغرارآمیزش، تلاش کودکانه‌اش برای تقلید از مک‌کوئین لحظاتی خنده‌دار و به‌یادماندنی را به‌وجود آورده‌اند. به‌علاوه صداپیشگی مایکل کیتون نیز نقش مهمی در برجسته‌ کردن جنبه‌ی طنزآمیز این شخصیت دارد. لحن طعنه‌دار و خاص او، چیک هیکس را به شخصیتی تبدیل کرده است که مخاطب به‌نوعی با او ارتباط برقرار می‌کند؛ حتی اگر در ظاهر از او خوشتان نیاید، نمی‌توانید به او نخندید!

۸. یاگو در علاءالدین یک شخصیت مکمل بسیار مهم و خنده‌دار است

طوطی غرغرو ولی باحال علاءالدین

طوطی غرغرو ولی باحال علاءالدین

یاگو، دستیار وفادار جعفر در انیمیشن علاءالدین، یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های کمدی در میان آثار دیزنی است. او با صدای بلند، شخصیت عصبی و زبان تندش، اغلب احساسات پنهان جعفر را به زبان می‌آورد؛ احساساتی که خود جعفر به دلیل ظاهر سرد و مرموزش هرگز مستقیماً بیان نمی‌کند. صدای یاگو توسط کمدین معروف گیلبرت گاتفرید اجرا شده است. صدایی خشن، گوش‌خراش و پرانرژی که ممکن است برای برخی مخاطبان تکراری یا حتی آزاردهنده باشد. با این حال، نمی‌توانیم منکر این شویم که فیلم لحظات بسیاری از طنزهای به‌یادماندنی خود را مدیون یاگو است.

شوخی‌هایش شاید به تیزی و تنوع طنز جنینی، غول چراغ جادو، نرسد؛ اما لحن اغراق‌شده‌ی دیالوگ‌هایش به شکلی جالب با رفتار جدی و ترسناک جعفر در تضاد است. در دوران رنسانس دیزنی، شخصیت‌های پرنده‌ای چون اسکاتل در پری دریایی و زازو در شیرشاه نیز حضور داشتند. اما یاگو بدون شک یکی از به‌یادماندنی‌ترین و متمایزترین آن‌هاست.

۷. آبولا در «افسون»: قربانی زخم‌های گذشته، نه یک شخصیت منفی

آبولا؛ مادربزرگی که فقط نگران خانواده‌شه

آبولا؛ مادربزرگی که فقط نگران خانواده‌شه

فیلم افسون (Encanto) مثل بسیاری از آثار جدید دیزنی، یک شرور سنتی ندارد. در عوض تمرکز فیلم بر روابط خانوادگی و درونیات شخصیت‌ها است. برخی تماشاگران آبولا، مادربزرگ خانواده مادریگال، را در جایگاه یک شخصیت منفی قرار داده‌اند. در طول داستان، آبولا در برابر تلاش میراپل برای نجات جادوی کاسیتا ایستادگی می‌کند. اما انگیزه‌های او از سر بدخواهی یا خودخواهی نیست. رفتار او ریشه در سوء‌تفاهم، نگرانی و ترسی عمیق دارد. آبولا در گذشته شاهد مرگ فجیع همسر خود بوده است و درست در همان لحظه، به طور معجزه‌آسایی به خانواده‌اش قدرت‌هایی اهدا می‌شود. از آن زمان، او خود را مسئول حفظ این معجزه و حفاظت از خانواده می‌داند.

اگرچه رفتار او با میرا‌بل گاهی ناعادلانه است و نیازهای واقعی خانواده‌اش را نادیده می‌گیرد، اما نیتش آسیب رساندن نیست، بلکه می‌خواهد از خانواده‌اش محافظت کند. اگر از دیدگاه آبولا به داستان نگاه کنیم – که در آهنگ زیبای «Dos Oruguitas» به‌خوبی نمایش داده می‌شود – متوجه می‌شویم که چه رنجی را پشت سر گذاشته است و فقط می‌خواهد خانواده‌اش امن و آرام باشند.

۶. بارلی برادری جنجال‌آفرین اما با قلبی مهربان و حمایتگر

بارلی؛ برادری پر سروصدا اما باقلبی بزرگ

بارلی؛ برادری پر سروصدا اما باقلبی بزرگ

در دنیایی فانتزی که با فناوری‌های مدرن ترکیب شده، دو برادر، بارلی و ایان، تفاوت‌های چشمگیری با یکدیگر دارند. بارلی شخصیتی برون‌گرا و ماجراجو دارد که عاشق جادو و تاریخ دنیایشان است. در حالی که ایان درون‌گرا و آرام است و تنها می‌خواهد زندگی عادی یک نوجوان را داشته باشد. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که ایان عصای جادویی‌ای را که پدرشان پیش از مرگ برای او باقی گذاشته، دریافت می‌کند. آن‌ها کشف می‌کنند که با یک طلسم می‌توانند پدر را برای یک روز به زندگی بازگردانند.

اما طلسم ناقص می‌ماند و آن‌ها راهی مأموریتی پرخطر می‌شوند تا سنگی جادویی پیدا کنند و کار را کامل کنند. در طول این سفر، بارلی کم‌کم چهره‌ای مهربان‌تر و آسیب‌پذیرتر از خود نشان می‌دهد. در صحنه‌ای بسیار تأثیرگذار، ایان درمی‌یابد که اگرچه هرگز فرصت شناخت پدرش را نداشته، اما بارلی همواره همچون یک پدر او را هدایت کرده و از او حمایت کرده است. این لحظه‌ی احساسی به‌خوبی نشان می‌دهد که چرا نباید بارلی را فقط یک شخصیت پر سروصدا بدانیم. بارلی نه تنها یک شخصیت دوست‌داشتنی، بلکه الگویی از یک برادر وفادار و الهام‌بخش است.

۵. کودا در حال عبور از دوران سختی است و نباید قضاوتش کرد

کُدا؛ توله‌خرسی گمشده که با شجاعت و امید در جست‌وجوی مادرش است

کُدا؛ توله‌خرسی گمشده که با شجاعت و امید در جست‌وجوی مادرش است

انیمیشن «خرس برادر» یکی از آثار کمتر دیده‌شده‌ی دیزنی است که با وجود داستانی عمیق، آن‌طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است. داستان درباره‌ی جوانی به نام کنای است که پس از مرگ برادرش، به یک خرس تبدیل می‌شود. در میان این تغییر بزرگ و سخت، با توله‌خرسی پرحرف به نام کودا آشنا می‌شود؛ توله‌ای پرحرف که با انرژی بیش‌ازحدش هم کنای را عصبی می‌کند و هم تماشاگر را. کودا دائم صحبت می‌کند و رفتارش بیش‌فعالانه به نظر می‌رسد. با اینکه این ویژگی‌ها برای سنی که دارد طبیعی‌اند، اما بسیاری از تماشاگران او را بیش از حد پر سر و صدا می‌دانند. اما وقتی شرایط واقعی او روشن می‌شود، برداشت ما از شخصیت او تغییر می‌کند.

در صحنه‌ای کلیدی، کودا داستان شجاعت مادرش را در مقابله با انسان‌ها تعریف می‌کند، بی‌آنکه بداند آن شکارچیان در واقع کنای و برادرانش بودند. در همین لحظه، مخاطب و کنای با هم درمی‌یابند که مادر کودا نه گم شده و نه نجات یافته، بلکه توسط خود کنای کشته شده است؛ عملی برای گرفتن انتقام برادرش سیتکا. اینجا تماشاگر، همزمان با کنای، به عمق درد کودا پی می‌برد. حالا دیگر پرحرفی‌اش آزاردهنده نیست، بلکه تلاشی است برای پنهان کردن اندوه عمیق و ترس از تنهایی.

۴. ونلوپی باید به خاطر اراده و روحیه‌اش تحسین شود

ونلوپی؛ دختری که به هیچ‌کس باج نمی‌ده

ونلوپی؛ دختری که به هیچ‌کس باج نمی‌ده

ونلوپی فون شوتز، یکی از شخصیت‌های اصلی انیمیشن «رالف خرابکار»، با صدای سارا سیلورمن جان گرفته است. بازیگری که به طنز تند و صدای خش‌دارش شهرت دارد. همین ویژگی‌ها باعث شده برخی از مخاطبان ارتباط کمتری با ونلوپی برقرار کنند، به‌ویژه اگر به شوخی‌های کودکانه یا رفتارهای غیرمعمول علاقه نداشته باشند. ونلوپی شخصیتی عجیب و غیرقابل پیش‌بینی دارد. او به‌خاطر باگ‌هایش در دنیای بازی «شکرشویی»، مورد تمسخر قرار می‌گیرد و طرد می‌شود. چیزی که باعث می‌شود رالف به او دل ببندد و تصمیم بگیرد برای رسیدن به رویایش به ونلوپی کمک کند: تبدیل شدن به یک راننده‌ی واقعی. پشتکار ونلوپی، به‌ویژه با توجه به سن کمش، بسیار قابل تحسین است. این اراده و پافشاری در هر دو قسمت فیلم حضور پررنگی دارند و بخش مهمی از هویت او را شکل می‌دهند.

او دست از تلاش نمی‌کشد، حتی وقتی دیگران او را دست‌کم می‌گیرند. با وجود تمام این ویژگی‌ها، عجیب است که هنوز نام ونلوپی در فهرست رسمی شاهزاده‌های دیزنی قرار نگرفته. در حالی که بسیاری از معیارهای این عنوان را دارد؛ از شجاعت و استقلال گرفته تا تأثیرگذاری مثبت بر تماشاگران. با این حال، طرفداران او می‌توانند از حضور خاطره‌انگیزش در صحنه‌ی معروف «رالف اینترنت را خراب می‌کند» لذت ببرند؛ جایی که در آن با دیگر شاهزاده‌های دیزنی دیدار می‌کند!

۳. ری؛ عاشقی دل‌باخته و بامزه

کرم شبتابی که یه عاشق واقعیه

کرم شبتابی که یه عاشق واقعیه

ری، کرم شبتابی که در نیمه‌ی دوم انیمیشن «شاهزاده و قورباغه» معرفی می‌شود، نقشی کلیدی در داستان دارد. او به همراه خانواده و دوستانش، تیانا و ناوین را در مسیر رسیدن به ماما اودی، جادوگر جنگلی مرموز، راهنمایی می‌کند. برخی تماشاگران ری را که لهجه‌ی جنوبی و شخصیت ساده‌دلی دارد، آزاردهنده می‌دانند؛ حتی می‌گویند مرگ ناگهانی و دردناکش به دست دکتر فسیلیه‌ی شرور آن‌ها را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد.

رتبه‌بندی غم‌انگیزترین پایان‌بندی‌های دیزنی

اما چنین دیدگاهی دور از انصاف است. ری نه‌تنها کمک بزرگی به قهرمانان داستان می‌کند، بلکه نمادی از عشق خالص و بی‌پایانی است که در فیلم جریان دارد. عشق بی‌پایانش به اِواجلین ـ اگرچه تنها یک ستاره در آسمان است ـ تصویری شاعرانه از عشق ابدی را در ذهن تماشاگران زنده می‌کند. ممکن است برخی از شوخی‌هایش چندان جالب نباشند، اما او شخصیتی ضروری در داستان است که باید تحسین شود، نه طرد.

۲. آنا؛ پرانرژی و دوست‌داشتنی، نه ساده‌لوح و تکراری

آنا؛ خواهر پرشور و مهربون السا

آنا؛ خواهر پرشور و مهربون السا

با ورود شخصیت‌های زن مدرن‌تر به دنیای دیزنی، برخی منتقدان از تکرار الگوی «دست‌وپاچلفتی بامزه» گلایه دارند. الگویی که از دهه‌ی ۲۰۱۰ محبوب شد. از راپونزل گرفته تا بسیاری از پرنسس‌ها و قهرمانان زن جدید دیزنی، همه دارای نوعی سرزندگی و رفتارهای خاص‌اند که گاهی منجر به تصمیم‌های عجولانه و ساده‌لوحانه می‌شود.  آنا در «یخ‌زده» به‌وضوح این ویژگی‌ها را دارد. در روز تاج‌گذاری خواهرش، با شور و هیجان از درهای قصر آرندل خارج می‌شود. او سال‌ها در سکوت و تنهایی قصر زندگی کرده و حالا مشتاق تجربه دنیای بیرون است.

شاید بعضی از تصمیم‌ها و رفتارهای او نابجا به نظر برسند، اما نمی‌توان انکار کرد که او شخصیتی قوی و وفادار است که عمیقاً خواهرش و سرزمینش را دوست دارد. با این‌که آنا از شخصیت‌های محبوب دیزنی است، اما حتی طرفداران وفادار «یخ‌زده» هم گاهی از او انتقاد می‌کنند. دلیل اصلی این واکنش‌ها، رفتار پرشور و پرانرژی اوست. بسیاری معتقدند دیزنی در ساخت پرنسس‌هایش به الگویی تکراری رسیده است. اما این نگاه، شخصیت آنا را نادیده می‌گیرد. آنا نه سطحی است و نه بی‌اهمیت. او با انرژی و صداقت خود، لحظات تیره‌ی داستان را روشن می‌کند. در کنار السای سرد و درون‌گرا، تعادلی دلنشین به روایت می‌بخشد. این تضاد، نقطه‌ی قوت داستان است؛ عنصری که تماشاگران نوجوان و جوان به‌خوبی با آن ارتباط برقرار می‌کنند.

۱. آریل، پر از آرزوها و اهداف، نه صرفاً عاشق یک مرد

آریل؛ پرنسسی که دنبال رویاهاشه، نه فقط عاشقی

آریل؛ پرنسسی که دنبال رویاهاشه، نه فقط عاشقی

آریل، شخصیت محبوب دیزنی، اگرچه به طور قطع مورد علاقه بسیاری است، اغلب به‌عنوان یک نوجوان بی‌فکر که تنها به دنبال محبت یک مرد است، دیده می‌شود. اما این دیدگاه بسیار سطحی است. همانطور که از ابتدا مشخص می‌شود، آریل شیفته‌ی دنیای بیرون آب و فرهنگ انسان‌هاست. بسیاری سریع به این نکته اشاره می‌کنند که آریل به‌طور عجولانه‌ای صدای خود را برای انسان شدن فدا می‌کند. اما آن‌ها فراموش می‌کنند که اورسولا او را در لحظه‌ای آسیب‌پذیر فریب داد و پس از آن‌که پدرش غار او را ویران کرد، به سراغش رفت.

بخش زیادی از داستان آریل مربوط به پیدا کردن هویت خود و یادگیری از اشتباهات است، که خود این مسئله بخش مهمی از انسان بودن است. کنجکاوی و انرژی سرشار او جزئی از شخصیت اوست و به او کمک می‌کند تا زمان خود را به عنوان یک انسان سپری کند؛ در دنیایی که برای او کاملاً جدید و گاهی ترسناک است. هرچند داستان عاشقانه‌ی او با اریک مهم است، اما بیشتر زمان او در کنار اریک به کشف و یادگیری درباره‌ی دنیای جدیدش می‌گذرد. چیزی که در ترانه “جزئی از دنیای خودم” هم بیان می‌شود. آریل هیچ‌گاه از دنبال کردن رویاهایش دست نمی‌کشد؛ ویژگی‌ای که یکی از اصلی‌ترین خصوصیات یک پرنسس دیزنی است و باید به‌عنوان نقطه‌قوتی برای او شناخته شود، نه یک ضعف.

نگاهی دوباره به شخصیت‌هایی که ناعادلانه قضاوت شدند

در فیلم‌های دیزنی، بعضی شخصیت‌ها در نگاه اول فقط نقش‌های فرعی یا حتی آزاردهنده به نظر می‌رسند. اما وقتی کمی دقیق‌تر به آن‌ها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم هرکدام‌شان دلیلی برای رفتارشان دارند؛ دلیلی که گاهی خیلی هم قابل درک است. شاید آنا زیادی پرانرژی باشد، یا کُدا پرحرف و پرسروصدا، اما پشت این ویژگی‌ها، شخصیت‌هایی پنهان شده‌اند که پر از احساس، شجاعت یا حتی زخم‌های قدیمی‌اند.

 

این ده شخصیت، با تمام تفاوت‌ها و ضعف‌هایشان، دنیای دیزنی را واقعی‌تر و دوست‌داشتنی‌تر کرده‌اند. آن‌ها یادمان می‌اندازند که نباید کسی را فقط از روی ظاهر یا رفتارهایش قضاوت کنیم. شاید اگر فرصت بدهیم و داستان‌شان را بهتر بشناسیم، از همان شخصیت‌هایی که قبلاً نادیده‌شان می‌گرفتیم، بیشتر از بقیه یاد بگیریم. دیزنی با همین شخصیت‌هاست که هنوز می‌تواند دل ما را به دست بیاورد.

منبع: CBR


سخت‌ترین بازی‌های دنیای با چشم‌های بسته؛ میزگیم با @hamid_scorpion

سخت‌ترین بازی‌های دنیای با چشم‌های بسته؛ میزگیم با @hamid_scorpion

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها