بهترین فیلمهایی که در کمال تعجب در گیشه شکست خوردند
معیار موفقیت فیلمهای سینمایی معمولا بر اساس میزان عملکرد آنها در گیشه تعیین میشود. اگر فیلمی چه مستقل یا بلاکباستر کمتر از بودجهاش در سینماها بفرشد آن اثر در باکس آفیس یا گیشه موفق نبوده است. مشکل این دیدگاه این است که آثاری مثل فایت کلاب یا رستگاری شاوشنگ هیچکدام فیلمهای پرفروشی نبودند با این حال امروزه جزو بهترین فیلمهای تاریخ سینما محسوب میشوند.
پس این زمان است که ارزش یک فیلم را در طول تاریخ ثابت میکند. در مقابل هم فیلمهایی مثل آرماگدون را داریم که زمانی گیشهها را فتح کرده بودند اما دیگر کمتر کسی اسمشان را شنیده است یا از آنها تعریف میکند. پس لزوما نباید ارزش واقعی یک فیلم را بر اساس میزان عملکردش در گیشه بسنجیم. در این مطلب فیلمهایی را معرفی میکنیم که در گیشه زمان اکران شکست خوردند اما شاهکارند یا حداقل ارزش یک بار دیدن را دارند.
۱۰. The Fabelmans (2022)

گذشته اسپیلبرگ از دیدگاه خودش
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
بودجه: ۴۰ میلیون دلار
باکس آفیس: ۴۵ میلیون دلار
فروش فیلمهای استیون اسپیلبرگ در مجموع به ۱۰ میلیارد دلار میرسد. بنابراین به اسپیلبرگ پدرخوانده فیلمهای بلاک باستری نیز میگویند. آثاری که از نظر هنری و بصری کیفیت بالایی دارند. اسپیلبرگ جزو اولین کارگردانهایی محسوب میشود که شکاف بین منتقدها و مردم را کمتر کرد و توانست آثاری بسازد که هر دو گروه از آنها تعریف میکردند.
برای مثال E.T، پارک ژوراسیک و Jaws زمانی پرفروشترین فیلمهای تاریخ خود بودند. خانواده فیبلمن به جاهطلبی Ready Player One یا فیلمهای مشهورش نیست ولی با چنین بودجه کمی شکست خورد که برای اسپیلبرگ عجیب است. به هر حال خانواده فیبلمن فیلم قابلتامل و جذابی است علاوه بر این شخصیترین فیلم اسپیلبرگ محسوب میشود. چون رویدادهای آن بر اساس دوران کودکی و نوجوانی اسپیلبرگ ساخته شده است، فقط اسم شخصیتها تغییر یافته است. اگر به شخصیت اسپیلبرگ و فیلمهای او علاقه دارید خانواده فیبلمن را از دست ندهید.
۹. Babylon (2022)

گمشده در هالیوود دهه ۲۰
کارگردان: دیمن شیزل
بودجه: ۸۰ میلیون دلار
میزان فروش: ۵۶.۲ میلیون دلار
Babylon در اواخر دهه ۲۰ و اوایل ۳۰ میلادی اتفاق میافتد زمانی که فیلمهای صامت جای خود را به فیلمهای ناطق دادند و عصر جدیدی در سینما آغاز شد. خیلی از ستارههای صامت نتوانستند با سازوکار فیلمهای ناطق کنار بیایند. به همین خاطر از صحنه سینما حذف شدند در مقابل نیز فرصتی طلایی برای ستارههای نوظهور و بااستعداد سینمای ناطق فراهم شد.
شخصیتهای اصلی Babylon هیچکدام آدمهای جالب و بامرامی نیستند؛ شخصیتهایی که برای شهرت حاضرند اصول اخلاقی خود را نیز قربانی کنند. فیلم پر از سکانسهای زننده و چندشآور است که امکان دارد حالتان را بگیرد. دقیقا به خاطر همین ویژگیها Babylon نتوانست در گیشه عملکرد چشمگیری داشته باشد. دیمن شیزل از سیستم بیرحم هالیوود انتقاد میکند؛ سیستمی که نه به بازیگرهای کارکشته رحم میکند و نه به کسانی که برای مشهورشدن حاضرند دست به هر کاری بزنند.
۸. ترور جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل

ماجرای ترور یکی از محبوبترین و بیرحمترین هفتتیرکشهای غرب وحشی
کارگردان: اندرو دومینیک
بودجه: ۳۰ میلیون دلار
فروش: ۱۵.۳ میلیون دلار
ترور جسی جیمز مارکتینگ بدی داشت برادران وارنر فیلم را اثری اکشن وسترن با هنرنمایی برد پیت در نقش جسی جیمز معرفی کرده بود که در آن با ریولور دشمنان را قلع و قمع میکرد. در صورتی که ترور جسی جیمز ریتم کند و مستندگونهای دارد که به آخرین روزهای عمر جسی جیمز هفتتیرکش محبوب و قانونشکن افسانهای غرب وحشی میپردازد. اگر امروز هم با چنین دیدگاهی جسی جیمز را تماشا کنید باز هم ناامید خواهید شد.
برد پیت به عنوان نقش اصلی قید شده است اما داستان بیشتر حول محور رابرت فورد (کیسی افلک) میچرخد؛ این که چرا رابرت تصمیم میگیرد به قهرمان زندگی خود از پشت خنجر بزند و به فرد بزدل و منفوری در تاریخ تبدیل شود؛ زیرا زمانی رابرت جسی را میپرستید و میخواست مانند او رفتار کند. نشستن پای ترور جسی جیمز به خاطر روایت کند و زمان طولانیاش کار راحتی نیست، با این حال به طرفداران وسترن تجربهای متفاوت و به یاد ماندنی ارائه میدهد طوری که در پایان با نقاط ضعف فیلم نیز کنار میآیید.
۷. The Iron Giant (1999)

از جواهرات پنهان دهه ۹۰ میلادی
کارگردان: بِرَد بِرد
بودجه: ۴۸ تا ۵۰ میلیون دلار
میزان فروش فیلم: ۲۳.۳ میلیون دلار
غول آهنی از بهترین انیمیشنهای تاریخ سینماست اما همان طور که میبینید زمان اکران عملکرد چشمگیری به همراه نداشته است. برخی علت شکست غول آهنی را همزمانشدن تاریخ اکرانش با فیلمهایی مثل کارآگاه گجت، تارزان و جنگ ستارگان میدانند هر چند استودیو وارنر هم زمان زیادی برای مارکتینگ غول آهنی اختصاص نداد. اکثر فیلمهای خوب صرفا به خاطر مارکتینگ اشتباه و نسنجیده شکست میخورند؛ در واقع ناشران تصور غلطی از فیلم ایجاد میکنند یا اصلا روی آن مانور نمیدهند که به نفع هیچکس نیست.
غول آهنی در دهه ۵۰ زمان جنگ سرد رخ میدهد. روباتی بیگانه از فضا به زمین سقوط میکند، سپس هوگارت پسربچهای جسور او را پیدا میکند و با او دوست میشود. از طرفی دولت آمریکا مامور مانسلی را برای جمعآوری اطلاعات به منطقه اعزام میکند.
از نظر هوگارت غول آهنی روباتی ساده و مهربان است پس سعی میکند سرپناهی برای او بسازد. در مقابل دولتمردان چنین دیدگاهی ندارد از نظر آنها غول آهنی سلاحی کشنده و بالقوه در برابر شوروی است. The Iron Giant به دلیل پرداختن به مفاهیم عمیق فلسفی مانند مرگ، سرنوشت، توهم و پارانویا انیمیشن به یاد ماندنی و شاهکاری است.
۶. Children of Men (2006)

تلاش برای جلوگیری از انقراض نسل بشر
کارگردان: آلفونسو کوارون
بودجه: ۷۶ میلیون دلار
باکس آفیس: ۷۰.۵ میلیون دلار
استودیو یونیورسال فرزندان آدم را اثری اکشن تریلر همراه با تعقیبوگریزهای فراوان معرفی کرده بود که اصلا ایده درستی از فیلم ارائه نمیداد. برای همین بازخورد خوبی از مردم دریافت نکرد ولی امروز اثری کالت بین دوستداران علمی – تخیلی است.
سال ۲۰۲۷ خطر انقراض نسل بشر را تهدید میکند؛ زیرا انسان توانایی تولیدمثل و باروری را از دست داده است تا این که یک زن آفریقایی باردار میشود. تئو فارون (کلایو اوون) فعال اجتماعی سابق تصمیم میگیرد او را به پناهگاهی امن منتقل کند که در این راه جناحهای سیاسی مختلف به دنبال آنها میافتند. از نظر لحن و روایت فیلمی پر از تعلیق و کشش است که در خود فضای دارک و آخرالزمانی به همراه دارد. جالب است بدانید نیل دراکمن برای خلق The Last Of Us از داستان Children of Men الهام گرفته است. پس جواهری گرانبها و مخفی در میان آثار آخرالزمانی محسوب میشود.
۵. Mulholland Drive (2001)

هویت واقعی لارا هرینگ چیست؟
کارگردان: دیوید لینچ
بودجه: ۱۵میلیون دلار
باکس آفیس: ۲۰.۱ میلیون دلار
دیوید لینچ در حرفهاش هیچ گاه فیلم عامهپسندی نساخته است. بیشتر هم منتقدان آثار او را تحسین میکنند. جاده مالهالند جزو مهمترین اثرهای دیوید لینچ به شمار میآید که اندازه بزرگراه گمشده پیچیده و سورئال است و در ژانر تریلر روانشناختی قرار میگیرد. فیلم روایت پیوستهای ندارد برای همین خیلی طبیعی است که برای بار اول داستانش را درک نکنید.
ریتا (لارا هرینگ) بعد از تصادف در جاده مالهالند حافظهاش را از دست میدهد. پس از آن با دوستش بتی (نایومی واتز) میخواهد هویت و حافظه از دست رفتهاش را باز یابد. در این جستجو سری به هالیوود دهه ۲۰۰۰ نیز میاندازیم و رویه تاریک آن را بررسی میکنیم. کلا آثار دیوید لینچ مخاطبان خاص خود را دارد. اگر از آثار پیچیده، مریض و در عین حال هنری لذت میبرید جاده مالهالند به شما پیشنهاد میشود.
۴. Blade Runner 2049 (2017)

در جستجوی معنای انسان بودن
کارگردان: دنیس ویلنوو
بودجه فیلم: ۱۵۰ تا ۱۸۵ میلیون دلار
میزان فروش: ۲۷۶.۶ میلیون دلار
قسمت اول بلید رانر (۱۹۸۲) با بودجه ۴۱.۸ میلیون دلاری فقط ۳۰ میلیون دلار فروش کرد. اثری که جزو آثار شاخص ژانر سایبرپانک محسوب میشود و نقش زیادی بر محبوبیت آن ایفا کرد. فیلمبرداری و جلوههای ویژه قسمت اول زمان خود عالی بودند در حدی که کریستوفر نولان از آن به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای علمی – تخیلی سینما یاد میکند. بلید رانر ۲۰۴۹ فروش بدی نسبت به آثار ذکرشده تجربه نکرد با این وجود نتوانست بودجه تبلیغات فیلم را برآورده کند.
بلید رانر ۲۰۴۹ چند پله داستان، فضاسازی، شخصیتپردازی و جلوههای ویژه را نسبت به قسمت اول ارتقا داد. اگر بلید رانر ۲۰۴۹ را الان تماشا کنید درونمایهها و المانهای بلید رانر به خصوص تعامل و ارتباط با هوش مصنوعی را بهتر درک خواهید کرد. در کل هیچکدام از قسمتهای بلید رانر پرفروش و ترند نبودند ولی به آثار کالت و باارزشی تبدیل شدند.
۳. Citizen Kane (1941)
کارگردان: اورسون ولز
بودجه: ۸۳۹ هزار دلار
میزان فروش: ۱.۶ میلیون دلار
علت شکست همشهری کین در نوع خود منحصربهفرد است آن زمان مارکتینگ زمین تا آسمان با امروز فرق داشت در واقع تبلیغات بیشتر از راه مطبوعات جلو میرفت. منتقدین ابتدا همشهری کین را تحسین کرده بودند اما ویلیام رندولف هرست از افراد بانفوذ مطبوعات شخصیت اصلی فیلم را نپسندیده بود؛ زیرا داستان شخصیت کین (اورسون ولز) شباهت عجیبی به او داشت. بنابراین تصور میکرد اورسون ولز از قصد به او توهین کرده است پس تا جای ممکن در روزنامهها و نشریات به همشری کین حمله کرد.
همشهری کین جزو اولین فیلمهاییست که داستانش را یک راوی غیرقابل اعتماد تعریف میکند همچنین تکنیک فیلمبرداری با فوکوس عمیق را نیز ابداع کرد. آکیرا کوروساوا المان راوی غیرقابل اعتماد و ساختار غیرخطی راشامون را از همشهری کین الهام گرفته است. پس تاثیرش بر سینما را به هیچ وجه نمیتوان انکار کرد فقط به خاطر یک سری عقدهها و سوءتفاهمها در گیشه ناکام ماند.
۲. The Shawshank Redemption (1994)

بهترین فیلم تاریخ سینما از نظر کاربران IMDB
کارگردان: فرانک دارابونت
بودجه: ۲۵ میلیون دلار
باکس آفیس: ۱۶ میلیون دلار
رستگاری شاوشنک با نمره ۹.۳ در رتبه اول ۲۵۰ تا فیلم برتر تاریخ IMDB قرار دارد. از نظر مردم نیز بهترین فیلم انگیزشی تاریخ است. زمان اکران با شاهکارهایی مثل پالپ فیکشن و فارست گامپ افتاده بود برای همین خیلی دیده نشد در واقع وقتی که برای نمایش خانگی عرضه شد توانست توجهات بیشتری نسبت به زمان اکران به خود جلب کند و به مرور رتبه اول IMDB را تصاحب کرد.
هنوز هم عجیب است که چرا چنین اثر فوقالعادهای در گیشه شکست خورده است! در حالی که کمتر کسی را میشناسید که از فیلم متنفر باشد. عملکرد رستگاری شاوشنک ثابت میکند که نباید ارزش هنری یک اثر را با میزان فروشش در سینما بسنجیم. واقعا اگر چند بار هم آن را تماشا کنید باز هم شما را میخکوب خواهد کرد.
۱. It’s a Wonderful Life (1946)

یک اثر شاد و کریسمسی
کارگردان: فرانک کاپرا
بودجه: ۳.۱۸ میلیون دلار
باکس آفیس: ۳.۳ میلیون دلار
فرشتهای به زمین میآید تا به کارمندی افسرده نشان دهد زندگی هنوز در کنار بیرحم بودن قشنگ و شگفتانگیز است. از آثار نمادین کریسمس که کلاسیکبازها احتمالا با آن آشنایی دارند. ۳.۱۸ میلیون دلار شاید الان بودجه پایینی به نظر برسد ولی در دهه ۴۰ اندازه ۶۰ میلیون دلار ارزش داشت. پس با این حساب و کتاب فیلم پر هزینهای به شمار میرود. با این حال نه تنها شکست تجاری بزرگی بود بلکه به دوران اوج فرانک کاپرا کارگردان مطرح عصر طلایی هالیوود خاتمه داد.
چه زندگی شگفتانگیزی به خاطر مسائل کپیرایت تا ۱۹۷۴ حق پخش در تلویزیون را دریافت نکرد، بعد از آن تا دهه ۸۰ همیشه در روزهای پایانی سال در تلویزیون پخش میشد و به مرور طرفداران بیشتری پیدا کرد. علاوه بر این فرانک کاپرا چه زندگی شگفتانگیزیه را بهترین فیلم خود میداند.
تاریخ سینما پر از فیلمهاییست که زمان خود بازخورد خوبی نگرفتند فیلمهایی که شانسشان حتی از آثار نام بردهشده هم کمتر بودند با این حال به آثاری کالت تبدیل شدند. زیرا هر کسی با آنها ارتباط برقرار نمیکند. غیر از این موارد شما چه فیلم کلاسیک و کالتی میشناسید که در گذشته توجهات زیادی به خود جلب نکرد؟
منبع: collider
سوالات متداول
چرا بعضی از فیلمها با وجود این که ارزش دیدن دارند زمان اکران شانس زیادی ندارند؟ مسائل زیادی از جمله مارکتینگ بد میتواند عملکرد فیلمها در باکس آفیس را تحت تاثیر قرار دهد.
چند مورد از این آثار نام ببرید؟ بلید رانر ۲۰۴۹، غول آهنی، رستگاری شاوشنک و همشهری کین هیچ کدام در گیشه موفق نبودند.
رازهای یوتوب فارسی؛ میزگیم با سکشات – قسمت اول
نظرات