آماندا دی سانتا که قبلاً با نام آماندا تاونلی شناخته میشد، یکی از شخصیتهای اصلی بازی GTA V و همسر مایکل دی سانتا است. او سابقاً رقاصهای بود که در دهه ۱۹۹۰ با مایکل آشنا شد و بعداً با او ازدواج کرد. آماندا زنی مادیگرا و خودخواه است که به خریدهای تجملی و جراحیهای زیبایی علاقه دارد و اغلب پول مایکل را بیرویه خرج میکند. رابطه او با مایکل پر از تنش و خیانت است، بهویژه پس از اینکه مایکل را در حال خیانت میبیند. او مدتی از مایکل جدا میشود و با مربی یوگای خودش زندگی میکند، اما در نهایت پس از جلسات مشاوره، سعی میکند زندگی خانوادگی خود را ترمیم کند.
صداپیشگی شخصیت آماندا دی سانتا در بازی GTA 5 را ویکی ون تاسل بر عهده دارد.
نگاهی به گذشته شخصیت آماندا دی سانتا
در اوایل دهه ۱۹۹۰، آماندا بهعنوان یک رقاصه در کنار خواهرانش در یک کلوپ شبانه کار میکرد که متعلق به مادرش بود. در این زمان، او با یک سارق بانک به نام مایکل تاونلی و شریکش، ترور فیلیپس آشنا شد. آماندا در ابتدا به شخص دیگری که همراه آنها بود علاقه نشان داد، اما در نهایت با مایکل وارد رابطه شد. مایکل هزینه جراحی پروتز سینه او را پرداخت کرد و در نهایت، آنها با هم ازدواج کردند و صاحب دو فرزند به نامهای جیمی و تریسی شدند. این خانواده برای مدتی در یک کانکس در منطقه غرب میانه آمریکا زندگی میکردند.
همزمان با ادامه فعالیتهای مجرمانه مایکل، او بهتدریج نگران امنیت خانوادهاش شد. در سال ۲۰۰۴، مایکل با یک مأمور فاسد FIB به نام دیو نورتون معاملهای مخفیانه انجام داد تا در ازای لو دادن همدستانش در جریان یک سرقت از انبار نگهداری پول نقد در لودندورف، مرگ خودش را جعل کند و آزادانه به زندگی ادامه دهد. در مقابل، نورتون هم به دلیل دستگیری یک سارق بانک معروف، شهرت زیادی به دست آورد. مایکل نقشه خود را به آماندا گفت که در ابتدا به موفق بودن آن شک داشت، اما مایکل او را مطمئن کرد که این کار برای محافظت از اوست. تردیدهای آماندا درست از آب درآمد، چون که یکی از همدستان مایکل به نام برد اسنایدر در این سرقت کشته شد و ترور از صحنه فرار کرد. با این حال، مایکل و خانوادهاش در نهایت تصور کردند که ترور مرده است. آماندا در مراسم بهاصطلاح تشییع جنازه مایکل شرکت کرد و بعد از آن به همراه خانوادهاش به لس سانتوس نقل مکان کردند.
در طول زندگی جدیدشان رابطه آماندا با مایکل و بچهها بدتر شد، چرا که او سبک زندگی تریسی و جیمی را تأیید نمیکرد و بهطور مداوم با مایکل درگیر میشد، اما او را تحمل میکرد. مایکل بیشتر وقت خود را به نوشیدن الکل و در حالتی افسرده و عصبانی میگذراند و این امر باعث شد که آماندا مجبور شود بچهها را بدون دخالت مایکل بزرگ کند. البته او از پول مایکل برای خرید لباسهای گرانقیمت، جواهرات و عملهای جراحی پلاستیک استفاده میکرد. آماندا تا زمانی که مایکل را در حال رابطه با یک رقاصه دید، به او وفادار ماند، اما بعد از آن با مردان مختلفی به مایکل خیانت کرد. ازدواج آنها در نهایت به یک رابطه باز و غیررسمی تبدیل شد که هر کدامشان از دیگری انتظار داشت کاری به رابطههای طرف مقابل نداشته باشد. همچنین آنها قرار گذاشتند از پول یکدیگر استفاده نکند و رابطهها در خانه انجام نشود.
در تابستان سال ۲۰۱۲، آماندا خانهشان را بدون اطلاع مایکل به تولیدکنندگان فیلمهای مستهجن اجاره داد.
آماندا دی سانتا و روابط نابسامان خانوادگی
یک روز وقتی فرانکلین کلینتون به خانه مایکل نفوذ میکند تا ماشین جیمی را بازپس گیرد، آماندا را در آشپزخانه با مربی تنیسش، کایل چاویس، میبیند که بهطور اغواگرانه به آماندا نشان میدهد چگونه به درستی از راکت تنیس استفاده کند.
چند روز بعد، وقتی مایکل، آماندا و کایل را در حال رابطه در تخت خودش میبیند، کایل وحشتزده از پنجره بیرون میپرد تا فرار کند. مایکل به تعقیب او میرود، اما آماندا سعی میکند او را متوقف کند. مایکل با کمک فرانکلین مربی تنیس را دنبال میکنند.
آنها کایل را تا خانهاش تعقیب میکنند و سپس آنجا را به کلی از بین میبرند. مایکل بعد از این رویداد با آماندا تماس میگیرد و او از مایکل میپرسد آیا کایل مرده است یا نه؟ مایکل جواب میدهد: «نه، اما شاید من بهزودی بمیرم»؛ مایکل در این لحظه به کارتل مکزیکی اشاره میکند که به دلیل خراب کردن خانهای که در واقع متعلق به آنها بوده، قصد کشتنش را دارند، مگر اینکه پول تعمیر خانه را پرداخت کند. آماندا نگران است که چرا کایل جواب تلفنش را نمیدهد. مایکل میگوید که او احتمالاً از شهر فرار کرده است. در ادامه داستان، آماندا با یک مربی یوگای دیگر به نام فابین لاروش آشنا میشود که این موضوع خشم بیشتر مایکل را به دنبال دارد.
ترک کردن مایکل
مایکل و آماندا درباره سیگار کشیدن مایکل در خانه و همچنین بازگشت ترور بحث میکنند تا اینکه فابین، مربی یوگا، دوباره میرسد و هر دوی آنها را به یک جلسه یوگا برای آرامش دعوت میکند. مایکل با اکراه موافقت میکند و این باعث خشم آماندا میشود. جلسه خوب پیش میرود تا اینکه فابین سعی میکند در یک حرکت یوگا، آماندا را از پشت بلند کند. مایکل عصبانی میشود و به سمت او حمله میکند، اما فابین جاخالی میدهد و مایکل به داخل استخر میافتد. آماندا که از رفتار مایکل به ستوه آمده است، با عصبانیت اعلام میکند که او را ترک خواهد کرد و هرگز بازنخواهد گشت. او نامهای برای مایکل میگذارد و میگوید که همراه با جیمی و تریسی تصمیم گرفتهاند به خاطر رفتارهای اخیر مایکل با فابین زندگی کنند. آماندا همچنین تهدید به اقدام قانونی میکند که این موضوع باعث میشود مایکل کاملاً از هم بپاشد.
خانوادهای که دوباره به هم پیوستند
پس از چند هفته، جیمی سرانجام برای دیدن مایکل به خانه میآید. او میگوید که آماندا دیگر از بودن با فابین راضی نیست و در یک کافه همراه اوست. آنها به کافه میروند. وقتی مایکل و جیمی به آنجا میرسند، فابین هر دوی آنها را مسخره میکند و آماندا از مایکل میخواهد که او را بزند. مایکل هم با یک لپتاپ که روی میز بود این کار را میکند. سپس آماندا به مایکل میگوید که خودش، جیمی و تریسی را به جلسه درمانی دکتر فریدلندر ببرد. طی جلسه، مایکل و آماندا با هم بحث و مشاجره میکنند، اما در نهایت هر دو از اینکه توانستند خشم نهفته درونشان را تخلیه کنند، راضی هستند. آنها به هم قول میدهند که برای خوشحال کردن یکدیگر تلاش کنند و دیگر به هم خیانت نکنند. سپس آماندا و بچهها به خانه بازمیگردند.
منبع: GTA Fandom
دختر و پسرهای گیمر چطوری دیت میرن؟ میزگیم با @WeebHead
لفقلفغلب
ماشین