اگر فقط به تماشای فیلمهای هری پاتر پرداخته باشید گمان میکنید که او با شکست ولدمورت در یادگاران مرگ ۲ نیروهای تاریکی را از بین برد. منتها موضوع این است که تهدید نیروی تاریکی با ولدمورت تمام نشد و پس از اتفاقات فیلم آخر نیز ادامه پیدا کرد.
هری پاتر قهرمان بیچون و چرای دنیای جادوگری جی. کی. رولینگ است و تقریبا تمام محور داستان براساس او میچرخد. منتها تا به حال فکر کردهاید که او پس از کشتن لرد ولدمورت دقیقا چه چیزی را تغییر داد؟ حقیقت موضوع این است که نیروهای تاریکی موجود در دنیای جادوگری ریشههای عمیقی دارند که با از بین رفتن یک ویلن بزرگ از میان نخواهند رفت. حتی خود هری هم به این موضوع اعتراف کرده و پس از اتمام نبرد هاگوارتز میگوید که تاریکی هنوز دنیای جادوگری را تهدید میکند.
در جمله پایانی Deathly Hollows ما توصیف جالبی در مورد شرایط هری پاتر پس از اتمام نبرد هاگوارتز میشنویم. این جمله میگوید که هری پس از اتمام جنگ به برج گریفندور میرود و منتظر میماند که کریچر (Kreacher) برای او یک ساندویچ بیاورد. کریچر که یک الف خانگی محسوب میشود عملا برده شخصی هری است. در دنیای جادوگری جادوگرها میتوانند بدون هیچگونه زحمتی کارهای شخصی خود را با استفاده از جادو انجام دهند. اما با این حال آنها ترجیح میدهند الفهای خانگی را به عنوان کلفت به خدمت بگیرند و کارهای سخت خانه را به این نژاد بخت برگشته بسپرند.
در دنیای هری پاتر سلسله مراتب قدرت صرفا بر اثر عملگرایی تعریف نمیشود. به گونهای که اگر فردی در جادوگری مهارت بالایی داشته باشد تضمینی نیست که در جامعه هم مقام بالایی به دست آورد؛ چرا که نژاد و خون اصیل و خالص معیارهایی سنجش اصلی هستند. لرد ولدمورت کارهای وحشیانه و اهریمنی خود را با استفاده از هدفش که قدرت طلبی و بالا بردن مقام جادوگران بود توجیه میکرد. در دستی دیگر هری تمام دوران جوانی خود را وقف تمرین و قوی شدن کرد تا بتواند در مقابل این فلسفه بیرحم و ناعادلانه ایستادگی کند.
اما اوضاع زمانی جالب میشود که هری پاتر درست چندین ساعت پس از شکست ولدمورت دقیقا براساس ایدئولوژی دشمن همیشگی دنیای جادوگری عمل میکند؛ آن هم فقط برای اینکه یک ساندویچ بخورد. در واقع هری تنها برای اینکه از یک خانواده اصیل آمده بود و پدر و مادر جادوگر داشت بدون هیچ زحمتی مقام بیشتری از کریچر داشت. البته این موضوع فقط در مورد هری نیست و تقریبا تکتک دانشآموزان هاگوارتز با توجه به قوانین و سلسله مراتب مقام بالاتری از الفهای خانگی و یک سری نژاد دیگر دارند. صبر کنید، آیا این همان ایدئولوژی اصلی ولدمورت نبود؟ اینکه نژاد جادوگران باید از تمامی گروههای دیگر بالاتر قرار گیرد؟
البته قضیه را میتوان از یک نظر دیگر هم بررسی کرد. هری در حین نبرد هاگوارتز تنها ۱۷ سال داشت و شاید به خاطر خستگی منتظر بود تا کریچر برایش ساندویچ بیاورد. شاید او در آن لحظه خاص چنین ذهنیتی داشت و در کل الفهای خانگی را موجوداتی پست نمیدانست. ولی هیچ مدرکی وجود ندارد که این ادعا را رد کند. شاید در دنیای جادوگری هم خیر یا شر مطلقی وجود ندارد و مانند دنیای واقعی همه نسبی به قضیه نگاه میکنند.
اما این پایان بحث ما نیست. در پایان مجموعه همه فکر میکردند که با کشته شدن ولدمورت قضیه تمام شده و دنیای جادوگری به صلح رسیده است. منتها اگر دقت بیشتری به خرج دهید متوجه میشوید که ولدمورت تنها یک شخصیت کاریزماتیک و ترسناک بود که در برههای محدود به عنوان نماینده تاریکی ظهورکرد. اما آن قدرت ترسناک و بیمار گونهای که تام ریدل (اسم اصلی ولدمورت) را وسوسه میکرد ریشههایی به شدت عمیق دارد و با سقوط یک ویلن از میان نمیرود.
در سال ۹۹۰ سالازار اسلایدرین تصمیم گرفت هاگوارتز را از افرادی که خون اصیل ندارند تهی کند و همه آنها را به بیرون بیندازد. منتها در سال ۱۹۹۰ (هزار سال بعد) و وقتی که هری پاتر وارد داستان شد جامعه جادوگری هنوز الفهای خانگی به عنوان برده استفاده میکرد، به گوبلینها اجازه استفاده از چوب دستی را نمیداد، سانتورها (Centaurs) را محدود میکرد و گرگینهها را به کلی از کار بیکار کرد. اینها دقیقا معنی نژاد پرستی هستند که هری پاتر قصد داشت در مقابل آن ایستادگی کند.
در چشمه برادران جادویی (The Fountain of Magical Brethren) که در وزارت جادو قرار دارد ما یک تصویر جالب میبینیم. یک سانتور، گوبلین و الف خانگی به شکل تحسین برانگیزی به دو جادوگر خیر شدهاند (به گونهای که انگار به ارباب خود نگاه میکنند). در واقع بیعدالتی و نژاد پرستی آنقدر در دنیای جادوگری ادامه پیدا کرد که خود این موجودات نیز آن را پذیرفتهاند. به قول معروف هنگامی که بیعدالتی به قانون تبدیل شود، گسترش آن صرفا یک وظیفه خواهد بود.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Business Insider
بهترین دیالسیهای تاریخ با امید لنون و شایان
یادش بخیر. بچگی مون با هریپاتر ساخته شد
من تو بچگیم ندیدمش،الان ۴۶سالمه و با دخترام میبینمش….
و من که ۵۸ سالمه و تازه دارم کتاباش رو میخونم
اگه متن تموم یاد اوری کنم هری پاتر خواست آزادش کنه ولی خوده کریچر هیچ زندگی ای نداشت بعده ازاد شدن و خودش قبول نکرد
لازمه یادآوری کنم که افرادی مثل هرماینی و حتی خود هری، کارهایی برای برابری توی جامعه جادو انجام دادن. مثلا اگر یادتون باشه توی کتاب هری پاتر، یکی از سانتور ها شده بود معلم پیشگویی در هاگوارتز.
واقعا مقاله چرتی بود، الان مثلا ما انسان ها خودمون رو بالاتر از حیوانات نمیدونیم
هری هیچ وقت به هیچ موجودی ظلم نکرد و یادمون نره دابی رو هری از دست مالفوی ها نجات داد و در آخر به خاطر هری جونش رو فدا کرد
ضمن اینکه هرماینی هم خیلی برای آزادیشون تلاش کرد
کتاب هری پاتر کلی درس زندگی داخلش هست
الان فقط چون هری از کریر ساندویچ خواست دوباره تاریکی رو احیا کرد ؟ مقاله ی چرتی بود من کل کتاب هارو صد بار خوندم و فیلم هارو دیدم و به عنوان ی پاترهد واقعی میگم مقاله تون واقعا مضخرف بود
سلام. شاید مقاله زیادهروی کرده باشه . ولی این عدالت و روشنایی در خد معمولی و پستش بود که بوجود آورد . درسته که اگر با فرعون هم صحبت و مصاحبه بشه از نکاه خودش جوری توضیح میده که نجات دهنده مردم به نظر میاد … در واقع چیزی که این مقاله و مقالههای دیگر از اون غافل هستند . نگاه فرابُعدی به انسان هست نگاهی که در واقعیت تاریخ پیامبران و امامان زیادی ازطرف پروردگار مأمور رسالت اون شدن تا به انسانها آموزش و نشان بدهند . ولی حس راحت طلبی یا همان هوس باعث شد که همیشه تاریخ مردم به اقلیت و کمترین حس راحتی و قدرت راضی باشن و برای بالاتر از آن تلاشی نکنند …. در واقع عدالت و روشنی اصلی آن بود که هریپاتر با آزاد کردن نوکرش شرایط زندگی تنهایی و یا با همنوعش رو براش فراهم میکرد . و بنا به نیازشان از هم زندگی با تعامل رو ایحاد میکردند …. اگر منظور این متن رو فهمیدید لایک دارید🥴
چرت ترین مقاله ای بود که خوندم…
قبل از اینکه مقاله های چرت و پرت خارجی رو کپی کنید اول یکم در اون زمینه تحقیق کنید
یادگاران مرگ سه تا بودن ، هر سه باید نابود میشد تا ولدمورت بمیره هری پاتر فقط ۲ تارو نابود کرد من فکر میکنم ولدمورت هنوز زنده هست.
شنل دست هری پاترِ.و به بچه هاش میرسه.
ربطی به یادگاران مرگ نداره. به جان پیچ ها ربط داشت
یادگاران مرگ ربطی به ولدمورت نداره اونا قدرت جادو بودن اون جان پیچها بودن که نابود شدن دفتر خاطرات گردن بند و اون مار که اسمش ناگینی بود
هیچ ربطی نداره فقط یکی از یادگار ها جان پیچ شده بود که دامبلدور نابودش کرد اصن یادگار ها ربطی به ولدمورت نداره چوبدستی هم خود هری خرابش کرد اگه دقت کرده باشین هم سنگ زندگی هم توی جنگل انداخت پس فقط یکی میمونه که اونم مال هریه
موافقم، سیاهی هرگز نمیمیرد
حتی خود هری هم ساید تاریک فوقالعاده خطرناکی داره و حتی دامبلدور و جادوگران متبحر زمانه از خوی هری و احتمال ایستادن اون در بخش تاریک تاریخ وحشت داشتند.
بماند که اگر نمایشنامه ی فرزند نفرین شده رو مطالعه کرده باشید متوجه خواهید شد که بعد نبرد هاگوارتس باز هم جاذوی سیاه وجود داره و وزارتخانه در صدد کنترل افراده.
و چه اتفاقات سیاه و وحشتناکی درحال وقوع…
خیلیا مثل مالی ویزلی جن خونگی نداشتن
بعدم جن خونگی ک کارگری نمیکنه قدرت هاشون توی درست کردن غذا و تمیژ کردن خونه هزار برابر جادوگراست و اگه اینکارو نکنن عملا بی مصرفن
و تازه خودشون هم ازین کار راضین اگه کتابشو خونده باشین یه جن خونگی آزاد میشه و خیلی از اینکه آزار شده ناراحته جن خونگی برای بارتیموس کراوچ بوده در این باره مطالعه کنید
بنظرم مقالهتون، استدلال محکمی نداشت. مورد پسند من واقع نسد، ولی ممنون از زحماتتونـ
جالب نبود.
با جون و دل نگاش میکنم.چ گذشته چ حال.جی.کی.رولینگ ی قهرمان مهربون تو قلب و ذهن من ساخت.هنوزم عود یا چیزی شبیه چوبدستی دستم میگیرم،به شوخی با لحجه ی ولدمورت ورد آوراکاداورا رو اجرا میکنم😂.اسم وای فای منم هاگوارته.چی ساختی جی کی رولینگ.کاشک فیلم کوروش بزرگ رو بسازن اونچه ک کرد نه اون چه که میخوان(فیلمسازا).
وقتی دابی کشته شد هری پاتر قبر دابی رو با دستای خودش کند. حتی در کتاب تاکیید شده هری میتونست با چوبدستی یک قبر مرتب رو در چند ثانیه درست کنه ولی برای عرض احترام و به جا آوردن ارزش دابـی خودش یک نصف روز به روش ماگلوارانه، قبر دابی رو کند. در کتاب هری حاضر نشد به جنی که کارمند گرینگوتز بود خیانت کنه و دورش بزنه.(یادگاران مرگ دو- در جریان سرقت از بانک، بخش نگهداری از اموال لسترنجها)، اونم زمانی که اجنه از ارزش پایینی برخوردار بودن. هری پاتر هرگز دیدگاه خودبرتری نداشت. اصلا چطور میشه به پسر جوانی که حاضر شد خودش رو برای نجات جامعه فدا کنه، اَنگ نژادپرستی زد؟
داش اسم فیلم چیه این همه داستان نوشتی برا ما
هری پاتر
مقاله واقعا چرتی بود من ۱۵ سالمه و پاتر هدم
تمام فیلمهاشو دیدم و کتابشو خوندم و اگه دقت کنید میبینید که خود هری میخواست کریچر رو آزاد کنه ینی فقط بخاطر یه ساندویچ کل تاریکی برگشت؟
واقعا که چرته
یکی از مزخرف ترین استدلال هایی بود که میتونستم ببینم. واقعا چطوری میتونید پسری که خودشو برای نجات دنیا فدا کرد رو متهم به نژاد پرستی و ساید تاریک بکنید. هری همون کسی بود که قبر دابی رو با دستای خودش کند و اونو دوست خودش خطاب کرد، اگه کتاب رو خونده باشید اون جن گرینگوتز به هری گفت تو بهتر از اون چیزی هستی که در موردت میگن