یکی از برجسته‌ترین آثار انیمه‌ای که در تابستان ۲۰۲۵ به نمایش درآمد و تماشای آن برای هیچ علاقه‌مندی به این رسانه نباید از قلم بیفتد، گناه نخستین تاکوپی (Takopi’s Original Sin) است. این درام علمی-تخیلی تأثیرگذار، روایت‌گر داستان موجود فضایی بامزه و هشت‌پا‌مانند به نام تاکوپی (Takopi) است که از سیاره‌ای به نام شاد به زمین سفر می‌کند، با این هدف که شادی و خوشحالی را میان انسان‌ها گسترش دهد.

این مقاله حاوی اسپویل است!

اما نخستین انسانی که تاکوپی با او برخورد می‌کند، دختری به نام شیزوکا (Shizuka) است؛ کسی که زندگی‌اش در سایه قلدری دیگران و بی‌توجهی اطرافیان، پر از درد و اندوه است. تاکوپی تصمیم می‌گیرد با تمام وجود او را خوشحال کند، حتی اگر این تلاش، بهایی سنگین و گاه غیرقابل تصور برای شیزوکا به همراه داشته باشد. گناه نخستین تاکوپی یک تراژدی عمیق و ظریف است که درد و رنج شخصیت‌های مختلف را با نگاهی انسانی و چندلایه به تصویر می‌کشد؛ روایتی که پی‌در‌پی مرزهای انتظارات بیننده را زیر و رو می کند. گرچه داستان تاکوپی بی‌تکرار و منحصربه‌فرد است، اما انیمه‌های دیگری نیز وجود دارند که به همان اندازه به مضامین تاریک و تأثیرگذار پرداخته‌اند.

Saikano یک داستان عاشقانه‌ ویرانگر در دل جنگ است که هرچه جلوتر می‌رود، تاریک‌تر و ناامیدکننده‌تر می‌شود

Saikano

انیمه سایکانو (Saikano) در ابتدا با داستانی از عشق نوجوانانه میان شوجی (Shuji) و چی‌سه (Chise) آغاز می‌شود؛ رابطه‌ای نوپا که هرچند ناشیانه است، اما صادقانه و امیدبخش به نظر می‌رسد. آن‌ها تلاش می‌کنند تا با تردیدها و احساسات تازه‌ای که در حال شکوفایی است، کنار بیایند. اما این آغاز آرام و دلنشین، دوام زیادی نمی‌آورد؛ زیرا عشق آن‌ها خیلی زود با واقعیت خشن جنگی ویرانگر روبه‌رو می‌شود که آن دو را به شکلی عمیق و فردی تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

۱۰ انیمه تاریک که از ابتدا تا انتها عالی هستند

در ادامه مشخص می‌شود که عنوان دیگر این انیمه، یعنی او، سلاح نهایی (She, the Ultimate Weapon)، در واقع به چی‌سه اشاره دارد. این دختر خجالتی و لطیف، بدون خواست خود، توسط دولت به یک ماشین جنگی قدرتمند تبدیل می‌شود و به‌تدریج ویژگی‌های انسانی‌اش را از دست می‌دهد. حتی با وجود تلاش‌های بی‌وقفه شوجی برای محافظت از او و زنده نگه‌داشتن حس هویت و انسانیتش، این روند ادامه می‌یابد. هرچند سایکانو در میان لحظات تاریکش، لحظاتی از گرما و صمیمیت نیز به تصویر می‌کشد، اما در هسته خود، با یک تراژدی عمیق و گریزناپذیر روبه‌روست؛ تراژدی که هرگز نمی‌توانست به پایانی خوش ختم شود.

داستان Haibane Renmei به‌طرزی لطیف غم‌انگیز است

Haibane Renmei

در انیمه Haibane Renmei، هایبانه‌ها موجوداتی شبیه فرشته هستند که بال‌هایی خاکستری‌رنگ و هاله‌ای نورانی دارند. آن‌ها در دهکده‌ای به نام گلیه به دنیا می‌آیند، بی‌آنکه هیچ خاطره‌ای از زندگی پیشین خود داشته باشند. راکا، یکی از هایبانه‌هایی که به‌تازگی متولد شده، در تلاش است تا با زندگی تازه‌اش کنار بیاید، در حالی که هنوز درگیر گذشته‌ای گمشده و ناآشناست. در این شهر دیوارکشیده، که به نظر می‌رسد جایی میان دو جهان باشد، راکا و دیگر هایبانه‌ها به جستجوی معنا، هدف و رستگاری می‌پردازند.

۱۰ نبرد چشمگیر انیمه با محوریت درگیری شروران با یکدیگر

هایبانه رنمی نسبت به گناه نخستین تاکوپی اثری ملایم‌تر و کمتر شوک‌آور، اما از نظر احساسی، به همان اندازه تاثیرگذار است. این انیمه فضایی رویاگونه دارد و پر از رمز و رازهایی است که هرگز به شکلی کامل بر مخاطب آشکار نمی‌شوند. با وجود این فضای رازآلود، در بطن داستان، مضامینی همچون رستگاری، پیچیدگی‌های روابط انسانی و احساس گناه عمیق نسبت به انتخاب‌های برگشت‌ناپذیر گذشته وجود دارد. این مفاهیم به‌گونه‌ای آرام و تامل‌برانگیز در دل داستان جاری هستند و همانند دیگر آثار تاثیرگذار، تماشاگر را تا پایان درگیر خود نگه می‌دارند.

انیمه A Silent Voice به‌شیوه‌ای تاثیرگذار به مضامینی مانند زورگویی و رستگاری می‌پردازد

A Silent Voice

انیمه‌ صدای خاموش (A Silent Voice)، یکی از برجسته‌ترین آثار درام در دنیای انیمه است؛ فیلمی عمیقا تاثیرگذار و سرشار از احساس که داستان آن حول محور آشتی غیرمنتظره بین دو شخصیت شکل می‌گیرد: شوکو، دختری ناشنوا که در دوران نوجوانی بارها مورد آزار و اذیت قرار گرفته و شویا، کسی که در گذشته باعث بسیاری از رنج‌های او بوده است. با اینکه این اثر فاقد عناصر علمی-تخیلی است که در هسته‌ داستان گناه نخستین تاکوپی (Takopi’s Original Sin) دیده می‌شود، اما هر دو به موضوعات و مضامین مشابهی چون قلدری، تمایلات خودکشی و مفهوم مجازات می‌پردازند.

شخصیت‌پردازی در صدای خاموش با ظرافت و عمق فراوان انجام شده و پیچیدگی‌های روانی افراد را با دقت به تصویر می‌کشد. هرچند روایت فیلم به وضوح نشان می‌دهد که رفتارهای گذشته‌ شویا اخلاقا نادرست بوده‌اند، اما هدف آن نه شیطانی جلوه دادن اوست و نه مجازات‌اش. در عوض، فیلم بر این نکته تاکید می‌کند که انسان‌ها می‌توانند با پذیرش اشتباهات گذشته و تلاش برای تغییر خود، راهی برای آشتی با وجدان و جامعه بیابند. جبران، نه در تنهایی، بلکه در بستر پیوندهای انسانی شکل می‌گیرد.

انیمه Bokurano بازتعریفی تیره و ناامیدکننده از ژانر مکا است که ترس و اندوه را جایگزین قهرمانی می‌کند

Bokurano

بوکورانو (Bokurano) نیز مانند بسیاری از داستان‌های ماجراجویانه آغاز می‌شود: گروهی از کودکان درگیر بازی به ظاهر بی‌خطر می‌شوند؛ بازی‌ای که در آن باید کنترل یک ربات غول‌پیکر را برای محافظت از زمین در دست بگیرند. اما به‌زودی مشخص می‌شود که این بازی نه تنها هیجان‌انگیز نیست، بلکه فاجعه‌بار است. هر یک از این کودکان، بدون آگاهی از حقیقت، سرنوشت دردناکی را پذیرفته‌اند: مرگ حتمی، چه در نبرد پیروز شوند و چه شکست بخورند.

۱۰ انیمه که با یک صحنه قواعد بازی را دگرگون کردند

بوکورانو با معرفی این پیش‌فرض تلخ، به‌طور بی‌رحمانه‌ای ساختار رایج انیمه‌های مکا را دگرگون می‌کند. در طول قسمت‌های نسبتا کوتاه آن، شخصیت‌های مختلف به‌نوبت به تصویر کشیده می‌شوند و هر یک سرانجام به سرنوشت مشابه و غم‌انگیزی دچار می‌گردند. علی‌رغم فضای علمی-تخیلی انیمه، دردها، رنج‌ها و درگیری‌های درونی قهرمانانش بسیار واقعی و قابل لمس هستند. همین اصالت در روایت درد و تراژدی، بوکورانو را به اثری به‌شدت تاثیرگذار و فراموش‌نشدنی تبدیل کرده است.

انیمه The Summer Hikaru Died از ژانر وحشت استفاده می‌کند تا روایتی دردناک و بلوغ‌آمیز را روایت کند

The Summer Hikaru Died

تابستانی که هیکارو مرد (The Summer Hikaru Died)، یکی از انیمه‌های در حال پخش در تابستان ۲۰۲۵، داستان خود را در فضای آرام و روستایی ژاپن آغاز می‌کند؛ جایی که دو نوجوان، هیکارو و یوشیکی، زندگی ساده و بی‌دغدغه‌ای دارند. اما خیلی زود واقعیتی هولناک آشکار می‌شود: هیکارویی که اکنون در کنار یوشیکی است، دیگر آن دوست واقعی دوران کودکی‌اش نیست، بلکه موجودی ناشناخته و ماورایی است که بدن او را تصاحب کرده؛ در حالی که هیکاروی واقعی ماه‌ها پیش در کوهستان مرده است.

بهترین انیمه‌های اکشن با بیش از ۵۰ قسمت

اکنون یوشیکی باید هم با فقدان مرگ دوستش روبه‌رو شود و هم با پیامدهای ناشناخته و ترسناک دخالت یک نیروی ماورایی در زندگی روزمره‌اش کنار بیاید. رابطه‌ای که او با موجودی شبیه به هیکارو آغاز می‌کند، مرز بین سوگواری، ترس و دلبستگی را محو می‌کند. تابستانی که هیکارو مرد، فقط یک تراژدی نیست؛ بلکه ترکیبی است از واقع‌گرایی دلنشین زندگی روزمره، ترس روان‌شناختی، درامی شخصیت‌محور و تعلیقی رازآلود. با این حال، در بطن داستان، مضامینی انسانی همچون اندوه، احساس طردشدگی به‌خاطر تفاوت و قضاوت‌های زودهنگام وجود دارد که آن را از بسیاری دیگر متمایز می‌سازد.

انیمه Anohana: The Flower We Saw That Day با نگاهی لطیف و انسانی، به مفهوم سوگواری و رهایی از اندوه می‌پردازد

آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم

روزهای آرام و منزوی جینتا یادومی (Jinta Yadomi)، وقتی که دوست دوران کودکی‌اش، منما (Menma)، نزد او بازمی‌گردد و از جینتا می‌خواهد که آرزوی فراموش‌شده‌اش را برآورده کند، ناگهان دگرگون می‌شود. این ملاقات شاید چندان عجیب به نظر نمی‌رسید، اگر واقعیت تلخی وجود نداشت: منما سال‌ها پیش از دنیا رفته بود. اکنون روح او ظاهر شده تا جینتا را متقاعد کند که بار دیگر با دوستان قدیمی‌شان ارتباط برقرار کند و خاطرات دوران کودکی شادشان را که اکنون با غم و اندوه آمیخته شده، زنده کند.

آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم (Anohana: The Flower We Saw That Day)، اثری است سرشار از احساس که با قدرت به بررسی مفهوم غم و پذیرش می‌پردازد. این انیمه، مرگ را نه‌فقط از نگاه بازماندگان، بلکه از دیدگاه خود فرد فوت شده نیز بررسی می‌کند. با وجود فضای عاطفی شدیدی که سراسر داستان را در بر می‌گیرد، پیام آن امیدبخش باقی می‌ماند. پایانی تلخ و شیرین برای این انیمه رقم می‌خورد، پایانی که حتی سردترین و بی‌احساس‌ترین تماشاگران را هم به گریه می‌اندازد.

طرفداران نباید فریب ظاهر کودکانه و بانمک Made in Abyss را بخورند؛ پشت آن، داستانی تاریک و غم‌انگیز پنهان شده

ساخته‌شده در آبیس

زاده آبیس (Made in Abyss) نیز درست مانند گناه نخستین تاکوپی (Takopi’s Original Sin)، در ظاهر ساده، کودکانه و دلنشین به نظر می‌رسد. طراحی بصری و پیش‌فرض داستانی‌اش، نوید ماجرایی پرهیجان و گرم را می‌دهند. در قلب این جهان، گودالی بی‌انتها قرار دارد که پر است از هیولاهای عجیب‌وغریب و گنجینه‌های کشف‌نشده و تنها دلیرترین غواصان جرئت می‌کنند به اعماق آن قدم بگذارند.

کدام انیمه دلخراش‌ترین مرگ‌ها را دارد؟

یکی از این جویندگان، ریکو (Riko) است که به همراه ربات مرموزی به نام رگ (Reg)، به دل آبیس فرو می‌رود. هر دوی آن‌ها می‌دانند که راهی برای بازگشت به سطح وجود ندارد. اما آنچه در اعماق این گودال در انتظار آن‌ها است، بیشتر از آنکه سفری مهیج باشد، به کابوسی از تلاش برای بقا تبدیل می‌شود. سفری پر از تراژدی، اندوه و فداکاری‌های دردناک است؛ اما با وجود تمام سختی‌ها، هرگز اراده این دو قهرمان را در هم نمی‌شکند.

انیمه Neon Genesis Evangelion در دل نبردهای مرگ و زندگی با ربات‌ها، به درامی روان‌شناختی و چندلایه می‌پردازد

نئون جنسیس اونگلیون

نئون جنسیس اونگلیون (Neon Genesis Evangelion)، ساخته‌ هیده‌آکی آنو (Hideaki Anno)، یکی از اثرگذارترین انیمه‌های مکا در تاریخ به‌شمار می‌رود. با این حال، شهرت آن فقط به دلیل نبردهای حماسی و داستان آخرالزمانی‌اش نیست. تمرکز اصلی انیمه بر روی شینجی ایکاری (Shinji Ikari)، پسر نوجوانی است که خجالتی و درون‌گراست و بدون آمادگی در نقش ناجی بشریت قرار می‌گیرد. داستان با تمرکز بر شینجی، به مفاهیمی ژرف و روان‌شناختی درباره دردهای دوران بلوغ می‌پردازد.

با این ۱۰ انیمه نتفلیکس، دوستانتان را به جمع طرفداران انیمه اضافه کنید!

هرچند موقعیت قهرمانان کودک اونگلیون بسیار فراتر از چالش‌های روزمره نوجوانان است، اما مشکلاتی که آن‌ها با آن‌ دست‌وپنجه نرم می‌کنند، ریشه در تروماهایی بسیار ملموس و واقعی دارد؛ از بی‌توجهی والدین گرفته تا انتظارات غیرواقعی و ترس از ایجاد روابط عاطفی نزدیک. در این انیمه، هر شخصیت درگیر جهنم شخصی خود است، در حالی که جهان بیرونی نیز در حال فروپاشی تحت حملات بیگانگان ناشناخته است.

انیمه Link Click با سفر در زمان، پشیمانی‌های عمیق انسان‌ها را به‌شیوه‌ای احساسی و تاثیرگذار به تصویر می‌کشد

انیمه لینک کلیک

شخصیت اصلی گناه نخستین تاکوپی (Takopi’s Original Sin) نخستین کسی نبود که به سفر در زمان به‌عنوان راه‌حلی برای برطرف کردن تمام مشکلات و پیشگیری از فاجعه نگاه می‌کرد. با این حال، برخلاف تاکوپی، شخصیت‌های اصلی انیمه لینک کلیک (Link Click) به این باور رسیده‌اند که مرگ، گره‌ای لاینحل است که حتی بازگشت به گذشته هم قادر به باز کردن آن نیست.

لو گوانگ (Lu Guang) و چنگ شیائوشی (Cheng Xiaoshi) اداره‌کننده یک آتلیه عکاسی هستند که خدماتی عجیب اما منحصربه‌فرد به مشتریان خاص خود ارائه می‌دهند: آن‌ها با ترکیب توانایی‌های خود می‌توانند به درون عکس‌ها سفر کرده و گذشته را تا حدودی تغییر دهند. ساختار اپیزودیک لینک کلیک معمولا به پشیمانی‌های تلخ و تراژدی‌های دردناک انسان‌های معمولی می‌پردازد؛ تجربه‌هایی که لو و چنگ بار دیگر از درون آن‌ها عبور می‌کنند. با این‌حال، از آن‌جا که انیمه هنوز تمام رازهای خود را فاش نکرده، این پرسش همچنان پابرجاست که آیا در نهایت، مرگ قابل‌اجتناب خواهد بود یا نه.

The Colorful و نشان دادن چگونگی وجود تراژدی در کنار مفاهیم امیدوارکننده و تاییدکننده‌ زندگی

رنگارنگ

روحی ناامید که حتی علاقه‌ای به داشتن فرصتی دوباره برای زندگی ندارد، پس از مرگ در جسم ماکوتو کوبایاشی (Makoto Kobayashi) چهارده‌ساله تناسخ می‌یابد؛ نوجوانی که به‌تازگی دست به خودکشی زده است. این روح حالا ۶ ماه فرصت دارد تا بزرگ‌ترین گناه ماکوتو را کشف کند، در حالی که باید همان زندگی را ادامه دهد که در نهایت به مرگ او منتهی شده بود.

بهترین انیمه های سینمایی استودیو جیبلی از نظر تیم مجله بازار

از نظر ایده‌پردازی و تمرکز روایی، فیلم رنگارنگ (Colorful) بیشترین نزدیکی را با گناه نخستین تاکوپی دارد؛ اثری که با دقتی چشم‌گیر به مضامینی چون غم، افسردگی و روابط پیچیده خانوادگی می‌پردازد. با وجود فضای تلخ داستان، فیلم واقع‌گرایی خود را حفظ کرده و بدون توسل به درام‌های اغراق‌آمیز، به‌خوبی به تحول شخصیتی ماکوتو می‌پردازد. گرچه رنگارنگ هرگز لحنی سبک یا شاد ندارد، اما در نهایت به اثری تبدیل می‌شود که زندگی را گرامی می‌دارد و تماشاگر را با لبخندی آمیخته با اشک بدرقه می‌کند.

بنظر شما دلخراش ترین انیمه در این لیست کدام است؟ آیا انیمه دیگری دیده اید که از نظر شما بسیار تاثیرگذار بوده است؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!

منبع: CBR


دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam

دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها