قسمت اول سریال هزار و یک شب از فیلیمو پخش شد تا با ایده‌ای متفاوت و کم‌کار در سینمای ایران، خودش را به یکی از بهترین آثار ساخته شده در این چند سال اخیر تبدیل کند.

۱۰ تا از زیباترین بازیگران زن جهان؛ بخش سوم

قسمت اول سریال هزار و یک شب در دهم آذر ۱۴۰۴ از پلتفرم فیلیمو به‌صورت سراسری پخش شد، این ساخته به کارگردانی مصطفی کیایی و هنرمندی بازیگرانی چون پرویز پرستویی، سحر دولتشاهی، هدیه تهرانی، بهرام رادان، محسن کیایی و… پیش از پخش قسمت اول، با تیزرهایش سر و صداهای بسیاری به‌پا کرد. اگر شما تریلرهای این سریال را دیده باشید، به‌خوبی می‌دانید که علت این حجم از توجه به سریال هزار و یک شب برای چیست اما اگر جز آن دسته از کسانی هستید که نه تیزرهای سریال را دیدید و نه قسمت اول را، پیشنهاد من به شما این است که تا انتهای مقاله‌ی نقد قسمت اول سریال هزار و یک شب همراه مجله بازار باشید تا از چم و خم این اثر آگاه شوید.

این مطلب مقداری از داستان قسمت اول سریال هزار و یک شب را لو می‌دهد.

شروع داستان با ابهام و سردی

نقد سریال هزار و یک شب؛ قسمت اول

در‌ نخستین قسمت سریال هزار و یک شب ما با شخصیت آشیان (سحر دولتشاهی) همراه خواهیم شد، قضیه از این قرار است که آشیان به‌عنوان یک خبرنگار به دنبال فردی می‌گردد که باعث ناپدید شدن دخترهای ناامید از زندگی شده. او در پی این ماجرا پزشکی را پیدا می‌کند که اطلاعات چنین دخترهایی را به آن فرد ارسال می‌کند، پزشک در وهله‌ی اول هیچ اطلاعاتی به آشیان نمی‌دهد اما زمانی که آشیان مدارکی را پیدا می‌کند که پای پزشک را هم به پرونده باز می‌کند، پزشک راضی می‌شود، اطلاعاتی که آشیان مدت‌ها دنبال آن می‌گردد را به او بدهد تا خبرنگار لجباز داستان، دست از سر او بردارد.

قضیه‌ی آشیان تنها یک بخش از خط داستانی سریال هزار و یک شب است، دیگر بخش این ماجرا مربوط به خواهر کوچک‌تر یعنی نیلوفر می‌شود. او کسی است که داستان را روایت خواهد کرد، داستانی که از دل کشورهای نزدیک بین‌النهرین بیرون کشیده شده. نیلوفر در این قسمت آنچنان دخالتی ندارد، تنها ماجرایی که می‌شود از او بیان کرد، مربوط به دزدیده‌ شدن کتاب و هزار و یک شب است. جز این مورد آنچنان چیزی مهمی در این قسمت مربوط به نیلوفر نخواهد شد اما قطعاً در اپیزود‌های آینده این روند تغییر خواهد کرد، چون نام او در این قسمت بارها آورده می‌شود و این نشان دهنده‌ی اهمیت نیلوفر است.

کندی ریتمی که می‌توان با آن کنار آمد

نقد سریال هزار و یک شب؛ قسمت اول

‌‌پیش از اینکه شروع به بررسی داستان قسمت اول سریال هزار و یک شب بکنیم، خیلی دوست دارم راجع‌به اولین چیزی که در این اثر مرا جذب خودش کرد، صحبت داشته باشیم. تاحالا برایم پیش نیامده بود، هنگام تماشای یک سریال ایرانی، تیتراژ ابتدایی آن، انقدر جذبم کند. این تیتراژ به‌دور از عملکرد سریال هزار و یک شب، نشان دهنده‌ی این است که برای ساخت آن هزینه‌های بسیاری شده تا این اثر توان رقابت با ساخته‌های خارجی را داشته باشد. من به شخصِ در خاطرم نیست که حداقل در این چند سال اخیر چنین چیزی را مشاهده کرده باشم. در باب همین موضوع نیز، لازم است از طراح آن و کارگردان سریال بابت خلق چنین تیتراژ بسیار زیبایی کمال تشکر را به عمل بیاورم.

آیا شرق آسیا درگیر ویروس زامبی می‌شود؟ + ویدیو

نوبتی هم که باشد، نوبت بررسی داستان و ریتم آن در قسمت اول است، درباره‌ی ریتم این اپیزود باید بگویم: این کندی را من روی حساب معرفی شخصیت‌ها که البته آن نیز ناقص است، می‌گذارم چون دوست ندارم در همین شروع کار نقدهای منفی را روانه‌ی سریال کنیم. دیگر موضوعی که مرتبط با داستان این اثر می‌شود، روایت آن است. سریال هزار و یک شب در این قسمت با ابهام تعریف خواهد شد، این موضوع اصلاً برای آینده‌ی سریال خوشایند نیست چون اگر این قضیه با همین فرمان پیش برود؛ مخاطب نمی‌تواند با شخصیت‌های سریال هزار و یک شب ارتباط برقرار کند، زمانی که چنین اتفاقی رخ ‌می‌دهد، اثر ساخته شده ناخودآگاه محکوم به شکست خواهد شد.

جلوه‌های ویژه‌ی ضعیف اما قاب‌های درست

نقد سریال هزار و یک شب؛ قسمت اول

در شروع سریال هزار و یک شب ما در زمان حال نیستیم و به گذشته‌ سفر خواهیم کرد، این سفر برای من دلنشین نیست، علت آن هم ضعیف بودن جلوه‌های ویژه سریال است؛ شما اگر دقت هم نداشته باشید، به‌آسانی متوجه‌ی مصنوعی بودن فضا در سکانس‌های گذشته خواهید شد. برخلاف این قضیه در بخش جلوه‌های بصری و طراحی دکور، شما می‌توانید قاب‌های بسیار زیبایی را تماشا کنید. برخی از پلان‌های سریال در قسمت اول حتی قابل مقایسه با برخی از بهترین ساخته‌های جهان است، به‌عنوان نمونه اگر بخواهم برای‌تان مثال بزنم: باید به سکانسی که نیلوفر به تنهایی در کافه نشسته اشاره داشته باشم، این قاب واقعاً جز بهترین سکانس‌های به‌نمایش درآمده در سریال است که من از تماشای چنین تصویری لذت بردم.

راجع‌به بیشتر جزئیات سریال تا اینجا صحبت کردیم اما یک مورد که از اساسی‌ترین بخش‌های هر ساخته‌ای است، باقی مانده. فعلاً قصد ندارم در رابطه با بازیگران سریال صحبت کنم چون هنوز چیزی از آن‌ها ندیده‌ام، به‌همین خاطر ترجیحم این است که فعلاً درباره‌‌ی آن‌ها صحبت نکنم و آن را به نقد قسمت‌های بعدی موکول کنم. در پایان نقد قسمت اول سریال هزار و یک شب ایرانی باید بگویم: با چیزی که من از این اثر مشاهده کردم، آینده‌ی آن را روشن می‌بینم و امیدوارم این اتفاق رقم بخورد چون سریال هزار و یک شب، ساخته‌ای متفاوت نسبت به دیگر سریال‌های ایرانی است. با به پایان رسیدن نقد قسمت اول سریال هزار و یک شب لازم است به این نکته اشاره داشته باشم که این نقد فقط مربوط به اپیزود اول سریال می‌شود و هیچ ارتباطی با قسمت‌های آتی ندارد.

معرفی زیباترین بازیگران ایران؛ تینا آخوندتبار

بتلفیلد ۶ بهتره یا کالاف دیوتی؟ میزگیم با گلخان و شایان

بتلفیلد 6 کالاف دیوتی

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها