چرا هالیوود از موفقیت KPop Demon Hunters درسهای غلطی گرفته است؟
اگر بگوییم موفقیت عظیم شکارچیان شیطان کیپاپ غافلگیرکننده بود، حق مطلب را ادا نکردهایم. شاید این فیلم پر از شخصیتهای ملموس، ترانههای شنیدنی و کشش احساسی غیرقابل مقاومت باشد، اما کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند که گروه هانتر/اکس (HUNTR/X) اینگونه که میبینیم جهان را به تسخیر خود درآورند.
تبدیل شدن شکارچیان شیطان کیپاپ به یک پدیده فرهنگ عامه، درسی بزرگ است؛ نه فقط برای نتفلیکس، بلکه برای چشمانداز وسیعتر هالیوود که هنوز برای سازگاری با دنیای استریمینگ (پخش آنلاین) تقلا میکند. اما متأسفانه به نظر میرسد که لزوماً درسهای درستی از این ماجرا گرفته نمیشود.
«شکارچیان اهریمن کیپاپ»: موفقیتی عظیم برای نتفلیکس و فرصتی که از دست رفت
بحث و گفتگو پیرامون محصولات اختصاصی سرویسهای استریم در مقابل اکرانهای سینمایی، اخیراً شدت بیشتری گرفته است. فرنچایزهایی مانند چاقوکشی (Knives Out) و اقتباس جدید گرتا گرویک از سرگذشت نارنیا (The Chronicles of Narnia)، نتفلیکس را بر سر یک دوراهی مهم قرار دادهاند: استفاده از حق انحصاری برای نگهداشتن بزرگترین آثارش به عنوان جاذبههای پلتفرم آنلاین، در برابر دادن فرصت به تماشاگران برای تجربه آثار تماشایی و سینمایی نظیر خواهرزاده جادوگر (The Magician’s Nephew) در سالنهای سینما.
هرچه نتفلیکس به قدرت مسلطتری در هالیوود تبدیل شود (بهویژه با ادغام قریبالوقوعش با برادران وارنر)، دوگانه «پخش آنلاین یا اکران سینمایی» بیشتر مطرح خواهد شد. موفقیت شکارچیان شیطان کیپاپ بحث مشابهی را زنده میکند. البته سادهانگارانه است اگر ادعا کنیم که گروه هانتر/اکس در صورت اکران سنتی فیلم شکارچیان شیطان کیپاپ، دقیقاً به همین سطح از شهرت و آوازه میرسیدند. بیتردید در دسترس بودن سریع و آسان فیلم در سرویس استریم، نقش بهسزایی در بازتاب آن در شبکههای اجتماعی و محبوبیت دهانبهدهان آن داشته است.
با این وجود، نتفلیکس به موج اولیه تبوتاب شکارچیان شیطان کیپاپ واکنش نشان داد و نسخه ویژه همخوانی (singalong) آن را به صورت محدود راهی سینماها کرد که طبق پیشبینیها، فراتر از تمام انتظارات ظاهر شد. در یک افتتاحیه رکوردشکن، شکارچیان اهریمن کیپاپ با وجود اکران در کمتر از ۲۰۰۰ سینمای آمریکا، با فروشی تخمینی معادل ۱۸ میلیون دلار صدرنشین باکس آفیس شد. این فیلم اولین رتبه یک باکس آفیس را به نتفلیکس هدیه داد؛ آن هم با اثری که اکثر مردم احتمالاً پیش از آن، دو یا سه بار آن را آنلاین تماشا کرده بودند.
اگر هیچ نکته دیگری هم وجود نداشته باشد، همین حضور محدود شکارچیان شیطان کیپاپ در گیشه، پتانسیل بالای این فیلم را به عنوان یک رویداد سینمایی اثبات کرد. درست است که افتتاحیه عظیم در سرویس استریم جای پای محکمی را از پیش برای آن فراهم کرده بود، اما اگر بپذیریم که شخصیتها و داستان شکارچیان شیطان کیپاپ فارغ از نحوه تماشا، ارتباطی عمیق با مخاطبان برقرار میکنند، نتفلیکس میتوانست صاحب یکی از پرفروشترین فیلمهای سال ۲۰۲۵ (۱۴۰۴) در گیشه باشد. ما هرگز با قطعیت نخواهیم دانست چه میشد، اما هانتر/اکس قطعاً چاشنی جدیدی به این موضوع داغ اضافه کرده است.
چالش انیمیشنها در گیشه طی سالهای اخیر
نمیتوان به نتفلیکس بابت دریغ کردن اکران گسترده سینمایی از شکارچیان شیطان کیپاپ چندان خرده گرفت. نه تنها پیشبینی نفوذ اجتماعی و ویروسی شدن این فیلم عملاً غیرممکن بود، بلکه صنعت انیمیشن در حال حاضر رابطه نسبتاً پرتلاطمی با گیشه دارد.
دنبالهها و اقتباسها از برندهای شناختهشده شرطبندیهای مطمئنتری محسوب میشوند، اما انیمیشن اورجینال (غیراقتباسی) ریسک بسیار بزرگتری است. فیلمهایی مانند فیلم برادران سوپر ماریو (The Super Mario Bros Movie)، موآنا ۲ (Moana 2)، درون و بیرون ۲ (Inside Out 2) و زوتوپیا ۲ (Zootopia 2) همگی بازار را جارو کردند و از مرز فروش ۱ میلیارد دلار در سراسر جهان گذشتند. اما با نگاهی به دو پروژه اورجینال اخیر پیکسار، میبینیم که بنیادین (Elemental) محصول ۲۰۲۳ (۱۴۰۲) تنها پس از یک شروع ضعیف توانست خود را بازیابی کند، در حالی که الیو (Elio) محصول ۲۰۲۵ (۱۴۰۴) عملکردی بسیار پایینتر از انتظارات داشت. انیمیشن دریمورکس با نام روبی گیلمن، کراکن نوجوان (Ruby Gillman, Teenage Kraken) شکست خورد، هرچند ربات وحشی (The Wild Robot) خلاف جهت آب شنا کرد و بیش از ۳۳۰ میلیون دلار فروخت.
از سوی دیگر، انیمیشنهای دنیای عجیب (Strange World) و آرزو (Wish) از دیزنی هر دو از نظر تجاری ناامیدکننده بودند و حتی افسون (Encanto) تنها پس از ورود به دیزنی پلاس توانست به محبوبیت واقعی برسد؛ موضوعی که تا حدودی این استدلال را تقویت میکند که شکارچیان شیطان کیپاپ شاید به عنوان یک اکران صرفاً سینمایی موفقیت کمتری کسب میکرد.
در چشمانداز فعلی سینما، درخشش یک انیمیشن اورجینال در گیشه، استثناست و نه قاعده. این بیتردید جایگاه غمانگیزی برای این صنعت است، بهویژه وقتی میبینیم دنبالهها و اقتباسهای آیپیهای (IP) بزرگ عملکرد بهمراتب بهتری دارند. در عین حال، این روند ثابت میکند که فرمول ساخت یک انیمیشن موفق، به سادگیِ برداشتن اثری مثل شکارچیان شیطان کیپاپ و اکران سراسری آن در بیشترین تعداد سالن سینما نیست.
نرفتن «افسانه آنگ: آخرین بادافزار» به سینماها یک اشتباه استراتژیک است
اگر درسِ واقعی موفقیت شکارچیان شیطان کیپاپ این باشد که باید پتانسیل سینمایی انیمیشنها را پیش از تبعید آنها به سرویسهای استریم بررسی کرد، به نظر میرسد کمپانی پارامونت در مورد افسانه آنگ: آخرین بادافزار (Legend of Aang: The Last Airbender) دچار اشتباه محاسباتی شده است.
تأسیس استودیوی آواتار (Avatar Studios) در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰) عملاً احیای آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) را به عنوان یک فرنچایز انیمیشنی رقم زد. صرفنظر از تلاشهای لایو اکشن، دو اثر آواتار: آخرین بادافزار و افسانه کورا (The Legend of Korra) به مدت ۲۰ سال جایگاه ویژهای در قلب هواداران داشتهاند، بنابراین بازگشت آنها در قالب انیمیشن اتفاق بسیار مهمی بود.
اولین تولید استودیوی آواتار به عنوان یک دنباله سینمایی انیمیشنی برای آواتار: آخرین بادافزار معرفی شد که قرار بود اکران سینمایی داشته باشد. اما افسوس که در دسامبر ۲۰۲۵ (آذر/دی ۱۴۰۴) اعلام شد که افسانه آنگ: آخرین بادافزار تغییر مسیر داده و به عنوان یک اثر اورجینال استریم در پارامونت پلاس (Paramount+) عرضه خواهد شد.
پس از مشاهده اینکه یک انیمیشن فانتزی چگونه در سال ۲۰۲۵ (۱۴۰۴) بازار را قبضه کرد، سخت است احساس نکنیم که افسانه آنگ: آخرین بادافزار پتانسیل بسیار بیشتری داشت. برخلاف شکارچیان شیطان کیپاپ، دنباله آواتار از همان ابتدا برای پرده نقرهای سینما طراحی شده بود. مهمتر از آن، این اثر بخشی از یک فرنچایز محبوب و ریشهدار است با پایگاه هواداران مشتاقی که تشنه دیدن فصل بعدی داستان هستند؛ ویژگی مهمی که ریسکهای مربوط به انیمیشنهای اورجینال را از بین میبرد.
تمامی شواهد نشان میدهد که افسانه آنگ: آخرین بادافزار شانس واقعبینانهای برای تبدیل شدن به یک موفقیت بزرگ در گیشه داشت، بهویژه با حضور پارامونت که در مقایسه با نتفلیکس، شرکتی بسیار سینمامحورتر محسوب میشود.
نکته مهم اینجاست که پارامونت پلاس هم در صورت اکران سینمایی ضرر نمیکرد. طرفداران آواتار: آخرین بادافزار، خواه ناخواه برای تماشای آواتار: هفت پناهگاه (Avatar: Seven Havens) – سومین سری اصلی این فرنچایز که داستانش پس از افسانه کورا جریان دارد و در سال ۲۰۲۷ (۱۴۰۶) منتشر میشود – به سمت این پلتفرم هجوم میآوردند. قرار دادن افسانه آنگ: آخرین بادافزار در سینماها و نگه داشتن آواتار: هفت پناهگاه برای پارامونت پلاس، یقیناً یک بازی برد-برد بود که بهترینِ هر دو دنیا را ارائه میداد.
با وجود موفقیت خیرهکنندهای که شکارچیان شیطان کیپاپ رقم زده است، به نظر میرسد هالیوود همچنان با عینک بدبینی به اکران سینمایی انیمیشنها نگاه میکند. در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱)، باب چاپک، مدیرعامل وقت دیزنی، جسورانه مدعی شد که فیلمهای انیمیشن دیگر جذابیتی برای مخاطبان بزرگسال ندارند. اگرچه بیانیه چاپک در آن زمان با انتقادات شدیدی روبرو شد، اما رفتار استودیوها نشان میدهد که هالیوود همچنان در آن بیمیلی برای پذیرش کامل پتانسیل سینمایی انیمیشن شریک است؛ آن هم علیرغم اینکه بسیاری از همین بزرگسالان، هنوز هم هر زمان فرصتی پیش بیاید، متن آهنگ “Golden” را با صدای بلند فریاد میزنند.
منبع: screenrant
رازهای یوتوب فارسی؛ میزگیم با سکشات – قسمت اول
منی که فقط میام کامنت بخونم