پس از پخش دو فصل (هجده قسمت) از سریال خاندان اژدها یا همان House of the Dragon، این سریال تقریباً به پایان خود نزدیک شده است. البته، سال‌ها طول خواهد کشید تا این سریال به پایان برنامه‌ریزی‌شده‌ چهار فصله خود برسد؛ اما با رسیدن به نقطه میانی، با خودم گفتم که بد نیست کمی مکث کنیم و تمام آنچه را که تاکنون در قسمت‌های مختلف این سریال رخ داده، با هم از نظر بگذرانیم. پس پیش به سوی رتبه‌بندی!

در این نوشته، تمامی قسمت‌های سریال «خاندان اژدها» را تا به امروز، از بدترین تا بهترین رتبه‌بندی کرده‌ایم.

۱۸. ملکه‌ای که همواره بود (فصل ۲، قسمت ۸)

می‌توان آن را به حساب تازه بودن وقایع گذاشت، یا آن را اغراق‌آمیز نامید؛ هر دو تا حدی درست است. فینال فصل دوم، «ملکه‌ای که همواره بود»، از قسمت‌های قوی سریال «خاندان اژدها» محسوب شده و لحظاتی استثنایی در خود دارد؛ از جمله رؤیاهای دیمون که به دیدار با دنریس (امیلیا کلارک در سریال بازی تاج و تخت) ختم می‌شود. همچنین برخورد پایان فصل بین رینیرا (اما دارسی) و آلیسنت (اولیویا کوک) از جاهای جذاب این قسمت است.

با این حال، به عنوان اپیزود فینال، این قسمت بسیاری از مسائل را ناتمام گذاشته و کار خاصی برای حل و فصل کلیت فصل انجام نمی‌دهد؛ به‌ویژه وقتی متوجه می‌شوید که دو سال دیگر قبل از پخش قسمت جدید باید صبر کنید. با توجه به واکنش‌های شدید نسبت به فصل آخر سریال بازی تاج و تخت، «خاندان اژدها» فضای کمی برای اشتباه دارد. در حال حاضر، «ملکه‌ای که همواره بود» به شدت از این هدف دور شده است.

۱۷. شورای سبز (فصل ۱، قسمت ۹)

اگر اپیزود «ملکه‌ای که همواره بود» وجود نداشت، بدون شک «شورای سبز» به عنوان ضعیف‌ترین قسمت سریال «خاندان اژدها» انتخاب می‌شد. قسمت‌های ماقبل آخر همیشه لحظات کلیدی برای فرانچایز «بازی تاج و تخت» هستند، زیرا پیچش‌های هیجان‌انگیز و شگفت‌آوری دارند که کل داستان را زیر و رو می‌کند یا به‌طور دیگر، یک سکانس نبرد بزرگ را به نمایش می‌گذارد که تماشاگر را میخکوب می‌کند. داستان اپیزود «شورای سبز» که بلافاصله پس از مرگ ویسریس (پدی کانسیدین) اتفاق می‌افتد، تلاش می‌کند کمی از هر دو داشته باشد؛ از جمله فرار بزرگ شاهزاده رینیرا (ایو بست) بر پشت اژدها، پس از از دست دادن فرصت کشتن تمامی تیم سبز در یک حمله. این لحظه کاملاً برای دادن هیجان به مخاطب اضافه شده و در رمان جورج آر. آر. مارتین وجود ندارد. این قسمت با این کار، مرگ ملکه‌ را به دست سبزها به اتفاقی بی‌ارزش تبدیل کرده است.

۱۶. پرنسس و ملکه (فصل ۱، قسمت ۶)

از این جا به بعد رتبه‌بندی ما بسیار نزدیک و رقابتی می‌شود؛ شبیه به یک بازی کوچک، البته نه از مدل تاج و تخت! من قسمت «پرنسس و ملکه» را به عنوان بدترین قسمت از باقی قسمت‌ها حساب می‌کنم؛ آن هم فقط به این دلیل که وظیفه بسیار سنگینی به دوشش است: معرفی دوباره رینیرا (دارسی) و آلیسنت (کوک) به بینندگان، در حالی که قبلاً با بازی درخشان میلی آلکاک و امیلی کری به تصویر کشیده شده بودند. چون در این قسمت داستان چند سال به جلو می‌رود، نیاز به تغییر بازیگران وجود داشته است؛ اما کارهای پیشین آلکاک و کری آن‌ها را به شخصیت‌هایی تبدیل کرده که پیدا کردن ارتباط‌شان با سریال بسیار دشوار می‌شود. این موضوع، عامل اصلی ضعف این قسمت است.

۱۵. نایب السلطنه (فصل ۲، قسمت ۵)

اپیزود «نایب‌السلطنه» به نظر برخی، بهترین قسمت سریال «خاندان اژدها» است و در حال حاضر در بین بالاترین امتیازهای کاربران IMDB برای قسمت‌های بازی تاج و تخت قرار دارد. پس از سقوط شاهزاده رینیرا، سیاه‌ها وظیفه دارند تا حرکت‌های بعدی خود را در مواجهه با چنین شکست بی‌رحمانه‌ای تعیین کنند. در مقابل، سبزها دچار تغییر در موازنه قدرت می‌شوند؛ زیرا ایموند تک‌چشم (ایوان میچل) به عنوان نایب‌السلطنه وستروس نقش خود را بر عهده می‌گیرد. این قسمت مانند حرکات مهره‌های شطرنج، به‌خوبی سیاست‌های دوران پس از ایگون را در King’s Landing به تصویر می‌کشد.

۱۴. مردم عامه (فصل ۲، قسمت ۶)

در این قسمت، شاهد نقشه شاهزاده جیس (هری کولت) برای جذب «دراگون‌سیدها» هستیم. دراگون‌سیدها اجداد والریایی هستند که ممکن است توانایی سوار شدن بر اژدها را داشته باشند. اما قبل از اینکه این نقشه موفق شود، با ناامیدی روبرو می‌شویم. شوالیه و بستگان دور تارگرین، استفون دارکلین، تلاش می‌کند که سیزموک را تصاحب کند، اما به جای آن زنده زنده سوزانده می‌شود. اما این تنها به این دلیل است که سیزموک قبلاً سوارکار خود را در ذهن انتخاب کرده: ادام اهل هال (کلینتون لیبرتی)، پسر نامشروع مار دریایی (استیو توسن)، که در پایان قسمت به‌طور پیروزمندانه‌ای بر فراز صخره‌های دراگون‌استون پرواز می‌کند.

۱۳. رینیرای ستمگر (فصل ۲، قسمت ۲)

با وجود چندین ایگون و یک رینیرا، رینیس و رینا، سریال خاندان اژدها مشکلی با معرفی کردن تعداد زیادی کاراکتر ندارد و این موضوع باعث می‌شود که به سختی بتوان همه آن‌ها را دنبال کرد. با این حال، در قسمت دوم فصل دوم، دو مورد از این نام‌ها به‌طور کامل از فهرست حذف می‌شوند. این اتفاق زمانی می‌افتد که دوقلوهای کارگیل، اریک و آریک (با بازی دوقلوهای الیوت و لوک تیتنسور) در یک نبرد تا سرحد مرگ با یکدیگر مبارزه می‌کنند. این صحنه نبرد بی‌رحمانه، مستقیماً از کتاب اقتباس شده (اگرچه کمی تغییر یافته) و یکی از وقایع به‌یادماندنی فصل دوم است.

۱۲. پادشاه دریای باریک (فصل ۱، قسمت ۴)

دیمون (مت اسمیت) پس از پایان پیروزمندانه در جنگ علیه تریارشی (حداقل موقتی) به مقر پادشاه یا همان King’s Landing بازمی‌گردد. در ابتدا، او با آغوش باز مورد استقبال قرار می‌گیرد، تا اینکه رینیرا جوان را برای یک شب بیرون از شهر می‌برد، که باعث ناراحتی ویسریس می‌شود. بخش بزرگی از قدرت فصل اول از رابطه برادرانه ولی تند و تیز بین مت اسمیت و پدی کانسیدین نشأت می‌گیرد و اتحاد کوتاه مدت آن‌ها در اینجا یکی از نقاط جذاب سریال است.

۱۱. آسیاب سوزان (فصل ۲، قسمت ۳)

درگیری بین برکن‌ها و بلک‌وودها از این اپیزود شروع می‌شود. همچنین، نقطه آغاز کابوس‌های هارنهال دیمون نیز همین‌جاست. این قسمت شامل صحنه قابل توجه فاحشه‌خانه در سریال «خاندان اژدها» هم هست و حتی در این زمینه با «بازی تاج و تخت» اصلی نیز رقابت می‌کند. آیا «تپه سوزان» یک قسمت بی‌نقص است؟ شاید بله، شاید هم نه. اما مطمئنا جزو آن‌هایی است که بیشتر از هر قسمت دیگری در کل فرانچایز، حال و هوای «بازی تاج و تخت» را دارد و این خودش چیز مهمی است.

۱۰. وارثان اژدها (فصل ۱، قسمت ۱)

همه چیز از این قسمت شروع می‌شود. سال‌ها پس از این که بزرگترین نمایش تلویزیونی در قسمت‌های پایانی ناکام ماند، «خاندان اژدها» با قدرت وارد میدان شد و دوباره علاقه به وستروس را زنده کرد. اعتبار این موفقیت در تعداد پادشاهی‌ها، بازیگران جدید و پرانرژی، بازگشت اژدها (تعداد زیادی از آن‌ها) و داستانی متمرکز است که از سوی یکی از خالقان و مجری برنامه، رایان کوندال، بر مقر پادشاه متمرکز شده است. این قسمت به هیچ وجه بی‌نقص نیست و بحث‌ها همچنان در مورد سطح و انواع خشونتی که در مرگ ملکه اما (سیان بروک) به تصویر کشیده شده، ادامه دارد؛ اما این قسمت حرکتی را آغاز می‌کند که به‌طور جدی ممکن بود زیر بار مشکلات به جا مانده از «بازی تاج و تخت» اصلی شکست بخورد.

۹. شاهزاده سرکش (فصل ۱، قسمت ۲)

رویارویی بین اتو هایتاور (ریس ایفانس) و دیمون تارگرین در پل دراگون‌استون در «خاندان اژدها» تصاویر بسیار زیبایی از خود به جا می‌گذارد؛ به‌ویژه زمانی که رینیرا (آلکاک) بر پشت اژدها وارد صحنه می‌شود. این اتفاق به قدری جذاب است که اگر بقیه اپیزود را کلا در نظر نگیریم، باز هم این قسمت امتیاز بالایی خواهد گرفت.

۸. پسر در ازای پسر (فصل ۲، قسمت ۱)

یکی از نمادین‌ترین صحنه‌ها از «آتش و خون» مارتین در قالب Blood & Cheese به روی تصویر می‌آید؛ همان دلال و موش‌گیری که برای کشتن ایموند فرستاده شده‌اند. در عوض، آن‌ها یک تارگرین دیگر را می‌کشند و سر پسر بی‌گناه هلائنا (فیا سابان) را می‌برند که خشونت بین سبزها و سیاه‌ها را به اوج می‌رساند.

۷. کاشت سرخ (فصل ۲، قسمت ۷)

در نهایت، طرح پرورش دراگون‌سیدها نتیجه داده و دو سوارکار جدید وارد صحنه می‌شوند: هیوج هامر (کیاران بیو) و اولف (تام بنت). این دو، جفتی از فرزندان نامشروع تارگرین هستند که موفق می‌شوند پس از اینکه باقی گروه هم‌سن و سالشان در نمایش وحشتناک آتش و خون نابود می‌شوند، اژدهایان ورمیتور و سیلورینگ را تصاحب کنند. این قسمت بسیار هیجان‌انگیز است. هیوج که در مقابل ورمیتور فریاد می‌زند، یا سیلورینگ که از سوارکار جدیدش اولف لذت می‌برد. اما لحظه اوج در پایان قسمت رخ می‌دهد؛ زمانی که ایموند و بهگار به سمت دراگون‌استون پرواز می‌کنند و متوجه می‌شوند که نیروی آتشین خودشان نمونه مشابهی در طرف رینیرا دارد.

۶. ملکه سیاه (فصل ۱، قسمت ۱۰)

در حالی که «شورای سبز» به واکنش سبزها به مرگ ویسریس مشفول شده، اپیزود پایانی فصل اول به دراگون‌استون می‌رود تا واکنش رینیرا را به ما نشان دهد. البته، مسأله بسیار بزرگتر نحوه پایان یافتن قسمت و در واقع کل فصل اول است. جایی که اولین نبرد اژدها علیه اژدها در «خاندان اژدها» رخ می‌دهد و ایموند در نهایت پسرعمویش لوک (الویت گریهولت) را می‌کشد. تصویر بهگار که در آسمانی رعدآسا پرواز می‌کند، در میان زیباترین تصاویر در تمام سریال «خاندان اژدها» است.

۵. ما راه را روشن می‌کنیم (فصل ۱، قسمت ۵)

کیست که از یک عروسی به سبک «بازی تاج و تخت» خوشش نیاید؟ یکی از بهترین مهمانی‌های «خاندان اژدها» وقتی است که رینیرا و لاینور (جان مک‌میلان) ازدواج می‌کنند؛ عروسی رقص و مرگ! حتما کیک هم هست، اما مرگ بر کیک سایه می‌اندازد! این عروسی در حد و اندازه عروسی سرخ (Red Wedding) نیست، اما پایان دوران حضور میلی آلکاک و امیلی کری در وستروس است و آن‌ها نمی‌توانستند دراماتیک‌تر از این از اینجا بروند.

۴. دوم در نامش (فصل ۱، قسمت ۳)

این قسمت تحولی بزرگ در فرانچایز «بازی تاج و تخت» است و شامل بزرگترین پرش زمانی سریال تا آن لحظه (صرف‌نظر از رشد ناگهانی بران استارک) هم بوده. با وجودِ جنبه تاریخی، این قسمت اتفاقات درونی شخصیت‌ها را به‌طور هیجان‌انگیزی به نمایش گذاشت.

ویسریس به پیشگویی‌ها می‌اندیشد در حالی که رینیرا تحت سایه برادر نوزادش (و رقیب نهایی‌اش) ایگون دست و پنجه نرم می‌کند. سپس، در بخش پایانی قسمت، دیمون به‌تنهایی با Crabfeeder مبارزه کرده و به‌تنهایی به درگیری تریارشی پایان می‌دهد.

۳. دریفت‌مارک (فصل ۱، قسمت ۷)

شوخی‌ها (و مشکلات جدی) با نورپردازی در این قسمت به کنار، «دریفت‌مارک» یک کلاس آموزشی از درام کلاسیک «بازی تاج و تخت» و همچنین یکی از لحظات جذاب «آتش و خون» بود. به دست آوردن اژدهای بهگار توسط ایمند و سپس کور شدن چشمش به دست لوک، رقابتی را به راه می‌اندازد که در نهایت نتایج فاجعه‌باری برای کل خاندان تارگرین به بار می‌آورد. اجراهای فوق‌العاده‌ای در تمام بخش‌ها دیده می‌شود؛ مانند اجرای ویسریس توسط کانسیدین که هنوز به تخت مرگ نرسیده، اما هر لحظه بیشتر به آن نزدیک می‌شود.

۲. اژدهای سرخ و طلایی (فصل ۲، قسمت ۴)

اپیزود چهارم فصل دوم بهترین قسمت این فصل و حتی شاید کل سریال باشد. «ملکه سیاه» اولین درگیری اژدها با اژدها را در این سریال به نمایش گذاشت. «اژدهای سرخ و طلایی» این اتفاق را به سطحی کاملاً جدید می‌برد و این کار را با اضافه کردن اژدهای سوم و نمایش کل درگیری در روشنایی روز انجام می‌دهد. از سقوط نزدیک به مرگ ایگون تا سقوط مرگبار رینیس، فرانچایز تاج و تخت هرگز صحنه نبرد اژدهایی بهتر از این نداشته است.

۱. ارباب جزر و مد (فصل ۱، قسمت ۸)

همه چیز فقط در خشونت میان اژدهایان خلاصه نمی‌شود. در هسته اصلی، هم «خاندان اژدها» و هم «بازی تاج و تخت» روی یک چیز تمرکز دارند: درام خانوادگی و سیاست‌هایی که دوستان را به دشمن تبدیل می‌کند. سریال خاندان اژدها این کار را در «ارباب جزر و مدها» به بهترین شکل انجام داده است. از شام شاداب تارگرین که ناگهان به تلخی می‌گراید گرفته تا راه رفتن آرام و پیوسته ویسریس در اتاق تاج‌گذاری قلعه سرخ. در واقع، این پایان دوران حضور کانسیدین در «خاندان اژدها» است. نمایش به‌طور قطع بخشی از جذابیت خود را با از بین رفتن پادشاه از دست می‌دهد، که تحت تأثیر مرگ ویسریس است. ممکن بود اسم درست این سریال «سقوط خاندان اژدها» باشد و «ارباب جزر و مدها» هم جایی باشد که اژدهای در حال سقوط بالاخره به زمین می‌افتد.

منبع: The Hollywood Reporter

انیمه چی ببینیم؟ | میزگیم انیمه‌ای با WeebHead