در سده‌ی هفدهم میلادی، گودی و مادرش در شهر جریکو در ایالت ورمانت زندگی می‌کردند. آن‌ها اصالتی مکزیکی داشتند و سال‌ها در کنار بومیان آن منطقه زندگی کرده بودند. در سال ۱۶۲۵، زمانی که جوزف کراک‌استون، بنیان‌گذار شهر، گودی را به جادوگری متهم کرد، او، مادرش و چند تن دیگر از طردشدگان جامعه را در سالن اجتماعات حبس کرد و آن‌جا را به آتش کشید. با این‌ حال، گودی توانست از راه دریچه‌ی دودکش فرار کند و از مهلکه جان سالم به در ببرد.

معرفی شخصیت‌های سریال Wednesday | آدام ونزدی

گودی پس از آن، کراک‌استون را کشت، روحش را نفرین کرد و پیکرش را در تابوتی مهر و موم شده با قفل خونینی زندانی ساخت. این قفل تنها در شب ماه خونین و آن‌ هم فقط توسط یکی از نوادگان مستقیم گودی قابل شکستن بود. به گفته‌ی مورتیشیا، گودی به‌خاطر وسواسش در انتقام‌گیری چنان پیش رفت که دیگر نتوانست خود را نجات دهد.

آیا بازی GTA V بدترین بازی تاریخ راکستار است + ویدیو

انجمن شب‌سایه‌ها

در برهه‌ای از همان قرن، گودی انجمنی مخفی با نام «انجمن شب‌سایه‌ها» (Nightshade Society) پایه‌گذاری کرد. اعضای این انجمن می‌کوشیدند از حقوق طردشدگان جامعه دفاع کنند و صلح را برقرار سازند تا آنان بتوانند در کنار افراد عادی (Normies) به برابری برسند.

حضور در رؤیاهای ونزدی

گودی در قالب رؤیاهای پیش‌گویانه بارها به سراغ نواده‌اش، ونزدی، می‌آید. او در این رؤیاها مسیر آینده را به ونزدی نشان می‌دهد و کمکش می‌کند تا با رازهای جریکو روبه‌رو شود. در اوج این مسیر، هنگامی‌که کراک‌استون به‌دست نواده‌اش، لارل گیتس، دوباره زنده شد و ونزدی را زخمی کرد، گودی ظاهر شد و او را شفا داد. البته به ونزدی هشدار داد که این آخرین دیدار آن‌هاست. مرگ همیشگی کراک‌استون، گودی را نیز به آرامش ابدی رساند.

توصیف ظاهری

چهره‌ی گودی شباهت زیادی به ونزدی دارد. او موهایی بور و تیره‌رنگ دارد و آن‌ها را در دو بافت بلند تا نزدیک کمرش می‌بندد. چتری‌هایش نیز معمولاً زیر موها پنهان می‌شوند. گودی اغلب پیراهن‌هایی آبی‌روشن با کرست می‌پوشد که تا روی پاهایش را می‌پوشانند. در مراسم جام پو، کرستی سفید با چهار پاپیون روی سینه و دامنی بلند به تن داشت. در دو رؤیای ونزدی، گودی خنجری کوچک و کتابی از وردها را در اختیار داشت که با آن، صورت کراک‌استون را برید.

رونمایی نتفلیکس از خانواده آدامز در فصل دوم ونزدی

شخصیت

گودی زنی شجاع، قدرتمند و انتقام‌جو بود. کمک‌هایش به ونزدی بی‌دریغ بود، اما روحیه‌ی تند و پرشورش باعث شد میل به انتقام، بر همه چیز غلبه کند. او کراک‌استون را به‌خاطر قتل مادرش و صدها طردشده‌ی دیگر کشت. با این حال، همان‌طور که مورتیشیا اشاره می‌کند، عطش سیری‌ناپذیر گودی برای انتقام، به بهای نجات خودش تمام شد.

روابط

مادر

گودی رابطه‌ی نزدیکی با مادرش داشت. زمانی که کراک‌استون آن‌ها را در انباری محبوس کرد و آتش زد، تنها گودی به زمین زنجیر نشده بود. او سعی کرد مادرش را نجات دهد، اما مادرش از او خواست فرار کند و انتقام‌شان را بگیرد. گودی با ناراحتی از طریق دودکش فرار کرد و بعدها با کشتن کراک‌استون، قولش را عملی ساخت.

ونزدی آدامز

در ابتدا، گودی در قالب رؤیاهایی از گذشته به سراغ ونزدی می‌آمد و سرنخ‌هایی از گذشته‌ی جریکو و خاندان گیتس در اختیارش می‌گذاشت. ونزدی در ابتدا از حضور نابه‌هنگام گودی ناراحت بود. اما پس از آنکه هویت واقعی کراک‌استون را شناخت، در مراسم روز همبستگی، فواره‌ای که به افتخار کراک‌استون ساخته شده بود را نابود کرد. در پایان، وقتی کراک‌استون زنده شد و او را مجروح کرد، گودی با استفاده از طلسمی قدرتمند که مورتیشیا به ونزدی داده بود، جان او را نجات داد و سپس برای همیشه ناپدید شد. ونزدی، با وجود زبان تندش، احترام زیادی برای گودی قائل شد و فداکاری او را ارج نهاد.


بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها