معرفی شخصیتهای انیمیشن آرکین | مِل؛ ساحره گرگها
مل مداردا یک اشرافزاده با جایگاهی در شورای شهر پیلتوور است. او به آزمایشهای جیس در زمینه جادو علاقه نشان میدهد.
هشدار اسپویل: این مطلب داستان کلی سریال آرکین را لو میدهد.
مل، بهعنوان دختر آمبسا، یک فرمانده جنگ نکسوسی و نماد کرست رانترا، از سنین پایین با مرگ و جنگ آشنا شد. بااینحال، حمایت او از دیپلماسی و بیزاری از استفاده از خشونت بهعنوان ابزار بازدارندگی، بعدها از سوی مادرش یک نقطهضعف تلقی شد. او از خانواده طرد و به پیلتوور تبعید شد تا بر منافع تجاری خاندان مداردا در این شهر نظارت کند. باوجوداینکه از خاندان مداردا، یکی از ثروتمندترین خاندانهای پیلتوور بود، در میان اعضای خانواده نکسوسی خود بهعنوان یک طردشده محسوب میشد، زیرا نتوانسته بود مطابق استانداردهای آنان زندگی کند.
با تعهد و استعدادهای سیاسی، مل توانست در سلسلهمراتب سیاسی خاندان خود پیشرفت کند، عضوی از شورای خاندانها شود و به یکی از ثروتمندترین افراد پیلتوور بدل گردد. بااینحال، ثروت و اعتبار او در مقایسه با هم خاندانهای نکسوسیاش ناچیز بود؛ ازاینرو، او در جستجوی طرحی بود که بتواند جایگاه پیلتوور و خودش را ارتقا بخشد.
حادثه هگزم
در جریان محاکمه جیس تالیس، او با احتمال استفاده از جادو در فناوری آشنا شد. این موضوع آنقدر برایش جذاب بود که به اخراج جیس از آکادمی (بهجای تبعید او از پیلتوور) رأی داد و حتی یک عضو دیگر شورا را قانع کرد که به نفع او رأی دهد.
مدتی بعد، مل به جیس و ویکتور در تلاششان برای نفوذ به آزمایشگاه هایمردینگر کمک کرد. او به آنها شرط گذاشت که فقط یک شب فرصت دارند تا توانایی خود را ثابت کنند و نشان دهند که اختراعشان عملی است. سپس، با پرتکردن حواس نگهبانی که در آکادمی گشت میزد، به پنهانکردن فعالیتهای آنها کمک کرد. وقتی هایمردینگر برای متوقف کردن آزمایش آن دو وارد شد، دیر رسیده بود و جیس و ویکتور توانسته بودند ثابت کنند که میتوانند جادو را از طریق تکنولوژی هکستک مهار کنند. باوجوداینکه هایمردینگر معتقد بود پیلتوور نباید هکستک را فعال کند، مل مداخله کرد و اظهار داشت که این موضوع باید توسط شورا تصمیمگیری شود.
با تأثیرگذاری مل، شورا به اجرای عمومی هکستک رأی داد و حتی بودجهای برای ساخت دروازههای هکس تصویب کرد.
دویستسالگی پیلتوور
بهعنوان یک عضو شورا، مل در دویستمین سالگرد پیشرفت پیلتوور حضور داشت، جایی که جیس قرار بود اختراعات جدید هکستک خود را معرفی کند. پیش از سخنرانی، جیس به مل اعتراف کرد که هایمردینگر از او خواسته است معرفی نوآوریهای جدید هکستک را تا زمانی که همه اقدامات ایمنی لازم انجام شود، به تأخیر بیندازد که این امر ممکن بود یک دهه طول بکشد. مل به جیس گفت که هایمردینگر در وضعیت موجود گرفتار شده است و او را تشویق کرد که تردیدهایش را نادیده بگیرد و اختراعات هکستک خود را در ارائهاش معرفی کند. بااینحال، جیس در آخرین لحظه تردید کرد و تصمیم گرفت مطابق توصیه هایمردینگر نوآوریهای خود را به تأخیر بیندازد.
وقتی مل دید که جیس انقلاب هکستک خود را به تأخیر انداخت، جشن را زودتر ترک کرد و از این موضوع ناامید شد. پیش از پایان روز، یک زائونیتی یکی از جواهرات هکستک را که قرار بود در طول سخنرانی به نمایش گذاشته شود، دزدید. با نگرانی از احتمال استفاده تهاجمی از آن، جیس به شورا پیشنهاد کرد که همه عملیات هکستک را متوقف کنند. این موضوع باعث نگرانی اعضای شورا شد که کسبوکارشان به دروازههای هکس وابسته بود. در این میان، مل پیشنهاد داد که جیس بهعنوان یک عضو جدید به شورا اضافه شود تا بهتر بتواند هدف خود برای حفاظت از دروازههای هکس و تمام مسائل وابسته به آن را دنبال کند؛ پیشنهادی رادیکال، زیرا شورا به طور سنتی فقط هفت عضو داشت. با موافقت هایمردینگر، بقیه اعضای شورا نیز موافقت کردند و جیس به هشتمین عضو شورا تبدیل شد.
شکلدادن به جیس
مل مصمم شد تا جیس را به رهبری تبدیل کند که بتواند بر تمایل پیلتوور برای مقاومت در برابر ادغام اشکال جدید هکستک که جامعه را دگرگون میکند، غلبه کند. او ابتدا جیس را راهنمایی کرد تا شهروندان برجسته پیلتوور را به سمت خود جذب کند و حمایت کافی برای دفاع از برنامههایش در فضای سیاسی به دست آورد، باوجوداینکه جیس تمایلی به ورود به سیاست نداشت. این امر به این معنا بود که مل باید جیس را با دینامیک تبادل امتیاز در سیاست آشنا کند و به طرز شگفتانگیزی، جیس نشان داد که در جلب نظر تجار و سیاستمداران برجسته با اعطای امتیازات انحصاری، و گاهی غیرقانونی، در سیاست و تجارت در ازای حمایت سیاسی و مالی، بسیار توانمند است. مل از انطباق سریع جیس باسیاست تحتتأثیر قرار گرفت و با همکاری یکدیگر قدرت سیاسی خود را در پیلتوور تثبیت کردند.
آنها بر سر چگونگی استفاده از نفوذ جدیدشان برای ترویج خیر عمومی پیوند برقرار کردند و چون به یکدیگر علاقهمند بودند، مل احساسات عاشقانه خود را به جیس ابراز کرد. جیس نیز احساسات او را پاسخ داد و آن شب با یکدیگر رابطه برقرار کردند و به عاشق و معشوق تبدیل شدند. پس از شب پرشورشان، مل بیدار شد و متوجه شد که جیس پیش از او رفته است.
رویاهای پنهان مل
بعدتر در همان شب، مل شروع به نقاشی تصویری از ناکسوس کرد که نشاندهنده آرزوی مخفی او برای بازپسگیری افتخار نکسوسیاش بود. جیس بازگشت تا برای غیبت ناگهانیاش عذرخواهی کند، اما مل ابتدا او را سرد پذیرفت. جیس توضیح داد که غیبتش به دلیل رسیدگی به ویکتور بوده که به بیمارستان منتقل شده است؛ زیرا در حال مرگ است. مل نرمتر شد و به مشکلات او همدردی نشان داد. جیس از ناامیدیهایش به مل گفت؛ اینکه درگیر سیاستبازی شده و از انجام کارهای خوبی که میخواست انجام دهد، بازمانده است و اکنون که ویکتور در حال مرگ است، قادر به نجات او نیست.
مل نیز فاش کرد که او توسط خانوادهاش تبعید شده، زیرا آنها او را لایق نمیدانستند. جیس، برخلاف خانوادهاش، چنین نظری درباره مل نداشت و او را تشویق کرد که اهمیتی به این موضوع ندهد. در مقابل، مل جیس را دلداری داد و گفت که هرچند او ممکن است نتواند ویکتور را نجات دهد، اما باید باقی زمانش را با او سپری کند تا ویکتور در لحظات پایانیاش احساس تنهایی نکند.
در روزهای پس از آن، مل در برخی از دشوارترین تصمیمات جیس از او حمایت کرد. زمانی که جیس برای حذف هایمردینگر از شورای پیلتوور به دلیل مانعتراشی مداوم او در تحقیقات هکستک خودش و ویکتور تلاش کرد (هرچند در ظاهر بهعنوان بهانه عمومی، مشکلات شهر زیرین را به گردن هایمردینگر انداخت)، مل از این اقدام او حمایت کرد. آنها با همکاری یکدیگر توانستند شورا را بسیج کرده و هایمردینگر را از موقعیتش برکنار کنند. وقتی جیس نسبت به تصمیمش در مورد هایمردینگر دچار تردید شد، مل اقدامات او را توجیه کرد و گفت که هر آنچه درباره هایمردینگر گفته بود، درست است؛ حتی اگر حذف او از شورا سختگیرانه باشد، اقدامی ضروری بوده است. این موضوع باعث شد جیس اعتماد به تصمیمش را حفظ کند.
در همین حال، تنشها بین پیلتوور و زائون با همه اتفاقات رخداده افزایش یافت. مل به جیس اطلاع داد که برخی در پیلتوور نگراناند که در آستانه جنگ با شهر زیرین باشند و این احتمال وجود دارد که زائون از جواهر هکستک دزدیدهشده برای حمله به پیلتوور استفاده کند. مل به جیس توصیه کرد که تسلیحات هکستک را توسعه دهد تا در صورت لزوم از مردمش دفاع کند. اگرچه جیس در این مورد دچار تردید بود و ویکتور بهشدت مخالف این ایده بود، مل تصمیمگیری را به خود جیس واگذار کرد.
دیدار دوباره آمبسا با مل
با نزدیکشدن دیدار دوبارهاش با مادرش، مل کابوسی از دوران کودکیاش دید، زمانی که مادرش سعی داشت بیرحمی مورد انتظار از نکسوسیها را در ذهن او جای دهد. او درحالیکه از این خاطره کودکی دچار اضطراب شده بود، پریشان از خواب بیدار شد.
به دلیل افزایش خشونت از سوی زائون و باور به مرگ برادرش کینو، مادرش به پیلتوور آمد تا آنچه را که از نظر او راهنمایی مناسب برای دخترش است، ارائه دهد. آمبسا معتقد بود که پیلتوور اجازه داده تهدید شهر زیرین از کنترل خارج شود و توصیه کرد که آنها باید این تهدید را سرکوب کنند. بااینحال، مل مخالفت کرد و این توصیه را رد کرد.
مدتی بعد، وای و کیتلین کیرامن به شورای پیلتوور افشا کردند که یک جنایتکار باهوش به نام سیلکو مسئول مشکلات فزاینده پیلتوور و شهر زیرین است و قصد دارد زائون را بهعنوان یک ملت مستقل از پیلتوور جدا کند. جیس به طور شگفتانگیزی رویکردی نظامی اتخاذ کرد و پیشنهاد داد که آنها باقدرت به سیلکو جنگ اعلام کنند. اما مل که هزینهها و بیرحمیهای جنگ را تجربه کرده بود، به شورا توصیه کرد که تمام گزینههای دیپلماتیک را امتحان کنند و جنگ را بهعنوان آخرین راهحل در نظر بگیرند. شورا با مل موافقت کرد که این موضوع باعث ناامیدی جیس شد.
پس از جلسه، مل با خشم مادرش را به دلیل دستکاری جیس سرزنش کرد. آمبسا این خشم را نادیده گرفت و حقیقت حضورش را آشکار کرد: مردی که کینو را کشته است، هنوز تهدیدی برای خانواده مدارداست و قدرت او برای آمبسا بسیار زیاد است. آمبسا قصد دارد جنگ بین پیلتوور و زائون را به راه بیندازد تا جیس مجبور به توسعه تسلیحات هکستک شود؛ تسلیحاتی که آمبسا قصد دارد برای مقابله با این دشمن قدرتمند استفاده کند. او پیشنهاد داد که در صورت همکاری مل در این تلاش، تبعید او را لغو کند.
بااینحال، پس از گفتوگو با مادرش، مل نقاشی خود از ناکسوس را مخدوش کرد که این اقدام نشاندهنده عزم او برای قطع روابط با خانواده نکسوسیاش بود.
پس از اینکه جیس یک حمله غیرمجاز را علیه یکی از کارخانههای شیمر سیلکو رهبری کرد، متوجه هزینه واقعی جنگ شد و نظرش تغییر کرد. این تغییر در نهایت منجر به این شد که جیس برای صلح با سیلکو مذاکره کند و در ازای استقلال زائون به توافق برسد. با همراهی جیس، مل نخستین عضوی از شورا بود که با این پیشنهاد موافقت کرد و دیگر اعضا نیز تحتتأثیر او تصمیم مشابهی گرفتند.
درحالیکه جلسه تقریباً به پایان رسیده بود و بحران تقریباً رفع شده بود، جینکس به اتاق شورای پیلتوور حمله کرد و موشک سوپر مگا دث راکت خود را به شیشهای که دقیقاً کنار مل بود، شلیک کرد. مشخص نیست که مل از این حمله جان سالم به در برد یا خیر.
ادای احترام به قربانیان
در نهایت مشخص شد که مل زنده مانده و او و جیس تنها کسانی بودند که از حمله جینکس بدون آسیب جان سالم به در بردند، درحالیکه دیگر اعضای شورا یا بهشدت زخمی شدند یا در اثر انفجار کشته شدند. مل در مراسم خاکسپاری کاساندرا کیرامن شرکت کرد و به کیتلین برای ازدستدادن مادرش تسلیت گفت. او و اعضای بازمانده شورا گرد هم آمدند تا درباره نحوه پاسخ به حمله جینکس و واکنش در برابر زائونیتها تصمیمگیری کنند.
ظاهر
مل زنی زیبا و بلندقد با پوستی قهوهای و چشمانی سبز است. او موهای تیره و فرفری دارد که با پیچکهایی جواهرنشان در امتداد خط رویش مو تزیین شدهاند. لباسهای او سفید و شیک با جزئیات طلایی است که ترکیبی از سبک شریما و تارگون را با الگوهای رایج پیلتوور نشان میدهد.
هر بار که از جادوی خود استفاده میکند، خالکوبیهای روی بدن، چشمان و موهای او با نوری طلایی و درخشان میتابند.
شخصیت
مل فردی باهوش و زیرک است که توانایی تأثیرگذاری و دستکاری دیگران به نفع خود را دارد. او به پیلتوور اهمیت میدهد و خواستار پیشرفت و شکوفایی آن است، اما بسیار حسابشده و تحلیلی عمل میکند. درحالیکه به برخی اعضای خانوادهاش اهمیت میدهد، با مادرش در تضاد است و در نهایت تصمیم میگیرد برخلاف ایدههای تهاجمی مادرش به صلح با زائون رأی دهد.
تواناییها
جادو: مل توانایی جادویی ذاتی در درون خود دارد که حتی توجه بلک رز را به قدرت پنهانش جلب کرده است. او توانست الگوهای پازلی زندان خود را درک کند و باورداشت که میتواند آنها را حل کند. همچنین توانست جادوی بلک رز که او را اسیر کرده بود، دفع کند.
همحسی (Empath): لبلانک بیان کرده که مل دارای این شکل نادر جادو است. بهعنوان یک همحس، مل با حوزه اتری (جادوی آرکین) هماهنگ است. او با تواناییهایش میتواند ذات درونی دیگران را احساس کند و حتی جادوی آنها را تحت کنترل درآورد.
جادوی نور: مل میتواند نور را بهعنوان مجرایی برای قدرتهای جادوییاش دستکاری کند. او قادر است نور شدید از بدن خود تولید کند، سپرهای نوری بسازد، شلاقهای نوری ایجاد کند و حتی پرتوهای نور تولید کند.
زیستنوردهی (Bioluminescence): مل میتواند خود را در نور جادویی فروببرد و انفجارهای تخریبی قوی مانند ابرنواخترها ایجاد کند.
دیپلماسی: از سنین جوانی، مل در سیاست مهارت نشان داده است. او یک استراتژیست سیاسی تمامعیار است و توانسته سیاستمداران و افراد بانفوذ را متقاعد کند تا با برنامههای او هماهنگ شوند. در دوران زندگی در پیلتوور، او به مقام عضو شورای خاندانها رسید، علیرغم جایگاهش در میان خاندان خودش.
نقاشی: مل یک نقاش بااستعداد است، بهویژه در نقاشی با تکنیک تخممرغ. تمام نقاشیهایی که در خانه او دیده میشوند، توسط خودش کشیده شدهاند.
روابط
آمبسا مداردا
آمبسا که یک جنگسالار خشن ناکسیانی است، از کودکی هنر جنگ را به دخترش آموزش داد درحالیکه خودش هنوز یک سولاری بود. اگرچه آمبسا از زیرکی و مهارتهای دیپلماسی مل تمجید میکرد، اما از کمبود غرایز بیرحمانه او ناامید بود. یکی از خاطرات بهشدت آسیبزای دوران کودکی مل، زمانی بود که آمبسا اجازه داد مل درباره سرنوشت آخرین وارث یک رژیم تازه فتحشده تصمیمگیری کند. مل پیشنهاد داد که آن وارث فتحشده را تبعید کنند تا به زیردستان جدید خود نشان دهند که رحم دارند، اما آمبسا معتقد بود که نباید به دشمنانشان رحم کنند تا مبادا دوباره علیه آنها قیام کنند. در نهایت، آمبسا شخصاً وارث را جلوی مل اعدام کرد تا این درس را به او بیاموزد.
سرانجام آمبسا دریافت که طبیعت بخشنده مل برای او یک نقطهضعف است، بنابراین او را به پیلتوور تبعید کرد. رابطهای پرتنش میان این دو وجود دارد؛ مل از مادرش میترسد و همزمان از او بهخاطر اقدامات گذشتهاش کینه به دل دارد. در نهایت، مل با او درباره این موضوع مواجه میشود که منجر به قطع نمادین روابط او با ریشههای ناکسیانیاش میشود.
کینو مداردا
کینو، برادر مل، شخصیتی باهوش و خوشزبان بود که باورداشت میتواند از هر موقعیتی با مذاکره خارج شود. اما گفته میشود او سرانجام با فرد اشتباهی درگیر شد و جان خود را از دست داد. کینو همیشه به مل میگفت: «جنگ، شکست دیپلماسی است»؛ جملهای که احتمالاً در گرایش مل به دیپلماسی نقش داشته است. کینو یکی از معدود اعضای خانواده مل بود که او به طور عمیق به او عشق و علاقه داشت.
سیسیل بی. هایمر دینگر
مل بهعنوان بنیانگذار پیلتوور به هایمر دینگر احترام میگذاشت. بااینحال، دیدگاههای محافظهکارانه و محدودکننده او را مانعی در مسیر پیشرفت خود میدانست. او با کمک به جیس و ویکتور در قانونی کردن استفاده از هکستک در پیلتوور و همچنین رأیدادن به برکناری هایمر دینگر از شورای پیلتوور، قدرت او را تضعیف کرد.
جیس تالیس
در ابتدا، مل از جیس برای دستیابی به ثروت و جایگاه بیشتر استفاده میکرد. اما بهمرور، احساسات عمیقتری نسبت به مخترع پیدا کرد. حتی از او در برابر نفوذ خودخواهانه مادر جاهطلبش دفاع میکرد. مل نهتنها نگران مشکلات جیس بود، بلکه مشاورههای خردمندانهای به او ارائه میداد، هرچند همچنان اهداف شخصی خود را در نظر میگرفت. در طول زمان، مل کمتر در مقابل جیس خوددار بود و جزئیات شخصی بیشتری از زندگی خود را با او به اشتراک گذاشت. رابطه مل با جیس که در ابتدا وسیلهای برای رسیدن به هدف بود، در نهایت به عشقی واقعی تبدیل شد. مل نقشی اساسی در صعود جیس به شهرت ایفا کرد؛ حتی شورای پیلتوور را متقاعد کرد که جیس را به عضویت شورا درآوردند.
الورا
بهعنوان دستیار یکی از اعضای شورای پیلتوور، الورا بسیاری از ارتباطات مل با شرکا و همکاران سیاسیاش را مدیریت میکرد. به همین دلیل و بهخاطر نزدیکی کاری، الورا از حداقل بخشی از برنامههای بزرگتر مل مطلع بود. او همچنین تا حدی با ریشههای مل آشنایی داشت.
نظرات