چگونه شخصیت مار زوتوپیا ۲ این انیمیشن را به یک موفقیت جهانی تبدیل کرد؟
۹ سال بعد از اولین ماجراجویی آنها، زوج محبوب و هماهنگ انیمیشن زوتوپیا (Zootopia) دوباره کنار هم قرار گرفتهاند. در این قسمت، جودی هاپس (Judy Hopps) پرانرژی و همیشه امیدوار و نیک وایلد (Nick Wilde) باهوش و کاریزماتیک وارد پروندهای تازه میشوند؛ پروندهای رازآلود که این بار پای موجودات خزنده را به ماجرا باز میکند.
انیمیشن زوتوپیا ۲ که اواخر ماه نوامبر روی پرده رفت، خیلی زود به یک پدیده جهانی تبدیل شد و محبوبیت گستردهای پیدا کرد؛ حتی در بازار کشور چین که رقابت در آن بسیار سخت و سودآور است. این انیمیشن کمدی نهتنها در گیشه چین به رتبه اول رسید، بلکه رکوردها را هم شکست و عنوان پرفروشترین انیمیشن خارجی تمام دوران در این کشور را از آن خود کرد.
این دستاورد چیزی فراتر از یک سرگرمی ساده است و نشان میدهد که شرکت دیزنی چگونه با بازطراحی و تفسیر دوباره نمادهای فرهنگی، سلیقهها و فرهنگهای مختلف را هدف قرار میدهد. محور اصلی داستان هم یک قهرمان غیرمنتظره است: ماری از نوع افعی گودالی با پوست آبیرنگ به نام گری دِ اسنیک (Gary De’Snake)؛ شخصیتی که با ارادهای قوی میخواهد حیثیت خانوادهاش را بازگرداند و جامعهای را تصور میکند که در آن خزندگان و دیگر حیوانات در کنار هم و به دور از تبعیض زندگی میکنند.
جرد بوش (Jared Bush)، مدیر ارشد خلاقیت شرکت دیزنی و یکی از کارگردانهای انیمیشن زوتوپیا ۲، توضیح میدهد که اضافه شدن شخصیت گری به این اثر کاملاً هدفمند بوده و به سال مار در زودیاک چینی اشاره دارد؛ سالی در فرهنگ چین که در آن، مار به جای یک موجود منفی، نمادی از دانایی، درک درونی، وقار و تولدی دوباره محسوب میشود.
تصویر منفی و نادرستی که از خزندگان ساخته شده است
از روایت کتاب مقدس که در آن مار حوا را به وسوسه میکشاند، تا اسطورههای یونانی مانند مدوسا با موهایی از مارهای زهرآگین، مار همواره نمادی از فریب، اغوا و بینظمی بوده است. این نگاه منفی آنقدر ریشهدار شده که حتی وارد زبان روزمره گشته و در اصطلاحاتی مانند «مار در آستین» دیده میشود. این تصویر کلیشهای حتی به آثار مدرن هم راه پیدا کرده است؛ برای مثال در مجموعه هری پاتر (Harry Potter)، اعضای گروه اسلیترین که نشانشان مار است، به ویژگیهایی مثل جاهطلبی شدید و زیرکی و مکر خود میبالند.
سینما نیز این ذهنیت منفی را بازتولید کرده است. در بیشتر دوران تاریخ هالیوود، نقش مارها تقریباً از پیش تعیین شده بوده و آنها همواره در قالب تجسمی خزنده از شرارت به تصویر کشیده شدهاند. چه شخصیت کای (Kaa) افسونگر و فریبنده در انیمیشن کتاب جنگل (The Jungle Book) محصول سال ۱۹۶۷ و چه موجودات نیشدار ترسناکی که در فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده (Raiders of the Lost Ark) سال ۱۹۸۱ در تاریکی کمین میکنند، سینمای غرب معمولاً تصویری سرد، ترسناک و غیرقابلاعتماد از مار ارائه داده؛ موجودی که انگار هیچ راهی برای رستگاری ندارد.
بر اساس مطالعاتی که نحوه نمایش حیوانات در سینما و تلویزیون را بررسی میکنند، مارها یکی از حیواناتی هستند که در داستانهای غربی بیش از همه در نقشهای منفی ظاهر شدهاند. به همین دلیل، وقتی شرکت دیزنی خبر داد که یکی از شخصیتهای تازه و مهم انیمیشن زوتوپیا ۲ قرار است یک مار باشد – آن هم با توجه به اینکه در قسمت اول خزندگان بهطور هدفمند حذف شده بودند – طبیعی بود که بسیاری از مخاطبان انتظار یک موجود شرور، مرموز و خطرناک دیگر را داشته باشند.
در عوض، دیزنی شخصیت کاملاً متفاوتی را معرفی میکند. گری دِ اسنِیک با صداپیشگی بازیگر برنده جایزه اسکار یعنی که هوی کوان (Ke Huy Quan)، نه یک شرور، بلکه موجودی آرام، کمحرف و همواره سوءتفاهمشده است. اضطراب مزمن او که با پیچیدن بیش از حد بدنش به دور خودش نمود پیدا میکند، در حقیقت نقابی است بر هوش شهودی بالا و لطافتی عاطفی که کمتر کسی انتظارش را دارد.
گری در داستان جایگاه یک outsider یا فرد طردشده و بیگانه را دارد و حتی گفته میشود که سالهاست هیچ ماری وارد شهر زوتوپیا نشده است. بنابراین، مبارزه او فقط به حل پروندههای جنایی محدود نمیشود، بلکه نبردی است در سطحی عمیقتر، با پیشداوریها و کلیشههایی که علیه او وجود دارد؛ مفهومی نمادین که خیلی راحت میتوان آن را به تبعیضهای واقعی علیه اقلیتها در دنیای امروز تعمیم داد.
زودیاک شرقی: مارهایی که افسون میکنند
بر اساس آمارهای منتشرشده، انیمیشن زوتوپیا در سال ۲۰۱۶ عملکرد خیرهکنندهای در بازار چین داشت و توانست بیش از ۲۳۶ میلیون دلار آمریکا فروش کند؛ رقمی معادل حدود ۳۵۵ میلیون دلار استرالیا. همین موفقیت چشمگیر باعث شد تا این انیمیشن در آن مقطع، در فهرست پرفروشترین انیمیشنهای خارجی اکرانشده در کشور چین قرار بگیرد و جایگاه ویژهای در این بازار بسیار رقابتی پیدا کند.
در زودیاک چینی که به آن shēngxiào گفته میشود، هر سال از یک چرخه دوازده ساله نماینده یک حیوان خاص است. بر این اساس، کسانی که در سال ۲۰۲۵ متولد شدهاند، در سال مار به دنیا آمدهاند؛ ماری که در فرهنگ چین نه نشانه شر، بلکه نمادی از دانایی، رفاه، خوشاقبالی و نگاه دقیق و روشن به آینده به شمار میرود.
در فرهنگ سنتی چین، مار صرفاً یک حیوان نیست؛ بلکه موجودی با عمق معنوی و اسطورهای به شمار میرود. برای نمونه، فاکسی (Fuxi) و نووا (Nüwa)، ایزدانی با بدنیهایی شبیه مار، از شخصیتهای کلیدی اسطورههای آفرینش هستند و مفاهیمی چون زایش، تعادل و هماهنگی کیهانی را نمایندگی میکنند.
علاوه بر این، داستانهای مشهور و کهنی مانند افسانه مار سفید (The Legend of the White Snake) نیز وجود دارند که در آنها مارها نه موجوداتی شرور، بلکه به عنوان شخصیتهایی برخوردار از احساسات انسانی معرفی میشوند؛ موجوداتی که قادر به عشق، وفاداری و حتی تغییر شکل و دگرگونی هستند.
دیزنی در آثارش بارها از نمادهای فرهنگی به صورت هوشمندانه استفاده کرده و انیمیشن زوتوپیا ۲ نیز از این قاعده مستثنا نیست. در یکی از صحنهها، زمانی که گری و اعضای خانواده مار او جودی هاپس را در آغوش میکشند، این تصویر به روشنی تداعیکننده نقشمایه سنتی «مار پیچیده به دور خرگوش» است؛ نمادی شناختهشده در فرهنگ عامه شمال چین که معنای خوششانسی و سعادت دارد. برای مخاطبان چینی، چنین جزئیاتی میتواند نوعی ادای احترام نرم و حسابشده به فرهنگ بومی تلقی شود؛ اشارهای که به سادگی قابل فهم است؛ اما آنقدر گلدرشت نیست که تصنعی یا اغراقشده به نظر برسد.
حتی پوشش گری هم بخشی از این پیوند فرهنگی را شکل میدهد. شالگردن قرمز پررنگ او ممکن است در نگاه مخاطبان غربی فقط یک انتخاب شاد و کارتونی باشد، اما در کشور چین، پوشیدن رنگ قرمز در سال زودیاکی تولد هر شخص، رسمی رایج است؛ رسمی که هدفش دور نگه داشتن بداقبالی و جذب محافظت، خوششانسی و انرژی مثبت است.
جذابیتی فراتر از مرزهای فرهنگی
مفهوم Glocalisation یعنی داشتن نگاه جهانی و در عین حال، وفق دادن خود با فرهنگها و بازارهای محلی و این سالهاست که بخشی از DNA دیزنی شده است. این کمپانی مدتهاست روی این ایده کار میکند که چگونه شخصیتها، شوخیها و نمادهای فرهنگی را طوری طراحی کند که برای مخاطبان کشورهای مختلف، آشنا و دوستداشتنی به نظر برسند.
برای نمونه، مخاطبان استرالیایی احتمالاً با دیدن کوالایی که چهره شناختهشده حفاظت از حیات وحش یعنی رابرت اروین (Robert Irwin) صداپیشگی آن را بر عهده دارد، هیجانزده میشوند. در کنار او، یک کوئوکا (quokka) در نقش رواندرمانگر هم حضور دارد که آنقدر جذاب و بامزه است که به راحتی توجه تماشاگران را از هر صحنهای میرباید.
دیزنی حتی در جزئیات کوچک هم به بومیسازی توجه کرده است. برای مثال، شخصیت مجری اخبار تلویزیونی در هر منطقه به شکل حیوانی متفاوت طراحی شده است. در آمریکای شمالی، این نقش را یک گوزن شمالی بر عهده دارد که نسخه اصلی و پیشفرض انیمیشن محسوب میشود؛ در چین، همین مجری به شکل یک پاندا ظاهر میشود و در استرالیا، یک کوالا جای او را میگیرد. این تغییر هوشمندانه باعث میشود تا مخاطبان هر کشور، ارتباط فرهنگی نزدیکتری با انیمیشن برقرار کنند.
شاید تیم خلاق دیزنی حتی این سناریو را هم در نظر گرفته بوده که زمان اکران انیمیشن به سال اسب در تقویم زودیاک چینی برسد. در همین راستا، شخصیتی به نام شهردار وینددنسر (Winddancer) معرفی میشود؛ اسبی نر و قدرتمند که بعد از سابقهای درخشان به عنوان ستاره فیلمهای اکشن، تصمیم میگیرد وارد عرصه سیاست شود.
از کلیشهای ترسناک تا محبوب طرفداران
در انیمیشن زوتوپیا ۲، دیزنی موجودی را که سالها در داستانهای غربی نماد ترس و تهدید بود، دوباره بازآفرینی کرده و به شکلی مثبت و جذاب معرفی میکند. این رویکرد، فراتر از سرگرمی، نشان میدهد که سینمای هالیوود امروز دیگر فقط داستانهای غربی را صادر نمیکند، بلکه به فضایی تبدیل شده که در آن فرهنگها و خلاقیتهای مختلف با یکدیگر تعامل میکنند و تأثیر متقابل دارند.
امروزه هالیوود باید با مخاطبانی ارتباط برقرار کند که از فرهنگ خود مطمئن هستند و میخواهند به شکل واقعی و محترمانه بازنمایی شوند و همزمان نسبت به بازنماییهای سطحی یا نمادین، حساس و محتاط هستند. در این شرایط، سوال مهم این است که آیا داستانهایی مانند زوتوپیا ۲ میتوانند پلهای واقعی و ماندگاری برای فهم و تعامل فرهنگی بین جوامع مختلف ایجاد کنند؟
همانطور که در انیمیشن میبینیم، بحران اعتماد میان جودی و نیک به ما یادآوری میکند که ارتباط میان گونهها اغلب با سوءتفاهم و دشواری همراه است. اما همین پیچیدگی و چالش است که این گفتگوها را پر از ظرفیت و فرصت میکند؛ فرصتهایی برای یادگیری، همدلی و ایجاد پیوندهای عمیقتر.
نظر شما درمورد انیمیشن زوتوپیا ۲ چیست؟ آیا دیزنی در هدف ایجاد پیوندهای فرهنگی خود موفق عمل کرده است؟ دیدگاه خود را از طریق کامنت با تیم بازار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: theconversation
پیشنهادیهای گیمینگ امید لنون که نباید از دست بدی
نظرات