بازی Intergalactic: The Heretic Prophet قرار است بهعنوان پروژه بزرگ بعدی از سوی استودیوی ناتی داگ، توسعهدهنده بازیهای Uncharted و The Last of Us عرضه شود. این اولین IP جدید این استودیو در بیش از یک دهه گذشته است و با رویکردی متفاوت در روایت داستانی نسبت به دیگر آثار ناتی داگ ارائه میشود. با وجود پسزمینه علمی-تخیلی Intergalactic که میتواند آن را به یک روایت منحصربهفرد تبدیل کند، احتمالا این بازی از نظر لحن و سبک فاصله چندانی با آثار قبلی این استودیو نخواهد داشت.
از زمان انتشار نسخه اول آنچارتد در سال ۲۰۰۷، ناتی داگ بر گرافیک باکیفیت بالا، انیمیشنهای دقیق شخصیتها و بازیگری پیشرو تمرکز داشته است که همه این ویژگیها در راستای خلق تجربهای شبیه به فیلمهای بلاکباستری بودند. بازیهای این استودیو اغلب با فیلمها مقایسه میشوند و گرچه این مقایسهها گاهی سادهانگارانه به نظر میرسند، اما حقیقتی پشت آنها وجود دارد: داستانهای ناتی داگ تاثیرگذار و هیجانانگیز هستند و شخصیتهای آن قابلدرک و دوستداشتنیاند. این ویژگیها بهویژه در مجموعه آنچارتد مشهود است که به دلیل دیالوگهای هوشمندانه، شخصیتهای دوستداشتنی و طنز ظریف، حس ماجراجویی شبیه به آثار Indiana Jones را به ارمغان میآورد. بر اساس اطلاعات موجود، به نظر میرسد که بازی Intergalactic میتواند همین نقاط قوت را به نمایش بگذارد.
بازی Intergalactic میتواند بازگشتی به لحن طنز مخصوص ناتی داگ باشد
اگرچه نمیتوان بازیهای Uncharted را در ژانر کمدی دستهبندی کرد، اما بدون شک این مجموعه به شدت از این ژانر الهام گرفته است. روایتهای دراماتیک و پرتنش پایهگذار این بازیها هستند، اما داستانسرایی آنها در بیشتر مواقع سَبُک و حتی گاهی دمدستی است (البته نه به معنی بد). در ضمن دیالوگهای راحت و جذابی که شخصیتهای این مجموع دارند، فرصتهای زیادی برای شوخی فراهم میکند. همین ویژگیهای روایی باعث شده که بازیهای آنچارتد ادای دینی به آثار سینمایی مثل Indiana Jones و The Mummy باشند که از طنز برای متعادل کردن حس خطر و هیجان در داستانهای ماجراجویانه خود بهره میگیرند.
این سبک نویسندگی بزرگترین دلیلی است که بازیهای آنچارتد را به وضوح از لست آف آس متمایز میکند؛ اثری که در روایتهای خود بهشدت از شوخی پرهیز کرده است. در واقع، بازیای مانند The Last of Us بیشتر به دلیل تاریکی داستانهایش و شخصیتهای تلخی که دارد، میتواند باعث القای حس افسردگی شود، در حالی که Uncharted بیشتر تمایل دارد لبخند بر لب بازیکنان بنشاند. احتمالا سبک روایی بازی Intergalactic به Uncharted نزدیکتر است، زیرا ماجراجوییهای شخصیت اصلی بازی یعنی «جردن اِی. مون»، یک شکارچی جایزهبگیر، بهخوبی میتواند یادآور ماجراهای نیتن دریک باشد. همچنین، لحن شوخطبعانهای که مون در تعاملاتش با تنها شخصیت دیگر حاضر در تریلر نشان داد، احتمالا تا حد زیای مشابه کمدی صمیمی و دوستانه در مجموعه Uncharted خواهد بود.
یک داستان سبکتر و کمدیتر میتواند تغییری خوشایند پس از تجربه The Last of Us 2 باشد
بازی The Last of Us 2 برای برخی مخاطبان از بسیاری جهات یک بازی ناخوشایند بود. صرفنظر از عقاید شخصی درباره این مجموعه، به سختی میتوان انکار کرد که خشونت، نفرت و ناامیدی ویژگیهای اصلی این بازیها، بهویژه در نسخه دوم هستند. شخصیتهای لست آف آس بیشتر به کشتن یا ناسزا گفتن به یکدیگر تمایل دارند تا شوخی کردن؛ حتی شخصیتهایی که قرار است یکدیگر را دوست داشته باشند نیز اغلب با تضاد و درگیری مواجهاند.
بازی Intergalactic میتواند این حس تلخ را از ذهن بازیکنان پاک کند و به آنها یادآوری نماید که ناتی داگ، زمانی که خودش را بیشازحد جدی نمیگیرد، چه تواناییهایی دارد. هیچکس نمیخواهد داستان Intergalactic سطحی باشد، اما تزریق طنزی که ناتی داگ پیشتر نشان داده یکی از نقاط قوتش است، قطعاً بازگشتی خوشایند به سبک قدیمی این استودیو خواهد بود.
منبع: Gamerant
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
اکثر گیمرها و الخصوص خود طرفدارهای واقعی ناتی داگ میدون که این بازی قراره داستان بشدت مذهبی و ووکی داشته باشه ولی بخشی از گیمرهای نازنین ایرانی همچنان به حمایت بیجا از نیل دراکمن بی ابروی یهودی ادامه میدن.