معرفی بهترین انیمیشنهای تاریخ: دیو و دلبر
شاید انیمیشنها و فیلمهای لایو اکشن دیزنی در طی سالهای اخیر افت کرده باشند، اما یک زمانی کمتر کسی توان رقابت با این شرکت عظیم و آثار مطرح آن را داشت. انیمیشن دیو و دلبر (Beauty and the Beast) که در سال ۱۹۹۱ اکران شد، یکی از همین آثار مطرح محسوب میشود که یادآور روزهای اوج دیزنی است؛ زمانی که جادوی انیمیشنهای این شرکت هنوز پابرجا بود.
انیمیشن دیو و دلبر یا همان Beauty and the Beast که در سال ۱۹۹۱ اکران شد، روایتگر یکی از متفاوتترین داستانهای عاشقانهای است که در تاریخ سینما مشاهده کردهایم. این اثر سیامین انیمیشن سینمایی دیزنی به شمار میرود که زیر نظر این شرکت به اکران رسید. داستان اثر مورد بحث بر اساس یک داستان تخیلی به اسم La Belle et la Bête است که یک نویسنده فرانسوی به اسم ژان-مری لوپرنس دو بومون در سال ۱۷۵۶ آن را منتشر کرد. البته خود این داستان نسخه کوتاه و سادهتر داستان بلندی است که گابریل-سوزان باربو دو ویلنوو در سال ۱۷۴۰ نوشت و آن را به انتشار رساند. پس اگر بخواهیم برای این انیمیشن یک ریشه ابتدایی در نظر بگیریم، باید تا سال ۱۷۴۰ میلادی عقب برویم.
بنا بر حرفهای زده شده، انیمیشن دیو و دلبر قاعدتا یک داستان اورجینال را روایت نمیکند. علاوه بر این، نباید فراموش کنیم که شرکت دیزنی برای ساخت این انیمیشن، از برخی ایدههای فیلمی با همین نام که در سال ۱۹۴۶ منتشر شد وام میگیرد. اما به طور کلی، روند ساخت و نتیجه نهایی کاری کرد که پس از شنیدن اسم Beauty and the Beast، به یاد انیمیشن بلاکباستری شرکت دیزنی بیفتیم که در ۱۹۹۱ به دست طرفداران رسید. ترکیب موسیقی، انیمیشنها، داستانسرایی و مدل شخصیتها به شکل ظریف و هنرمندانهای در کنار هم قرار گرفتند تا از نام آن، در لیست بهترین انیمیشنهای سینمایی تاریخ یاد کنیم.
هنگامی که انیمیشن دیو و دلبر راهش را به پرده سینماها پیدا کرد، هم توسط طرفداران و هم توسط منتقدان حسابی مورد تحسین قرار گرفت. این فیلم توانست در گیشه ۴۲۴ میلیون دلار فروش داشته باشد که در آن زمان، برای یک انیمیشن رقم به شدت بالایی محسوب میشد. این فروش چشمگیر در حالی رقم خورد که شرکت سازنده، بودجهای حدود ۲۵ میلیون دلار برای آن در نظر گرفته بود. اوج این موفقیتها زمانی رقم خورد که انیمیشن Beauty and the Beast، توانست جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی را به نام خود ثبت کند. اما چرا این موفقیت آنقدر بزرگ به شمار میآید؟ چرا که هیچ انیمیشنی پیش از آن موفق به دریافت چنین جایزهای نشده بود.
دیو و دلبر آنقدری منتقدها و مخاطبها را تحت تأثیر قرار داد تا حتی برای جایزه بهترین فیلم سال در مراسم اسکار نامزد شود. اما خب از آنجایی که فیلم سکوت برهها هم در همان برهه زمانی به اکران درآمد، جایزه بهترین فیلم سال را به نام خود ثبت کرد تا از یک تاریخسازی بزرگ جلوگیری کند. تنها دو انیمیشن دیگر تا به حال توانستهاند جزو نامزدهای بهترین فیلم مراسم اسکار قرار گیرند که Up و Toy Story 3 باشند. اما این موضوع چیزی از دستاورد بزرگ شاهکار ماندگار شرکت دیزنی کم نمیکند.
اما اگر بخواهیم کمی در مورد داستان اثر صحبت کنیم، باید بدانید که انیمیشن Beauty and the Beast روایتگر داستان شاهزادهای است که به دلیل غرور و خودخواهیاش به شکل دیو درآمده و در قصر جادویی خود محبوس شده. تنها راه بازگشت او به شکل انسانی، یافتن عشق واقعی و دو طرفهای است که با توجه به شرایطش، امری تقریبا ناممکن به نظر میرسید. در این میان، دختری باهوش و شجاع به نام بل، برای نجات پدرش، وارد قصر دیو میشود و با دنیایی پر از رمز و راز و موجودات جادویی روبهرو میگردد.
ارتباط دیو و بل در ابتدا با ترس و سوءتفاهم آغاز میشود، اما به تدریج به درک متقابل، احترام و عشق واقعی تبدیل میشود. این داستان نمادی است از قدرت تحول انسانی، اهمیت گذشت و ارزشهای اخلاقی، که در فضایی شاعرانه و جادویی روایت شده و مخاطب را به دنیایی فراتر از ظاهر میبرد. یکی از پیامهای مهم انیمیشن دیو و دلبر همین است که مبنای عشق بر زیبایی ظاهری بنا نمیشود و عوامل خیلی مهمتری برای ایجاد این حس مقدس وجود دارند.
داستان انیمیشن دیو و دلبر از افسانههای محلی فرانسوی ریشه میگیرد
در دههی ۱۹۹۰، بیشتر انیمیشنهای دیزنی کاملاً دستی بودند و هر فریم با مداد و رنگ روی سلولهای شفاف کشیده میشد. اما در Beauty and the Beast برای اولین بار از تصاویر تولید شده توسط کامپیوتر (CGI) در یک صحنهی مهم استفاده شد: صحنهی رقص بل و دیو در تالار بزرگ قصر. در این صحنه، دوربین آزادانه حرکت میکند و فضای سهبعدی تالار را نشان میدهد، چیزی که با روشهای سنتی بسیار دشوار بود.
CGI باعث شد تالار عظیم و پرجزئیات به شکل طبیعی و روان دیده شود و رقص دو شخصیت اصلی در محیطی پویا و زنده جلوه کند. این تکنیک بعدها به استانداردی در انیمیشنهای دیزنی تبدیل گردید و پایهی نوآوریهای بعدی مانند Aladdin و The Lion King شد. به عبارت ساده، این صحنه نشان داد که انیمیشنهای سنتی و تکنولوژی دیجیتال میتوانند به شکل خلاقانه ترکیب شوند و تجربهی بصری جدیدی خلق کنند. البته همانطور که میدانید، در انیمیشنهای مدرن خبری از این ترکیب نیست و بیشتر بار ساخت اثر، روش پردازنده کامپیوترها قرار میگیرد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Disney.fandom
نظرات