انیمیشن بچه رئیس
اخبار سینما و انیمیشن برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه خبر

معرفی بهترین انیمیشن‌های تاریخ: بچه رئیس + تماشای رایگان

یک بچه چند ماهه را در نظر بگیرید که از بیرون صرفا یک نوزاد است، اما در واقع یک مامور مخفی به شمار می‌رود و برای یک موسسه بزرگ و مخفی کار می‌کند. انیمیشن بچه رئیس (The Boss Baby) روایتگر چنین داستانی است و با ایده متفاوت و منحصر به فردش، اثری را خلق کرد که تا سال‌های سال در ذهن مخاطبین و طرفداران باقی خواهد ماند.

دنیای انیمیشن به شدت بزرگ است و تا به حال ایده‌های عجیب‌و‌غریبی در دل آن به وجود آمده. همان‌طور که همگی می‌دانیم دنیای خیالی انیمیشن محدودیت ندارد و تنها مرز موجود خلاقیت انسان‌ها است. شرکت دریم‌ورکس در سال ۲۰۱۷ و با اکران انیمیشن بچه رئیس مرزهای خلاقیت خود را هم پشت سر گذاشت و اثری را به وجود آورد که تماشای آن برق از سر آدم می‌پراند. البته باید بدانید ایده انیمیشن مورد بحث کاملا اورجینال نیست. سازندگان ایده به وجود آوردن داستان را از یک کتاب مصور با نامی مشابهی وام گرفتند که نویسنده‌ای به اسم مارلا فریزی در سال ۲۰۱۰ آن را منتشر کرده بود.

برای تماشای انیمیشن بچه رئیس اینجا کلیک کنید

انیمیشن بچه رئیس در کنار ایده بسیار جذابش، روایتگر مفاهیم عمیقی است. ماموریت مهم شخصیت اصلی داستان دخالت کردن در کار خانواده‌ها است که به تدریج حیوانات خانگی را جایگزین بچه‌ها کرده‌اند و به آن‌ها محبت بیش‌تری می‌ورزند. شرکت دریم‌ورکس با بودجه ۱۲۵ میلیون دلاری این داستان را به یک انیمیشن سینمایی تبدیل کرد و توانست بالغ بر ۵۲۸ میلیون دلار فروش داشته باشند. علاوه بر فروش قابل توجه، The Boss Baby مورد تحسین منتقدین هم قرار گرفت و تا یک قدیمی اسکار بهترین انیمیشن بلند سال هم رسید؛ اما در نهایت آن را به رقیب قابل احترامی به اسم کوکو (Coco) واگذار کرد.
داستان انیمیشن بچه رئیس در دهه ۱۹۷۰ میلادی روایت می‌شود؛ برهه‌ای که هنوز فناوری و گوشی‌های هوشمند خانه‌ها و خانواده‌ها را قبضه نکرده بود. تیم تمپلتون که یک پسربچه هفت ساله و فوق‌العاده خلاق است، زندگی خود را پشت سر می‌گذارد و در محیط خوبی بزرگ می‌شود. اما از زمانی که یک نوزاد جدید پا به کانون خانواده می‌گذارد همه چیز مورد تغییر قرار می‌گیرد. این نوزاد که اسم تئودور لیندزی تمپلتون را دریافت می‌کند، مثل همه نوزادها نیست. یک نکته عجیب در مورد او وجود دارد که تیم می‌خواهد از آن سر در بیاورد.

تئودور که با لقب بچه رئیس هم شناخته می‌شود، در حضور والدین و بزرگ‌ترها یک نوزاد معمولی، بامزه و ساده است. منتها هنگامی که خبری از آدم‌ بزرگ‌ها نیست، او کاملا تغییر شکل می‌دهد، کت‌وشلوار می‌پوشد و همیشه یک کراوات سیاه بر تن دارد؛ به گونه‌ای که آدم را به یاد مامورهای اف‌بی‌آی در فیلم‌های اکشن می‌اندازد. تیم که از شرایط به وجود آمده در حال شاخ درآوردن است، تصمیم می‌گیرد تئودور را غافلگیر کند و او را لو دهد. یک روز که تئودور با سایر نوزادهای محل جلسه مخفیانه برگزار می‌کند، تیم به ضبط جلسه آن‌ها می‌پردازد، ولی لو می‌رود و همه چیز خراب می‌شود.

تئودور و سایر نوزادها که متوجه قضیه شده‌اند به دنبال تیم می‌افتند و فایل‌های ضبط شده را هم از بین می‌برند. تیم بدبخت هم که دیگر سندی برای اثبات ادعای خویش ندارد به خاطر بدرفتاری با برادر جدیدش توبیخ می‌شود. والدین این دو شخصیت تصمیم می‌گیرند تیم را برای سه هفته در خانه نگه دارند و کاری کنند که او به مراقبت از تئودور بپردازد. تیم و تئودور که اصلا دل خوشی از همدیگر ندارند، تسلیم شرایط می‌شوند و با یکدیگر همکاری می‌کنند. منتها هرچقدر که زمان بیشتری می‌گذرد این دو نفر به یکدیگر نزدیک می‌شوند و تئودور تصمیم می‌گیرد راز بزرگش را برای برادرش فاش کند.

تئودور به تیم می‌گوید که برای یک موسسه مخفی به اسم Baby Corp کار می‌کند؛ موسسه‌ای که بچه‌های خاص را به کارمندی می‌گیرد و ماده‌ای به آن‌ها می‌دهد که بتوانند مثل آدم بزرگ‌ها رفتار کنند و تصمیم بگیرند. ماموریت اصلی تئودور بررسی کاهش علاقه والدین به بچه‌ها و افزایش علاقه آن‌ها نسبت به سگ‌های خانگی است. از آنجایی هم که پدر و مادر تیم در شرکتی با محوریت به وجود آوردن سگ‌های خانگی کار می‌کنند، تئودور به خانواده تمپلتون فرستاده شده تا این مشکل را پشت سر بگذارد. منتها اگر در این ماموریت شکست بخورد دیگر به آن ماده مخصوص دسترسی نخواهد داشت و مجبور است مثل یک بچه واقعی بزرگ شود و در کنار تمپلتون‌ها به زندگی ادامه دهد؛ آن هم بدون اینکه کار کردن در Baby Corp را به یاد آورد.

انیمیشن بچه رئیس

بچه رئیس اگر در ماموریتش شکست بخورد، برای همیشه به یک بچه معمولی تبدیل می‌شود و همه چیز را فراموش می‌کند

در انیمیشن بچه رئیس، سبک روایت نقشی کلیدی در باورپذیر شدن فضای فانتزی داستان دارد. فیلم از زاویه‌ دید تیم تمپلتون در بزرگسالی روایت می‌شود؛ روایتی که به‌ صورت بازگشت به خاطرات کودکی شکل می‌گیرد (در واقع کل داستان یک فلش‌بک به دوران هفت سالگی تیم است). همین انتخاب باعث می‌شود مخاطب از همان ابتدا بداند با یک داستان واقع‌گرا طرف نیست، بلکه با بازسازی ذهنی و اغراق‌آمیز دنیای کودکی روبه‌رو است؛ دنیایی که در آن، احساسات و ترس‌ها به شکل تصاویر و موقعیت‌های فانتزی تجسم پیدا می‌کنند.

نگاه فانتزی فیلم بر پایه‌ تخیل کودکانه بنا شده است. برای تیمِ کودک، برادر نوزادش که توجه والدین را از او گرفته، نه‌ تنها یک رقیب، بلکه تهدیدی جدی به شمار می‌آید؛ تهدیدی که در ذهن او به شکل یک نوزاد کت‌وشلواری، مدیرمآب و رئیس یک شرکت مخفی تجسم پیدا می‌کند. مفاهیمی مثل Baby Corp، جلسات رسمی نوزادان و مأموریت‌های سازمانی، در واقع نمادهایی اغراق‌شده از برداشت کودکانه‌ تیم از دنیای بزرگسالان هستند.
این شیوه‌ی روایت باعث می‌شود مرز میان واقعیت و خیال عمداً مبهم بماند. فیلم هرگز به‌ طور قطعی تأیید نمی‌کند که اتفاقات عجیب واقعاً رخ داده‌اند یا حاصل تخیل راوی هستند؛ موضوعی که به داستان عمق بیشتری می‌دهد و آن را از یک انیمیشن صرفاً کودکانه فراتر می‌برد. در نهایت، بچه رئیس با تکیه بر روایت خاطره‌محور و فانتزی، موفق می‌شود احساسات پیچیده‌ای مثل حسادت، ترس از طرد شدن و پذیرش تغییر را در قالبی سرگرم‌کننده و قابل لمس به تصویر بکشد.

از منظر روان‌شناسی رشد، انیمیشن بچه رئیس بازنمایی اغراق‌آمیز اما دقیق از حسادت کودکانه نسبت به خواهر یا برادر تازه‌وارد ارائه می‌دهد؛ واکنشی که در مکتب روان‌شناسی، امری طبیعی و قابل انتظار تلقی می‌شود. کودکانی که تا پیش از تولد عضو جدید خانواده، کانون کامل توجه عاطفی والدین بوده‌اند، با ورود نوزاد جدید دچار احساس تهدید، ناامنی و ترس از دست دادن محبت می‌شوند. این احساسات اغلب نه به شکل کلامی، بلکه در قالب خیال‌پردازی، خشم پنهان یا مقاومت رفتاری بروز پیدا می‌کند؛ درست همان چیزی که در شخصیت تیم تمپلتون مشاهده می‌شود.

انیمیشن بچه رئیس

این انیمیشن نگاهی روانشناسانه به کودکانی دارد که پس از ورود یک فرزند جدید به خانواده، از کانون توجه دور می‌شوند

زیگموند فروید حسادت میان خواهر و برادرها را بخشی از رقابت‌های اولیه‌ی کودکی می‌دانست و معتقد بود کودک در این مرحله، عشق والدین را منبعی محدود تصور می‌کند. از نگاه فرویدی، ترس تیم از «جایگزین شدن» توسط بچه رئیس، بازتاب همین نگرانی ناخودآگاه است. در ادامه‌ی این دیدگاه، ملانی کلاین نیز تأکید می‌کند که کودک در سال‌های ابتدایی زندگی، احساسات متضاد عشق و خشم را همزمان تجربه می‌کند؛ به همین دلیل ممکن است نسبت به خواهر یا برادر جدید هم احساس کنجکاوی و هم خصومت داشته باشد.

از سوی دیگر، جان بالبی و نظریه‌ دلبستگی او توضیح می‌دهد که حسادت کودک زمانی شدت می‌گیرد که پیوند عاطفی امن با والدین دچار اختلال یا تغییر ناگهانی شود. در بچه رئیس، تولد نوزاد جدید نظم عاطفی زندگی تیم را بر هم می‌زند و ذهن کودک برای درک این تغییر، آن را به شکلی فانتزی و اغراق‌شده بازسازی می‌کند؛ نوزادی که رئیس یک سازمان مخفی است و آمده عشق والدین را مدیریت کند. پس نباید Baby Boss را صرفا یک انیمیشن ساده در نظر بگیریم، چرا که نگاه روانشناسی عمیقی پشت آن است.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Bossbaby.fandom


تماشای شب‌نشینی یلدایی بازار استریت به صورت زنده در یوتوب

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها