معرفی بهترین انیمیشنهای تاریخ: قلعهای در آسمان
هنگامی که انیمه سینمایی قلعهای در آسمان یا Castle in the Sky در سال ۱۹۸۶ اکران شد، جادوی استودیو جیبلی آغاز گردید و خیلی سریع خود را به عنوان یکی از بهترین سازندگان انیمیشن در دنیا معرفی کرد. داستان این انیمه تحسین شده در مورد دختری به نام شیتا است که پس از سقوطی سهمگین، به لطف گردنبند جادویی خود زنده میماند و با پسری به اسم پازو آشنا میشوند. داستان Castle in the Sky، روایتی از تقابل احساسات انسانی با دنیای صنعتی و ماشینی است که دل بسیاری از تماشاچیان را برد.
استودیو جیبلی در دنیای امروز، یکی از بهترین و دستنیافتنیترین انیمیشنسازهایی است که تاریخ بشر به خود دیده. اما این میراث بزرگ و تحسینبرانگیز از کجا آغاز شد و به این سرعت در تمام دنیا به گسترش درآمد؟ ما استودیو مذکور را با آثار معروفی مثل انیمه شهر اشباح و قلعه متحرک هاول میشناسیم، ولی اولین فیلم جدی و بلندی که استودیو جیبلی روی پرده فرستاد، قلعهای در آسمان بود. البته یک سری افراد وجود دارند که اظهار میکنند Nausicaa of the Valley of the Wind اولین ساخته استودیو جیبلی محسوب میشود؛ چرا که دو سال پیش از Castle in the Sky به اکران رسید و سازندگانش، در واقع همان موسسهای Ghibli بودند.
منتها اگر بخواهیم رسمی و بر اساس مدارک و اسناد صحبت کنیم، جادوی استودیو جیبلی با همین انیمه قلعهای در آسمان آغاز شد. ایده ساخت این انیمه پس از سفر هایائو میازاکی افسانهای به کشور ولز شکل گرفت؛ جایی که او از نزدیک شاهد اعتصاب کارگرهای معدن بود. معدنچیان ولزی در بین سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵ به خاطر شرایط بد کار دست به اعتصاب زدند و میازاکی، از نزدیک شاهد این رویداد بود. در ادامه این سفر، ساخت Castle in the Sky آغاز شد. داستان این انیمه در جزیرهای به اسم لاپوتا رخ میدهد که یکی از اهدافش، برجسته کردن مفهوم محیطزیستگرایی و اهمیت آن است. در این جزیره رابطه عجیبی بین انسان، طبیعت و فناوری به وجود آمده که بازتابی از فلسفه هایائو میازاکی در مورد محیطزیست را به ما نشان میدهد.
درست مثل بسیاری دیگر از آثار هایائو میازاکی، ما در انیمه قلعهای در آسمان هم شاهد پروتاگونیستهای جوان هستیم که هنوز هم معصومیت و صداقت دوران نوجوانی-کودکی در آنها مشهود است. شخصیتهای اصلی داستان که شیتا و پازو نام دارند، نمادی از معصومیتی هستند که در مقابل دنیای کثیف و پیچیده آدمبزرگها میایستند و سعی در تغییر آن دارند. انیمه Castle in the Sky حالتی رتروفیوچریستیک دارد که با الهام از آرزوهای مردم در قرن ۱۹ میلادی طراحی شده. به عبارتی سادهتر، در جزیره لاپوتا با وجود طراحی سنتی و قدیمی بسیاری از فناوریها، همه چیز پیشرفته به نظر میرسد؛ درست مثل ماشینهای پرندهای که در سراسر داستان به چشم میخورند و نقش مهمی در آن دارند.
اما داستان انیمه سینمایی قلعهای در آسمان از جایی آغاز میشود که شیتا توسط مأموران دولتی در یک کشتی هوایی اسیر شده است. او گردنبندی آبیرنگ و کریستالی دارد که رفتهرفته، اهمیت بیشتری در داستان پیدا میکند. درست در همین موقعیت، دزدها به کشتی هوایی مأموران دولتی میزنند و به دنبال شیتا و گردنبندش هستند. شیتا که سعی در فرار از دست خلافکارها دارد، از کشتی هوایی سقوط کرده و با سرعت به زمین زمین میرود. منتها گردنبند جادوییاش توانایی واقعی خود را نشان میدهد و از برخورد سهمگین دختربچه بیچاره با زمین جلوگیری میکند.
شیتا و پازو نمادی از معصومیت بچهها در مقابل دنیای کثیف و آلوده بیرون هستند
هنگامی که شیتا به زمین میرسد، یک پسربچه یتیم به اسم پازو او را پیدا کرده و به خانهاش میبرد تا از او نگهداری کند. پس از اینکه شیتا به هوش میآید و با پازو آشنا میشود، پسربچه یک عکس مرموز را به وی نشان میدهد که پدرش سالها پیش آن را گرفته است. در این تصویر، قلعهای در آسمان به چشم میخورد که انسانها مدتها پیش در آن تمدن پیشرفتهای ساخته بودند. در همین حین، دزدها دوباره شیتا را پیدا میکنند و میخواهند گردنبند را از وی بگیرند، اما شیتا به همراه پازو پا به فرار میگذارد و از دست آنها میگریزد. این دو نفر به تدریج بیشتر با تواناییهای گردنبند مذکور آشنا میشوند و به این نتیجه میرسند که گردنبند، به همان شهر معلق افسانهای تعلق دارد؛ شهری که به اسم لاپوتا مشهور است.
انیمه قلعهای در آسمان به عنوان اولین ساخته رسمی استودیو جیبلی، یک موفقیت محض بود. ساخت این اثر تقریبا ۳.۳ میلیون دلار خرج داشت، اما توانست در همان بازار ژاپن فروش ۱۵.۵ میلیون دلاری را تجربه کند. بعدها و با اکران در سایر نقاط جهان، فروش Castle in the Sky تا سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۵۷ میلیون دلار اعلام شد. اما جدا از موفقیت اقتصادی، اثر مورد بحث آغازگر میراث عظیمی بود که استودیو جیبلی آجر به آجر آن را بنا نهاد. نتیجه این مسیر به انیمههای عمیق و ماندگار متعددی تبدیل شد که در معرفی بهترین انیمیشنهای تاریخ، بارها و بارها در مورد آنها صحبت کردهایم.
از جنبهای تاریخی و فرهنگی، قلعهای در آسمان بازتابی از فضای ژاپن در دههی هشتاد میلادی است؛ دورانی که کشور در اوج رشد صنعتی و فناوری قرار داشت و فاصلهی میان انسان و طبیعت هر روز بیشتر میشد. میازاکی با الهام از سفر خود به ولز و مشاهدهی پیامدهای اعتصاب معدنچیان در سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵، تصویری واقعگرایانه از تضاد میان طبقات اجتماعی و فرسایش انسان در سایهی ماشینها ارائه داد. فضای شهرهای صنعتی فیلم، با دودکشهای بلند، کارگران خسته و سازههای عظیم فلزی، یادآور دوران صنعتی اروپا است و نشان میدهد چگونه پیشرفت میتواند به قیمت فراموشی ارزشهای انسانی تمام شود.
در مقابل، لاپوتا به عنوان نماد تمدنی از یادرفته و آرمانگرایانه، روی دیگر این سکه را نشان میدهد؛ جهانی که فناوری در آن به اوج خود رسیده، اما بدون پیوند با زمین و انسان به نابودی انجامیده است. از این رو، فیلم میازاکی نه تنها سفری ماجراجویانه در آسمان، بلکه بازتابی شاعرانه از کشمکش میان انسان، طبیعت و ماشین در بطن تاریخ معاصر است. شاید اگر بخواهیم این نگاه پیچیده را به شکلی ساده تعبیر کنیم، باید بگویی که از نظر میازاکی، بدون روح انسان و احساسات وی بزرگترین تمدنها و فناوریها هم یک روز در مقابل نابودی سر تعظیم فرو میآورند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Ghibli.fandom
فینال بازار لجندز لیگ ۵ با بیگزموگ، سام صابری و خفنهای یوتوب + جایزه گوشی گیمینگ برای بینندهها

نظرات