معرفی بهترین انیمیشنهای تاریخ | عصر یخبندان ۳: ظهور دایناسورها + تماشای رایگان
در بین تمام نسخههای مجموعه عصر یخبندان، احتمالا انیمیشن عصر یخبندان ۳: ظهور دایناسورها بیشتر در یاد ما طرفداران باقی مانده است. در این قسمت شخصیتهای داستان از جمله منی، الی و دیگو مجبور میشوند برای نجات سید پا به یک دنیای ناشناخته بگذارند که حتی در عمیقترین رویاهای خود نیز آن را متصور نبودند؛ یک دنیایی زیرزمینی با آبوهوای استوایی که دایناسورها در آن زندگی میکنند.
پس از اکران دو قسمت ابتدایی مجموعه Ice Age در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶، وقت آن رسیده بود که استودیو Blue Sky دست به ساخت یک پروژه جاهطلبانهتر بزند. دو قسمت ابتدایی در نوع خود جذاب و به یاد ماندنی بودند، اما در آن زمان همه میدانستند که فرنچایز مورد بحث پتانسیل رسیدن به استانداردهای بالاتری را دارد. به همین خاطر سازندگان روند ساخت انیمیشن عصر یخبندان ۳: ظهور دایناسورها را آغاز کردند و آن را در سال ۲۰۰۹ روی پرده فرستادند. قسمت سوم مجموعه که با پسوند Dawn of the Dinosaurs اکران شد، شخصیتهای اصلی داستان را به یک ماجراجویی متفاوت و غیرمنتظره میفرستاد.
انیمیشن Ice Age: Dawn of the Dinosaurs که با بودجه ۹۰ میلیون دلار ساخته شده بود، توانست در گیشه فروش چشمگیر ۸۸۶.۷ میلیون دلار را از خود به جا بگذارد و از لحاظ مالی به یک موفقیت مطلق تبدیل شود. البته برخلاف مردم، منتقدها زیاد از اثر مورد بحث راضی نبودند و نقدهای متوسطی به آن دادند. بیشتر این نقدها جلوههای ویژه و انیمیشنهای تحسینبرانگیز اثر را مورد تشویق قرار میدادند، اما از سرعت و انسجام داستانگویی ناراضی به نظر میرسیدند. با این حال مردم حسابی عاشق قسمت سوم عصر یخبندان شدند و پس از این همه سال، هنوز هم آن را به عنوان بهترین نسخه مجموعه میشناسند.

سید در یک منطقه زیرزمینی موفق به پیدا کردن سه تخم بزرگ میشود که در ابتدا نمیداند چه چیزی انتظارش را میکشد. با این حال او تلاش میکند از سه تخم مذکور نگهداری کرده و مانند بچههای خودش مراقبشان باشد. منی بارها و بارها به سید هشدار میدهد و میگوید که دوست کمهوشش باید این تخمها را به جای اول بازگرداند. منتها سید که گوشش به این هدفها بدهکار نیست به کار خودش ادامه میدهد تا اینکه یک اتفاق عجیب رخ میدهد. تخمها سر باز میکنند و سه بچه دایناسور درشت و بامزه از آنها بیرون میآیند. سید با وجود دیدن این دایناسورها نظرش را تغییر نمیدهد و همچنان سعی در بزرگ کردن آنها دارد.
با وجود اینکه سید نهایت تلاشش را برای نگهداری از دایناسورها به کار میگیرد، اما نمیتواند خوی وحشی آنها را کنترل کند. بچه دایناسورها حسابی خرابی به بار میآورند و محیطی که منی برای بازی کردن فرزند آیندهاش درست کرده بود را هم هم از بین میبرند. مدتی بعد مادر واقعی دایناسورها از راه میرسد و بچههایش را میخواهد، ولی سید باز هم مقاومت میکند. دایناسورِ مادر هم که چاره دیگری نمیبیند، سید را هم به همراه بچههایش با خود میبرد و به سمت یک محیط زیرزمینی حرکت میکند. منی، الی و برادرهای او هم که نمیتوانند سید را به امان خدا ول کنند، تصمیم میگیرند به دنبال دایناسورِ مادر و رد او بروند تا بلکه بتوانند دوست تنبل و خنگ خود را نجات دهند.
درست در همین لحظات ما شاهد یکی از هیجانانگیزترین اتفاقات انیمیشن عصر یخبندان ۳: ظهور دایناسورها هستیم. منی و سایر اعضای تیم پا به یک دنیای زیرزمینی میگذارند که برخلاف سطح زمین سرد و برفی نیست و آبوهوای استوایی دارد. در این دنیای زیرزمینی دایناسورها به زندگی میپردازند و انگار اصلا در یک جهان دیگر به سر میبرند. ولی خب این دنیای زیبا و تحسینبرانگیز به شدت خطرناک است و گروه منی هم از این قاعده مستثنا نیست. اعضای گروه تحت محاصره دایناسورها قرار میگیرند تا اینکه یک کمک غیرمنتظره از غیب میرسد؛ یک راسو به اسم باک که در دنیای دایناسورها تجربه زیادی پیدا کرده است.

سید حتی پس از اینکه متوجه میشود موجودات داخل تخمها دایناسور هستند، باز هم به نگهداری از آنها ادامه میدهد
در انیمیشن عصر یخبندان ۳، مفهوم خانواده دیگر صرفاً یک پسزمینه احساسی نیست، بلکه به یکی از ستونهای اصلی روایت تبدیل میشود. باردار بودن الی و نزدیک شدن زمان تولد فرزندش، منی را وارد مرحلهای تازه از زندگی میکند؛ مرحلهای که با مسئولیت، نگرانی و ترس از ناتوانی در محافظت از عزیزان همراه است. این دغدغهها باعث میشوند منی از یک رهبر صرفاً قدرتمند، به شخصیتی پدرانهتر و محتاطتر تبدیل شود. در سوی دیگر، سید نیز تلاش میکند معنای خانواده را به شیوه خاص خودش تجربه کند. وابستگی او به تخمهای دایناسور، هرچند سادهلوحانه و اشتباه به نظر میرسد، اما از نیاز عمیقش به تعلق و پذیرفته شدن سرچشمه میگیرد.
همین میل به داشتن خانواده است که او را ناخواسته وارد بزرگترین بحران داستان میکند و بقیه گروه را برای نجاتش به حرکت وا میدارد. فیلم با کنار هم قرار دادن این دو خط داستانی، نشان میدهد که خانواده الزاماً به پیوندهای خونی محدود نمیشود، بلکه بر پایه مراقبت، فداکاری و مسئولیت شکل میگیرد. در نهایت، عصر یخبندان ۳ با تاکید بر پذیرش تغییر و رشد در روابط، پیام روشنی ارائه میدهد: خانواده نیرویی است که حتی در خطرناکترین و ناشناختهترین شرایط، میتواند اعضایش را کنار هم نگه دارد.


باک شخصیتی به شدت جسور، غیرقابل پیشبینی و بامزه است
باک مسیر روایت را از یک مأموریت نجات ساده، به یک ماجراجویی پرخطر و ناشناخته تبدیل میکند و ریتم داستان را به شکل محسوسی تندتر میسازد. از نظر مفهومی، باک نماد سازگاری و بقا است؛ شخصیتی که به جای فرار از شرایط سخت، آنها را پذیرفته و حتی از دل خطر هویت تازهای برای خود ساخته است. همین ویژگی باعث میشود حضور او نه تنها به جذابیت داستان بیفزاید، بلکه پیام فیلم درباره پذیرش تغییر و رشد فردی را نیز تقویت کند. به این ترتیب، باک به یکی از به یاد ماندنیترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای کل مجموعه عصر یخبندان تبدیل میشود.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Iceage.fandom
تماشای شبنشینی یلدایی بازار استریت به صورت زنده در یوتوب
نظرات