معرفی بهترین انیمیشنهای تاریخ: شرک برای همیشه
هر چند که الان همه ما منتظر اکران انیمیشن شرک ۵ و بازگشت غولِ سبزِ زشتِ دوستداشتنی به سینما هستیم، اما حدود ۱۵ سال پیش شرکت دریمورکس قصد داشت مجموعه را به پایان برساند. انیمیشن شرک برای همیشه (Shrek Forever After) که در برخی از رسانهها از آن با عنوان شرک: قسمت پایانی هم یاد میشود، قرار بود به این فرنچایز افسانهای پایان دهد. در این قسمت، شرک که از شهرت و زندگی روزمره خسته شده، تصمیم میگیرد همه چیز را عوض کند و این تصمیم، زندگیاش را به پیچشهای ناخوشایندی هدایت میکند.
انیمیشن Shrek Forever After که ما ایرانیها از آن با عنوان شرک برای همیشه یاد میکنیم، در سال ۲۰۱۰ اکران شد و دنبالهای برای انیمیشن Shrek The Third بود. سهگانه ابتدایی این مجموعه در نوع خود فوقالعاده بود و همه عاشق تکتک قسمتهای آن بودند. اما شرکت دریمورکس تصمیم دیگری داشت. آنها میخواستند داستان این شخصیت نمادین را به شکل دیگری پایان دهند و غول سبز زشت را وارد یک ماجراجویی دیگر کنند. هر چند که برخی از طرفداران مخالف این موضوع بودند، اما احتمالا هیچکس از اکران یک نسخه جدید از Shrek ناراحت نمیشود.
همانطور که در ابتدای مطلب هم اشاره کردیم، دریمورکس میخواست با اکران انیمیشن شرک برای همیشه به مجموعه پایان دهد. اما خب فروش خوب این قسمت و پول حاصل از آن زیر زبان سازندهها شیرینی کرد. این فیلم با بودجهای که بین ۱۳۵ الی ۱۶۵ میلیون دلار تخمین زده میشود، فروش ۷۵۶.۲ میلیون دلاری تجربه کرد که عدد مناسبی به نظر میرسد. پس از آن، شرکت سازنده به سراغ ساخت دو اسپین-آف بر اساس شخصیت گربه چکمهپوش رفت که به ترتیب در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۲۲ روی پرده رفتند. در حال حاضر هم علاوه بر انیمیشن شرک ۵، یک پروژه فرعی دیگر با محوریت شخصیت خر در دست توسعه قرار دارد.
اما با گذر از این بحثها بیایید کمی در مورد داستان انیمیشن شرک برای همیشه صحبت کنیم. سالها پیش، شاه هارولد و ملکه لیلیان امیدشان برای نجات دادن دخترشان یعنی پرنسس فیونا را از دست دادند. پرنسس فیونا به خاطر طلسمی عجیب به یک Ogre تبدیل شد و برای سالها در یک برج به تنهایی زندگی کرد. شاه و ملکه علاوه بر معاملهای که با فرشته مهربان انجام دادند، برای محکمکاری به سراغ یک شخصیت کوتوله اما پلید به اسم رامپلاستیلتسکین رفتند. رامپلاستیلتسکین یک قرارداد بست که طبق آن طلسم فیونا را از بین میبرد، اما در عوض پادشاهی قلمرو خیلی خیلی دور را به دست میآورد.
اما درست هنگامی که شاه هارولد و رامپلاستیلتسکین میخواستند قرارداد را رسمی کنند، یک پیامرسان از راه میرسد و خبر مهمی میدهد: پرنسس فیونا توسط شرک نجات یافته است. از همان موقع به بعد، رامپلاستیلتسکین کینه بزرگی از شرک گرفته و قسم میخورد باید یک روز از وی انتقام بگیرد؛ چرا که شانس تبدیل شدن او به پادشاه را خراب کرد. در ادامه، داستان ما را به زمان حال میآورد و شرک را به تصویر میکشد. شرک از شهرت و تبدیل شدن به یک مرد مسئولیتپذیر خسته شده و دلتنگ روزهای قدیم در مردابش است. او در مرداب حریم خصوصی خوبی داشت و همه از او میترسیدند. اما در زمان فعلی خبری از این چیزها نیست و او باید تکتک قدمهایش را با برنامهریزی بردارد.
هنگامی که شرک در جشن تولد اولین فرزندش حضور دارد، یک سری بدشانسی پشت سر هم باعث میشود او حسابی عصبانی شده و سر فیونا داد بکشد. شرک مسیر جنگل را در پیش میگیرد تا کمی آرام شود، اما رامپلاستیلتسکین هم که همان جا حضور دارد برنامه کثیفی میریزد. او طوری برنامهریزی میکند که شرک به نجاتش بپردازد و سر صحبت باز شود. پس از شکل گرفتن یک سری صحبت شرک سفر دلش را باز میکند و به کوتوله شرور میگید از زندگی فعلیاش خسته شده. رامپلاستیلتسکین هم در پاسخ به این حرفها یک قرارداد پیشنهاد میدهد که در ظاهر خوب به نظر میرسد، اما نقشه شومی پشت آن وجود دارد.

شرکت دریمورکس در ابتدا قصد داشت مجموعه را با انیمیشن شرک برای همیشه به اتمام برساند
طبق این قرارداد شرک میتواند یک روز به شرایط قبل بازگردد و مثل یک Ogre واقعی زندگی کند، تنها به این شرط که یک روز مشخص از دوران کودکیاش برای همیشه حذف شود. پس از امضای این قرارداد شرک به یک جهان موازی انتقال داده شده و تازه به اشتباه بزرگش پی میبرد. در این جهان موازی روز تولد شرک پاک شده و به همین خاطر، او هیچ وقت به دنیا نیامده است. با توجه به همین موضوع، رامپلاستیلتسکین به پادشاه قلمرو خیلی خیلی دور تبدیل شده و یک حکومت دیکتاتوری و غمگین را به وجود آورده است. به طور کلی این جهان موازی اصلا وضعیت خوبی ندارد و همه در ترس و ناامیدی زندگی میکنند.
نکته بدتر ماجرا این است که اگر این روز به خصوص تمام شود، شرک برای همیشه از واقعیت ناپدید شده و به نیستی میپیوندد. شخصیت اصلی داستان هم که حسابی از وضعیت فعلی ترسیده به هر نحوی که شده از قلعه فرار میکند و خر را میبیند. هر چند که خر در ابتدا شرک را نمیشناسد و از او میترسد، ولی پس از کمی صحبت و توضیح اتفاقات رخ داده در جریان شرایط قرار میگیرد. در این میان خر از یک موضوع بسیار مهم پردهبرداری میکند. طبق صحبتهای او، قرارداد رامپلاستیلتسکین تنها در صورت شکلگیری یک بوسه عاشقانه واقعی از بین میبرود و باعث میشود همه چیز به شرایط عادی بازگردد.

از نظر مفهومی، رامپلاستیلتسکین نمایندهی میل انسان به فرار از مسئولیت است. او وعدهی آزادی میدهد، اما نتیجهاش جهانی بیتعادل و سرد است؛ دنیایی که در آن عشق، دوستی و قهرمانی جایی ندارند. به همین دلیل، شکست این شخصیت نه با زور، بلکه با آگاهی و پذیرش هویت واقعی شرک رقم میخورد. در نهایت، رامپلاستیلتسکین بیش از آن که دشمن شرک باشد، آینهای است از خواستههای پنهان او. آنتاگونیستی که یادآوری میکند بزرگترین تهدید، همیشه بیرون از ما نیست؛ گاهی در آرزوهایی نهفته است که حاضر میشویم برایشان همهچیز را معامله کنیم.

رامپلاستیلتسکین جزو آن شخصیتهایی است که با پنبه سر میبرد
انیمیشن شرک برای همیشه در مقایسه با قسمتهای پیشین، آگاهانه مسیر احساسیتری را انتخاب میکند. اگر فیلمهای قبلی بیشتر بر شوخیهای متعدد، طنز بین متنی و تمسخر کلیشههای افسانهای متکی بودند، این قسمت تمرکز خود را بر درون شخصیتها و احساسات سرکوبشدهی آنها میگذارد. نتیجه فیلمی است که کمتر میخنداند، اما عمیقتر تأثیر میگذارد. مرکز این تغییر لحن، بحران درونی شرک است؛ شخصیتی که حالا دیگر دغدغهاش دشمنان بیرونی نیست، بلکه ترس از گمکردن خودش در زندگی روزمره است. فیلم بهجای شوخی با این بحران، آن را جدی میگیرد و اجازه میدهد حس خستگی، حسرت و پشیمانی به بخشی از روایت تبدیل شود. همین نگاه باعث میشود مخاطب، شرک را نه فقط بهعنوان یک قهرمان کارتونی، بلکه به عنوان شخصیتی قابلهمذاتپنداری ببیند.
حتی شوخیها و لحظات طنز فیلم هم کارکرد احساسی پیدا میکنند. طنز دیگر هدف نهایی نیست، بلکه ابزاری است برای سبک کردن فضایی که آگاهانه سنگینتر شده است. روابط خانوادگی، به ویژه پیوند میان شرک و فیونا، در این قسمت پررنگتر و انسانیتر از قبل به تصویر کشیده میشود و مفهوم با هم بودن جای ماجراجویی را میگیرد. در نهایت، این لحن احساسیتر است که شرک برای همیشه را به یک پایانبندی واقعی تبدیل میکند؛ پایانی که بهجای تلاش برای غافلگیری یا شوخی بیشتر، بر پذیرش، قدردانی و بلوغ تمرکز دارد. وداعی آرام با شخصیتی که مسیرش را کامل کرده و حالا آمادهی ماندن است، نه فرار کردن.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Shrek.fandom
رازهای یوتوب فارسی؛ میزگیم با سکشات – قسمت اول
نظرات