معرفی بهترین انیمیشنهای تاریخ: زوتوپیا + تماشای رایگان
انیمیشن زوتوپیا (Zootopia) که اولین دفعه در سال ۲۰۱۶ روی پرده رفت، یکی از بهترین و موفقیتترین انیمیشنهای دیزنی در دو دهه اخیر است. داستان این اثر در یک شهر بزرگ جریان پیدا میکند که تمام ساکنین آن حیوانات هستند و گونههای مختلف با هر چالشی هم که وجود دارد، در کنار هم زندگی میکنند. در بین جمعیت بیشماری که در این شهر به زندگی میپردازند، یک خرگوش کوچک و ریزجثه به اسم جودی وجود دارد که رویای پلیس شدن را در سر میپروراند.
حالا که قسمت دوم انیمیشن Zootopia اکران شده و رکوردها را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد، بد نیست که حدود ۹ سال به عقب برگردیم و در مورد قسمت اول صحبت کنیم. شهری را در نظر بگیرید که به جای آدمها، حیواناتی در آن زندگی میکنند که ویژگیهای انسانی دارند. این حیوانات یک جامعه بزرگ را تشکیل دادهاند که بر اساس سلسه مراتب اجتماعی خاصی بنا شده و یک نفر برای اینکه بتواند در آن پیشرفت کند، باید تکتک پلهها را با تلاش و زحمت بالا برود. حال اگر شرایط این یک نفر با اهدافش همخوانی نداشته باشد، کار به مراتب سختتری در پیش خواهد داشت.
انیمیشن زوتوپیا که در سال ۲۰۱۶ اکران شد، یکی از بزرگترین پروژههایی است که شرکت دیزنی آن را ساخته. دیزنی که بودجه سنگین ۱۵۰ میلیون دلاری را برای Zootopia در نظر گرفته بود، تصمیم گرفت این پروژه را به دستان امن بایرون هاوارد و ریچ مور بسپارد که به ترتیب سابقه ساخت آثاری مثل وال-ای و رالف خرابکار را در کارنامه دارند. نتیجه این تصمیمها به یک پروژه کاملا موفق تبدیل شد که توانست فروش ۱.۰۲۵ میلیارد دلاری را تجربه کند و بنیانگذار یک فرنچایز جدید باشد. علاوه بر این، انیمیشن زوتوپیا در بین منتقدین هم مورد تحسین قرار گرفت و توانست در هشتاد و نهمین مراسم آکادمی اسکار، جایزه بهترین انیمیشن بلند سال را بگیرد.

رئیس بوگو که مافوق جودی به حساب میآید، صرفا وظیفه مراقبت از پارکینگ ماشینها را به او محول میکند که زیاد هیجانانگیز نیست. اما خب جودی که میداند باید حسابی تلاش کند، این وظیفه را پذیرفته و تلاشش را به کار میگیرد تا کارش را به بهترین نحوه ممکن انجام دهد. در همین حین یک روباه حیلهگر به اسم نیک وایلد و شریکش به اسم فینیک مزاحم خرگوش بیچاره میشوند و کاری میکنند که او از انجام وظایفش عقب بماند. روز بعد رئیس بوگو جودی را به خاطر ترک پستش توبیخ میکند و حسابی از او ناراضی است.
اما در شهر زیبا و آرام زوتوپیا یک سری اتفاقات عجیب در حال رخ دادن است. درست در زمانی که رئیس بوگو مشغول سرزنش جودی است، خانم آترتون وارد دفتر پلیس میشود و خبر گم شدن همسرش را اعلام میکند. منتها همسر خانم آترتون اولین فردی نیست که در روزهای اخیر گم شده؛ چرا که هر چند وقت یکبار یکی از شهروندان به شکل مرموزی گم میشود. جودی که از ته دل میخواهد تواناییهای خود را نشان دهد، تصمیم میگیرد بدون اجازه پرونده را به دست بگیرد و به دنبال شهروندان گمشده برود.
هنگامی که رئیس بوگو متوجه این نافرمانی میشود حسابی از کوره در میورد و تصمیم میگیرد جودی را اخراج کند. منتها معاون شهردار که شاهد این تنشها است، حسابی تحت تاثیر جسارت و شجاعت جودی قرار میگیرد. به همین دلیل به رئیس بوگو دستور داد یک شانس جدید در اختیار خرگوش جوان بگذارد تا بلکه او بتواند لیاقتش را ثابت کند. منتها جودی برای حل کردن پرونده تنها ۴۸ ساعت زمان دارد و در صورت موفق نشدن، برای همیشه از نیروی پلیس اخراج میشود. او هم که چاره دیگری ندارد تمام تلاشش را به کار میگیرد و مجبور است با اقیانوسی از چالشهای مختلف روبرو گردد.

جودی به عنوان اولین خرگوش پلیس تاریخ، باید تابو شکنیهای زیادی انجام دهد
رابطه میان جودی هاپس و نیک وایلد در انیمیشن Zootopia از جمله جنبههای کلیدی فیلم است که نه تنها پیشرفت شخصیتها، بلکه پیامهای اجتماعی آن را تقویت میکند. جودی، که به عنوان اولین افسر پلیس خرگوش وارد دنیای پیچیده و پرتنش زوتوپیا شده، در ابتدا با نیک، یک روباه فریبکار و بدبین، مواجه میشود. نیک به دلیل تجربیات گذشتهاش، دیدگاه منفی به جودی و دنیای پلیس دارد و او را نماینده دنیای ایدهآلیستی میبیند. اما با گذشت زمان و در طی همکاری در یک پرونده پیچیده، هر دو شخصیت درمییابند که برای حل مشکلات خود باید از پیشداوریها و تفاوتها عبور کنند.
این تحول در رابطه جودی و نیک علاوه بر جذابیتهای شخصیتی، به فیلم عمق بیشتری میبخشد و پیامهایی از پذیرش تفاوتها، همکاری و اعتماد به دیگران را منتقل میکند. در نهایت، این دو شخصیت به نمادهایی از اتحاد و همافزایی تبدیل میشوند که نشان میدهند حتی در دنیایی پر از تعصبات و اختلافها، میتوان با همکاری و درک متقابل بر چالشها غلبه کرد. این پیام، علاوه بر اینکه در سطح داستانی تاثیرگذار است، در سطح اجتماعی نیز حاوی نکات مهمی درباره اهمیت همبستگی و توازن در روابط انسانی و اجتماعی است.

این فیلم به ویژه از طریق داستان جودی هاپس که به عنوان یک خرگوش کوچک و با آرمانهای بزرگ وارد دنیای پلیس میشود، به طور برجستهای چالشهای مرتبط با تبعیض و تبعیض ساختاری را بررسی میکند. پیام فیلم فراتر از صرفا نشان دادن مشکلات اجتماعی است؛ زوتوپیا به مخاطب یادآوری میکند که برای غلبه بر این مسائل، پذیرش تفاوتها، درک متقابل و اعتماد به یکدیگر ضروری است. در عین حال، فیلم به روشنی نشان میدهد که چگونه ترس از دیگری میتواند باعث ایجاد دیوارهای بلند بین گروههای مختلف شود و برای برقراری صلح و همبستگی، باید این ترسها را کنار گذاشت.

رابطه بین جودی و نیک و تفاوتهای آنها، یکی از ارکان اصلی داستان انیمیشن زوتوپیا است
این مسئله با پیشروی در رابطه میان جودی و نیک، به ما میآموزد که گاهی اوقات، حل مشکلات اجتماعی فقط از طریق همکاری و درک عمیقتر یکدیگر ممکن است، حتی اگر ابتدا این همکاری به نظر بعید یا غیرممکن برسد. این پیام، پیامی جهانی است که همچنان در دنیای واقعی نیز اهمیت زیادی دارد و از تماشای فیلم به مخاطب منتقل میشود. به طور کلی، Zootopia در پشت دنیا و جهانسازی بامزهاش، حرفهای جدی و تاثیرگذاری برای گفتن دارد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Disney.fandom
نظرات