
معرفی شخصیتهای دیزنی: مایک وازوفسکی، هیولای تکچشم مهربان
مایک وازوفسکی که در کنار سالیوان شخصیت اصلی مجموعه شرکت هیولاها است، یک هیولای کوتاه قامت، سبزرنگ و تکچشم به شمار میرود. هرچند که او در کار ترساندن کودکان ماهر نیست، اما دستیار خوبی محسوب میشود و به همراه دوست و همکارش یعنی سالیوان، یکی از بهترین زوجهای دنیای هیولاها را تشکیل میدهد.
مایکل مایکل «مایک» توماس وازوفسکی (Michael “Mike” Thomas Wazowski) یکی از دو شخصیت اصلی فرنچایز شرکت هیولاها (Monster Inc.) است. او در قسمت اول که در سال ۲۰۰۱ اکران شد شخصیت دوم داستان بود، اما در پیشدرآمد مجموعه که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، نقش محوریتری را برعهده گرفت. شرکت پیکسار مایک را به شکل یک هیولای بامزه و سبز رنگ به تصویر میکشد که در کنار همکار و بهترین دوستش یعنی سالیوان، در شرکت هیولاها کار میکند. منتها زندگی این شخصیت بخت برگشته از زمان پیدا شدن سر و کلمه یک دختر بچه به طور کلی متحول میشود.
پس از ورود دختر بچه مذکور به دنیای هیولاها که بوو (Boo) نام دارد، مایک وازوفسکی و سالیوان نهایت تلاششان را به کار میگیرند تا او را به دنیای آدمها بازگردانند. منتها در این میان، این دو نفر متوجه یک حقیقت تاریک در مورد شرکت هیولاها میشوند که امکان دارد به شهر هیولاها یعنی ماسنتروپلیس لطمه بزند. رابطه مثلث مایک، سالیوان و بوو یکی از جذابترین ارتباطهایی است که در تاریخ شرکت دیزنی و پیکسار مشاهده کردهایم.
مایک وازوفسکی در برخی مواقع میتواند بداخلاق و اذیت کننده باشد، اما این موضوع طبیعت مهربان او را زیر سوال نمیبرد. مایک در طی دو قسمت مجموعه، نشان میدهد که در تمام شرایط پشت دوستانش را میگیرد و به هیچ وجه حاضر نیست آنها را رها کند. او حتی با وجود اینکه ابتدا از بوو دل خوشی نداشت، اما به تدریج علاقه شدیدی به او پیدا کرد و با دختر بچه معصوم مانند برادرزاده واقعی خویش رفتار میکرد.
مایک وازوفسکی و سالیوان با وجود تفاوتهای زیاد، بهترین دوستهای یکدیگرند
در انیمیشن دانشگاه هیولاها، مایک وازوفسکی کم و بیش همان شخصیتی بود که از وی سراغ داریم. منتها از آنجایی که او در این انیمیشن جوانتر بود و سن کمتری داشت، در کارهایش مصممتر به نظر میرسید و تلاش میکرد تا به استخدام شرکت هیولاها درآید. او وقتی که سن کمتری داشت، به خاطر جثه کوچک و ترسناک نبودن مسخره میشد، منتها پس از مدتی تحت تاثیر هیولای دیگری به اسم فرانک مککی قرار گرفت و قصد داشت با تمرین سخت و مطالعه زیاد، به هیولایی مثل الگوی خود تبدیل شود.
ولی با وجود پشتکار و سختکوشی، مایک وازوفسکی در دوران جوانی با قبول کردن واقعیت مشکل داشت. او دوست نداشت قبول کند که به عنوان یک هیولا ترسناک نیست و نمیتواند بچهها را بترساند. با وجود اینکه بقیه این موضوع را به روشهای مختلف به او یادآوری میکردند، گوش مایکل به این حرفها بدهکار نبود. منتها یکبار و زمانی که در شرایط قرار گرفت، نتوانست یک بچه انسان را بترساند و تازه آن موقع به واقعیت طبیعت خود رسید.
مسیر زندگی شخصیت مورد بحث هیچ وقت نمیتوانست بدون همکاری و وجود سالیوان تکمیل شود. کارهای سالیوان باعث شد که جناب وازوفسکی متوجه شود او ترسناک نیست، اما به عنوان یک هیولا بسیار شجاع و سختکوش است. در پایان هم همین سختکوشی مایک وازوفسکی بود که باعث شد این دو دوست راه خود را به شرکت هیولاها باز کنند و به بهترین کارمندان آن تبدیل شوند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Disney.fandom
سلطان بازیهای ماجراجویی برگشت؛ میزگیم با گلخان جونیور
نظرات