معرفی شخصیتهای دیزنی: میرابل مادریگال از انیمیشن انکانتو
میرابل مادریگال پروتاگونیست اصلی انیمیشن انکانتو (Encanto) است که برخی از ایرانیها، آن را با اسم افسون میشناسند. میرابل در خانوادهای متولد میشود که همه آنها از موهبت جادو برخوردار هستند، اما او تنها کسی است که به نیروهای جادویی دسترسی ندارد. همین نقطه ضعف در داستان فیلم به یک نقطه قوت تبدیل میشود و حاوی پیام بسیار زیبایی است.
میرابل مادریگال (Mirabel Madri) اسم شخصیت اصلی انیمیشن انکانتو است که در سال ۲۰۲۱ اکران شد. همین موضوع او را به یکی از شخصیتهای جدید و تازه دیزنی تبدیل میکند که عموم مردم، آشنایی کامل و جامعی با وی ندارند. این دخترعینکی و مو فرفری، حاصل ازدواج جولیتا و آگوستین مادریگال است و دو خواهر بزرگتر با نامهای ایزابلا و لویسا دارد. در میان تمامی ویژگیهای مشترکی که این دختر نوجوان با خانواده خود دارد، در یک نقطه بسیار مهم با آنها متفاوت است. در حالی که تمام اعضای خانواده مادریگال به نیروهای جادویی دسترسی دارند، او از این قابلیت محروم است.
محرومیت از استعدادهای جادویی، در سن پنج سالگی برای میرابل مادریگال آشکار گشت. او با پسرعموی خود به اسم کامیلو بزرگ شد و دوران کودکیاش را با او گذراند؛ پسری که تنها سه ماه بزرگتر از او بود. هنگامی که کامیلو تولد پنج سالگی خود را جشن گرفت، درست مثل سایر اعضای خانواده به قدرت جادویی خود پی برد و مسیر زندگیاش را پیدا کرد. اما در تولد پنج سالگی میرابل، اتفاق غیرمنتظرهای رخ داد. او برخلاف سایر اعضای خانواده قدرت جادویی دریافت نکرد و این موضوع، همه را به فکر فرو برد. فقدان قدرت جادویی در این دختر نوجوان حفره بزرگی به وجود آورد و اعتماد به نفسش را از او گرفت. در چنین شرایطی، او از هر موقعیتی بهره میبرد تا بتواند خودش را ثابت کرده و کاری انجام دهد که خانواده به او افتخار کنند. با این حال اکثر اعضای فامیل و خانواده او را تحویل نمیگرفتند و سعی میکردند از او فاصله بگیرند.
در توضیحات رسمی خود دیزنی، میرابل مادریگال اینگونه معرفی میشود:«میرابل دختر جوانی است که شاید کامل و عادی نباشد، اما در عوض فردی مهربان و احساسی است. او نهایت تلاش خود را به کار گرفته تا به همه ثابت کند به این خانواده تعلق دارد و همه را (از جمله خودش) به این نتیجه برساند که حتی در خانه خودش هم احساس تنهایی میکند.» این توضیحات به خوبی شخصیت وی را شرح میدهند و به مخاطب میفهمانند که میرابل در پیدا کردن هویت و مسیر زندگی واقعی خود به مشکل خورده است.
با وجود مهربانیها و اخلاق خوبی که میرابل به سایر اعضای خانواده و فامیل نشان میدهد، همه از او فاصله میگیرند و دختر نوجوان را تنها میگذارند. هرچند که او تصمیم میگیرد با این رفتارها به خاطر عدم داشتن قدرت جادویی کنار بیاید، اما در اعماق وجودش احساس ناکافی بودن و ناامنی زیادی دارد. شاید او همیشه خود را یک فرد خوشحال و پرانگیزه نشان دهد، اما واقعیت امر این است که او حتی در خانواده خودش هم احساس تنهایی میکند.
اما شخصیت بزرگ میرابل مادریگال زمانی متبلور شد که قدرت جادویی خانوادگی دچار ضعف گشت. از یک نقطه به بعد، جادوی خانواده مادریگال ضعیف و ضعیفتر شد و هیچکس هم دلیل اصلی آن را نمیدانست. در چنین شرایطی که همه خود را گم کرده و کنترلشان را از دست داده بودند، این میرابل بود که توانست به دنبال جواب برود و دلیل این اتفاقات عجیب را متوجه شود. او در این سفر دور و دراز، به رازهای خانوادگی مادریگالها رسید و به مرور زمان، خود را بهتر و بهتر از قبل شناخت. داستان این دختر نوجوان کلمبیایی از بسیاری جهات به زندگی دخترها و پسرهای دنیای واقعی نزدیک است؛ چرا که حجم بزرگی از آنها احساس ناکافی بودن دارند و میخواهند به هر قیمتی که شده خود را ثابت کنند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Disney.fandom
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
نظرات