راپانزل (Rapunzel) که اکثرا او را با لقب گیسو کمند میشناسیم، یکی از پرنسسهای معروف شرکت دیزنی است. این شخصیت بیشتر به خاطر موهای جادویی و طلایی خود معروف است و به همین دلیل هم به او لقب گیسو کمند (Tangled) داده میشود.
در میان پرنسسهای شرکت دیزنی، راپانزل یکی از شناخته شدهترین آنها به شمار میرود که از قضا در بین نسل جوان از محبوبیت بالایی نسبت به شاهزادههای قدیمی برخوردار است. او که پرنسس پادشاهی کرونا محسوب میشود، موهایی بلند، طلایی و جادویی دارد و با همین ویژگی نسبت به سایرین متمایز میگردد. این شخصیت هنگامی که تنها یک کودک بود توسط یک پیرزن ترسناک دیده میشود و تا مدت زیادی در تنهایی به سر میبرد. این پیرزن Rapunzel را تا ۱۸ سالگی در یک برج بلند زندانی میکند تا او رسما در قرنطینه بزرگ شود.
در این تنهایی مطلق یک از تنها چیزهایی که راپانزل را به شگفتی وا میداشت یک سری نور جادویی بود؛ نورهایی که تنها در روزهای تولد وی ظاهر میشدند. او پس از کلی تنهایی توسط یک دزد جذاب به نام فلین رایدر آزاد میشود تا بتواند به دنیای بیرون پا بگذارد و به سراغ این نورهایی جادویی و معنی آنها برود. او پس از آزاد شدن به آرزوی خود یعنی گشت و گذار در جهان میرسد و زندگی خود را وقف این موضوع میکند.
اما اگر بخواهیم در مورد ریشههای شخصیت راپانزل صحبت کنیم باید به دو قرن پیش و کشور آلمان برویم. گیسو کمند یک افسانه محلی آلمانی است که به صورت سینه به سینه میان مردم نقل میشد. ولی با این حال برادران گریم در سال ۱۸۱۲ آن را به روی کاغذ آوردند و افسانه گیسو کمند را در قالب کتابهای Children’s and Household Tasks منتشر کردند. همین افسانه آلمانی باعث خلق دهمین پرنسس شرکت دیزنی شد تا در انیمیشن سینمایی Yangled حضور پیدا کند. راستی جالب است بدانید که راپانزل اولین پرنسس دیزنی است که کاملا به صورت کامپیوتری در قالب یک انیمیشن قرار گرفته.
حال سوالی که ممکن است برای شما پیش آید این است که چرا یک شاهزاده باید پیش یک پیرزن ترسناک بزرگ شود؟ ۱۸ سال پیش از وقایع انیمیشن مذکورو زمانی که شاه فردریک و ملکه آریانا بر پادشاهی کرونا حکمرانی میکردند، با اشتیاق فراوان منتظر تولد اولین فرزند خود بودند. اما متاسفانه در هفتههای پایانی بارداری ملکه مریضی سختی میگیرد که میتواند به مرگ خودش و بچهای که داخل شکمش قرار دارد بینجامد. شاه فردریک که نمیتوانست مرگ فرزند و همسرش را از ذهنش بیرون کند سربازها و افراد خود را به دنبال یک گل جادویی فرستاد که براساس افسانهها قابلیت برطرف کردن این بیماری را دارد.
پس از کلی جست و جو و زحمت گل مذکور بالاخره پیدا میشود. در این میان به این نتیجه میرسیم که زنی با نام مادر گاثل این گل را تمام مدت پیش خود نگه داشته بود و با خواندن یک آهنگ مخصوص برای آن همیشه جوان به نظر میرسید. خلاصه که این گل پیدا میشود، ملکه از چنگال بیماری فرار میکند و فرزندش را به دنیا میآورد. فرزند به دنیا آمده که راپانزل نام میگیرد، برخلاف پدر و مادرش که موهایی قهوهای دارند، با موهایی طلایی و بلوند به دنیا میآید که تعجبآور است.
اما در یک شب شوم مادر گاثل که بدون گل جادویی ظاهر جوانش را از دست داده به قلعه نفوذ میکند و به دنبال گل میکردد. منتها او متوجه میشود که گل خاصیت جادویی خود را از دست داده و آن را به موهای راپانزل منتقل کرده است. پیرزن سعی میکند قطعهای از موهای دخترک را ببرد و از آن کمک بگیرد. اما موها پس از بریده شدن رنگ خود را از دست میدهند و دیگر جادویی به نظر نمیرسند. پیرزن هم که متوجه میشود جادو فقط در رگهای دختر جوان جریان دارد تصمیم میگیرد او را بدزدد و با خودش به برجی بلند و دور افتاده ببرد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Disney.Fandom
با نمکه دوسش دارم ❤️❤️🐥🐥
خیلی عالی بود.خیلی دوستش داشتم . خیلی بانمک بود. از این فیلما بیشتر بزارید. به شما پیشنهاد میکنم حتماً ببینینش. لطفاً از این فیلمهای بانمک دوباره بزارید🙏👍
سلام من از فیلم راپنزل خوشم می اید چون درباری شازده و شازادگی است وعاشی درباری مردی به اسم فیلین رایدر است و با مادری هست که آن را می دزد و آن را درکلبه ی تاریک نگهر می دارد بالاخره من عاشق این فیلم هستم ❤💋تمام 🙏🏻🙏🏻
با اینکه هفده ساله شدم ولی هنوز راپونزل از بقیه پرنسس ها برام قشنگ تره امیدوارم انیمیشنی با داستان اصلی درست درست بشه چون همه میدونن داستان اصلی گیسو کمند جزو داستان های شاهنامهست